دانلود کتاب صوتی یک مشت تمشک با صدای شهین نجف‌زاده + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی یک مشت تمشک

دانلود و خرید کتاب صوتی یک مشت تمشک

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی یک مشت تمشک

کتاب صوتی یک مشت تمشک داستانی از اینیاتسیو سیلونه است که با ترجمه روان بهمن فرزانه و صدای شهین نجف‌زاده منتشر شده است. این داستان‌ها نیز همانند آثار دیگر او، در باب مبارزه سیاسی نوشته شده‌اند و در این میان، یک عاشقانه زیبا هم روایت می‌کنند.

درباره کتاب صوتی یک مشت تمشک

یک مشت تمشک در دهکده‌ای به نام سن لوگا، در جنوب ایتالیا روایت می‌شود. حزب کمونیست ایتالیا عضو می‌گیرد و در حال ساماندهی تشکیلاتش است. حزب تصمیم گرفته تا فعالیتش را به صورت علنی اعلام کند و می‌داند که حزب کمونیست شوروی در این راه حمایتش می‌کند.

روکو دوناتیس از اهالی سن لوکا سال‌ها است که در حزب خدمت کرده است و ماموریت‌های مختلفی داشته. حالا به عنوان مسئول دفتر انتخاب شده و اعتماد رهبر حزب در رم را هم به خود جلب کرده است. او با دختر اتریشی یهودی به نام استلا زندگی می‌کند. آن‌ها هم از طریق فعالیت‌های حزب آشنا شدند. در حقیقت فعالیت آن‌ها در این حزب سبب شده است تا هرکسی هر چیزی را که ندارد در آن جستجو کند. قدرت، عشق و راهی برای پیشرفت. مبارزه با فساد، عدالت و ... همه و همه را می‌توان در این حزب پیدا کرد. اما این همه حقیقت نیست.

شنیدن کتاب صوتی یک مشت تمشک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی را پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اینیاتسیو سیلونه

اینیاتسیو سیلونه ۱ مه ۱۹۰۰ در ایتالیا متولد شد. او دوران کودکی‌اش را در فقر سپری کرد و در زلزله سال ۱۹۱۵ ایتالیا پدر و مادر و پنج برادرش را از دست داد. در سال ۱۹۲۱ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست و مبارزه علیه دولیت فاشسیت موسولینی را آغاز کرد. اما چند سال بعد در ۱۹۲۷ به شوروی سفر کرد و این سفر باعث شد تا تغییر کند. با مشاهدات عینی که از کمونیسم به دست آورد، راه دیگری در پیش گرفت.

از میان آثار اینیاتسیو سیلونه می‌توان به کتاب‌های فونتامارا (۱۹۳۱)، نان و شراب (۱۹۳۷)، مدرسه دیکتاتورها یا مکتب دیکتاتورها (۱۹۳۸)، دانه زیر برف (۱۹۴۰)، خروج اضطراری (۱۹۵۱)، یک مشت تمشک (۱۹۵۲)، ماجرای یک پیشوای شهید، راز دل لوکا و روباه و گل‌های کاملیا اشاره کرد. او ۲۲ اوت ۱۹۷۸ چشم از دنیا فروبست.

درباره بهمن فرزانه

بهمن فرزانه مترجم توانای کشورمان در سال ۱۳۱۷ چشم به جهان گشود. او در انتخاب کتاب‌های برای ترجمه دقت بالایی داشت و به زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی و اسپانیایی مسلط بود. تا به حال بیش از ۵۰ کتاب از آثار بزرگان ادبیات دنیا به فارسی ترجمه کرده است. او سال‌ها در فلورانس و رم زندگی کرد؛ در بهار ۱۳۹۲ به قصد استراحت به ایران بازگشت و اعلام کرد دیگر قصد رفتن به ایتالیا را ندارد.

بهمن فرزانه در هفدهم بهمن همان سال و در سن ۷۵ سالگی در تهران از دنیا رفت.

بخشی از کتاب یک مشت تمشک

خیابان جلوی کافه ماتزینی، پررفت و آمدترین خیابان آن شهر کوچک بود. در آن‌طرف، از کنار جاده، ساحل پهناور رودخانه شروع می‌شد، زمین سنگلاخی که در آن فصل کاملاً خشک بود. گاه‌به‌گاه روی قسمت‌های شنی مرتفع، تک‌درختی یا بوته‌ای به چشم می‌خورد. در آن دامنه شنی بدون سایه، آفتاب، انعکاس شدیدتری داشت. هوا گویی در روغن می‌جوشید. در کناره دیگر رودخانه تپه‌ها دوردست و پریده‌رنگ دیده می‌شدند.

از جایی که مهندس و مرد کلاه حصیری نشسته بودند، تنها قسمت کوتاهی از جاده دیده می‌شد که چند صد متر آن‌سوتر، در مقابل دروازه مجلل صومعه سانتا کیارای قرن هفده پیچ می‌خورد، ولی اگر کسی پشت به رودخانه، در پیاده‌رو روبرو می‌ایستاد، تمام محله را که دو سال پیش در اثر بمباران هوایی زیر و رو شده بود، به‌خوبی می‌دید. از پشت خرابه‌ها و انبوه زاغه‌ها، ساختمان تیره‌رنگ زندان سان روفینو و گنبد زیبای مدرسه طلاب یسوعی که به طرزی معجزه‌آسا از جنگ آسیبی ندیده بود، دیده می‌شد.

دو مرد دهاتی، یکی پیر و یکی جوان، که از ظاهرشان پیدا بود بی‌اندازه تهیدستند، و از شباهتشان پیدا بود که پدر و پسرند، به جلوی کافه رسیدند و بی‌حرکت و ساکت وسط خیابان ایستادند. با نگاهی پرالتماس به مرد کلاه حصیری چشم دوخته بودند. مرد کلاه حصیری نیز می‌کوشید تا می‌تواند چشمش به آن‌ها نیفتد. جوانک دهاتی هم، به یقه کت خود روبان سرخ‌رنگی داشت.

روکو زمزمه‌کنان پرسید: چه می‌خواهند؟

مرد کلاه حصیری، بی‌آنکه نگاهشان کند زیرلب گفت: منتظر جواب هستند. از صبح تا شب، در خانه، در اداره، در کافه، و به هرکجا که بروم مدام مشغول محاکمه خسته‌کننده‌ای هستم.

- چه جوابی؟ می‌خواهند بخشش بخرند؟

- نه، خودت بهتر از من می‌دانی که فقرا نیازی به «بخشش» ندارند. پیرمردها دنبال کار می‌گردند، هر کاری که باشد؛ بنایی، حمالی، کار در کارخانه‌های اینجا یا یک شهر دیگر، یا حتی در خارج. ولی جوان‌ها عقب شغل‌های راحت‌تر می‌گردند، مثل شغل دربانی که زحمت چندانی هم نداشته باشد، و بیشتر جوانان متأهل تقاضای این شغل را دارند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۹ ساعت و ۳۵ دقیقه

حجم

۵۴۲٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۹ ساعت و ۳۵ دقیقه

حجم

۵۴۲٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۰۶,۰۰۰
تومان