دانلود کتاب رمان صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز pdf
تصویر جلد کتاب صد سال تنهایی

کتاب صد سال تنهایی

معرفی کتاب صد سال تنهایی

کتاب صد سال تنهایی رمانی از گابریل گارسیا مارکز نویسنده‌ی بزرگ کلمبیایی و از شاخص‌ترین چهره‌های مکتب رئالیسم جادویی در ادبیات جهان است. رمان صد سال تنهایی داستان هفت نسل از خانواده‌ی بوئندیا در دهکده‌ی ماکوندو است که توسط «خوزه آرکادیو بوئندیا» پایه‌گذاری می‌شود. این رمان پر از شخصیت‌ها و رخدادهای جذاب و به‌یادماندنی است و در اصل آینه‌ای برای انعکاس اتفاق‌هایی تاریخی است که در آمریکای لاتین روی داده است.

کتاب ۱۰۰ سال تنهایی با ترجمه‌ی محمدرضا سحابی توسط انتشارات جامی منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره کتاب صد سال تنهایی

کتاب صد سال تنهایی اثری از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده‌ی صاحب‌نام و محبوب کلمبیایی و از پایه‌گذاران و توسعه‌دهندگان مکتب ادبی رئالیسم جادویی است. رمان صد سال تنهایی یکی از مهم‌ترین و والاترین آثار این مکتب مهم ادبی و یکی از اثرگذارترین رمان‌های قرن بیستم میلادی است. مارکز پانزده‌ماه خود را در خانه حبس کرد تا این رمان بی‌تکرار و تاریخی را خلق کند. این رمان پس از انتشار اولیه به زبان اسپانیایی در سال ۱۹۶۷، رکوردهایی عجیب از فروش و اقبال مخاطبان را به‌دست آورد. پس از به بازار آمدن چاپ نخست آن در آرژانتین تنها در طول یک هفته ۸۰۰۰ نسخه‌ از آن فروخته شد؛ یعنی تمام آن‌چه چاپ شده بود. این روند شگفت‌آور به هفته‌ها و سال‌های اول انتشار رمان، ختم نشد و در طول سی سال اول انتشار آن، بیش از سی میلیون نسخه از آن به فروش رسید.

رمان صد سال تنهایی در شهری روایت می‌شود که خانواده‌ی بوئندیا آن را به وجود می‌‌آورند. شهری نو که به‌شکلی نمادین قرار است یک اتوپیا باشد. پس از نسل اول خانواده‌ی بوئندیا، داستان نسل‌هایی بعدی نیز روایت می‌شود. روایتی پر از ماجراهای عجیب و شگفت‌آور در بستری از واقعیت. در شهری که با آب محصور است و ارتباط چندانی با دنیا ندارد، حوادثی فراتر از واقعیت رخ می‌دهد و این مجموعه رمانی را برمی‌سازد که تاکنون ذهن و قلب بسیاری از مخاطبان، منتقدان و اهالی فرهنگ و ادبیات را به خود جلب کرده است.

کتاب صد سال تنهایی به ده‌ها زبان زنده‌ی دنیا برگردانده شده، و تفسیرها، نقد و تاویل‌های مختلف و متعددی از آن ارائه شده است. «محمدرضا سحابی» این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات «جامی» حاصل کار او را به چاپ رسانده است.

موضوع کتاب صد سال تنهایی چیست؟

موضوع کتاب صد سال تنهایی از این قرار است که «خوزه آرکادیو بوئندیا» پس از یک درگیری، ارتکاب به قتل و محکوم شدن به مجازات، محل زندگی خود را با همراهانش ترک می‌کند. او بر پایه‌ی رویایی که می‌بیند، تصمیم می‌گیرد خود شهری جدید بسازد. مثل شهری که در رویا دیده، شهری که از آینه بود و جهان را در خود تصویر می‌کرد. خوزه آرکادیو ماکوندو را در کنار رود می‌سازد، محصور با آب تا از تعدی بیگانگان در امان باشد. ارتباط اهالی ماکوندو با جهان بیرون محدود به حضور کولی‌هایی بود که هر از گاهی به این شهر می‌آمدند و چیزی جدید با خود می‌آوردند.

شهری که خوزه آرکادیو ساخت، خانه‌ی هفت نسل از خانواده‌ی او شد. نسل بعد از نسل با رخدادهای جادویی و عجیبی که در شهری به‌ظاهر معمولی رخ می‌داد. گاهی شخصیتی به آسمان صعود می‌کرد و گاهی طفلی طعمه‌ی مور می‌شد. گاهی پسران یک خانواده به شکلی غریب و شبیه به هم قتل‌عام می‌شدند و گاهی افرادی بی ‌دلیلی مشخص ناپدید.

«صد سال تنهایی» آن‌قدر قصه‌ی شگفت‌آور و شخصیت‌های رنگارنگ و عجیب دارد، که عنوان یکی از خلاقانه‌ترین و الهام‌بخش‌ترین رمان‌های تاریخ را به خود اختصاص دهد.

پایان کتاب

هشدار: پاراگراف زیر می‌تواند پایان داستان را فاش کند!

در پایان داستان صد سال تنهایی، دهکده‌ی رویایی داستان، رو به ویرانی رفته و تقریبا متروکه شده است. سرنوشتی تلخ برای دهکده‌ای منزوی که قرار بود تبلور رویای خوزه آرکادیو بوئندیا باشد، اما تنها تعدادی انگشت‌شمار از خانواده‌ی بوئندیا مانده‌اند و رابطه‌ای بیمارگونه که بن‌مایه‌ی رمان است، تکرار می‌شود.

خواندن و خرید کتاب صد سال تنهایی با ترجمه محمدرضا سحابی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این رمان جاودان را به علاقه‌مندان ادبیات آمریکای لاتین، داستان‌های فانتزی و دوستداران سبک رئالیسم جادویی پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید رمان صد سال تنهایی را بخوانیم؟

صد سال تنهایی یکی از مهم‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات و از برجسته‌ترین آثار مکتب رئالیسم جادویی است. فهرستی از رمان‌های مهم تاریخ نیست که این کتاب در آن دیده نشود. رمانی جذاب و خیال‌انگیز است که با وجود پیچیدگی در بین عموم مردم دنیا و طی دهه‌ها، به‌طرزی معجزه‌وار میلیون‌ها نفر را به خود جذب کرده است.

درباره نویسنده کتاب صد سال تنهایی؛ گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز نویسنده، روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و ناشر کلمبیایی بود. او متولد ششم مارس ۱۹۲۷ در دهکده‌ی آرکاتاکا است. او را در آمریکای لاتین با لقب گابو یا گابیتو خطاب قرار می‌دادند و محبوبیتی غیرقابل‌وصف در آن منطقه داشت.

مارکز در شهر بوگاتا به مدرسه رفت و خاطراتش در آن سنین یکی از مهم‌تریم منابع الهام برای داستان‌هایش بوده است. او تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته‌ی حقوق آغاز کرد. حقوق آن‌چیزی نبود که پاسخ‌گوی روح مشتاق مارکز باشد، این شد که به ادبیات روی آورد. او کار خود را به‌عنوان روزنامه‌نگار آغاز کرد و در کنارش داستان‌های کوتاه می‌نوشت. اولین داستانش را با عنوان «طوفان برگ» در سال ۱۹۵۵ به انتشار رساند. او با اولین داستان‌هایش توانست تحسین منتقدان را برانگیزد.

تصویر گابریل گارسیا مارکز

مارکز که یک از پیشگامان مکتب رئالیسم جادویی است، با خلق رمان‌هایی بی‌بدیل و بی‌تکرار همچون «صد سال تنهایی»، «پاییز پدرسالار»، و «عشق سال‌های وبا» نقشی یگانه در توسعه‌ی این مکتب ادبی ایفا کرد. او به‌همین دلیل نوبل ادبیات را در سال ۱۹۸۲ دریافت کرد. کتاب‌های مارکز به ده‌ها زبان برگردانده شده و میلیون‌ها نفر آثار او را مطالعه کرده‌اند.

او همچنین یک فعال سیاسی و منتقد بود به‌ دلیل مشکلاتش با دولت کلمبیا مجبور شد برای زندگی به مکزیک برود. مارکز در هفدهم آوریل ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی درگذشت.

ژانر رمان صد سال تنهایی چیست؟

صد سال تنهایی یک رمان فانتزی است که به مکتب رئالیسم جادویی تعلق دارد. رمان‌های رئالیستی جادویی در بستری از واقعیت روایت می‌شوند، اما پر از اتفاق‌های عجیب و جادویی هستند؛ اتفاقاتی مثل عروج یک انسان در آنی به آسمان یا جادو و اعمال خارق‌العاده‌ای که از اساطیر ریشه می‌گیرند. رئالیسم جادویی در آمریکای لاتین آغاز نشد، اما در این بخش از جهان به اوج رسید. مارکز به اعتبار نظر بسیاری از منتقدان ادبی، قله‌ی رئالیسم جادویی است و رمان صد سال تنهایی مهم‌ترین اثری است که از او منتشر شده است.

نقد کوتاهی بر کتاب ۱۰۰ سال تنهایی

در کتاب صد سال تنهایی به‌عنوان نمونه‌ای اعلا از رئالیسم جادویی، مانند هر اثری در این سبک، تاریخ، اسطوره و عناصر ماورائی با هم تلاقی یافته‌اند. این رمان با تجربه‌ی تاریخی مردمان آمریکای لاتین، به‌خصوص مبارزات ضداستعماری و ضدامپریالیستی قرن بیستم آن‌ها گره خورده است. در شخصیت‌ها و رخدادهای نمادین داستان می‌توان به‌خوبی نشانه‌هایی از این تاریخ را، به‌عنوان اندیشه‌ی مرکزی داستان دریافت. در «صد سال تنهایی» حوادث در تکرارند، اگرچه روایت رویدادها عمدتا خطی است. این چرخه‌ی تکرار تاریخ، در تکرار نام‌ها در طول زندگی این هفت نسل از خانواده‌ی بوئندیا متبلور شده است.

این رمان روایتی سوم‌شخص دارد، با قصه‌هایی که گویی در عین فرم فراواقعی خود، ریشه در عمق تاریخ کلمبیا دارند. رمانی اصیل و بی‌تکرار است که تکرار نام‌های سخت لاتین و پیچیدگی‌های داستانی، عاملی بازدارنده برای خواندن آن نیست، بلکه شکل‌دهنده‌ی تجربه‌ای بی‌نظیر و دل‌چسب است که پس از پایان آخرین صفحه‌ی آن به‌طور کامل درکش خواهید کرد. تجربه‌ای که پس از پایان، احتمالا دوباره و چندباره تکرار خواهد شد.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره صد سال تنهایی

می‌توان با اطمینان گفت فهرستی از صد رمان برتر تاریخ نیست، مگر نام کتاب رمان صد سال تنهایی در آن به چشم بخورد. نویسندگان بزرگی از این رمان با عنوان شاهکار یاد کرده‌اند و آن را ستوده‌ا‌ند؛ «ماریو وارگاس یوسا» و «کارلوس فوئنتس» که خود نویسندگان مطرح سبک رئالیسم جادویی هستند، از آن جمله‌اند.

در مقاله‌ای که نشریه‌ی «گاردین» آن را منتشر کرده، از این رمان با صفت «جادویی» یاد شده، نه از منظر سبک، از این جهت که پس از این همه سال خارق‌العاده به‌نظر می‌رسد و از دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی تاکنون نسل‌های مختلف را به خود جذب کرده است.

در وبگاه «گودریدز» از این رمان این‌گونه یاد شده است: «رمانی درخشان، پرفروش و برجسته که داستان خانواده‌ی بوئندیا را روایت می‌کند و تضاد آشتی‌ناپذیر بین میل به تنهایی و نیاز به عشق را روایت می‌کند».

در مقاله‌ای نوشته‌ی «روبرت کیلی» که در «نیویورک‌تایمز» منتشر شد، «صد سال تنهایی» ترکیبی از چیزهای عجیب، رموز باستانی، اسرار خانوادگی و تنافضات غریب خوانده شده که منطقی به‌نظر می‌رسد و خواندنش لذت‌بخش است.

کدام ترجمه از این کتاب را بخوانیم؟ بهترین ترجمه صد سال تنهایی کدام است؟

اولین ترجمه از کتاب صد سال تنهایی به دست بهمن فرزانه صورت گرفت. این ترجمه که در سال ۱۳۵۳ به بازار کتاب ایران وارد شد، روان، خوش‌خوان، دقیق و قابل‌اعتماد است و تاکنون با وجود ترجمه‌های دیگری که ارائه شده، یکی از خواندنی‌ترین آن‌ها است. فرزانه این ترجمه را از روی نسخه‌ی انگلیسی انجام داد. این نسخه بعدها توسط فرزانه اصلاح شد و نشر «امیرکبیر» دوباره آن را منتشر کرد.

«کاوه میرعباسی» دیگر مترجم مطرح این رمان است. او این کتاب را از روی نسخه‌ی اصلی و از زبان اسپانیایی به فارسی برگردانده است. این ترجمه‌ی درخشان و دقیق را انتشارات کتاب‌سرای نیک چاپ کرده است.

«محمدرضا سحابی» نیز این رمان را به‌روانی و بادقت ترجمه کرده و انتشارات «جامی» آن را به انتشار رسانده است.

از این کتاب چه اقتباسی صورت گرفته است؟

«گابریل گارسیا مارکز» در طول حیات خود با اقتباس سینمایی از «صد سال تنهایی» موافقت نکرد. پس از درگذشت او و در سال ۲۰۱۹ پسر مارکز اعلام کرد شبکه‌ی نتفلیکس در حال اقتباس سریالی اسپانیایی‌زبان از رمان «صد سال تنهایی» است. «شوجی ترایاما» نویسنده و کارگردان ژاپنی، نمایش‌نامه‌ای بر اساس این رمان نوشته و کارگردانی کرده است.

کتاب صد سال تنهایی چند صفحه است؟

انتشارات جامی این کتاب را در ۴۱۶ صفحه منتشر کرده است.

جملاتی از متن کتاب صد سال تنهایی

كولی‌‌ها در ماه مارس بازگشتند. این بار آنها یك دوربین و یك ذره‌‌بین به بزرگی یك طبل به همراه داشتند و آنها را به عنوان آخرین اختراعات یهودیان شهر آمستردام به نمایش گذاردند. آنها یكی از زنان كولی را در نقطه‌‌ی دوری از دهكده نشاندند و دوربین را در جلوی چادرها گذاشتند. هر یك از اهالی، فقط با پرداخت پنج رئاله، می‌‌توانست تصویر آن زن را درست در جلوی چشمانش مشاهده كند. ملكیادس می‌‌گفت: «علم، فاصله‌‌ها را از میان برداشته است. به زودی، بشر می‌‌تواند در خانه‌‌اش لم بدهد، و هر آنچه را كه در هر نقطه‌‌ای از جهان در حال وقوع است مشاهده كند.»

معرفی نویسنده
عکس گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز
کلمبیایی | تولد ۱۹۲۷ - درگذشت ۲۰۱۴

گابریل گارسیا مارکز در شهر آراکاتاکا در کلمبیا به دنیا آمد و هشت سال نخست زندگی‌اش را با پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش گذراند. پدربزرگ و مادربزرگ مارکز، هر دو داستان‌سرایان فوق‌العاده‌ای بودند، اما رویکرد آن‌ها در داستان‌گویی با یکدیگر بسیار تفاوت داشت. پدربزرگش به مارکز جوان داستان‌هایی درباره‌ی تاریخ، جنگ و مزارع موز محلی گفت. از سوی دیگر، مادربزرگ او زنی خرافاتی بود که به شدت به ارواح و جهان ماوراء طبیعی اعتقاد داشت و داستان‌هایی که برای مارکز تعریف می‌کرد نیز شامل همین مضامین بود.

Saeid
۱۳۹۹/۰۸/۲۳

در ابتدا خاطر نشان میگردد بهترین ترجمه برای این کتاب از آقای بهمن فرزانه ست، ترجمه های دیگر دارای دخل و تصرف های بسیار می باشد. برای شرح این اثر همین بس که 15 ماه زمان نگراش آن به طول

- بیشتر
azar
۱۳۹۹/۰۵/۰۶

صد ساله دارم میخونمش و هنوز تمومش نکردم😉 از اون کتاباس که یهو صفحه ۱۰۰ به خودت میایی میبینی شخصیتا رو قاطی کردی،نمیدونی کی بچه کیه،کی زن کیه،کی بابای کیه😂 اگر کسی به کتابای مارکز و به سبک رئالیسم جادویی علاقه داره،پیشنهاد

- بیشتر
🌟 najme🌟
۱۳۹۷/۰۵/۲۴

نمیدونم چرا برای من این کتاب خیلی خسته کننده و بی مفهوم هست به هر کسی هم اینو میگم جوری حرف میزنه انگار گناه کردم که از این کتاب خوشم نمیاد وا 😠😒

Delta Forbidden
۱۳۹۶/۱۱/۱۲

۲۰ صفحه دیگه از این کتاب برام باقی مونده،از الان دلتنگم،دلتنگه،ماکوندو،اورسولا،سرهنگ آیورلیانو، خوزه آرکادیو،فرناندا،ملکیادوس،رمدیوسه خوشگل،... یاد همشون بخیر خیلی از دوستان گفتن کتاب با فرهنگ ما فاصله داره،اما عقیده شخصی من اینکه ،از مزایای آدمهای کتابخون این هستش که دارای دنیای گسترده

- بیشتر
هانی
۱۳۹۸/۰۲/۱۴

من نسخه کاغذشو خوندم.. توی بی پولی خریدمش .. و موقع خوندنش هر چند صفحه یه بار برمیگشتم، جلد کتابو نگاه میکردم.. میگفتم واقعا تو چرا نوبل گرفتیییی؟ کی به تو نوبل داده؟؟؟ اون قدری هم کتابای جورواجور خونده م

- بیشتر
سمیه مردانی
۱۳۹۹/۰۵/۰۲

بعد از خوندن این کتاب در یک جمله میتونم اینطور توصیه کنم که هیچ‌وقت گولِ شهرت چیزها رو نخورید! این کتاب نوبل گرفته و جذابیتی که مارکز به لحاظ ادبی برای جایزه‌دهندگانِ نوبل ادبیات ایجاد کرده به وضوح ناشی از

- بیشتر
سیسیل
۱۳۹۵/۱۰/۱۸

واقعا نمیدونم بگم خندم گرفت یا بگم متاسف شدم!یادمه دوران کنکور بچه بی سوادا تا 1سوال بلد نبودن میگفتن سوال کنکور اشتباه!مصداق نظراتی دال بر نویسنده صاحب سبک اگر با سلیقه شما جور نشده دلیله این نمیشه ک نویسنده و

- بیشتر
novelist
۱۳۹۹/۰۷/۲۷

برای دوستانی ک کتابخون حرفه ای هستن و دنبال لذت بردن در دنیای داستان ها هستند توصبه میکنم این رمان رو بخونن و با همه سانسور ها و تفصیل ها و اسامی مشابه و اتفاقات گوناگون باز هم به نظرم

- بیشتر
alefzed
۱۳۹۷/۱۲/۱۰

یکی از بدترین کتابای عمرم!(البته من صوتیشو گوش دادم)روندی به شدت کسل کننده جوری که وسطاش دیگه فقط می خوندم که تموم شه!حیف پول و وقتم.به هیییییچ عنوان به هیچکس توصیه نمی کنم...نمی دونم واقعا چرا بعضی کتابا اینجوری بلد

- بیشتر
molana
۱۳۹۷/۰۵/۲۵

کتاب صد سال تنهایی ، کتابی است که باید کتابخوان حرفه ای باشی و حافظه ی قوی داشته باشی تا بتونی ازش لذت ببری چون شخصیت های زیاد و با اسم های پیچیده و طولانی و شبیه به هم دارد

- بیشتر
اگر سوسك توانسته تا امروز از دست ظلم بشر جان سالم به در برد صرفاً به اين علت بوده كه به تاريكی پناه برده است و در نتيجه در آنجا شكست‌‌ناپذير باقی مانده است، زيرا بشر ذاتاً از تاريكی می‌‌هراسد و سوسك هم ذاتاً از نور می‌‌ترسد.
shogun
«زمین مثل یك پرتقال گرد است.» اورسولا دیگر به تنگ آمده، فریاد زد: «اگر می‌‌خواهی دیوانه شوی خودت تنها دیوانه شو، ولی سعی نكن افكار كولی‌‌وارت را به ذهن بچه‌‌ها هم فرو كنی.»
مـَه‌سـا
گذشته چيزی جز توهم و خيال نيست و خاطرات بازگشتی ندارند و هر بهاری كه می‌‌گذرد ديگر بازنمی‌‌گردد و حتی شديدترين و پرحرارت‌‌ترين عشق‌‌ها نيز حقيقتی ناپايدارند.
Babeshty rolenia
«دوستان چيزی جز يك مشت آشغال نيستند!»
امیدوارم اندکی کمکم تاثیر...
سرهنگ آئورليانو بوئنديا، ساكت و خاموش و بی‌‌اعتنا به نفس تازه‌‌ی زندگی كه خانه را به تكاپو درآورده بود، سرانجام پی برد كه راز سعادت پيری تنها پيمانی شرافتمندانه با تنهايی است.
shogun
نبايد به دنبال چيزهای گمشده در مسير معمولی روزانه گشت زيرا به همين دليل يافتن آنها آنقدر سخت می‌‌شود.
Hassan
: «علم، فاصله‌‌ها را از ميان برداشته است. به زودی، بشر می‌‌تواند در خانه‌‌اش لم بدهد، و هر آنچه را كه در هر نقطه‌‌ای از جهان در حال وقوع است مشاهده كند.»
me
سرهنگ آئورليانو بوئنديا زمانی كه می‌‌ديد پاسبانان پا برهنه‌‌ی مسلح به باتون‌‌های چوبی از خيابان‌‌ها عبور می‌‌كنند می‌‌گفت: «چه رژيم فلاكت باری! اين همه جنگيديم فقط به خاطر اينكه نگذاريم خانه‌‌هايمان را آبی رنگ كنند.»
Babeshty rolenia
اما فرناندا برعكس بيهوده تمام روز را به دنبال حلقه‌‌اش در مسير كارهايی كه هر روز انجام می‌‌داد گشته بود، بی‌‌آنكه به اين مطلب توجه كند كه نبايد به دنبال چيزهای گمشده در مسير معمولی روزانه گشت زيرا به همين دليل يافتن آنها آنقدر سخت می‌‌شود.
shogun
اگر آئورليانو نيز همچون رقيبش عاشقی وحشی و ديوانه بود با اين حال، اين آمارانتا اورسولا بود كه با ابتكاراتش راهشان را در آن بهشت آفت زده هدايت می‌‌كرد. گويی او نيز همان نيروی مادربزرگش را داشت. وقتی از روی لذت، آواز می‌‌خواند و از اختراعات خود به زير خنده می‌‌زد، آئورليانو ساكت می‌‌شد و بيش از پيش در خود فرو می‌‌رفت.
saraj
«ما هيچ گاه به جايی نمی‌‌رسيم. تا آخر عمر بی‌‌آنكه از فوايد علم و دانش بهره‌‌مند شويم در اينجا خواهيم پوسيد.»
پویا پانا
هر جايی كه هستند هميشه به خاطر داشته باشند كه گذشته چيزی جز توهم و خيال نيست و خاطرات بازگشتی ندارند و هر بهاری كه می‌‌گذرد ديگر بازنمی‌‌گردد و حتی شديدترين و پرحرارت‌‌ترين عشق‌‌ها نيز حقيقتی ناپايدارند.
elahegholipour
هيچ هدفی در زندگی ارزش اين همه خفت و خواری را ندارد.»
پویا پانا
«عشق مثل طاعون است.
پویا پانا
«مرده‌‌ها بازنمی‌‌گردند، اين ماييم كه نمی‌‌توانيم عذاب وجدان خود را تحمل كنيم.»
پویا پانا
برای توجيه همه گفتند: «آمديم، چون همه دارند می‌‌آيند
Fatmeh _h
او ديگر قانع شده بود كه خدايی وجود ندارد.
پویا پانا
اورسلا نيمی لز را را در تختی سپری كرده بود
کاربر ۳۱۹۵۰۹۴
اهالی ده از اينكه می‌‌ديدند همه‌‌ی قابلمه‌‌ها، ماهيتابه‌‌ها، انبرها و منقل‌‌ها و ابزارهايشان از جای خود به زمين می‌‌افتند و از صدای جير جير تخته‌‌هايی كه با تقلای ميخ‌‌ها و پيچ‌‌ها كه گويی می‌‌خواستند از تنگنا خود را خلاص كرده به بيرون بپرند سخت حيرت كرده بودند.
Gisoo
دنيا آن چنان تازه بود كه بسياری از اشياء هنوز نامی نداشتند و برای نشان دادن آنها، بايد به آنها اشاره می‌‌شد.
Gisoo

حجم

۴۶۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۴۶۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان