بکتاش آبتین
زندگینامه و معرفی کتابهای بکتاش آبتین
بکتاش آبتین (Baktash Abtin) زادهی ۱۳۵۳ و درگذشتهی ۱۴۰۰، شاعر، مستندساز و کارگردان شناختهشده، از چهرههای محبوب در فضای ادبیات و سینمای ایران است.
بیوگرافی بکتاش آبتین
بکتاش آبتین با نام شناسنامهای مهدی کاظمی در ۲۵ آذر ماه ۱۳۵۳ در شهر ری متولد شد. در خانوادهای متوسط و مذهبی رشد کرد و بزرگ شد. در همان دوران کودکی و نوجوانی علاقهی بسیار زیادی به ورزشهایی مثل کشتی، جودو و شنا داشت و بهصورت حرفهای آنها را دنبال میکرد. به طوری که مدال قهرمانی هم کسب کرده بود. پس از آن به عضویت تیم ملی نوجوانان و جوانان تنیس روی میز درآمد. عقاید مذهبی خانوادهاش تأثیر زیادی بر افکار بکتاش داشت، به طوری که مدتی عضو بسیج شد، مکبّر مسجد محلهشان بود و با دستکاری شناسنامهاش قصد داشت به جبهه برود. اما هرچه پیشتر رفت و بزرگتر شد به موضوعات مختلف واکنش نشان میداد و اعتراض میکرد. تا جایی که در دوران سربازیاش هم با فرماندهاش درگیر شد. در همین دوران دوستیاش با کسی که به شعر شاملو علاقه داشت، باعث شد او هم به شعر و هنر علاقه پیدا کند و بهنوعی فضای فکری معترضگونهاش شکل اجتماعیتری به خود بگیرد.
از اوایل دههی هفتاد فعالیتهای ادبی خود را آغاز کرد. ابتدا شعرهایی در قالب غزل میسرود و آنها را در مجموعهای با عنوان «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم» در سال ۱۳۷۸ به چاپ رساند. در اوایل دههی هشتاد بود که نام بکتاش آبتین را برای خود برگزید و پس از آن تا پایان عمر به همین نام آثار هنری خود را منتشر کرد. از سال ۱۳۸۷ تلاشهای بسیار آبتین و همنسلانش برای عضویت در کانون نویسندگان ایران نتیجه داد و سرانجام در سال ۱۳۸۹ بهطور رسمی عضو کانون شد.
از سال ۱۳۸۸ که در اعتراضات مردمی با عنوان جنبش سبز شرکت کرد، گرفتار بازجویی و زندان شد و تا پایان عمر در دورههای مختلف و به اتهامات مختلف دستگیر و زندانی شد. آبتین در دوران همهگیری بیماری کرونا در زندان اوین بود. آذرماه ۱۴۰۰ بود که به این ویروس مبتلا شد. اولش چندان به وضعیت بیماریاش رسیدگی نشد، اما بعدتر که حالش رو به وخامت گذاشت به بیمارستان طالقانی منتقل شد. عدم رسیدگی درست و بهموقع به وضعیت بحرانی آبتین باعث شد حالش بدتر شود. چند روز بعد به کما رفت و سرانجام در روز هجده دی ماه ۱۴۰۰ درگذشت. عدهی بسیاری اظهار نظرهای مختلفی دربارهی علت واقعی مرگش کردند. اغلب همین عدم رسیدگی پزشکی فوری را عمدی و دلیل اصلی مرگ آبتین میدانند.
همسر بکتاش آبتین، مریم یاوری، فیلمساز، بازیگر و فعال مدنی است. او در بسیاری از پروژههای سینمایی آبتین در دههی ۱۳۹۰ بهعنوان تهیهکننده همکاری داشته است. آشنایی آنها به سال ۱۳۸۸ بازمیگردد؛ زمانی که پس از آسیبدیدگی شدید آبتین در جریان اعتراضات همان سال، مریم طی یک تماس تلفنی جویای حال او شد. این دو ابتدا چهار سال با یکدیگر رابطه دوستانه داشتند و مدتی نیز در یک خانه زندگی کردند. در نهایت، به گفته مریم یاوری، به دلیل فشارهای اجتماعی، در تیر ۱۳۹۲ ازدواج رسمی کردند.
معرفی آثار و کتباهای بکتاش آبتین
آبتین چندین دفتر شعر و چند فیلم مستند در کارنامهی هنری خود دارد. از جمله مجموعه شعرهای وی میتوان به مجموعهی «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم» مجموعه غزلهای آبتین که البته با نام شناسنامهای خود یعنی مهدی کاظمی منتشر کرد.
«مژهها چشمهایم را بخیه کردهاند» اولین دفتر شعر نو آبتین در سال ۱۳۸۱ بود.
«شناسنامه خلوت» سومین دفتر شعر آبتین بود که گفته میشود شعرهای این دفتر بیشتر شبیه به هایکو (شعر ژاپنی) است.
مجموعه شعر «پتک» که در سال ۱۳۹۰ منتشر شد، توانست جایزهی شعر خبرنگاران را برایش به ارمغان بیاورد.
«در میمونِ خودم پدربزرگم»، عنوان مجموعه شعری از آبتین است که در سال ۱۳۹۲ مؤسسهی انتشارات نگاه آن را منتشر و چاپ کرد.
اغلب دفتر شعرهای آبتین محتوایی اجتماعی دارد و به مسائل زنان و دغدغههای اجتماعی میپردازد.
اولین مستندی که بکتاش آبتین تهیه کرد «تُنگ شنی» بود که در خرداد ماه ۱۳۸۶ ساخته شد. در تیر ماه همان سال مستند دیگری تهیه کرد با عنوان «رخنه در خواب» که بیستوپنج دقیقه بیشتر نبود. سالهای ۱۳۸۷-۱۳۸۸ «رؤیای نزدیک» را که حدود پنجاه دقیقه بود ساخت و کارگردانی کرد.
آبتین دیگر پس از تجربهی ساخت و تهیهکنندگی سه مستند، در همان سالهای ۱۳۸۷-۱۳۸۸ مستندی میسازد با عنوان «پارک مارک»، به تهیهکنندگی عباس صباغی و فیلمبرداری تورج اصلانی. این مستند دربارهی یک فرد معتاد به کراک است که برای گذران زندگی از صندوقهای صدقات دزدی میکند. موفقیتِ این مستند بهاندازهای بود که در بخشهای مختلف در جشنوارههای گوناگون ملی و بینالمللی حضور پیدا کرد و توانست دیپلم افتخار بهترین صدابرداری را از جشن سینمای ایران دریافت کند.
همچنین در سال ۱۳۸۹ مستند دیگری ساخت با عنوان «مُری زن میخواد» که دربارهی مسائل جنسی یک سرایدار میانسال به اسم مرتضی محمودزاده است که میخواهد ازدواج کند.
آبتین پس از آن مستندی از زندگی علیشاه مولوی یکی از شاعران معاصر و عضو کانون نویسندگان ایران ساخت با عنوان «آنسور» که درواقع منظورش همان سانسور بود و حرف ابتدای کلمه را حذف کرده بود. اما همانطور که گفته میشد، آبتین چندان از این فیلم مستند خود راضی نبود، از این رو در سال ۱۳۹۶ تصمیم به بازبینی و بازسازی بخشهای از آن میکند و نام یکی از کتابهای علیشاه به اسم «کاملا خصوصی برای آگاهی مردم» را روی مستند جدید خود میگذارد.
در سال ۱۳۹۱ آبتین سه فیلم پرترهی دیگر و البته بهصورت متمرکز دربارهی موسیقیدانان بزرگ ایرانی ساخت؛ «شرح بینهایت» دربارهی زندگی فرهاد فخرالدینی (موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر)، «مشق شب» نگاهی به زندگی فخری ملکپور (آهنگساز و موسیقیدان و نوازندهی پیانو) و «همایون خرم» در باب زندگی موسیقیدانی به همین نام که ویلن مینواخت و رهبر ارکستر نیز بود.
تجربهی ساخت مستندهایی دربارهی موسیقیدانان بزرگ باعث شد دوستان آبتین به او پیشنهاد ساخت مستندی دربارهی شخصیت لوریس چکناواریان را بدهند. آبتین مقدمات کار را فراهم میکند و فیلم مستند «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷» را دربارهی لوریس چکناواریان، در همان سال ۱۳۹۱ میسازد. این مستند ۶۸ دقیقه است. ششمین دورهی جشنوارهی سینما حقیقت جایزهی بهترین فیلم بلند پرتره را به ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ اختصاص داد. فیلم مستندی که هیچگاه اجازهی اکران عمومی پیدا نکرد و صرفاً در محافل خصوصی یا بهاصطلاح اکران اینترنتی که سایت هاشور پخشکنندهی آن بود به نمایش گذاشته شد.
آبتین همچنین ساخت مستندی دربارهی زندگی نادر صنعانی معروف به پدر سنگ ایران، در کارنامهی هنری خود دارد. وی در سال ۱۳۹۴ این فیلم مستند با عنوان «نادر» را ساخت که بلندترین مستند اوست.
مستندی با عنوان «فریبرز رئیسدانا» در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۹ ساخت و کارگردانی کرد. رئیسدانا اقتصاددان سوسیالیست، نویسنده، استاد دانشگاه در رشتهی اقتصاد، فعال حقوق بشر و عضو کانون نویسندگان ایران بود. آبتین یک سال پس از درگذشت رئیسدانا آن را ساخت.
مستند «زندگی و دیدگاههای ناصر زرافشان» ۱۳۹۸-۱۳۹۹ دربارهی این حقوقدان، وکیل دادگستری، نویسنده و مترجم، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی است.
مستند «علیاکبر معصومبیگی»، نویسنده و مترجم برخی آثار تری ایگلتون. آبتین این مستند را در سال ۱۳۹۸ و با همکاری محمد رسولاف و گروه فیلمبرداری همیشگیِ خود ساخت و کارگردانی کرد. سه مستند اخیر به مجموعهی سه پرتره تعلق دارند؛ ضمن آنکه دو فیلم اخیر پس از مرگ آبتین به نمایش گذاشته شد.
آبتین چندین مستند با عنوانهای «کانون نویسندگان»، «گل یا پوچ»، «رنگ پاشیدن بر هیچ» داشت که امکان به پایان رساندنش را نیافت و ناتمام ماندند.
مستند نیمهبلند «موریانهای با دندانهای شیری» (۱۳۹۹) آخرین اثر هنری آبتین است و در ردهی سلفپرتره قرار میگیرد؛ چراکه داستان زندگی خودِ او در دو سال آخر زندگیاش است، زمانی که در دوران قرنطینهی کرونا در جزیرهی کیش به سر میبرد تا وقتی که دوباره زندانی میشود.
جوایز و افتخارات بکتاش آبتین
کتاب سال جایزهی شعر خبرنگاران برای دفتر شعر «پتک» که نشر چشمه به چاپ رسانده بود.
انجمن قلم آمریکا در سال ۱۴۰۰ شمسی جایزهی جهانی آزادی بیان خود را به سه زندانی عضو کانون نویسندگان ایران، بکتاش آبتین، کیوان باژن و رضا خندان مهابادی اهدا کرد.
جایزهی بهترین فیلم پرتره جشنواره سینما حقیقت برای فیلم مستند «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷».
در مرداد ماه ۱۴۰۰ دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران برگزار شد و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی مستند نیمهبلند را به بکتاش آبتین برای مستند «موریانهای با دندانهای شیری» اهدا کردند.
یک نمونه از اشعار بکتاش آبتین
پرسید شغل؟
گفتم شاعرم
خندید و کف دستم را مُهر زد
روی برگهی اعزام به بیمارستان
افسر نگهبان
شغلم را «آزاد» نوشته بود
خندیدم
چگونه یک زندانی
میتواند شغلش آزاد باشد؟!
محبوبم به تو فکر میکنم
به تو، که میدانی شاعرم
و دوستداشتن تو
شغل تماموقت من است