دانلود و خرید کتاب نفوس مرده نیکلای گوگول ترجمه کاظم انصاری
تصویر جلد کتاب نفوس مرده

کتاب نفوس مرده

انتشارات:فرهنگ معاصر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نفوس مرده

کتاب نفوس مرده نوشته نیکولای گوگول نویسنده مشهور روسیه است. این کتاب با ترجمه کاظم انصاری توسط انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. این کتاب از شاهکارهای ادبی جهان است.

درباره نیکولای گوگول نویسنده کتاب نفوس مرده

نیکلای واسیلیِویچ گوگول (۱۸۰۹–۱۸۵۲) نخستین بار در ۱۸۲۹ منظومه‌ی هانس کوشِل‌گارتِن را به چاپ رساند. این کتاب با موفقیتی روبه‌رو نشد و تقریباً تمام نسخه‌های آن را خود گوگول خرید و آتش زد. این ناکامی، نویسنده تازه‌کار را دلسرد کرد، ولی سرخوردگی او طولانی نبود. در سالهای ۱۸۳۱–۱۸۳۲ داستانهای منثور شبهایی در قصبهٔ نزدیک دیانکا منتشر شد و تحسین الکساندر پوشکین را برانگیخت. او در ابتدا پیرو مکتب رمانتیسم بود و کمی بعد مکتب رئالیسم انتقادی را انتخاب کرد. گوگول هم‌زمان با ادگار آلن‌پو در آمریکا داستان کوتاه را در روسیه پایه‌گذاشت. نخستین‌ داستان کوتاه او ‌شنل نام دارد. تورگنیف نویسنده مشهور روسی درباره‌ی تاثیر گوگول می‌گوید: همه ما از زیر شنل گوگول بیرون آمده‌ایم. فرانک اوکانر به او لقب پدر قصه کوتاه را داده است.

درباره کتاب نفوس مرده

چیچیکوف کارمند یک سازمان دولتی است که رعیت‌های مرده‌ای را که اسمشان از آمار زنده‌ها حذف نشده، می‌خرد تا از آن‌ها برای گرو گذاشتن در بنگاه رهنی و گرفتن وام استفاده کند. چیچیکوف ضمن سفرهایی که می‌کند، به شخصیت‌هایی برمی‌خورد که نمایندهٔ طبقه‌های روسیهٔ تزاری و نحوهٔ زندگی‌ این طبقات، سنت‌ها و بی‌عدالتی‌های حکومت‌اند. به‌طور خلاصه آن‌ها تصویر بسیار دقیق و تمام‌نمای زندگی مردم روسیه در آن زمان هستند. این کتاب را می‌توان در گروه رئالیسم انتقادی طبقه‌بندی کرد زیرا ضمن بیان شرایط جامعه نگاه واقع‌گرایانه دارد.

بخشی از کتاب نفوس مرده

«من هم کاری دارم که هم قانونی است و هم غیرقانونی: به ظاهر غیرقانونی است، اما در باطن قانونی است. چون وثیقه ندارم، نمی‌خواهم با پرداختن حتا دو روبل برای رعیت‌های زنده، باعث ضرر و زیان کسی شوم. اگر خدا نکرده ورشکست شوم، برای‌صاحب این رعیت‌ها دردسر ایجاد خواهد شد، بنابراین تصمیم گرفتم از رعیت‌های فراری یا مرده‌ای استفاده کنم که اسم‌شان هنوز در صورت سرشماری باقی مانده است، با این عمل، هم کار خیری انجام داده‌ام و هم مالک بی‌نوا را از پرداخت مالیات سرانه برای رعیت‌های مرده یا فراری‌اش خلاص کرده‌ام. فقط به‌عنوان تشریفات انگار زنده باشند قراردادی میان خودمان امضا می‌کنیم.»

ایران
۱۴۰۲/۰۵/۱۴

نمی دونم آیا ممکنه چنین تعبیری رو در مورد یک رمان به کار بست یا نه اما گوگول در وسط داستان با عملی شبیه شکستن دیوار چهارم مستقیما با مخاطب حرف میزنه و این حرف زدن رندانه طوریه که انگار

- بیشتر
تازمانی‌که هریک از ما احساس نکند که آن‌گونه که در هنگام شورش ملت‌ها هرکسی سلاح به‌دست می‌گیرد، او هم باید بر ضد پلیدی‌ها قیام کند، تمامی این کارها بی‌نتیجه خواهد بود.
ایران
اگر امروز به جوانِ آتشی‌مزاجی تصویرِ ایامِ پیری‌اش را نشان دهید از ترس و وحشت به‌یکباره از جا می‌جهد. آری، هنگامی که از سال‌های پُرطراوت جوانی به آستانهٔ کهولتِ خشن و تلخ و ناگوار گام می‌نهید از همهٔ مزایا و صفات انسانی برای ایام پیری و شیخوختِ خویش توشه بردارید و هرگز آن را در نیمهٔ راه رها نکنید، چون دیگر آن دوران و آن عواطف باز نمی‌گردد و هرگز دوباره به‌چنگ نمی‌آید.
ایران
چیچیکوف نیز به همین ترتیب به تمام جزئیات آن شب توجه می‌کرد: آن اتاق محبوب که مبل‌های مجللی نداشت، آثار خُلقِ خوش که در چهرهٔ میزبان عاقل منعکس بود، حتی عکس پرده‌ها... چپقِ سَر کهربایی که به دست پلاتونوف داده شد، ستون دودی که او به پوزهٔ پهنِ «یارب» رها می‌ساخت، قُرقُر و عطسهٔ «یارب» و خندهٔ بانوی زیبا که با سخنان: «بس است دیگر، آزارش نکن.» قطع می‌شد و نور نشاط‌انگیز شمع‌ها و محرابِ کنج اتاق، درِ شیشه‌ای، شبِ بهاری که آرنج خود را بر تارَک درختان تکیه داده و از آن سوی پنجره به ایشان می‌نگریست، ستارگانی که چون گَردِ نقره بر سینهٔ آسمان پاشیده شده، بلبلانی که از پناهگاه خود در تودرتوی شاخسارها نغمه‌سرایی می‌کردند و خلاصه تمام این خاطرات در یاد چیچیکوف نقش می‌بست.
ایران
برای هر فرد پاره‌ای از سخنان است که از سخنان دیگر در نظرش گرامی‌تر و دلنشین‌تر است. اغلب به‌طور غیرمنتظره در گوشه‌ای متروک، فراموش‌شده و دورافتاده، در کنج خلوت و آسوده، با مردی مصادف می‌شوی که سخنان آتشین او تو را وامی‌دارد به فراموش ساختن خود و فراموش کردن راه و سختی اقامتگاه شبانه و بیهودگی هیاهو و غوغای معاصر و دورویی، دروغ، مکر و نیرنگِ حقه‌بازان و نیرنگِ زنانِ مردم‌فریب. شبی که این‌چنین سپری شود در لوح خاطر نقش می‌بندد و تصویر حقیقی آن از حاضرین در مجلس، محل نشیمنِ هریک و آنچه در دست او باشد و تمام اوضاع و احوالِ مکان، از دیوارها و گوشه‌ها و جزئیات دیگر، در زاویهٔ فکر پیوسته باقی می‌ماند.
ایران
تنها در آسمانِ فرازِ سرِ تو با ابرهای سبک‌سِیرِ خویش و قرص ماهتاب که اشعهٔ آن از میان ابرها می‌گذرد ساکن و بی‌حرکت به‌نظر می‌رسد و در آن ترس و وحشتی پنهان است.
ایران
شش سال تمام این بنا در دست ساختمان بود، اما عاقبت معلوم نشد به سبب عدم تناسب آب و هوا یا به واسطهٔ نامرغوبی مصالح دیوارهای آن از پی بالاتر نیامد، ولی در این میان برای هریک از اعضای کمیسیون خانهٔ زیبایی به سبک عمارات غیردولتی در دیگر نقاط شهر ساخته شد. ظاهراً در این نقاط زمین بکرتر و برای ساختمان بهتر و مناسب‌تر از محلی بود که می‌خواستند در آنجا عمارت دولتی را بنا کنند.
ایران
این گنبد بی‌کران چه‌قدر تاریک و ظلمانی است. آسمان بلند و کرانهٔ آن دور است. چنین به‌نظر می‌رسد که در ژرفنای این گنبد، که حتی توسَنِ وَهْم را هم یارای وصول به آن نیست، سکوتِ عجیب و نمایانی هویداست...
ایران
سرنوشت آن نویسندهٔ گستاخ که صحنه‌های زندگانی را هر لحظه چون طوماری در مقابل دیدگان خلق می‌گسترد و وقوع حوادث وحشتناک را خبر می‌دهد و از جزئیات هول‌انگیزی که زندگانی ما را در تاروپودِ لجنزارِ خود پیچیده است پرده برمی‌دارد و اعماق و زوایای تاریک اخلاق و ویژگی‌های هَیاکلِ سرد و عادی و گوناگونی که کرهٔ زمین را پُر کرده‌اند آشکار می‌سازد اما در این میان راه پُرمشقت و خطرناک نجات را می‌نمایاند و با نیشِ گستاخِ خامهٔ توانای خویش بی‌رحمانه معایب زندگی اجتماعی را روشن می‌سازد و در برابر چشم تمامی افراد ملت برجسته تصویر می‌کند، چنان نیست.
ایران
هر ملت نیروهای عظیمی را در بطن خود به ودیعت دارد و از استعداد روحی و نیروی اخلاق برخوردار است. هر ملت صاحبِ ویژگی‌های درخشانی است و از مواهب الهی نصیبی دارد و به وسیلهٔ کلمات مخصوصی که اشیا را با آن می‌نامد، از سایر ملل مشخص و متمایز می‌شود و در کلمات قسمتی از مشخصات اخلاقی را که خاصِ اوست منعکس می‌سازد...
ایران

حجم

۵۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۶۷ صفحه

حجم

۵۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۶۷ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان