کتاب پدران و پسران
معرفی کتاب پدران و پسران
کتاب پدران و پسران نوشتهٔ ایوان تورگنیف و ترجمهٔ فرزانه طاهری است. نشر مرکز این رمان مشهور روسی را روانهٔ بازار کرده است. این رمان در فهرست «۱۰۰۱ کتاب خواندنی پیش از مرگ» قرار گرفته است.
درباره کتاب پدران و پسران
کتاب پدران و پسران مشهورترین و محبوبترین و به اعتقاد بسیاریْ بهترین رمان ایوان تورگنیف است؛ نخستین رمان بزرگ روسی که شهرت جهانی یافت و راه را برای آثار بزرگ نویسندگان بعدی چون داستایفسکی و تولستوی هموار کرد. افزون بر خوانندگان، نویسندگان بسیاری از جمله گوستاو فلوبر و ژرژ ساند و هنری جیمز و جوزف کنراد این اثر داستانی را ستوده یا از آن تأثیر پذیرفتهاند. این شاهکار ادبیات کلاسیک روسیه، رمانی است غنی با سبکی درخشان و ظریف دربارهٔ روابط انسانی، دوستی و خویشاوندی، عشق و دلشکستگی و ایمان که در میان تابلوهایی و با قلم جادویی نویسنده ترسیم شده است. این رمان در روسیه و دههٔ ۱۸۶۰ میلادی میگذرد؛ در آخرین سالهای پیش از لغو کامل نظام ارباب و رعیتی. شخصیتهای این رمان، سیاه و سفید یا «تیپ» (Type) نیستند؛ نویسنده به هر کدام با عشق و همدلی عمیقْ ویژگیهای بخشیده و کاری کرده که فراموشنشدنی شوند؛ هیچکدام از شخصیتهای رمان نه یکسره برحق هستند و نه یکسره بر باطل و از همین رو، هم «پدران» و هم «پسران» جامعهٔ آن روز از این رمان برآشفتند.
در این رمان، با «آرکادی» آشنا میشویم. آرکادیِ جوان بعد از فارغالتحصیلشدن از دانشگاه پترزبورگ و همراه با دوست پوچگرایش، «بازاروف» به منزل پدریاش بازمیگردد. بازاروف پزشک جوانی است که مانند نسل اصلاحطلبش با همهٔ سنتها مخالف است و در تقابل سنت و مدرنیته دستوپا میزند. او شخصیت تأثیرگذاری دارد. پدر آرکادی، «نیکولای» با خوشحالی دو مرد جوان را در املاک خود میپذیرد، اما برادر نیکولای، «پاول» بهزودی از فلسفهٔ عجیبوغریب و نوپایی به نام «نیهیلیسم» که مردان جوان و بهویژه بازاروف از آن طرفداری میکنند، ناراحت میشود. نیکولای در ابتدا با خوشحالی از بازگشت پسرش به خانه استقبال میکند، اما بهتدریج اضطراب وجود او را فرا میگیرد؛ زیرا متوجه میشود که نظرات پسرش بسیار تحتتأثیر آرای بازاروف است. از نظر او این عقاید رادیکال است و باعث میشود عقاید خودش را کنار بگذارد. در این رمان، پدران نماد نسلی محافظهکار و سنتگرا هستند که اصلاحات در آنها به کندی رخ میدهد یا هرگز اتفاق نمیافتد و پسران، نماد نسلی دیگر هستند که در جدال با مکتب مخالف خود (یعنی پدران) قرار گرفتهاند. رمان پدران و پسران در سال ۱۸۶۲ میلادی نوشته شده است.
خواندن کتاب پدران و پسران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ روسیه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ایوان تورگنیف
ایوان تورگنیف (Ivan Turgenev) با نام کامل «ایوان سرگئییویچ تورگنیف» در ۹ نوامبر ۱۸۱۸ در استان اریول در روسیه به دنیا آمد و در ۳ سپتامبر ۱۸۸۳ در بوگیوال در حوالی پاریس درگذشت. او رماننویس، شاعر و نمایشنامهنویسی روس بود که نخستینبار توسط او کشورهای غربی با ادبیات روسی آشنا شدند. آثار او تصویری واقعگرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانهای از طبقهٔ روشنفکر جامعهٔ روسیه ارائه کرده است؛ جامعهای که در تقلای سوقدادن کشور به عصری نوین بود. این نویسندهٔ مشهور در زمانی به دنیا آمد و بزرگ شد که رژیم مستبد نیکالای اول با ابزار پلیس، سانسور، دیوانسالاری گسترده و مرکزگرا و سیاست ملیگراییِ مبتنی بر بزرگداشت استبداد روسی که در شخص تزار مجسم شده بود، حکم میراند. تورگِنیِف پرچم سیاسی خود را در ملأعام برافراشت؛ سال پیش از آن «خُر و کالینیچ» را منتشر کرده بود که بعداً در ابتدای «بیستوپنج طرحواره از یادداشتهای یک شکارچی» منتشر شد. گذار او از شعر به نثر نشاندهندهٔ حرکت از رمانتیسم بهسوی رئالیسم در این دوره است، اما با وجود حقیقتنماییِ توصیفاتش، از شاعرانگی نوشتههایش کاسته نشد. همین طرحوارههای بسیار تغزلی با جزئیات غنی از زندگی روستاهای روسیه بود که برای تورگِنیِف شهرت به ارمغان آورد. سخنگفتن از استبداد و ظلم بهنفع مردم فرودست جامعه یکی از محورهای اصلی آثار این نویسنده است. رمانهای «عشق اول» (First Love) [نوعی زندگینامهٔ خودنوشت]، خاطرات یک شکارچی (A Sportsman's Sketches)، «آشیانهٔ اشراف» (Home of the Gentry)، «آسیا» (Asya)، «پدران و پسران» (Fathers and Sons) و «رودین» از کتابهای ایوان تورگنیف هستند.
بخشی از کتاب پدران و پسران
«شش ماه گذشت. چلهٔ زمستان بود ــ با سکوت بیرحم یخبندانهای بیابر، برف انبوه و خشک، شبنم یخزدهٔ گلگون بر درختان، آسمان زمردی پریدهرنگ، شبکلاه دود بر فراز دودکشها، ابر بخار که به محض باز شدن درها دفعتا بیرون میدوید، صورت گلانداخته و نیشخورده از سرمای آدمها و یورتمهٔ پرجنبوجوش اسبان سرمازده. روزی از روزهای ماه ژانویه هیچنشده رو به پایان بود؛ سرمای عصرگاهی هوای ساکن را باز هم محکمتر در چنگ میفشرد و غروب خونفام بهسرعت رنگ میباخت. روشنایی چراغها از پنجرههای خانهٔ مارینیا پیدا بود؛ پراکُفیچ با کت فراک مشکی و دستکشهای سفید با وقاری خاص داشت میز را برای هفت نفر میچید. یک هفته پیش از این، دو مراسم ازدواج در کلیسای کوچک محل بیسروصدا و تقریبا بدون حضور هیچ شاهدی برگزار شده بود: مراسم ازدواج آرکادی با کاتیا، و نیکالای پتراویچ با فینیِچکا؛ و در این شب نیکالای پتراویچ برای برادرش که برای کاری به مسکو میرفت مهمانی خداحافظی برگزار کرده بود. آنا سرگیونا هم بلافاصله بعد از عروسی و دادن هدیههای گرانبها به تازهعروس و داماد راهی مسکو شده بود.
همگی رأس ساعت سه به سر میز آمدند. جایی هم برای میتیا آماده کرده بودند که همراه دایهای با کلاه زربفت مخصوص آمده بود. پاول پتراویچ در صندلی خود بین کاتیا و فینیِچکا نشست و «تازهداماد» ها را کنار همسرانشان نشانده بودند. دوستانمان در این اواخر تغییر کرده بودند: به نظر میآمد که همگی هم خوشسیماتر شدهاند و هم پختهتر؛ فقط پاول پتراویچ لاغرتر شده بود که دست بر قضا به چهرهاش حالت گران سینیوری و شکوه بیشتری بخشیده بود... فینیِچکا هم تغییر کرده بود و با پیراهن ابریشمی نو و گیسوبندی مخملی بر سر و زنجیری طلا به دور گردنش با احترام بیحرکت نشسته بود؛ احترام به خودش، به همهٔ اطرافیانش، و لبخند بر لب داشت گویی بخواهد بگوید: «معذرت میخواهم، اما تقصیر من نیست.» و فقط هم او نبود ــ دیگران هم لبخند به لب داشتند و آنها هم گویی عذرخواهی میکردند؛ همگی اندکی معذب بودند، اندکی غمگین، اما در اساس حال همگیشان بسیار خوب بود. هر کس با توجه و خُلق خوش به کناردستیاش میرسید، انگار همه توافق کرده باشند که در نمایش کمدیای بیریا ایفای نقش کنند. کاتیا از همه آرامتر بود؛ با اعتماد دوروبرش را نگاه میکرد و میشد فهمید که دل نیکالای پتراویچ را برده است. نیکالای پتراویچ پیش از تمام شدن شام از جا بلند شد، جامش را به دست گرفت و رو به پاول پتراویچ کرد.»
حجم
۲۸۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۸۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
در درجه ی اول باید گفت این کتاب نقدی موشکافانه بر نسل جدید روشنفکری روسیه ی قرن نوزدهم است که با شخصیت پردازی خاص تورگنیف به بررسی ریشه های روآوردن جوانان و جامعه ی فکری روسیه به نیهیلیسم یا همان
پراکنده و گذرا و بدون توجه به مرجع و مبدا، ترجمهی خانم آهی را برابر با متن حاضر قرار دادم. در شروعها، به ویژه در فصل یک کتاب، خانم طاهری مترجم متن حاضر با چیرهدستی و سلیقه و با توجه
نقدی عالی در ارتباط با نسل جدید. درود بر همه