کتاب پارادوکس بازیگر
معرفی کتاب پارادوکس بازیگر
کتاب پارادوکس بازیگر؛ نظریهای متفاوت در مورد بازیگر نوشتهٔ دنی دیدرو و ترجمهٔ پرویز احمدینژاد است و نشر گیلگمش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پارادوکس بازیگر
از سال ۱۷۵۰ تا ۱۷۷۰ دیدرو، علاوهبر فعالیت برای تهیه و انتشار دانشنامه و نگارش چند کتاب فلسفی، در آثار خود هنر نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات دراماتیک و هنر بازیگری را مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهد. از آنجایی که تئاتر نئوکلاسیکِ فرانسوی پاسخگوی انتظارات او نبود، سال ۱۷۵۸ در کتاب گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک، با ابداع ژانر درام، شیوهٔ جدیدی برای نمایشنامهنویسی پیشنهاد میکند. بازیگر غریزی و بازی با تکیه بر استعداد و احساسات ذاتی جوابگوی این ژانر جدید نیست؛ بنابراین ضرورت پرورش بازیگر مطرح میشود و برای اولینبار دیدرو موضوع بازیگری را در بطن مطالعه و پژوهش هنر قرار میدهد و معتقد است که بازیگر درام دیگر نمیتواند فقط یک صدا باشد، او یک بدن متحرک است که نباید با خطابهسرا، نویسنده یا حتی شخصیت نمایشنامه یکی گرفته شود. نوشتههای دیدرو دربارهٔ تئاتر از مباحث صرفاً تئاتری فراتر میروند و با مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناسی ارتباط پیدا میکنند. به طور کلی عصر روشنگری استنباط جدیدی از تئاتر پیشنهاد میکند و قصد دارد انسان را به مرحلهٔ بالاتری برساند. برای مبارزه با خرافات، ناهنجاریها و زشتیهای جامعه تئاتر کارآمدترین وسیله در دست فیلسوفانِ عصر روشنگری است. در اینباره نظریهٔ دراماتیک دیدرو را نباید جدا از سایر نوشتههای او، از جمله برادرزادهٔ رامو یا رؤیای دالامبر، بررسی کرد.
حکایتهای متعددی که دیدرو از مشاهدههای خود از اجرای نمایشنامههای گوناگون در این کتاب نقل میکند و بررسی بازی بازیگرانی که خود شاهد آنها بوده است بهتنهایی منبع ارزشمندی برای درک و شناخت اجرای نمایش و شیوهٔ بازیگری در تئاتر قرن هجده فرانسه است. در این زمینه او نمونههای رایج بازیگری را شرح میدهد و در ضمن نمونهٔ بازیگر و بازیگری موردنظرش را مطرح میکند. یکی از مشخصههای نوشتههای دیدرو ابهام، تناقض و ارائهٔ وجوهِ چندگانهٔ مطلب است که در این کتاب نیز به چشم میخورد. از طرف دیگر، در زبان فنی تئاتر، اصطلاحاتی مانند «تقلید از طبیعت»، «طبیعت زیبا»، «طبیعت خام»، «زیبایی آرمانی»، «نمونهٔ آرمانی»، «شبح»، «روح»، «کالبد»، «اخلاق» در مکانها و در دورههای مختلف، معانی و تعابیرِ گوناگونی را القا میکنند.
کتاب پارادوکس بازیگر از اشاره به شخصیتها، آثار ادبی، اجرای نمایشنامهها، وقایع و مطالب تاریخی و ادبی انباشته است.
دیدرو برای مطرح کردن نظریهٔ خود دربارهٔ بازیگر که در تناقض با نظریههای پذیرفته در تئاتر قرن هجده اروپا بود، از این شیوهٔ بیانی (پارادوکس) بهره برده است و نظریاتش را به صورت گفتوگوی آشکارکننده با شخص خیالیای که مخالف نظر اوست در میان میگذارد و در ضمنِ تأکید و پافشاری بر نظرهای جدید خود، قصد دارد دو نظر مخالف را به هم نزدیک کند. علاوهبراین، او به دوگانگی شخصیت بازیگر نیز میاندیشد. بین شخصیت بازیگر و شخصیتی که قرار است بازی کند تناقض وجود دارد و او باید بین خود و نقش فاصلهای ایجاد کند؛ به عبارت دیگر، قبل از اجرای نمایش، با مطالعهٔ نمایشنامه و تمرینهای مکرر، یک «نمونهٔ آرمانی» از نقش در ذهن خود بپروراند.
خواندن کتاب پارادوکس بازیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دانشجویان رشتهٔ ادبیات نمایشی و بازیگری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پارادوکس بازیگر
«اول: دیگر راجعبه آن کتاب صحبت نکنیم.
دوم: چرا؟
اولی: چون کتاب دوست شماست.
دومی: چه اهمیتی دارد؟
اولی: بسیار مهم است. چه لزومی دارد خودتان را بین دوراهیای قرار دهید که در آن یا استعداد دوستتان را نفی کنید یا نظر من را، و در نتیجه نظر مساعد شما دربارهٔ او یا من دستخوش تغییر میشود؟
دومی: چنین نمیشود و اگر هم چنین شود، در دوستیِ من که بر فضیلتهای اساسیِ هر دوی شما استوار است خللی وارد نخواهد شد.
اولی: امیدوارم چنین باشد.
دومی: من مطمئنم. میدانید اکنون به چه شخصی شباهت دارید؟ به یکی از دوستان نویسندهٔ من که از دلبرش تمنا میکرد در اولین اجرای یکی از نمایشنامههایش حاضر نشود.
اولی: دوست شما بسیار متواضع و دوراندیش بود.
دومی: میترسید قضاوتی که دربارهٔ قابلیت ادبی او میکردند در مهر دلدارش تأثیر بگذارد.
اولی: میتوانست چنین شود.
دومی: که شکست نمایشنامهاش او را در چشم دوستش خوار جلوه دهد.
اولی: که اگر برای کار او ارزش کمتری قایل شدند، دوستش او را کمتر دوست بدارد. این به نظر شما مسخره میآید؟
دومی: نظر دیگران اینچنین بود. اما آن بانو در اجرای نمایش شرکت کرد و نمایش با موفقیت فراوان روبهرو شد، و خدا میداند که چهقدر مهرومحبت و بوسه نثار نویسنده شد.
اولی: ولی اگر نمایش شکست میخورد، او بیش از این لطف و محبت میدید.
دومی: در این مورد شک دارم.
اولی: من بر نظرم تأکید دارم.
دومی: پافشاری کنید، آیا من هم رضایت میدهم؟ اما فراموش نکنید که من زن نیستم و اگر اشکالی ندارد، بیشتر توضیح دهید.
اولی: واقعاً؟
دومی: واقعاً.
اولی: ترجیح میدهم خاموش بمانم، تا بخواهم نظرم را دیگرگونه بیان کنم.
دومی: من هم بر همین عقیدهام.»
حجم
۱۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۱۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه