کتاب ۲۰ داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز
معرفی کتاب ۲۰ داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز
کتاب ۲۰ داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز نوشتهی نویسنده ی مشهور کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز است که با ترجمه حبیب گوهری راد منتشر شده است. اگر چه بیشتر افراد گابریل گارسیا مارکز را با رمان صدسال تنهای می شناسند اما بعضی منتقدان اعتقاد دارند داستان کوتاههای او در جایگاه بالاتری قرار دارد. مارکز در مکتب رئالیسم جادویی مینویسد.
رئالیسم جادویی یک مکتب است که در آن همهی دنیای ساخته شده توسط نویسنده واقعی است مگر یک اتفاق که در باور داستان منطقی جلوه میکند اما در دنیای واقعی غیر ممکن است. مثلا مردهای در دریا پیدا میشود که بینهایت زیبا است اما در هیچ خانهای جا نمیشود و از در هیچ خانهای رد نمیشود.
خواندن کتاب ۲۰ داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم
درباره گابریل گارسیا مارکز
گابریل خوزه گارسیا مارکِز در ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا درمنطقه سانتامارا در کلمبیا متولد شده است. او رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود و پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی میکرد. مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ میشناسند که یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است.
آثار مارکز در سراسر دنیا به زبانهای زیادی از جمله فارسی ترجمه شدهاند. پاییز پدرسالار، عشق سالهای وبا و ساعت شوم از آن جملهاند.
گابریل گارسیا مارکز در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ درگذشت.
بخشی از کتاب ۲۰ داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز
فردای آن روز، همه مطلع شدند که پلایو در خانهاش فرشتهای واقعی را محبوس کرده است. پلایو و همسرش برخلاف نظر زن سپیدموی همسایه که فرشتگان را بهجاماندگان یک دسیسهٔ آسمانی میپنداشت که به زمین پناه آورده بودند، در خود این قدرت را نمیدیدند تا با چماق آنقدر کتکش بزنند تا جانش به لب آید. تمام بعدازظهر پلایو چماق در دست، او را از داخل آشپزخانه تحتنظر داشت و بالاخره قبل از خواب، او را از لای لجنها درآورد و درون مرغدانی سیمی و در کنار مرغها، درب را به روی او قفل کرد. پلایو و الیزندا ساعتها پس از قطع شدن باران هنوز خرچنگ میکشتند. طولی نکشید که تب بچه قطع و از شدت گرسنگی از خواب بیدار شد. آن زمان بود که بزرگوارانه تصمیم گرفتند تا فرشته را بر قایقی بنشانند و همراه با آب شیرین و غذای سه روزه به جانب سرنوشت، در دریاهای آزاد رها کنند.
اما وقتی سپیدهدم، با اولین اشعههای خورشید پا به حیاط گذاشتند، مردم را دیدند که جلوی مرغدانی جمع شدهاند و سر به سر فرشته میگذارند؛ انگار که با یکی از حیوانات سیرک مواجه شدهاند، نه با یک موجود فرازمینی. بدون هیچ احترامی از لای سوراخهای حصار توری، خوراکی به سوی او پرت میکردند.
حجم
۲۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۲۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
نظرات کاربران
من نسخه انتشارات جامی رو خوندم . برای دوستانی ک کتابخون حرفه ای هستن و دنبال لذت بردن در دنیای داستان ها هستند توصبه میکنم این رمان رو بخونن و با همه سانسور ها و تفصیل ها و اسامی مشابه و اتفاقات
ترجمهی روونی داره دوست داشتم.
عالیه من که عاشق این نویسنده هستم
نسبت به ترجمه احمد گلشیری ویا کیومرث پارسای و ثقفی زیاد جالب نبود