بزرگ علوی
«سید مجتبی آقا بزرگ علوی» که میان ادیبان و ادبدوستان با نام بزرگ علوی (Bozorg Alavi) شناخته میشود، از نویسندگان مشهور معاصر، مترجم، پژوهشگر ادبی و همچنین یکی از چهرههای سیاسی زمانهی خود بوده است. بزرگ علوی بهعنوان پایهگذار «ادبیات زندان» شناخته میشود که آثاری را به دو زبان فارسی و آلمانی تألیف کرده است. «چشمهایش»، «چمدانها» و «ورقپارههای زندان» برخی از آثار شاخص این داستاننویس به شمار میآیند.
بیوگرافی بزرگ علوی
بزرگ علوی در سیزدهمین روز از بهمن سال ۱۲۸۲ به دنیا آمد و در بیستوهشتمین روز از بهمن ۱۳۷۵ از دنیا رفت. در این عمر حدوداً صدساله، هم زندگی پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشت و هم دستاوردهای ارزشمندی را به دنیای ادبیات عرضه کرد. در این بخش، شرحی از سالهای زندگی بزرگ علوی و فعالیتهای ادبیسیاسی او ارائه میکنیم.
علوی در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی
سید مجتبی بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ۱۳۸۲ در محلهی چالهمیدان تهران و در خانوادهای سیاسی و مشروطهخواه به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در مکتبخانهی عمه گلین آغاز کرد و پس از آن در مدارس دارالفنون، فرهنگ و اقدسیه مشغول به تحصیل شد. در سال ۱۳۰۱، همراه با پدر و دو برادر خود راهی کشور آلمان شد تا تحصیلات عالی خود را در این کشور ادامه دهد. این نویسنده در سال ۱۳۰۷ مجدداً از آلمان راهی ایران شد و بهعنوان مدرس زبان آلمانی در مدرسهی صنعتی شیراز مشغول به کار شد.
در همین دوران، کتاب «دوشیزه اورلئان» را نیز از آلمان به فارسی ترجمه کرد و در اختیار ادبدوستان فارسیزبان قرار دارد. سال ۱۳۰۸ بود که به استان گیلان رفت و همانجا داستان «گلیهمرد» را نوشت. همچنین «قلم خونین» را در روزنامهی پرورش رشت به چاپ رساند.
آشنایی علوی با بزرگان ادبی و سیاسی
علوی در سال ۱۳۰۹، از یک سو با صادق هدایت آشنا شد و از سوی دیگر، دوستی خود را با تقی ارانی آغاز کرد. اولی او را بیش از پیش به وادی ادبیات برد؛ اما دومی او را به خط سیاست و اعتراضات سیاسی کشاند.
علوی در سال ۱۳۱۰، گروه «رَبعه» را در کنار هدایت، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد تأسیس کرد و به این شکل، جریان نوگرایی ادبی را در کنار سنتگرایان گروه «سَبعه» به پیش برد. در همین سال بود که با محمدعلی جمالزاده، پدر داستان کوتاه فارسی، آشنا شد. علوی کتاب «چمدان» را در سال ۱۳۱۳ چاپ کرد.
زندانی شدن علوی و آغاز ادبیات زندان
این نویسنده در سال ۱۳۱۶، به اتفاق «۵۲» نفر از مخالفان سیاسی، گرفتار زندان پهلوی شد. در سالهایی که زندانی بود، کتاب «ورقپارههای زندان» را نوشت. در سال ۱۳۲۰ که از زندان آزاد شد، روزنامهی «مردم» را تأسیس کرد و یک سال بعد نیز کتاب «پنجاهوسه نفر» را منتشر کرد. علوی هم فعالیت ادبی و هم مخالفتهای سیاسیاش را همچنان ادامه داد تا اینکه باز هم در سال ۱۳۲۷ راهی زندان شد. در سال ۱۳۳۰، کتاب «نامهها» را چاپ کرد و نقدهایی بر برخی از شاهکارهای ادبی، مانند «خوشههای خشم» جان اشتاین بک نوشت. او در سال ۱۳۳۱، کتاب «چشمهایش» را چاپ کرد.
مهاجرت علوی به آلمان
در سال ۱۳۳۲، همزمان با کودتای ۲۸ مرداد، علوی به آلمان مهاجرت کرد. علوی در این کشور، فعالیتهای ادبی خود را بهعنوان استاد دانشگاه هومبولت ادامه داد و داستان «گل و بلبل» را به آلمانی چاپ کرد. همینطور ترجمهی آلمانی «چشمهایش» را به مخاطبان آلمانیزبان ارائه کرد.
در سال ۱۳۴۳ کتاب «تاریخ و تطور ادبیات نوین ایران» را چاپ کرد و بهعنوان پژوهشگر ادبی، به فعالیتهای علمی خود ادامه داد. علوی از آموزش زبان فارسی نیز غافل نماند و در سال ۱۳۴۶، کتاب درسی فارسی برای آلمانیزبانان را چاپ کرد. بزرگ علوی رفتهرفته آثار ماندگاری را در زمینهی ادبیات کهن عرضه کرد که برخی از آنها عبارتاند از: «افسوس که دوره جوانی طی شد» که ترجمهای است از رباعیات خیام، داستانهای «احسنالقصص»، ترجمهی «هفت پیکر نظامی» و... .
علوی در سالهای پس از انقلاب
پس از وقوع انقلاب ۵۸، علوی چند بار به ایران سفر کرد؛ اما هرگز در ایران ماندگار نشد. در این سالها، کماکان بهعنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار ادبیات به ترجمه و نقدنویسی ادامه داد. همچنین کتابهایی مانند «چشمهایش» را که پیش از انقلاب ممنوعالچاپ بود، مجدداً به چاپ رساند.
علوی پس از سالها نگارش و پژوهش، در سال ۱۳۷۵ و بر اثر عارضهی قلبی در گذشت و در کشور آلمان به خاک سپرده شد.
نظر بزرگان ادبی در مورد بزرگ علوی و آثارش
به زعم بسیاری از نویسندگان و ادیبان معاصر، بزرگ علوی یکی از شخصیتهای اثرگذار و جریانساز ادبیات معاصر به شمار میرود. در ادامه، دیدگاه برخی از این بزرگان ادبی را در مورد بزرگ علوی و آثار او مرور میکنیم.
باقر مؤمنی، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و تاریخنگار مشهور، بزرگ علوی را یکی از پایهگذاران قصهنویسی مدرن و بزرگترین نویسندهی واقعگرای سیاسیاجتماعی میداند و باور دارد که نباید شخصیت بزرگ علوی را به مبارزات و دیدگاههای سیاسی او محدود کرد.
محمدعلی سپانلو، شاعر، روزنامهنگار، مترجم و منتقد ادبی، معتقد است آثار علوی از مصادیق ادبیات پلیسی و کارآگاهی محسوب میشود. بهگونهای که این نویسنده مخاطب را با مجهولی روبهرو کرده و تا انتهای داستان نیز مخاطب را برای کشف آن نقطهی مجهول همراهی میکند.
کمتر کتابخوانی ممکن است جمال میرصادقی و آثارش را نشناسد. این نویسندهی بِنام معاصر پس از مقایسهی آثار بزرگ علوی و صادق هدایت به این نتیجه میرسد که برخلاف شخصیتهای سرخورده و ناامید داستانهای هدایت، در داستانهای بزرگ علوی، شخصیتها عموماً فاعلاند، نه منفعل و در داستانهای او از ناامیدی، آنچنان که در آثار هدایت میبینیم، خبری نیست.
میدانیم که بزرگ علوی در کنار فعالیتهای ادبی، از فعالیتهای سیاسی نیز غافل نماند. حسین پاینده، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی، با توجه به شخصیت سیاسی بزرگ علوی این نکته را گوشزد میکند که ورود بزرگ علوی به دنیای سیاست به ذوق ادبی او لطمه زد. شاید اگر بزرگ علوی با نزدیکی به تقی ارانی، قدم به دنیای سیاست نمیگذاشت، میتوانست نویسندهی موفقتری باشد و «هدایت دوم» ادبیات معاصر شود.
برای آشنایی بیشتر با سبک داستاننویسی بزرگ علوی میتوانیم به نقد کوتاهی که حسن میرعابدینی از آثار بزرگ علوی ارائه کرده است، رجوع کنیم. این نویسنده، مترجم و منتقد ادبی در مورد آثار بزرگ علوی میگوید که علوی قصهها و روایتهایش را از زاویهی دید اولشخص بیان میکند و با ایجاد گرههای سرگرمکننده و پیچشهای داستانی، آثار خود را بهصورت نفسگیر و قوی درمیآورد. میرعابدینی معتقد است که علوی داستانهایش را به روش پلیسی مینویسد و میکوشد رخدادهای داستانی را از زبان شخصیتهای مختلف برای مخاطبان بازگو کند.
غلامحسین ساعدی، نویسنده و نمایشنامهنویس برجسته، در مورد تلاقی شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و ادبی بزرگ علوی میگوید این نویسنده همواره داستان خود را در متن یک حادثهی تاریخی بیان میکند. بهطوری که آثار علوی را نمیتوان از زمینهی تاریخیاجتماعی آنها جدا کرد.
بزرگ علوی از نگاه خودش
گاهی برای اینکه نویسندهای را بهتر بشناسیم لازم است گریزی بزنیم به سخنانی که خود او در مورد خودش و آثارش بیان کرده است. شاید از این طریق، درک داستانهای آن نویسنده و حالوهوای آثارش برایمان راحتتر باشد. در ادامه، تصویری از بزرگ علوی را از زاویهی دید خودش نشان میدهیم.
علوی خود را نویسندهای واقعگرا میدانست، چون نمیتوانست به سبک و روش دیگری بنویسد. او که در آثار خود از بزرگترین نویسندگان، مانند داستایوفسکی الهام گرفته بود، خود را گرفتار نوعی سانتیمانتالیسم نیز میدانست.
گفتیم که علوی هم در ادبیات و هم در صحنهی سیاست حضور پررنگی داشت. خود او این کشش دوسویه را دو قطبی میداند که او را با خود به دو جهت ناسازگار بردند و اگرچه او را له نکردند اما سدّ راه گسترش طبع نویسندگیاش شدند.
شاید بسیاری از ما بزرگ علوی را نویسندهای موفق و کاربلد بدانیم اما خود او معتقد بود که آرزویش، مبنیبر نوشتن آثار باارزش، محقق نشده است و از این لحاظ، چنتهاش خالی است!
معرفی برخی از آثار شاخص بزرگ علوی
اکنون که با بزرگ علوی، زندگی و تا حدودی با سبک نویسندگی او نیز آشنا شدهاید، چه بهتر که آثار و کتابهای شاخص او را نیز بشناسید. خواندن این بخش برای کتابدوستانی که میخواهند در اولین فرصت، کتابهای بزرگ علوی را مطالعه کنند، بسیار مفید خواهد بود. در ادامه، به آثار شاخص بزرگ علوی را اشاره کرده و هرکدام را بهطور مختصر معرفی میکنیم.
رمان «چشمهایش»
رمان پلیسی و کارآگاهی «چشمهایش» یکی از کتابهای مشهور بزرگ علوی و چهبسا مشهورترین آنها باشد. در این رمان پرکشش با «استاد ماکان» از هنرمندان و مبارزان سیاسی دوران پهلوی آشنا میشویم که تابلوی مرموزی را از خود به جا گذاشته است. این تابلوی عجیب که آخرین تابلوی استاد نیز هست، چهرهی زنی را با موهای آشفته نشان میدهد. زنی که به نظر میرسد استاد ماکان روزگاری دلباخته او بوده است. راوی داستان، یکی از دوستداران استاد ماکان است که میکوشد هم از راز تابلوی مرموز پرده بردارد و هم شخصی پنهان ماکان را برای مخاطبان ترسیم کند.
مجموعه داستان کوتاه «چمدان»
کتاب «چمدان» مجموعهای است از هفت داستان کوتاه بزرگ علوی. نام این کتاب نیز از عنوان یکی از همین داستانها وام گرفته شده است. بزرگ علوی در این اثر به سبک داستاننویسی هدایت نزدیک میشود و گوشهای از تفکرات فروید را نیز نشان میدهد. در داستانهای این کتاب، شاهد انسانهای ناکامی هستیم که به دور از وطن خود و در نهایت غربت و آوارگی زندگی میکنند.
مجموعه داستان کوتاه «میرزا»
مجموعاً شش داستان کوتاه، کتاب میرزا را تشکیل میدهند. «میرزا» نام دومین داستان این کتاب نیز هست. در این کتاب، داستان زندگی شخصیتهایی را میخوانیم که در ظاهر ارتباطی با یکدیگر ندارند اما در حقیقت رشتهای نامرئی، یعنی ایران و جامعهی ایرانی، آنها را به یکدیگر متصل میکند.
کتاب «موریانه»
علوی در کتاب «موریانه» نیز مانند سایر آثارش، گوشهای از جامعه ایرانی را در دوران پهلوی، همراه با مصائبی که مردم آن دوران متحمل میشدند، به تصویر میکشد. شخصیت اصلی این کتاب، جوانی است که ناخواسته و ندانسته گرفتار ساواک میشود و عمر خود را در این راه بر باد میدهد. نویسنده در این اثر میکوشد نظام شاهنشاهی را نه از بیرون، بلکه از نگاه دستاندرکاران آن به خوانندگان نشان بدهد و ابتذال و فروپاشی پایههای آن را مجسم کند.
کتاب «پنجاه و سه نفر»
در این کتاب، ماجرای واقعی ۵۳ مبارز دوران پهلوی را میخوانیم. بزرگ علوی، نویسندهی این اثر، خود نیز یکی از همین ۵۳ نفر بوده است. علوی در این کتاب، تجربهی زیستهی خود را با زبانی ساده و گیرا روایت میکند. بهطوری که هم مخاطب با بخشی از حقایق سیاه تاریخ معاصر آشنا میشود و هم حین مطالعهی کتاب، از کشش و جذابیت روایی آن لذت میبرد. بارها در مستندها و آثار تاریخی از برخورد زندانبانان با زندانیان دوران پهلوی خواندهایم اما در «پنجاهوسه نفر» با واقعیتهایی آشنا میشویم که شاید هیچ کتاب تاریخ و مسندی، توانایی ترسیم آنها را نداشته باشد.
کتاب «ورقپارههای زندان»
در بخشهای قبلی به این نکته اشاره کردیم که علوی را پایهگذار «ادبیات زندان» ندانستهاند. یکی از دلایلی که این نکته را بهخوبی ثابت میکند، کتاب «ورقپارههای زندان» است. علوی در این اثر خود، راوی سالهای سختی شده که در زندان پهلوی گذرانده است. بنابراین، «ورقپارههای زندان» در حقیقت، بازگوکنندهی تجربههای تلخی است که بزرگ علوی، طی چهار سال حضور در زندان پهلوی به خود دیده است.
این کتاب شامل داستانها و روایتهایی از زندانیان مختلف است. نویسنده کوشیده است در خلال داستان، ماجرای دستگیری زندانیان و زندگی پرتلاطم آنها را به نمایش بگذارد.
کتاب «تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران»
تا اینجا تمام آثاری که از بزرگ علوی معرفی کردیم از نوع داستانی بودهاند و همگی نیز ابتدا به زبان فارسی چاپ و منتشر شدهاند. از این جهت، کتاب «تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران» با سایر آثاری که در این بخش نام بردهایم، متفاوت است. کتاب اخیر جنبهی پژوهشی دارد و در ابتدا به زبان آلمانی نوشته شده است. البته ترجمهی فارسی این کتاب نیز موجود است و مخاطبان فارسیزبان میتوانند به آن مراجعه کنند.
علوی که خود از نویسندگان شاخص ادبیات معاصر است در این کتاب، سیر سرگذشت ادبیات معاصر ایران را با همهی فرازوفرودهایش روایت میکند و تصویری دقیق از سیر تحولات آن به مخاطبان نشان میدهد. نویسنده در این اثر توضیح میدهد که چگونه ادبیات نوگرای ایران در دوران معاصر شکل میگیرد و چطور با یاری نویسندگان و شاعران این دوران سرانجام به ثمر مینشیند.