رومن رولان
زندگینامه رومن رولان
رومن رولان رماننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس مشهور فرانسوی بود. رولان در جستوجوی تحقق صلح جهانی، مبارزه با فاشیسم و تحلیل نبوغ هنری بود و در سال ۱۹۱۵ جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. صرف نظر از ژانر، نوشتههای رولان حول جستوجوی بشر برای خوشبختی، معنا و حقیقت میگردد. رولان برای توصیف ماهیت توالی میان رمانهایش، اصطلاح «رمان-فلیو» (به معنای رود-رمان) را ابداع کرد.
رولان عارف و صلحطلبی بود که به فلسفه و معنویت هندی علاقهمند بود. در سال ۱۹۲۹، او انجمن بینالمللی بیوژنتیک را تاسیس کرد که در پی رواج صلح و زندگی پایدار است. او از طریق مکاتبه، زیگموند فروید، روانکاو مشهور را تحت تاثیر مفهوم احساس اقیانوسی قرار داد که به احساس یکی بودن با جهان اشاره دارد.
بیوگرافی و آثار رومن رولان
رومن رولان در ۲۹ ژانویهی ۱۸۶۶ در کلامسی فرانسه به دنیا آمد. او در چهاردهسالگی برای تحصیل به پاریس رفت و به عقیدهی خودش، جامعه را در آشفتگی معنوی دید. او سپس در مدرسهی عالی نرمال در پاریس پذیرفته شد، ایمان مذهبی خود را از دست داد و اشتیاق بسیاری به موسیقی پیدا کرد. رولان در سال ۱۸۸۹ تاریخ خواند، در سال ۱۹۹۵ دکترای هنر دریافت کرد و پس از آن برای یک ماموریت دو ساله در ایتالیا، به مدرسهی عالی فرانسوی در رم رفت.
در ابتدا، رولان چند نمایشنامه نوشت، اما تلاشهایش برای جلب مخاطبان گسترده ناموفق بود. او نمایشنامههای خود را در دو مجموعه گردآوری کرد: تراژدیهای ایمان (۱۹۱۳) که شامل نمایشنامهی Aert (۱۸۹۸) و تئاتر انقلاب (۱۹۰۴) که شامل معرفی دریفوس، گرگها (۱۸۹۸) و دانتون (۱۹۰۰) است.
در سال ۱۹۱۲، رولان پس از مدت کوتاهی تدریس هنر و موسیقیشناسی، از شغل خود استعفا داد و وقت خود را به طور کامل به نویسندگی اختصاص داد. او با چارلز پگی در مجلهی Les Cahiers de la Quinzaine همکاری کرد؛ جایی که برای نخستین بار مشهورترین رمان خود، ژان کریستوف را در ۱۰ جلد و بین سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۲ منتشر کرد. به همین خاطر و همچنین به دلیل انتشار رسالهی بالاتر از نبرد در سال ۱۹۱۵ که در راستای دعوت از فرانسه و آلمان برای احترام به حقیقت و انسانیت در طول مبارزهی این کشورها در جنگ جهانی اول نوشته شده بود، رولان موفق شد جایزهی نوبل را در سال ۱۹۱۵ دریافت کند.
اندیشههای رومن رولان در آن زمان و تا مدتها مرکز و دلیل مناقشههای خشونتآمیز بود و نوشتههای او تا سال ۱۹۵۲ که سال انتشار ژورنال سالهای جنگ، ۱۹۱۹ - ۱۹۱۴ بود، به طور کامل درک نشدند. رولان در سال ۱۹۱۴ به سوئیس نقل مکان کرد و تا سال ۱۹۳۷ و پیش از بارگشت به فرانسه، در سوئیس زندگی کرد.
رولان اشتیاق خود به قهرمانها و داستانهایشان را در مجموعهای از زندگینامههای نوابغ ابراز کرد. این مجموعه شامل کتابهای دیدار با بتهوون (۱۹۰۳) که محبوبترین موسیقیدان برای رولان محسوب میشد، دیدار با میکل آنجلو (۱۹۰۵)، دیدار با تولستوی (۱۹۱۱) و برخی زندگینامههای دیگر است.
شاهکار مشهور رولان، ژان کریستف، یکی از طولانیترین رمانهای بزرگی است که تا به امروز نوشته شده است و به نوعی نمونهی اولیهی رمان چرخهی زمان در فرانسه محسوب میشود. ژان کریستف حماسهای در ساختار و سبک و سرشار از احساسات شاعرانه است. این رمان بحرانهایی پیدرپی را به تصویر میکشد که منجر به شکلگیری یک نابغهی خلاق میشوند: آهنگساز موسیقی آلمانی، ژان کریستف کرافت. نیمی از شخصیت ژان کریستف گویی از بتهوون و نیم دیگرش از خود رولان الگوبرداری شده است که با وجود دلسردی و اضطرابهای شخصیت متلاطم خود، تحت تاثیر عشق به زندگی قرار میگیرد. دوستی بین ژان کریستف آلمانی و یک جوان فرانسوی به نوعی نماد هارمونی تضادها است که خود رولان معتقد بود در نهایت میتواند میان ملل سراسر جهان برقرار شود.
رومن رولان رمان فانتزی بورلسک کولاس بروگنون (۱۹۱۹) را نیز نوشت و پس از آن، دومین مجموعهرمان خود یعنی روح و افکار جادوشده را در ۷ جلد و بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۳ منتشر کرد. رولان در این مجموعه به تاثیرات بیرحمانهی فرقهگرایی سیاسی پرداخت. در دههی ۱۹۲۰، رولان به آسیا، به ویژه هند پرداخت و به دنبال قابل درک ساختن فلسفهی عرفانی موجود در آثار افرادی مانند مهاتما گاندی برای غرب بود. رولان در این سالها رمان دوجلدی جان شیفته (۱۹۲۳) را نیز منتشر کرد. مکاتبات گستردهی رولان با چهرههایی مانند آلبرت شوایتزر، آلبرت انیشتین، برتراند راسل و رابیندرانات تاگور نیز در کتاب دفترچهی رومن رولان (۱۹۴۸) منتشر شد.
رولان در آخرین سالهای زندگی خود در ویزلی زندگی و روی زندگینامهی شاعر و مقالهنویس، چارلز پگی (۱۸۷۳-۱۹۱۴) کار میکرد. سرانجام در ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴، رولان بر اثر بیماری سل که از کودکی نیز درگیر آن بود، چشم از جهان فروبست. زندگینامهی دو جلدی رولان نیز پس از مرگش در سال ۱۹۴۵ منتشر شد.
رومن رولان علاوه بر جایزهی نوبل ادبیات، در سال ۱۹۱۰ نشان لژیون دونور (بالاترین مدال افتخار فرانسه) و در سال ۱۹۱۳، جایزهی بزرگ آکادمی فرانسه را دریافت کرد. او همچنین در سال ۱۹۳۳ از دریافت مدال گوته توسط دولت نازی خودداری کرد.