کتاب صد چاردانه
معرفی کتاب صد چاردانه
مجموعه شعر «صد چاردانه» به کوشش یاسین نمکچیان و علی خوشتراش در نشر مشکی چاپ شده است. این مجموعه حاوی سرودههای گیلکی است که در یک مجموعه گردآوری شده است. ترانههای مردمی گیلکی سرشار از حسی ساده و بیتکلف است که از زندگی روزمرۀ آدمها نشئت میگیرد. عاشق در محیطی مادی و انسانی به معشوق ابراز علاقه میکند و احساساتش به دور از کنایه و استعاره و با زبانی ساده و عریان بیان میشود. اگرچه استفاده از عنوان «ترانه» وسعت بیشتری دارد، اما در بسیاری از مناطق گیلان دوبیتیهای فولکلور را «چاردانه» یا «چاردونه» مینامند.
درباره کتاب صد چاردانه
ادبیات شفاهی در معرفی ویژگیهای فرهنگی بسیاری از اقوام نقشی مؤثرتر از ادبیات مکتوب ایفا میکند. ادبیات شفاهیِ گیلانزمین نیز بیشک یکی از نمونههای مهم این نوع غنی از ادبیات است که متأسفانه تا به امروز، جز در مواردی خاص، به جامعه معرفی نشده است. ادبیات شفاهی این اقلیم به شکلی عمیق در فرهنگ روستایی، کشاورزی و چوپانی ریشه دوانده و سرتاسر آکنده از بنمایۀ اصلی این فرهنگ یعنی «کار» است. اگرچه راویِ همۀ ترانهها عشاق هستند، اما در بیان حالات عاشقانه و عواطفِ فردی به مسائل مختلف زندگی نیز میپردازند.
ترانههای گیلکی در قالبهای متنوعی مانند دوبیتی، سه مصرعی، تکبیتی، تصنیفعروضی و غیر عروضی، رَچخوانیو حتی مثنوی دوبیتیکه اکثراً با دو نوع وزن عروضی و هجایی سروده شدهاند، زیست آدمهای این سرزمینرا روایت میکنند. آنچه این ترانهها را قوام میبخشد، راویان و سرایندگان آنها هستند. کشاورزان و دامدارانی که در رویارویی با نامرادیهای طبیعی، تقدیری و اجتماعیِ زمان خود، به ویژه نظام ارباب-رعیتی، دلتنگیهایشان را با کلمات به بادها میسپردند.
همانگونه که اشاره شد شعرهای فولکلور گیلان در قالبهای متنوعی سروده شدهاند، اما در این میان بیشترین سهم ازآنِ دوبیتی است. در این کتاب هم تنها دوبیتیها را گنجاندهایم که آیینۀ تمامنمای فرهنگ شفاهی سرزمین گیل و دیلم است و مردمان سادهزیست این سامان از دیرباز دردها و آرزوها و احساس خود را با زمرمۀ آنها به تصویر کشیدهاند.
پژوهشگران معتقدند در گذشته به اشعار هجایی چاردانه میگفتند اما این نام بعد از تغییر وزن هجایی به وزن عروضی، در طول دوران تکاملِ شعر در ایران، کاربرد کمتری پیدا کرده است.
کتاب صد چاردانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به اشعار محلی و فولکلور پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صد چاردانه
کبکی بودم
که جوجههایم را
در بیابان
به دنیا آوردم
گلی بودم
که در باغها شکفتم
دست کدام نامرد
جفت ما را
تک کرد
و این داغ را
تا قیامت
بر دلم گذاشت
...
بهار آمد
سه غم یکباره از راه رسید
یکی کار در شالیزار
یکی
پرورش کرم ابریشم
و آخری
غم یار
کار شالیزار و ابریشم را
به پایان میرسانم
میدانم آخر غم یار
مرا خواهد کشت
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه