تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
۴٫۰
(۲۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
«ژاک قضا و قدری و اربابش» اثری از دنی دیدرو (۱۷۸۴-۱۷۱۳) فیلسوف، رماننویس، نمایشنامهنویس، نظریهپرداز زیباییشناسی و زبانشناس و منتقد هنری فرانسوی است.
او این رمان را بین سالهای ۱۷۶۵ تا ۱۷۸۴ نوشت اما دوازده سال پس از مرگش، یعنی در سال ۱۷۹۶ منتشر شد. مشکل بتوان این اثر را در قالب ادبی خاصی گنجاند. شاید بتوان آن را برداشتی کاملا شخصی از ژانر پیکارسک و تا حدی وامدار سنت دنکیشوت دانست. زیرا داستان بر رابطه میان نوکر و اربابش استوار است که با اسب سفر میکنند. اما دیدرو بر خلاف سروانتس، نقش اصلی را به نوکر میدهد نه به ارباب.
در این نوشتار چند لایه دیدرو هشیارانه با زبان طنز به تقلید معیارها و شگردهای معمول آثار تخیلی میپردازد تا آنها را به تمسخر بگیرد و نفی کند؛ و به همین دلیل است که این اثر او را «ضد رمان» خواندهاند. او از همان بدو رمان فضایی را خلق میکند که پیش از او در تاریخ رماننویسی دیده نشده است.
درواقع میتوان ادعا کرد که سنتگریزی، ساختار پیچیده، بینظمی استادانه، آوردن داستان در داستان، پارادوکسها و تضادهای گستاخانه، آمیزه طنز و تخیل برای مبارزه با جهل و خرافات و کوتهبینی و عدم تساهل در ژاک قضا و قدری، نمونهای از داستاننویسی مدرن است. نثر زنده و پویای دیدرو با آن ضربآهنگ تند و تیز و چالاک، خواندن رمان را لذتبخش و امروزی میکند.
در این اثر، دیدرو از پنج راوی که مدام سخن یکدیگر را قطع میکنند تا داستان خود را تعریف کنند استفاده میکند: نویسنده با خوانندهاش به گفتگو و شوخی میپردازد، سربهسرش میگذارد، جملات معترضانه میگوید و اغلب به بیراهه میزند؛ آنگاه گفتوگوهای ارباب با ژاک و ژاک با اربابش را میشنویم؛ سپس به داستانهایی که مهمانخانهدار برای مهمانانش نقل میکند گوش میسپاریم و سرانجام از روایتهای مارکی دِزارسی شگفتزده میشویم. دیدرو بارها و بارها اپیزود یا داستانی را نیمهکاره میگذارد و اپیزود و داستانی دیگر را شروع میکند و با استفاده ماهرانه از این ترفندِ بیانضباطی اجازه نمیدهد رمانش هرگز یکنواخت و کسلکننده شود.
مالون میمیرد![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
ساموئل بکت
بارون درختنشینایتالو کالوینو
زندگی جای دیگری استمیلان کوندرا
افسانهی سیزیفآلبر کامو
خانم دالاویویرجینیا وولف
مرگ در ونیزتوماس مان
ترجیح میدهم که نه (بارتلبی محرّر و سه جستار فلسفی)هرمان ملویل
تسلیناپذیرکازوئو ایشی گورو
دن کیشوت (جلد ۲)میگل دو سروانتس
طاقت زندگی و مرگم نیستمو یان
برف بهارییوکیو میشیما
چشمهای سگ آبیرنگگابریل گارسیا مارکز
سنتائورجان آپدایک
درباره عشق و یازده داستان دیگرآنتوان چخوف
نه فرشته، نه قدیسایوان کلیما
پایان دوئلخورخه لوئیس بورخس
چشمولادیمیر ناباکوف
مردی با کبوتررومن گاری
قدرت و جلالگراهام گرین
دکامرونجووانی بوکاچیو
حجم
۲۴۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۵۸ صفحه
حجم
۲۴۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۵۸ صفحه
قیمت:
۱۹۶,۰۰۰
۱۱۷,۶۰۰۴۰%
تومان
نظرات کاربران
یک کتاب مهم در تاریخ ادبیات که باید خواند... مثل دون کیشوت، مرشد و مارگاریتا، بینوایان و ...
رمانی جذاب و خواندنی با شیوه روایت منحصر به فرد دیده رو در این رمان به شیوه ای طنز در مورد جبر و اختیار و چندین مسئله فلسفی دیگر نظرات خودش رو بیان می کنه همچنین در این کتاب از
نسخه چاپی کتاب را خواندم عالیه😚😍😍😍😍
سبک خاصی داره که ممکنه به مذاق هر کسی خوش نیاد. برای من دیالوگ شخصیتها جالب بود ولی اینکه راوی مدام با بحثهای خسته کننده این رشته های دیالوگ رو قطع میکرد آزاردهنده بود. نتونستم حتی نصف کتاب رو هم
خیلی خوب و در عین داستان گوئی، شما را درگیر فلسفه میکند.
دنیای خلق شده توسط دیدرو دنیای خود ماست. داستانها در دل هم تنیده میشن و مثل یک جنگل وحشی بزرگ شاخه و برگها زیر نور آفتاب بالا و بالاتر رشد میکنن. دیدرو ادعا میکنه که داستانی که روایت میکنه داستان
فوق العاده
از اون کتابهاییه که آرمش میده. خوشحالم که خوندمش
داستانی معمولی و ساده.
ژاک قضا و قدری شخصیتیه که با توجه به عقیدهاش مبنی بر اینکه هر چیزی که اتفاق میافته رو اون بالا از پیش نوشتهان، ازش انتظار نوعی رفتار منفعلانه میره با این وجود گاهی از ژاک رفتارهای بیباکانه میبینیم از