دانلود و خرید کتاب بل آمی گی دو موپاسان ترجمه پرویز شهدی
تصویر جلد کتاب بل آمی

کتاب بل آمی

معرفی کتاب بل آمی

بل‌آمی اوج درخشندگی و شکوفایی هنر داستان‌نویسی موپاسان فرانسوی است. از آن داستان‌هایی که مثل مادام بوواری، مثل جنایت و مکافات، مثل جنگ و صلح هیچ‌گاه کهنه نمی‌شوند.

گی دو موپاسان ۴۳ سال زندگی کرد. گرفتاری‌های و بیماری‌های روانی بدی را تجربه کرد و کارش به جنون کشید. او در ۱۸۵۰ متولد شد و در ۱۸۹۳ مرد. اما در طول عمر کوتاهش زندگی پرباری داشت. او در این مدت کوتاه، هشت رمان و هجده مجموعه داستان کوتاه ، سه سفرنامه، سه نمایشنامه و یک مجموعه شعر نوشت.

او در مکتب بزرگانی مثل فلوبر، دوده، گنکور و زولا تربیت شد و داستان‌هایش همه جاودانه شدند. و بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا از او درس گرفتند.

شناختی که موپاسان از زوایای تاریک روح انسان دارد، از فراز و فرودهایش، از صفات متعالی و غرایز پستش، از بغض‌ها، کینه‌ها، حسادت‌ها، حرص و آزها، پای‌بندنبودنش به اصول اخلاقی و موازین انسانی، آدم را به شگفتی وامی‌دارد.

«بل‌آمی» داستان جوانی ساده و روستایی به اسم ژرژ دوروا است که از همهٔ دارایی دنیا، فقط جوانی دارد و زیبایی. او کارمند ساده‌ای است که چندماه قبل از خدمت نظامی اش در الجزایر به پاریس بازگشته. او دوست دارد خوب غذا بخورد و تفریح کند اما حقوقش کفاف این نوع زندگی را نمی‌دهد بنابراین به انواع ترفندها و حیله‌ها متوسل می‌شود:

«آرزو می‌کرد ماجرای عاشقانه‌ای برایش پیش بیاید.

ولی چه نوع ماجرایی؟ خودش هم نمی‌دانست، از سه ماه پیش، هر روز و هرشب در انتظار پیش‌آمدنش بود. البته گهگاه به لطف چهرهٔ زیبا و هیکل برازنده‌اش، اینجا و آنجا عشق زودگذری نصیبش می‌شد؛ ولی او انتظار چیزی بهتر و بیشتر از این‌ها را داشت.

با جیب خالی و خون به‌جوش آمده، هنگام برخورد با دخترهای خیابانی گر می‌گرفت. دخترها موقع عبور از کنار او زمزمه‌کنان می‌گفتند: «به خانهٔ من می‌آیی، آقاخوشگله؟» ولی ژرژ جرأت نمی‌کرد جواب‌شان را بدهد چون آه در بساط نداشت، از طرفی چیزی سوای این بوسه‌های مبتذل و عشق‌های خریدنی آرزو می‌کرد.

با این همه دوست داشت به جاهایی که این‌گونه دخترها می‌لولیدند سر بزند، به سالن‌های نمایش‌های روحوضی، به کافه‌ها و کوچه‌هایی که پاتوق‌شان بود، دوست داشت کنارشان بایستد، با آن‌ها خودمانی حرف بزند، عطر تندشان را ببوید، خود را نزدیک آن‌ها حس کند. هرچه نباشد زن بودند و آماده برای عشقبازی. البته به‌هیچ‌وجه به سبک مردهای زن و بچه‌دار و با تحقیری غریزی آن‌ها را خوار نمی‌شمرد.»

موپاسان با داستان بل‌آمی می‌خواهد ثابت کند که بذر بدی، اگر محیط رشد و نمو مساعدی پیدا کند، بارور می‌شود و دنیایی را به آتش می‌کشد.

بل‌آمی فقط داستان ساده‌ای درباره عیاشی‌های یک جوان نیست بلکه نمود جامعه‌ای است که از بیخ و بن گندیده و معنویتی در آن نمانده است.

💚Book lover💚
۱۳۹۸/۰۵/۲۶

هر روز به عشق اینکه کتاب رایگان بعدی چیه طاقچه رو باز میکنم و سورپرایز میشم.مرسی که هستی☺☺☺

حسین
۱۳۹۸/۱۰/۰۸

به نظرم نویسندگانی همچون موپاسان، به جز آثار برجسته ی ادبی، سرگذشت زندگی شان هم، آن ها را از دیگر نویسنده ها متمایز می سازد. نظرم در مورد رمان: ژرژ دوروا، جوان زیبا رو بعد از بیست و هشت ماه خدمت در

- بیشتر
مستاجر
۱۳۹۸/۰۵/۲۶

ممنون طاقچه❤

ن. عادل
۱۳۹۸/۰۹/۰۴

توضیح مبسوط در باب معتبر شدن گدا

فاطمه
۱۳۹۸/۰۶/۰۴

همه بخونن..مخصوصا خانم های ساده دل

Siamak B
۱۳۹۸/۰۵/۲۶

مرسی طاقچه. امسال تابستان ترکوندی 👍

arezoo khanjani
۱۳۹۸/۱۰/۱۶

یک شاهکار به جهت روایت موشکافانه و حقیقی از یک جامعه ی از بیخ و بن گندیده. یک مرد دون ژوان که از هیچ رذالتی برای تسکین عقده ی حقارت اش فروگذار نمیکنه و با استفاده ازاغوای زن ها به

- بیشتر
محمد علی
۱۳۹۸/۰۸/۳۰

داستان خودخواهی و رزالت یک انسان برای رسیدن به مقام

ماراتن
۱۳۹۸/۰۵/۲۶

طاقچه جون عشقی. ممنونم 😘😘😘

samira
۱۳۹۸/۰۶/۱۸

کتاب جالبی بود.این کتاب سیاسی اجتماعیه. به خوبی روح و روان و زوایای تاریک انسانها رو-خصوصا آدمها و سیاستمداران طماع- نشون میداد. حفره ای که با هیچ چیز پر نمیشه.... و جالب تر اینکه مربوط به دوره یا کشور خاصی

