کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک سرودهٔ ناظم حکمت و ترجمهٔ احمد پوری است. نشر چشمه این مجموعه شعر عاشقانه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «بیرون بهار رسیده است»، «آنها دشمنان امیدند، عشق من»، «اندیشیدن به تو زیباست»، «عطرِ همه سو پراکنده گل سرخ» و «در لایپزیک بارانی میبارد ریزِریز».
میدانیم که شعر جهان عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است. شعر نو با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک به وجود آمده است. این گونه از شعر آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک متفاوت است.
خواندن کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره ناظم حکمت
ناظم حکمت ران (Nazım Hikmet Ran) معروف به ناظم حکمت ۱۵ ژانویهٔ ۱۹۰۲ در سالونیک به دنیا آمد و ۳ ژوئن ۱۹۶۳ در مسکو درگذشت. او از برجستهترین شاعران و نمایشنامهنویسان کمونیست ترکیه و دارای تباری لهستانی - گرجی - فرانسوی بود. او از ۱۴سالگی به سرودن شعر پرداخت. در ۱۹سالگی در سفری که به شوروی داشت، از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد و جسارتی بیشتر را در ایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت. ناظم حکمت از شاعرانی بود که فعالیت هنریاش را محدود نمیکرد. او با انتشار اشعار و مقالههای خود در میان جوانان محبوبیت ویژهای داشت. آثار او به بیش از ۳۰ زبان ترجمه و چاپ شده است، اما تا وقتی زنده بود، نگذاشتند در وطن و به زبان خودش منتشر شود. او آثار بسیاری دارد.
بخشی از کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
«"نامهای از منوّر"
برای من از زادگاهم بنویس ناظم
کودک بودم که صوفیه را ترک کردم
زبان بلغاری اما میدانستم.
چگونه شهری است صوفیه؟
مادر میگفت: شهری کوچک
بزرگ شده است اما بیگمان
چهل و یک سال از آن زمان میگذرد
آن روزها پارکی بود به نامِ «بوریس»
هر صبح با پدرم آنجا میرفتم
بزرگترین پارک صوفیه.
شکلهائی که بر تنه درختان کشیدهام هنوز هستند
پارکی سرشار روشنائی، آکنده سایهها
برو، آنجا بنشین
شاید نیمکتی که بر آن مینشستم به چشمت بخورد
اما نیمکتها چهل سال نمیمانند
حتماً پوسیدهاند و عوض شدهاند.
درختان خوبند،
درختان دیرتر از خاطرهها میزیند.
روزی برو آنجا
در پای سبزترین بلوط بنشین
همه چیز را فراموش کن
حتی جدائیمان را
و تنها به من فکر کن.»
حجم
۶۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۶۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه