آلبر کامو | بیوگرافی، معرفی آثار و دانلود کتاب های او

آلبر کامو

زندگینامه و معرفی کتاب‌های آلبر کامو

آلبر کامو (Albert Camus) هفتم نوامبر ۱۹۱۳ در دهکده‌ی موندی در کشور الجزایر که آن زمان مستعمره‌ی فرانسه بود، به دنیا آمد. او رمان‌نویس، مقاله‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و جستارنویس بود که جایزه‌ی نوبل ادبیات را در ۱۹۵۷ دریافت کرد. موضوع رمان‌هایش نیهیلیسم و عصیان و در مقاله‌ها و جستارهایش چپی ضدکمونیست بود. کامو در قرن پرحادثه‌ی بیستم مبارز بود و توانایی‌اش در پیوند زدن اندیشه‌ی فلسفی با ادبیات او را ماندگار کرد. کامو ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در فرانسه درگذشت.

بیوگرافی آلبر کامو

آلبر کامو فرزند یک مادر اسپانیایی و پدر کشاورز آلزاسی بود که در نبرد مارن (در جریان جنگ جهانی اول) و درحالی‌که کامو کمتر از یک سال داشت، کشته شد. پس از آن، مادرش تأمین مخارج خانواده را بر عهده داشت و کامو به‌همراه مادر و برادرش به منطقه‌ای کارگری در الجزیره نقل‌مکان کردند و همراه مادربزرگ مادری و یک عموی فلج در آپارتمانی دو اتاقه زندگی می‌کردند.

تحصیلات

در ۱۹۱۸ کامو وارد دبستان شد. آنجا خوش‌شناسی به او رو کرد و معلمی برجسته به نام لوئی ژرمن به او کمک کرد تا در ۱۹۲۳ بورسیه‌ی تحصیلی (دبیرستان) کسب کند. (۳۴ سال بعد هنگام دریافت جایزه‌ی نوبل کامو آن را به ژرمن تقدیم کرد.) دبیرستان برای او آغاز دوره‌ی بیداری و روشنفکری همراه با اشتیاق فراوان به ورزش، به‌ویژه فوتبال، شنا و بوکس بود. به‌رغم علاقه‌ی زیاد به فوتبال حمله‌های بیماری سل باعث شد تا در ۱۹۳۰ به حرفه‌ی ورزشی پایان دهد. این بیماری او را واداشت بعد از پانزده سال، آپارتمانش ناسالم و نامناسب خانوادگی‌اش را ترک و به‌تنهایی زندگی کند. کامو بعد از مستقل شدن در دانشگاه الجزیره برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه ثبت‌نام کرد و زندگی‌اش را با مشاغل مختلف می‌گذراند. در دانشگاه، به‌ویژه تحت تأثیر یکی از معلمان خود، ژان گرنیه قرار گرفت که به او کمک کرد تا ایده‌های ادبی و فلسفی خود را پرورش دهد. در ۱۹۳۶ از پایان‌نامه‌اش که در مورد رابطه‌ی میان اندیشه‌ی یونانی و مسیحی در نوشته‌های فلسفی فلوطین و آگوستین قدیس بود دفاع کرد. بعد از اتمام تحصیلات، به‌منظور داشتن شغل دانشگاهی و تدریس فلسفه در آزمون ورودی نامزد شد؛ اما حمله‌ی مجدد سل او را متوقف کرد. کامو برای بازیابی سلامتی خود به استراحتگاهی در آلپ فرانسه رفت که اولین دیدارش از اروپا بود و در نهایت از طریق فلورانس، پیزا و جنوا به الجزایر بازگشت.

فعالیت‌های اجتماعی

کامو در پاریس بود که آلمانی‌ها در جریان جنگ جهانی دوم به فرانسه حمله کردند. ابتدا سعی کرد فرار کند؛ اما در نهایت به مقاومت فرانسه پیوست و در آنجا به‌عنوان سردبیر در نشریه‌ی کامبت (Combat) که روزنامه‌ای غیرقانونی بود خدمت کرد. پس از جنگ، او چهره‌ای مشهور بود و سخنرانی‌های زیادی در سراسر جهان ایراد می‌کرد؛ اما این‌ها یک‌باره نبود. کامو پیش‌تر، در طول دهه‌ی ۱۹۳۰، شخصیت برجسته‌ای در میان روشنفکران جوان چپ الجزایر بود. برای مدت کوتاهی بین ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۵ عضو حزب کمونیست الجزایر بود. او برای تئاتر دو تراوی (Theatre du Travail) یا تئاتر کارگران که بعداً Theatre de l’Équipe نام گرفت، متن می‌نوشت و اقتباس و بازی می‌کرد. هدف این فعالیت، ارائه‌ی نمایش‌نامه‌های برجسته برای مخاطبان طبقه‌ی کارگر بود. نمایش‌نامه‌های او از نقاط عطف در تئاتر ابزورد هستند.

در دو سال قبل از شروع جنگ جهانی دوم، کامو به عنوان روزنامه‌نگار در مشاغلی چون سرمقاله‌نویس، ویرایشگر، گزارشگر سیاسی و داور کتاب، شاگردی خود را در Alger-Républicain انجام داده بود. او در دوران خدمت سربازی با ژان پل سارتر آشنا شد. مانند سارتر، کامو در تمام مدت جنگ تفسیر سیاسی می‌نوشت و منتشر می‌کرد. او به عنوان مدافع حقوق فردی، با استعمار فرانسه مخالف بود و برای توانمندسازی الجزایری‌ها در سیاست و کار بحث می‌کرد. سلسله مقالات او توجهات را به بسیاری بی‌عدالتی‌ها که منجر به شروع جنگ الجزایر در ۱۹۵۴ شد، جلب کردند. زمانی که در طول جنگ جهانی دوم سردبیر روزنامه‌ی پاریسی کامبت شد، چپی مستقل بود. چپی که با جوزف استالین و اتحاد جماهیر شوروی به دلیل توتالیتاریسم مخالفت می‌کرد. آرمانش این بود که هر اقدام سیاسی باید پایه‌ی اخلاقی محکم داشته باشد. این اعتقاد با مصلحت‌اندیشی به سبک قدیمی چپ و راست موجب سرخوردگی فزاینده‌ی او شد و در ۱۹۴۷ ارتباط خود را با کامبت قطع کرد. صراحت انتقاد او از کمونیسم منجر به شکاف با سارتر شد. کاموی اخلاق‌گرا به آنارکو سندیکالیسم گرایش داشت و با جنبش آنارشیستی فرانسه مرتبط بود. در طول جنگ الجزایر از الجزایر چندفرهنگی و کثرت‌گرا حمایت کرد، موضعی که اکثر احزاب رد می‌کردند. در ۱۹۴۵، یکی از معدود روزنامه‌نگاران متفقین بود که استفاده‌ی آمریکا از بمب اتمی در هیروشیما را محکوم کرد. کامو همچنین به‌شدت درگیر جنگ داخلی اسپانیا بود و در ۱۹۵۲، در اعتراض به پذیرش دیکتاتوری فرانکو از یونسکو استعفا کرد.

ازدواج‌های آلبر کامو

کامو مخالف نهاد ازدواج بود و همواره آن را اعلام می‌کرد و آن را روندی غیرطبیعی برای پیوند عاشقانه می‌دانست. او دو بار بدون ثبت قانونی ازدواج کرد. اولی با دختری به نام سیمون ‌هیه که به دلیل خیانت دوطرفه به جدایی ختم شد و دومین با فرانسین فور بود. حاصل این پیوند، فرزندان دوقلویی به نام کاترین و ژان بود. کامو روابط خارج از ازدواج زیادی هم داشت که مشهورترینشان ماریا کاسارس، هنرپیشه‌ی اسپانیایی بود.

درگذشت کامو

کامو در بعدازظهر ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در تصادف اتومبیل کشته شد. او پس از گذراندن تعطیلات در پروانس فرانسه، درحالی‌که قصد داشت با قطار به پاریس بازگردد به اصرار دوست و ناشرش، گالیمار با خودروی شخصی او عازم شد. ماشین آن‌ها در جاده‌ای صاف، بدون یخ‌زدگی و بدون سرعت زیاد منحرف شد و با درختی کنار جاده برخورد کرد. کامو تنها کشته‌ی این تصادف بود و در ۴۷ سالگی عمرش به پایان رسید.

مروری بر کتاب‌ها و آثار آلبر کامو

غالب نوشته‌های فلسفی و ادبی کامو مضمون و درون‌مایه‌ای مشخص دارند. مسئله‌ی کامو ازخودبیگانگی انسان در قرن بیستم بود. ماهیت هستی، پوچی و شورش مضمون نوشته‌های اوست. با تذکر این مضامین مشترک، کتاب‌های او را به تفکیک نوع و گونه‌ی آن‌ها معرفی می‌کنیم. اگر نمی‌دانید مطالعه کتاب‌های کامو را از کجا شروع کنید، پیشنهاد می‌کنیم یادداشت چطور کامو بخوانیم؟ را نیز در وبلاگ طاقچه مطالعه کنید.

داستان‌های کوتاه

«میزبان»‌ شامل شش داستان کوتاه است. داستان میزبان که عنوان کتاب از آن گرفته شده، درباره‌ی جوانی فرانسوی به نام دارو است که در مدرسه‌ای روستایی و دورافتاده در الجزایر معلم است. این مدرسه به علت کولاک تعطیل مانده تا اینکه ژاندارم و مجرمی بر سر راه خود به آنجا می‌روند و دارو میزبان آن‌ها می‌شود. «تبعید و سلطنت» (۱۹۵۷) شامل شش داستان کوتاه و درون‌مایه‌ی آن‌ها، بینش‌های فلسفی کامو و مضامین وجودی نزد اوست؛ همچون انزوا، تلاش برای درک خود، بیگانگی، آزادی و یافتن معنا در زندگی. زمینه‌ی داستان‌ها در الجزایر و درباره‌ی اختلافات میان خارجی‌ها و مسلمانان آنجا است.

رمان‌ها و نمایش‌نامه‌ها

رمان «بیگانه» (۱۹۴۲) در کنار «کالیگولا» و «افسانه‌ سیزیف» سه‌گانه‌ی مشهور پوچی هستند. شخصیت اصلی رمان بیگانه مردی به نام مورسو است. آنچه «ابزوردیسم کامو» نامیده می‌شود در این رمان به‌خوبی درک‌کردنی است. مورسو شخصیتی است که در دنیای خود جز پوچی نمی‌بیند و این پوچی او را با جهان بیگانه کرده است. این رمان نقطه‌ی آغاز و مرحله‌ی اول در تکامل اندیشه‌ی کامو است.

نمایش‌نامه‌ی «کالیگولا» (۱۹۳۸) درباره‌ی امپراتور جوانی به همین نام است که بعد از مرگ خواهرش دچار بحران روحی می‌شود و با شک در معنای زندگی به ورطه‌ی پوچی می‌افتد و در تقلا برای به‌رخ‌کشیدن اراده و طغیان به جنون می‌رسد.

«افسانه سیزیف» (۱۹۴۲) مقاله‌ای است که کامو اولین بار واژه‌ی ابزورد را که نخ تسبیح تمام نوشته‌هایش است به کار برد و ما به دلیل اینکه یکی از سه‌گانه‌ی پوچی است در کنار رمان‌ها آوردیم. کامو با اشاره به داستان سیزیف، عمل او را نمادی از بی‌معنایی و پوچی این دنیا می‌داند؛ اما اعتقاد دارد یک چیز باعث پیروزی اوست و آن آگاهی سیزیف به تکرار است.

«سقوط» (۱۹۵۶) اعترافات وکیلی به نام ژان باتیست کلمانس و مونولوگ درونی او با خودش است. او که خود را قاضی توبه‌کار می‌خواند و داستان زندگی‌اش را به‌عنوان وکیلی تراز اول تعریف می‌کند ظاهراً همه‌ی عمرش به ارزش‌هایی پایبند بوده که در وقت ضرورت غایب می‌شوند. نمایش‌نامه‌ی «سوء‌تفاهم» (۱۹۴۳) ماجرای مردی به نام ژان است که بعد از بیست سال دوری از مادر و خواهرش با همسر و سرمایه‌ای که به دست آورده، به خانه‌شان که مهمان‌خانه‌ای است بازمی‌گردد؛ اما خانواده‌اش او را نمی‌شناسند. ژان از معرفی خود منصرف می‌شود در حالی که خانواده‌اش برای این تازه‌واردان همچون دیگر مسافران آنجا برنامه‌‌ای فاجعه‌بار دارند.

نمایش‌نامه‌ی «رکوئیم برای یک راهبه» (۱۹۵۶) اقتباس از نمایش‌نامه‌ی ویلیام فاکنر با همین عنوان است. داستان درباره‌ی دایه‌ی سیاه‌پوستی است که کودک تحت سرپرستی خود را کشته است. او در دادگاه به اعدام محکوم شده و آن را پذیرفته؛ اما دعاوی شخصیت‌های کتاب می‌گوید او نباید جرم را بپذیرد.

«طاعون» (۱۹۴۷) درباره‌ی هجوم بیماری هولناک به شهری ناشناخته‌ به نام اوران در الجزایر است. بیماری در این رمان، نمادین و شخصیت‌های اصلی آن، نمادی از عصیان علیه وضع موجود یا به عبارتی شورش اخلاقی در برابر انقلاب سیاسی (که سکه‌ی رایج آن زمان بود) هستند. این رمان نقطه‌ی عزیمت کامو از اولین مفهوم اصلی نزد خود یعنی پوچی به دومین آن یعنی شورش است.

«مرگ خوش» (۱۹۷۱) را کامو در اوایل جوانی نوشت؛ اما پس از مرگش منتشر شد. این رمان پایه و اساس رمان بیگانه است. موضوع محوری کتاب، مرگ و شخصیت اصلی آن، مردی به نام پاتریس مورسو است که در حالی که مرتکب قتل شده در جست‌وجوی خوشبختی است.

«نخستین مرد» (۱۹۹۴) آخرین رمان کامو است که با الهام از زندگی خود نوشت؛ اما مرگش فرصت پایان به آن نداد. داستان، ماجرای پسر جوانی به نام ژاک کورمری است که در الجزایر بکر و زیبا زندگی می‌کند و با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کند.

«حکومت نظامی» نمایش‌نامه‌ای است که روح حاکم بر رمان طاعون در آن جریان دارد؛ اما این بار طاعون به جای موش‌های حامل بیماری، توسط یک شخص و با تسلطش بر شهر به جان همه می‌افتد و ناقوس مرگ را به صدا درمی‌آورد.

نمایش‌نامه‌ی «صالحان» (۱۹۴۹) مربوط به وقایعی تاریخی در روسیه است. در فوریه‌ی ۱۹۰۵ در مسکو، گروهی از تروریست‌های سوسیالیست انقلابی دست به تلاشی سازمان‌یافته برای سوءقصد به جان ولیکی کنیاز سرگئی، عموی تزار، می‌زنند. نمایش‌نامه این تلاش برای سوءقصد و شرایط آن را توصیف می‌کند.

نمایش‌نامه‌ی «تسخیرشدگان» (۱۹۵۹) را کامو بر اساس رمان شیاطین داستایفسکی نوشت. موضوع آن توطئه‌ای سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و دارودسته‌های انقلابی است که هم در برزخ افکار خود گرفتار هستند و هم برای آرمان خود هر جنایتی مرتکب می‌شوند.

یادداشت‌ها، مقاله‌ها و جستارها

«خطاب به عشق» مجموعه‌ای از نامه‌های عاشقانه‌ی آلبر کامو و ماریا کاسارس است. اولین دیدار آن‌ها در ۱۹ مارس ۱۹۴۴ و زمانی بود که کامو در حال انتشار رمان بیگانه بود. این زمان جنگ کامو را از همسرش فرانسین که در اوران معلم بود، جدا کرده بود و او در پاریس به‌تنهایی زندگی می‌کرد. استعداد کاسارس، توجه کامو را جلب کرده بود و نقش مارتا را در نمایش‌نامه‌ی سوءتفاهم به او واگذار کرد. این سرآغاز ماجرای عاشقانه‌ی میان آن‌ها بود. «تابستان» (۱۹۵۴) حاوی هشت مقاله است که آلبر کامو آن‌ها را در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۳ نوشت و برای نخستین بار در ۱۹۵۴ به‌صورت مجموعه منتشر کرد. او در این مقاله‌ها فرهنگ، رسوم، تفکر و حتی لذت‌های شهرنشین‌ها را با دید مشاهده‌گر و بینش فلسفی نقد کرده است.

«عصیانگر» (۱۹۵۱) مقاله‌ای است که کامو در آن به جنبه‌های تاریخی و متافیزیکی طغیان و انقلاب در جوامع به‌ویژه جوامع غربی پرداخته است. او نویسندگان و هنرمندانی چون اپیکور، لوکرتیوس، مارکی دوساد، هگل، داستایفسکی، نیچه، آندره برتون و دیگران را در این دیدگاه یکپارچه‌ی تاریخی به انسان در حال طغیان می‌کاود و چند عامل را در تاریخ اندیشه و هنر و سیر کلی تفکر انقلابی و فلسفه می‌آزماید.

«وقایع‌نگاری‌های الجزایر» (۱۹۵۸) مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و مقاله‌های شاخص کامو از ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۸ درباره‌ی زادگاهش، الجزایر است. او در این نوشته‌ها سعی کرده در دوره‌ی پرتلاطم، فقر، آشوب و جنگ‌های داخلی، راوی روح الجزایری باشد.

«در دفاع از فهم» شامل مجموعه‌ای از سخنرانی‌های آلبر کامو از ۱۹۳۶ تا ۱۹۵۸ و در قالب جستار است. کتاب شامل ۳۴ متن از سخنرانی‌های اوست. «متافیزیک مسیحی» (۱۹۸۵) یکی از آثار فلسفی آلبر کامو است که در ابتدا به‌عنوان پایان‌نامه نوشت. کتاب مطالعه‌ای تاریخی درباره‌ی رابطه‌ی مسیحیت و فلسفه‌ی یونانی در چند قرن اول پس از میلاد مسیح است که آگوستین قدیس ایجاد کرد. این اولین تلاش‌های او برای درک اخلاق اومانیستی از دریچه‌ی تفکر مسیحی و یونانی بوده است.

«تعهد اهل قلم» حاوی مقاله‌های کامو در موضوعات ادبی، سیاسی و اجتماعی است. جستارها و مقاله‌های تأثیرگذار کامو در این کتاب در حمایت از حقوق بشر، نفی فاشیسم و ایدئولوژی نازی و ایده‌‌ی هنر در خدمت بشریت و عدالت هستند.

«آفرینش پرمخاطره» شامل سه سخنرانی کامو است. در سال‌های ۱۹۴۵، ۱۹۵۳ و ۱۹۵۷ در انجمن آشتی فرانسوی، در مارس ۱۹۴۵ در جلسه‌ای که انجمن آشتی فرانسوی، اتحادیه‌ کارگران سنت‌اِتین و دانشگاه اوپسالای سوئد ایراد کرد. «دلهره هستی» شرحی بر اندیشه و زندگی آلبر کامو و نیز زوایای نهفته در افکار و روح حاکم بر آثار اوست.

پشت و رو (۱۹۳۷)، بحران بشر (۱۹۴۶)، نه قربانیان نه جلادان (۱۹۴۶)، دریای نزدیک (۱۹۵۱)، زن تنها (۱۹۵۷)، تأملاتی در باب گیوتین و دار (۱۹۵۷)، سیه‌روزی کابیلی (۱۹۵۸)، مقاومت، عصیان و مرگ (۱۹۶۰)، متافیزیک مسیحی (۱۹۸۵)، یادداشت‌ها (۲۰۱۸) از دیگر کتاب‌های کامو هستند.

نظرات دیگران درباره آلبر کامو و آثارش

بسیاری نوشته‌های کامو را اگزیستانسیالیستی می‌دانند. هرچند که خود او در زمان حیاتش قاطعانه این موضوع را رد می‌کرد. آکادمی نوبل در استنادش برای اعطای جایزه‌ی نوبل به او اعلام کرد که این جایزه نه‌تنها به خاطر «تولید مهم ادبی‌اش»، بلکه به خاطر روشن کردن «مشکلات وجدان بشری در زمان ما» انتخاب شده و از او به این دلیل تجلیل کرد.

سر هربرت رید، مورخ و منتقد ادبی، هنگام انتشار کتاب عصیانگر نوشت: «با انتشار این کتاب، ابری که بیش از یک قرن ذهن اروپایی را تحت فشار قرار داده است، شروع به کنار رفتن می‌کند.» در زمانی که ارتباط کامو و ژان پل سارتر به تیرگی نرفته بود، سارتر یکی از تجلیل‌گران اصلی نوشته‌های کامو بود؛ اما با انتشار رمان عصیانگر که چنان‌که پیش‌تر آمد شورش را به‌جای انقلاب سیاسی گذاشت و کامو به‌عنوان متفکری چپ، ضدیت خود را با نظریه‌پردازان مارکسیستی اعلام کرد، میان او و سارتر که در طول جنگ با هم دوستان صمیمی شده بودند، گسستی رخ داد. مجله‌ی زیر نظر سارتر، کامو و نوشته‌هایش را متهم به کمک و آرامش به مرتجعین کرد. کامو نیز در مقابل اعلام کرد اگزیستانسیالیست‌ها (دارودسته‌ی سارتر) که ادعای تعالی بخشیدن به آزادی را داشتند «امروز بندگی را تعالی می‌بخشند.»

ویل دورانت درباره‌ی آثار کامو نوشت: «کامو اندیشه‌ی خود را از آسمان به امور انسانی هدایت کرد. تلاش می‌کرد که میراث فرهنگی انسان را حفظ کند و انسان‌تر از آن بود که ایدئولوژی‌هایی را بپذیرد که به انسان فرمان می‌دهد تا انسان را بکشد. شاید به همین دلیل بود که از همه‌ی احزاب سیاسی کناره گرفت.»

مروری بر دیدگاه‌ها و فلسفه‌ی پوچی کامو

آلبر کامو نظریه‌پرداز سیاسی اخلاق‌گرا پس از جنگ جهانی دوم بود. او در نوشته‌هایش جنبه‌های جزمی مسیحیت و مارکسیسم را رد می‌کرد، با فلسفه‌ی نظام‌مند مخالف بود، به عقل‌گرایی اعتقاد چندانی نداشت و در نوشته‌هایش یکی از شناخته‌شده‌ترین پرسش‌های اگزیستانسیالیستی قرن بیستم را مطرح کرد که در اسطوره سیزیف قرار دارد: «تنها یک سؤال واقعاً جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.» کامو متعلق به نسلی بود که با طبل جنگ جهانی اول بزرگ شد و تاریخ آن قتل، بی‌عدالتی و خشونت توقف‌ناپذیر بود. روشنفکران اروپایی که از نزدیک در این تاریخ دخیل بودند، در معرض انبوهی از فسادها چون فاشیسم و کمونیسم قرار گرفته بودند. ‌تعداد کمی کاملاً سازش‌ناپذیر ظاهر شدند. یکی از این افراد معدود آلبر کامو بود. او مانند جورج اورول سخنگوی تعهد اخلاقی سازش‌ناپذیر و مستقل بود.

از نظر فلسفی، دیدگاه‌های کامو به ظهور فلسفه‌ی معروف به پوچ‌گرایی کمک کرد. مانند بسیاری از نویسندگان قرن بیستم، کامو تصویر دنیایی بدون خدا و ارزش‌های قابل توجیه را که توسط علم قرن نوزدهم به ارمغان می‌آمد، پذیرفت؛ اما پوچ بودن این جهان برای کامو به‌واسطه‌ی نعمت‌های طبیعت و شادی‌های جسمانی شدید، بیشتر می‌شد. او در تلاش خود برای درک جهانی که پوچ می‌انگاشت، نوشت: «می‌خواهم بدانم آیا می‌توانم با آنچه می‌دانم زندگی کنم و فقط با آن.» تحلیل کامو از پوچی با ذکر این نکته آغاز می‌شود که معمولاً انسان به اندازه‌ی کافی آسان‌گیر است که روال روزانه‌ی خود را بپذیرد؛ اما روزی یک «چرا» مطرح می‌شود: این پرسش که آیا زندگی معنایی دارد یا خیر. شخص خود را «در جهانی می‌یابد که ناگهان از توهمات و نورها خلاص شده است. یک بیگانه، یک غریبه.» در نهایت، فرد با آگاهی هولناکی از مرگ به عنوان یک قطعیت ریاضی پر می‌شود. منشأ این بدبختی این است که در دنیای غیرمنطقی، عقل نمی‌تواند «اشتیاق وحشی» انسان برای معنا را برآورده کند «و فراتر از عقل هیچ‌چیز وجود ندارد». پس پوچی نتیجه‌ی تفکر در مورد وضعیت انسان است: عدم امکان آشتی دادن مرگ و میل به ابدیت، بدبختی و میل به خوشبختی، جدایی و میل به اتحاد، راز هستی و میل به وضوح. کامو البته از نتیجه‌گیری قطعی نیهیلیستی خودداری کرد. به این معنا که چون جهان غیرعقلانی است، پس غیرعقلانی بودن تنها اصل منطقی رفتار باشد. او این موضوع را به‌وضوح در نمایش‌نامه‌ی کالیگولا و در افسانه سیزیف نشان داده است.

سبک نگارش کامو

نوشته‌های کامو که عمدتاً درباره‌ی انزوای انسان در جهان بیگانه، بیگانگی فرد از خود، مشکل شر و پایان مبرم (مرگ) هستند، بیگانگی و سرخوردگی روشنفکر پس از جنگ را به‌درستی منعکس می‌کنند. او بسیاری از ایده‌های اصلی خود را به جای استدلال مطرح می‌کرد. نوشته‌های او آمیزه‌ای از واقع‌گرایی و رؤیا هستند. یکی از دلایلی که نوشته‌های او را از نظر منتقدان فوق‌العاده کرده، نحوه‌ی کار او با زبان فرانسوی است. نثر کامو ترکیبی از شفافیت و غزل، اشتیاق، چرخش عبارات و کلمات قصار گیرکننده‌اش است که تقریباً به اندازه‌ی شعر، دشواری‌هایی را برای مترجم ایجاد می‌کند. البته او برای بیان اندیشه‌اش از زبانی روشن و دور از پیچیدگی استفاده کرده است. تعامل بین دغدغه‌های فلسفی و ادبی او تا حد زیادی عامل غنا و ارزش نوشته‌های او هستند.

تأثیرپذیری از دیگران

کامو آثار فلسفی و روشنفکری رایج در عصر خود را خوانده بود: فلسفه‌ی فیلسوفانِ تاریخی چون هگل، مارکس و اشپنگلر و فلسفه‌ی فیلسوفان اگزیستانسیالیست و پدیدارشناس چون کیرکگور، نیچه و هایدگر. اما اندیشه‌ی او بیش از همه وابسته به نیچه بود. چنان‌که او را فرزند خلف نیچه نامیده‌اند. اگرچه نوشته‌های کسانی چون سارتر و آندره مالرو که هم‌عصرش بودند در هستی‌شناسی او تأثیر داشت؛ اما کامو به جای تفسیر پوچی به دنبال راهی برای زیستن در جهان پوچ از پیش ‌پذیرفته‌شده بود. او پیرو این نظر نیچه بود که می‌گفت این جهان چوب لای چرخ انسان می‌گذارد، پس باید علیه نظام موجود عصیان کرد.

جوایز و افتخارات آلبر کامو

کامو در ۱۹۵۷ جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد درحالی‌که ۴۴ سال داشت. او در آن زمان، دومین فرد جوان دریافت‌کننده‌ی این جایزه بود.

نسخه‌ی صوتی آثار کامو

طرفداران کتاب‌های صوتی در سال‌های اخیر به دلایل مختلف زیاد شده است. برای کسانی که مشکل تمرکز در خواندن دارند، نابینایان و حتی کسانی که به علت مشغله کمتر می‌توانند به نسخه‌ی فیزیکی کتاب رجوع کنند، استفاده از کتاب‌های صوتی جذاب‌تر دارد. نسخه‌ی صوتی بسیاری از کتاب‌های کامو نیز تهیه شده‌اند و در دسترس هستند؛ از جمله: بیگانه در نشر آوانامه با صدای آرمان سلطان‌زاده. اسطوره سیزیف در نشر ماه‌آوا با صدای راضیه هاشمی و رضا عمرانی. طاعون در انتشارات مجید با صدای تایماز رضوانی. سقوط در نشر ماه‌آوا با صدای بهرام ابراهیمی. خطاب به عشق در نشر ماه‌آوا با صدای نگین کیانفر و رضا عمرانی. نخستین مرد در انتشارات مجید با صدای تایماز رضوانی.

ترتیب پیشنهادی برای خواندن کتاب‌های آلبر کامو

در اینجا ترتیبی را برای خواندن کتاب‌های کامو پیشنهاد می‌کنیم که شامل مهم‌ترین رمان‌ها، نمایش‌نامه‌ها، مقالات و جستارهای او هستند.

  1. بیگانه
  2. کالیگولا
  3. سوءتفاهم
  4. سقوط
  5. مرگ خوش
  6. طاعون
  7. حکومت نظامی
  8. افسانه سیزیف
  9. عصیانگر
  10. خطاب به عشق
  11. صالحان
  12. رکوئیم برای یک راهبه
  13. تعهد اهل قلم
  14. تابستان

اقتباس‌ها از نوشته‌های البر کامو

از کتاب‌ بیگانه اقتباس‌هایی صورت گرفته که در سینما معروف‌ترینش را لوکینو ویسکونتی، کارگردان شهیر ایتالیایی کرده است. او فیلمی با همین عنوان در ۱۹۶۷ ساخت. از روی کتاب نخستین مرد نیز با همین عنوان فیلمی در ۲۰۱۱ ساخته شد که کارگردان آن با جیانی آملیو است.

off
٪۳۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب صوتی سقوط
۷۸,۰۰۰۵۴,۶۰۰ت