- بیشتر
ــ می‌دانی رفیق، اینجا همه‌چیز بستگی به اعتماد به نفس دارد. آدم اگر کمی زرنگ باشد، خیلی آسان‌تر می‌تواند وزیر بشود تا رئیس دفتر. آدم باید خودش را به دیگران بقبولاند، نه این‌که تقاضا کند
شاهین
زندگی مثل یک تپه است، تا زمانی که آدم بالا می‌رود خوشحال است؛ ولی وقتی آن بالا می‌رسد، ناگهان چشمش به سرازیری می‌افتد، و به پایان کار که مرگ است.
tina G
«با این همه تنها چیز ارزشمند در زندگی عشق است! در آغوش فشردن زنی که آدم دوستش دارد! حد و مرز سعادت بشری همین نقطه است.»
raha
بذر بدی، اگر محیط رشدونمو مساعدی پیدا کند، بارور می‌شود و دنیایی را به آتش می‌کشد.
باران
میلیون‌ها و میلیاردها آدم به‌دنیا می‌آیند، شبیه به هم، با همان چشم‌ها، همان بینی، همان دهان و همان جمجمه، و درون آن فکرهایی، بی‌آن‌که این شخصی که الان در بستر مرگ خوابیده بود میان آن‌ها باشد. چندسالی مثل همهٔ آدم‌های دیگر زندگی کرده، غذا خورده، خندیده، دوست داشته، و امید در دل پرورانده بود. و حالا همه‌چیز برای او تمام شده بود، برای همیشه. یک زندگی چندروزه و بعد دیگر هیچ!
raha
با اندکی زیرکی، آدم می‌تواند هرچه را می‌خواهد به دیگران بقبولاند
tina G
تنهایی در خانه، کنار آتش، هنگام شب. آن‌وقت به‌نظرم می‌آید فقط من روی کرهٔ زمین هستم،
tina G
این آدم‌های فرومایه نگاه کنید: اگر فاجعهٔ بزرگی برای‌شان پیش نیاید، از زندگی‌شان راضی‌اند، بی آن‌که از بدبختی دیگران ناراحت شوند. حیوان‌ها هم چنین احساسی ندارند.
tina G
در قلمرو کورها، آدم‌های یک‌چشم پادشاهند
tina G
فراوانند زن‌هایی مثل او که خدای تبارک و تعالی را به هیچ می‌شمارند، ولی حاضر نیستند حرف بدی دربارهٔ او بشنوند، و موقعیت که پیش بیاید، از او به‌عنوان واسطه و دلال محبت هم استفاده می‌کنند. اگر به آن‌ها پیشنهاد شود به مهمان‌سرای مجهزی بیایند، این کار را ننگ و رسوایی می‌دانند، ولی عشقبازی در پای یک محراب به‌نظرشان عملی کاملا منطقی می‌آید.»
Mitra
داشتن سرووضع مرتب مهم‌ترین چیز برای شروع کار است. می‌دانی، در پاریس، اگر آدم رختخوابی برای خوابیدن نداشته باشد اشکالی ندارد، ولی لباس را به‌طور حتم باید داشته باشد.
شاهین
خشم شدیدی علیه طبیعت بی‌رحم به او دست داد. بعد فکر کرد این بی‌چاره‌ها دست‌کم گمان می‌کنند کسی در آن بالا به حال‌شان توجه دارد، اوضاع‌شان را یادداشت می‌کند و ترازو به‌دست به حساب‌هاشان می‌رسد. «آن بالا» ولی کجا؟
AS4438
روش ماکیاولی روستایی‌وارش، او را میان همکاران و همهٔ آدم‌های دست‌وپاچلفتی بی‌طبقه و ناموفق، آدم زرنگ و دست‌وپاداری معرفی می‌کرد.
لیلی مهدوی
من در پاریسم، به دیدنم بیایید.» ‫ «مادلن فورستیه»
عاطفه
می‌دانی، در پاریس، اگر آدم رختخوابی برای خوابیدن نداشته باشد اشکالی ندارد، ولی لباس را به‌طور حتم باید داشته باشد.
عاطفه
«دنیا مال افراد قدرتمند است. پس باید قوی شد، باید مافوق همه‌چیز قرار گرفت.»
AS4438
فراوانند زن‌هایی مثل او که خدای تبارک و تعالی را به هیچ می‌شمارند، ولی حاضر نیستند حرف بدی دربارهٔ او بشنوند، و موقعیت که پیش بیاید، از او به‌عنوان واسطه و دلال محبت هم استفاده می‌کنند. اگر به آن‌ها پیشنهاد شود به مهمان‌سرای مجهزی بیایند، این کار را ننگ و رسوایی می‌دانند، ولی عشقبازی در پای یک محراب به‌نظرشان عملی کاملا منطقی می‌آید.»
f a
شروع به تماشای او کرد. زن جوان که غرق در افکارش بود او را نمی‌دید. ژرژ به خودش می‌گفت: «با این همه تنها چیز ارزشمند در زندگی عشق است! در آغوش فشردن زنی که آدم دوستش دارد! حد و مرز سعادت بشری همین نقطه است.»
jalal
دست آقایان را محکم فشرد. احساس کرد دست ژاک ریوال خشک و گرم است و به فشار دست او صمیمانه پاسخ می‌دهد، دست نوربر دو وارن سرد و مرطوب است و از میان انگشت‌ها می‌لغزد؛ دست باباوالتر سرد و بی‌حال است، نه نیرویی در آن است و نه احساسی؛ و بالاخره دست فورستیه ولرم و تپل است.
حسین
«کلیساها برای امثال خانم والتر به همه کاری می‌آیند: تسلادهنده به‌خاطر ازدواجش با یک یهودی، فراهم‌آورندهٔ روشی اعتراض‌آمیز در دنیای سیاست، آموزندهٔ رفتاری شایسته و مناسب در محافل اشرافی، و پناهگاهی برای ملاقات‌های عاشقانه‌اش. درحقیقت کلیسا را می‌توان برحسب عادت، در موقعیت‌های گوناگون و به منظورهای متفاوت مورد استفاده قرار داد.
Mitra

حجم

۳۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

حجم

۳۷۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان