گی دو موپاسان
آنری رنه آلبر گی دو موپاسان (Guy de Maupassant) نویسنده و داستاننویس بزرگ فرانسوی و مشهور در ۵ آگوست ۱۸۵۰ میلادی در قصر «میرومانسنیل» در نزدیکی شهر بندری «دیپ» واقع در ساحل «نورماندی» در شمال فرانسه به دنیا آمد. پدرش از طبقهی اشراف نورماندی بود و لقب نجیبزاده را دریافت کرده بود. مادرش به ادبیات و مطالعه علاقهمند بود. او اولین فرزند گوستاو و لورا دوموپاسان بود. گی برادری داشت به نام «هروه» که کوچکتر از او بود. پدر و مادر گی زمانی که یازدهساله بود از هم جدا شدند. گی دو موپاسان در ۱۳سالگی وارد مدرسهی شبانهروزی در شهر «ایوتو» شد که مؤسسهای وابسته به کلیسا بود. در همانجا تحت تأثیر ویکتور هوگو قرار گرفت و نخستین اشعار رمانتیک خود را سرود. او سپس شیفتهی ادبیات کلاسیک، اشعار راسین و کتابهای ژان ژاک روسو شد. موپاسان پنج سال بعد از ورودش به این مدرسه به علت سرودن شعری گستاخانه اخراج شد. پس از وقفهی تحصیلیاش، در دبیرستان دولتی شهر روئن ثبت نام کرد و مشغول به تحصیل شد. او در آنجا با شاعری به نام «لوئی بویه» که یکی از دوستان صمیمی گوستاو فلوبر بود، آشنا شد. بویه نخستین کسی بود که ظرایف کار ادبی را به موپاسان آموخت و اشعارش را تصحیح کرد. موپاسان بعد از گرفتن دیپلم در سال ۱۸۶۹ به پاریس رفت و در رشتهی حقوق مشغول به تحصیل شد. اما با شروع جنگ بین فرانسه و پروس، تحصیل را رها کرد و بهعنوان نیروی داوطلب روانهی جبههی جنگ شد. در سال ۱۸۷۱ با پایان جنگ، گی دو موپاسان شغل دولتی را انتخاب کرد و به مدت ده سال به آن اشتغال داشت.
گی دو موپاسان ۳۰۰ داستان کوتاه، شش رمان، سه سفرنامه و چندین شعر و نمایشنامه نوشته که همهی آنها در چندین مجموعه چاپ و منتشر شده است. داستانهای کوتاهش نقطهی عطف و اوج کارهای اوست که به طور ساده و شفاف نوشته شده است. داستانهای او واقعگرایانه است و به گونهای منعکسکنندهی نگاه خشونتآمیز و منفعل نسبت به مردم است. او برای ابراز همدردی با مردم فقیر و تهیدست و مطرودشدگان جامعه داستانهای کوتاه مینوشت. دو موپاسان در داستانهایش به موضوعات زیادی از جمله رنج طبقهی متوسط و دهقانان، رفتار و کردار مقامات دولتی فرانسه، جنگ فرانسه، زندگی بیرون از خانه، حیوانات و ارواح اشاره میکرد. داستانهایش بیشتر بین سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ به زبان فرانسه نوشته شده بود. داستانهای کوتاه وی به خاطر سبک جدید در نوشتن داستان و تحلیل روانشناسانه بینظیر است. موپاسان را در کنار «استاندال»، «انوره دو بالزاک»، «گوستاو فلوبر» و «امیل زولا» از بزرگترین داستاننویسان قرن نوزدهم فرانسه میدانند. او با گوستاو فلوبر آشنا شد و سپس همراه او به بررسی آثار بالزاک پرداخت و درسهای مهمی از آن داستانها گرفت و پس از آن به طور جدی شروع به نوشتن کرد.
گی دو موپاسان عمر کوتاهی داشت اما آثار بسیاری خلق کرد. یکی از آثار معروف آن داستان کوتاه «تپلی و بیست داستان کوتاه» است که از شاهکارهای دنیای ادبیات داستانی جهان محسوب میشود. داستانهایی جذاب که «سامرست موام» را بر آن واداشت تا دربارهی آن اینگونه بگوید: «میتوان آن را پشت میز شام یا در اتاق استراحت کشتی نقل کنید و توجه شنوندگان خود را جلب کنید.» او بسیاری از تکنیکهای ادبی و فلسفهی زندگی خود را از رماننویس مشهور فرانسوی «گوستاو فلوبر» آموخت که میگفت: «نویسنده نباید چیزی جز آثارش از خود بر جای بگذارد.» پس از آشنایی با گوستاو فلوبر، تحت حمایت وی قرار گرفت و با ادبیات و روزنامهنگاری آشنا شد. وی در همانجا با برخی نویسندگان مشهور سبک ناتورالیسم و رئالیسم همچون «امیل زولا» نیز آشنا شد. موپاسان به خاطر وضعیت روحیاش به سبک ناتورالیسم علاقهمند شد؛ سبکی که برخلاف رمانتیسم به جای توجه به زیباییهای طبیعت، جهان را با نگاهی واقعبینانه با همهی زشتیهایش به تصویر میکشد و بر نشان این نازیباییها اصرار میکند. موپاسان به عنوان نمایندهی مکتب ناتورالیسم، در ادبیات به بیان زشتیهای طبیعت بهویژه پوچی زندگی اشرافی اشاره میکرد و زندگی و سرنوشت و نیروهای اجتماعی به اصطلاح سرخورده و غالبا بدبینانه را ترسیم میکرد.
رویدادها و اتفاقات داستانهای موپاسان که اغلب گرایشی ناتورالیستی در آنها مشهود است، بیشتر در محل تولد او، نورماندی و پاریس میگذرند. موپاسان این داستانها را به شیوهی معمول آن زمان، ابتدا در صفحات ادبی مجلات پاریس منتشر میکرد. بعد از انتشار «تپلی» او یکسره خود را صرف نوشتن کرد و مجموعه داستانهایش یکی پس از دیگری چاپ و منتشر شدند؛ مجموعههای معروفی همچون مادموزل فیفی، میس هیت، ایوت، قصههای روز و شب، هورلا. از معروفترین داستانهای کوتاه وی «گردنبند» است که در آن تلاش شده با بهتصویرکشیدن سادگی و زودباوری طبقهی فرودست جامعه، دروغبودن ثروت و تجملات زندگی اشرافی را فاش کند. موپاسان نوشتههایش را در مجلاتی چون «فیگارو و اکو» به چاپ میرساند. آثار او به اغلب زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده، «جوزف کنراد» آثار او را به انگلیسی ترجمه کرده است. چند رمان و داستان کوتاه از او در ایران به زبان فارسی ترجمه شده است.
معرفی بهترین کتابهای گی دو موپاسان
در میان آثار موپاسان شش رمان وجود دارد که عبارتاند از: یک زندگی، بل آدمی، لبخند بخت، پیر و ژان، دل ما، قوی همچون مرگ، که به طور کوتاه و مختصر اشاره به آنها میشود.
رمان یک زندگی (Une vie) روایت زندگی یک زن به نام ژانت دو لامار از نوجوانی تا سالخوردگی اوست. دختری با موهای بور و چشمهای آبی که عاشق طبیعت است. او شور زندگی را در دلش دارد. از واقعیتهای زندگی بیخبر است و انتظار مردی دلخواه را میکشد که خوشبختش کند. «لئو تولستوی» دربارهی این اثر خوب و جذاب میگوید: «یک زندگی اثری است شایان تقدیر. این رمان نهتنها بهترین رمان گی دو موپاسان است، بلکه شاید پس از بینوایان ویکتور هوگو بهترین رمان فرانسوی باشد.»
رمان بل آمی (Bel Ami) (۱۸۸۵) داستان جوانی ساده و روستایی به نام «ژرژ دوروا» است که از همهی دارایی دنیا، فقط جوانی و زیبایی دارد. او کارمند سادهای است که چند ماه قبل از خدمت نظامیاش در الجزایر به پاریس بازگشته است. محور اصلی داستان پول، جنسیت و قدرت است و در کنار آن سیاستهای استعمارگرایانهی فرانسه در شمال آفریقا روایت میشود.
رمان لبخند بخت (Mont-Oriol) یکی دیگر از آثار ادبی فرانسوی اوست.
رمان پیر و ژان (Pierre et Jean) (۱۸۸۸) داستان دو پسر از خانوادهی رولان را روایت میکند. پییر، پسر بزرگ خانواده، تصمیم میگیرد پزشک شود. ژان پنج سال از او کوچکتر است. او حقوق میخواند و مدرک لیسانسش را گرفته است. این دو برادر علاوه بر تفاوتهای ظاهری در اخلاق هم بسیار با یکدیگر متفاوت هستند. در کل یک مطالعهی روانشناختی بر روی دو برادر است.
دل ما (Notre Coeur) یک رمان فرانسوی است و آخرین رمان گی دو موپاسان محسوب میشود. رمان زندگی مردی متشخص و ثروتمند به نام «آندره ماریول» است که دلباختهی زنی بیوه در قرن ۱۹ میلادی در پاریس میشود.
رمان «قوی همچون مرگ»، دربارهی احساسات کاذب و لجام گسیخته است که از طبقهی اشرافی پاریس نشئت گرفته است.
زندگی یک زن (۱۸۸۳) پرترهای از یک همسر روستایی ناراضی است.
داستانهای کوتاه موپاسان عبارتاند از: گردنبند الماس، سنجاق، در یکی از شب های بهار، بابا سیمون، رز، پیرو، اولین برف، در مزرعه، در خانواده، کنار مرده، خروس جنگی، یکشنبههای یک بورژوای پاریسی، هیولا، تپلی ، ولگرد، روی آب، ایوت، بازگشت، رهاشده، شب عید و معروفترین آنها عبارتاند از: تپلی، توپ از چربی، گردنبند الماس، چتر، و تکه خیره شدن، بابا سیمون. رمانها و داستانهای کوتاه دو موپاسان ویژگیهایی مثل هم دارند.
گی دو موپاسان، از نویسندگان مشهور ادبیات فرانسه، به واسطهی آثار داستانی و جذابش، در سراسر جهان شناخته شده است. او بر نویسندگان مهمی همچون ویلیام سامرست موام، او. هنری، آنتوان چخوف، هنری جیمز و... تأثیر مشهود و انکارناپذیری گذاشته و همچنین از همدورهبودن با نویسندگان معروفی چون امیل زولا، ایوان تورگنیف و گوستاو فلوبر تأثیر گرفته است. دوران پُربار نویسندگی او مصادف بود با اوج رئالیسم و ناتورالیسم و به همین دلیل است که ردپای این دو سبک را میتوان در اغلب آثار او از جمله داستانهای کوتاهش مشاهده کرد.
گی دو موپاسان سال ۱۸۹۳ بخاطر بیماری مغزی لاعلاج به زندگی ۴۳ سالهاش در پاریس پایان داد و چشم از جهان فروبست. او در گورستان «مونپارس» پاریس به خاک سپرده شد.