کتاب اسب سیاه
معرفی کتاب اسب سیاه
کتاب اسب سیاه نوشتهی تاد رز و اگی اگاس، اثری در دستهی موفقیت و خودیاری است. اسب سیاه بر یک اصل بنا شده و آن هم «فردگرایی» است. اصلی که بهگفتهی نویسندگان برخلاف جریان اصلی کتابهای موفقیت است که میخواهند موفقیت را برای همگان فرموله کنند و اصول مشابهی را به همه پیشنهاد دهند. نویسندگان این اثر کوشیدهاند بهجای نشان دادن یک راه برای رسیدن به موفقیت، مخاطبانشان را یاری دهند خود این راه را بسازند. این روش از نظر آنها تنها راه ممکن برای کامیابی در دورهای است که ما در آن زندگی میکنیم.
نشر مون اسب سیاه را با ترجمه پیام بهرام پور منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اسب سیاه اثر تاد رز و اگی اگاس
کتاب اسب سیاه، اثر تاد رز و اگی اگاس دو استاد دانشگاه آمریکایی است. کتابی در حوزهی موفقیت که میخواهد پیشفرضهای کتابها و کلاسهای موفقیت را رد کرده و طرحی نو دراندازد. از ابتدای کتاب میتوان مشی نو و متفاوت نویسندگان کتاب را بهروشنی دریافت. رز و اگاس کتابشان را با معرفی کسانی آغاز کردهاند که به دستاوردهای کمنظیری در رشتهی خود دست یافتهاند. کسانی که در حوزهی کاری خود و در روشی که برای رسیدن به اهداف خود داشتهاند، هیچ شباهتی با هم ندارند. تنها شباهت مطلق همهی آنها این است که کسی کمترین احتمال را برای به موفقیت رسیدنشان قائل نمیشد.
اگر برای رسیدن به موفقیت به دنبال کتابی هستید که تیترهایی همچون «رسیدن به موفقیت در سه مرحله»، «مراحل رسیدن به موفقیت در سی روز» و شبیه به آنها دارد، کتاب اسب سیاه انتخاب مناسبی برایتان نیست. این کتاب همان اول از مخاطبانش میخواهد پیشفرضهای خود را دربارهی موفقیت دور بریزند. موفقیت هیچ فرمول یگانهای جهت استفادهی عموم ندارد.
تاد رز و اگی اگاس برای تدوین روش شخصمحور موفقیت، با چندینوچند نفر مصاحبه کردهاند. کسانی که طبق معیارهای معمول دنیای امروز، از کمترین شانسی برای موفقیت بهره نداشتهاند و نکته اینجاست که برای موفق شدن به معجزه نیاز نبوده است. آنها برای موفقیت خود را شناختهاند، مسیر را برای خود و متناسب با داشتهها و توانایی خود ساختهاند و به هدفی که خودشان، بدون رجوع منفعلانه به عرف، برای خود تعیین کردهاند، رسیدهاند.
کتاب اسب سیاه اولینبار در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این کتاب را پیام بهرامپور به فارسی ترجمه و نشر مون آن را منتشر کرده است.
وجه تسمیه کتاب (اسب سیاه چه کسی است؟)
اسب سیاه به کسانی اطلاق میشود که هیچکس حسابی رویشان باز نمیکند. مثل اسبی که هیچکس روی برندهشدنش شرط نمیبندد. اما نیازی به دلسوزی برای این اسبهای سیاه نیست، چراکه همینها هستند که برنده میشوند و همگان را انگشتبهدهان باقی میگذارند. این اصطلاح اولینبار در کتاب دوک جوان و در سال ۱۸۳۱ به کار برده شده است. روشی که اسبهای سیاه برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند، متفاوت است. آنها برای نیل به هدف الزاما به کسی اقتدا نمیکنند و راه خود را میسازند و برای همین است که برخلاف پیشبینیها موفق میشوند.
موضوع و پیام کتاب
موضوع کتاب اسب سیاه رسیدن به موفقیت است اما روش و بینش نویسندگان در تألیف کتاب، متفاوت از کتابهای معمول حوزهی موفقیت و خودیاری است. حرف اصلی کتاب این است که راه موفقیت برای همگان یکسان نیست. حتی تعریف انسانها از موفقیت و دیدگاهشان نسبت به آن، با هم متفاوت است. پس ابتدا باید خود و اهداف و انگیزهها (حتی انگیزههای کوچک که میتوانند نقشی خارقالعاده ایفا کنند) و ظرفیتهای خود را شناخت و مسیر موفقیت را برای «خود» ساخت. بهاینترتیب موفقیت بسیار دستیافتنی خواهد بود. مثالهای پرشماری از افراد موفق وجود دارد که مصادیق اسب سیاه هستند، کافیست که لااقل برای یکبار خواندن و تأمل در این کتاب وقت بگذاریم.
خرید و دانلود کتاب اسب سیاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب اسب سیاه را به مخاطبان کتابهای روانشناسی عمومی و حوزهی موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
چرا باید کتاب اسب سیاه با ترجمه پیام بهرامپور را بخوانیم؟
خواندن کتاب اسب سیاه پنجرهی جدیدی در حوزهی موفقیت به روی ما میگشاید. به کمک این کتاب که متفاوت از عمدهی آثار حوزهی موفقیت است، میتوانیم اهدافمان را متناسب با شخصیت خود تعریف کرده و راه رسیدن به موفقیت را برای خود هموار کنیم. خواندن نسخهی متنی اسب سیاه و تأمل و ایستادن بر مفاهیم آن میتواند کمک شایانی به توسعهی فردی خوانندگان بکند. کتاب صوتی اسب سیاه نیز با صدای آشنای حمید محمدی توسط رادیو گوشه منتشر شده و شنیدن آن نیز میتواند بسیار لذتبخش باشد.
درباره تاد رز و اگی اگاس؛ نویسندگان کتاب
لری تاد رز، استاد دانشگاه، نویسنده، کارآفرین و بنیانگذار موسسهی Populace است. او متولد ۲۸ نوامبر سال ۱۹۷۴ و تخصص او روانشناسی رشد است. تألیفاتش در زمینهی روانشناسی عمومی و موفقیت به زبانهای مختلفی ترجمه شده و در جهان به محبوبیتی گسترده رسیده است. او پژوهشها و تألیفات مهمی در زمینهی موفقیت فردمحور داشته و کوشیده این نگاه به موفقیت را در مقابل استانداردسازی اصول موفقیت تقویت کند.
اگی اگاس متولد سال ۱۹۷۱، دیگر نویسندهی کتاب نیز استاد دانشگاه و پژوهشگری برجسته است. او عصبشناس و پژوهشگر مدعو در دانشگاه هاروارد بوده و در زمینهی روانشناسی عمومی تألیفات پرفروشی داشته است. او سابقهی حضور در برنامههای تلویزیونی را نیز در کارنامهی خود دارد. هر دو نویسندهی کتاب، تمرکز پژوهشی ویژهای بر عوامل غیرقابلپیشبینی موفقیت افراد و سازمانها دارند.
ژانر کتاب اسب سیاه چیست و مناسب کدام رده سنی است؟
کتاب اسب سیاه از دستهی موفقیت و خودیاری و مناسب ردهی سنی بزرگسال است. مخاطبان نوجوان نیز میتوانند با ملاحظاتی همچون استفاده از راهنمایی بزرگترها از آن بهره ببرند.
عنوان کتاب در انگلیسی
Dark Horse: Achieving Success Through the Pursuit of Fulfillment، عنوان انگلیسی کتاب اسب سیاه است که مترجم آن را به «اسب سیاه: رسیدن به موفقیت و کامیابی از مسیری کاملا متفاوت از آنچه همه به ما میگویند» ترجمه کرده است.
نقد کوتاهی بر کتاب اسب سیاه
ما در روزگاری زندگی میکنیم که «فرد» برای موفقیت، باید در محوریت امر قرار بگیرد. این اصالت فرد شعار نیست و به طرق مختلف به اثبات رسیده است. در حوزهی موفقیت اولین نکتهای که با پذیرش اصالت فرد، به ذهن میآید، تعریف متفاوتی است که هرکسی میتواند از موفقیت داشته باشد. اگر موفقیت برای همه رسیدن به یک نقطه و تنها در یک حوزه باشد، فقط کسانی به هدف میرسند که استعداد و امکانات بیشتری در آن حوزه داشته باشند. اولین گام در موفقیت این است که تعریف خود از آن را برای خود روشن کنیم. وقتی موفقیت را متناسب با شخصیت خود تعریف کردیم، راهش را نیز خودمان و متناسب با استعدادمان پیدا میکنیم. و مهمتر از همه پس از رسیدن به موفقیت، کامیاب و خوشحال خواهیم بود، چراکه به آنچه خودمان واقعا خواستهایم میرسیم نه به هدفی که رسانهها و عرفهای منقضی به خوردمان دادهاند. کتاب اسب سیاه راه را برای رسیدن به این نقطه نشانمان میدهد. نقطهای که شاید به معجزه بماند، اما اینجا معجزهای در کار نیست.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره کتاب اسب سیاه
کتاب اسب سیاه توانسته اقبال بسیاری از دانشگاهیان و پژوهشگران را به دست آورد. پرفروش شدن این کتاب در مدرسهی فارغالتحصیلان دانشگاه هاروارد خود شاهدی بر این مدعاست. سایمون کانستبل، نویسنده، روزنامهنگار و منتقد، اسب سیاه را کتابی ساده و جذاب وصف کرده است. او این کتاب را مناسب کسانی دانسته که از زندگی چیزی بیشتر از یک شغل خستهکننده و غیرقابلدفاع میخواهند. نویسندگان محبوب حوزهی توسعهی فردی همچون آدام گرانت و دن پینک نیز این اثر را ستوده و به مخاطبان خود پیشنهاد دادهاند.
افتخارات کتاب و نویسندگان
کتاب اسب سیاه به محبوبیت گستردهای در سراسر جهان دست یافته، آنچنان که به دهها زبان ترجمه شده و در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز جای گرفته است. تاد رز و اگی اگاس علاوهبر توفیقات علمی و پژوهشی، جوایز مختلفی برای کتابهای خود دریافت کردهاند که جایزهی کتاب ملی برای کتاب غیرداستانی و جایزهی کتاب اقتصادی ازآنجمله است.
درباره پیام بهرامپور؛ مترجم اثر
کتاب اسب سیاه را پیام بهرامپور به فارسی برگردانده است. بهرامپور بنیانگذار هلدینگ آموزشی «بیش از یک نفر» و مترجم کتابهای بسیاری در زمینهی موفقیت و توسعهی فردی است. مدارک تجصیلی او عبارتاند از کارشناسی تکنولوژی آموزشی از دانشگاه خوارزمی، کارشناسی ارشد علوم اعصاب کاربردی از دانشگاه کینز لندن و کارشناسی ارشد مدیریت کسبوکار از دانشگاه NEOMA فرانسه.
بخشی از متن کتاب اسب سیاه
«کورین بلاک دختری ساده بود که در شهری کوچک و پرت به نام ایستبرنارد در تگزاس به دنیا آمد و همانجا بزرگ شد. همیشه هم این ذوق در وجودش بود که به دیگران یاری برساند. پس از پایان تحصیل در دانشگاه تگزاس به این نتیجه رسید که بد نیست اگر به دنیای سیاست همان ایالت وارد شود و به همسایگان و مردم عادی بهتر خدمت کند. همین شد که در مقام کارآموز وارد دمودستگاه اداری یک سناتور شد. از آدمهایی که با آنها کار میکرد خوشش میآمد و حس میکرد با این شغل کار مثبتی در دنیا انجام میدهد و به همین خاطر بعد از فراغت از تحصیل، راه پیشرفت را تا خود واشینگتن پیمود و زیردست سیاستمدار سابقی شد که مسئول ستاد تبلیغات ریاستجمهوری باب دُل بود. بعدتر مایکل بلومبرگ او را استخدام کرد و در ستاد انتخاباتی شهرداری نیویورک کارش را دید و بعد از اینکه شهردار شد، کورین را نگه داشت و به مقام مسئول امور دولتی گماشت. در این کار شهرتی به دست آورد و دیگر همه او را بهعنوان آدمی قابلاعتماد میشناختند که کارها را همیشه به نتیجه میرساند و همین لیاقت توجه سران حزب جمهوریخواه را جلب کرد. کار به جایی رسید که جورج بوش پسر پیشنهاد کرد او را از کار در شهرداری نیویورک بردارند و به سمت سردفتر امور سیاسی کاخ سفید بگمارند.
تازه بیستوهشت سال داشت و جایگاهی ارزنده در دولت ملی آمریکا پیش رویش بود. جایگاهی رشکانگیز برای هرکسی که میخواست فعالیت سیاسی داشته باشد. بااینحال، در آن صبحِ سال ۲۰۰۹ که بلومبرگ در را به روی کورین باز کرد، او ناگاه خود را در برابر یک چهارراه سرنوشت دید. او میدید انبوهی از فرصتهای رسیدن به موفقیت و موقعیت سیاسی در نیویورک پیش رویش گشوده است، بااینحال تردید همهٔ وجودش را انباشته بود.»
حجم
۳۶۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۳۶۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب رو دو تن از بزرگان نوشتن. در این کتاب ، به موفقیت از منظر دیگه ای نگاه شده. در کشورمون هم جناب دکتر آدرخش مکری خواندن این کتاب رو پیشنهاد دادن که عضو هیات علمی دانشگاه تهران هستن
کتاب دو مفهوم استانداردسازی و شخصیسازی را در مقابل هم قرار میدهد. منظور از استاندارد سازی این است که جامعه شیوههای یکسانی به افراد مختلف با انگیزهها و نقاط قوت و ضعف مختلف ارائه میدهد و در واقع همه انسانها
بخش عمدهای از کتاب به نظر من انتقاد به سیستم آموزشی ابر قدرت های دنیا مثل آمریکا بود و در کل راه حل عملی و یا حداقل روشنی برای رسیدن به کامیابی نداشت. کتاب با پاراگراف های جذاب و خواندنی شروع
ترجمه خیلی خوبی نداره. مترجم روان بودن متن را کاهش داده.
این کتاب میگه ما (همه مردم عادی) تحت حکومت و سازمان های استانداردسازی هستیم حالا این استانداردسازی چیه؟ مدرسه،دانشگاه،کنکور،انتخاب دانشگاه و.... چرا استانداردسازی هستن؟ چون مثلا میگه ما باید ۱۲ سال درس بخونیم تا برسیم به مرحله کنکور بعد باید حتما کنکور بدیم تا
خیلی کتاب خوبیه ولی این ترجمه رو من زیاد نتونستم باهاش ارتباط بگیرم. خیلی بد ترجمه شده باید دو سه باید یه جمله رو بخونی تا منظورشو بفهمی. خیلی ساده تر و بهتر میشد ترجمه کرد
متن جذابی دارد و خواننده را تشویق به ادامه کتاب میکند کاش صوتی هم بشود
کتاب اسب سیاه بهتون این جرعت رو میده که مسیر اصلی زندگیتون رو پیدا کنید و توش گام بردارید میخواد بگه که خیلیا به موفقیت رسیدن ولی همه اونا به کامیابی نرسیدن یا از مسیرشون راضی نیستن اگه برای چیزی که بهش
سلام اصلا ترجمه ی خوبی نداشت جوری که از خوندن کتاب خسته میشدی از اقای بهرام پور انتظار بیشتری میرفت
اول اینکه ترجمه اصلا روان و خوب نیست ! (بعضی پاراگراف ها را برای اینکه متوجه بشم چندین بار می خوندم🤕) دوم اینکه در مورد کتاب ،خیلی کاربرد عملی ندارد! یعنی اصلا موضوع کتاب قرار نیست بهتون بگه چه کار کنید