کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش
معرفی کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش
کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش نوشتهٔ چارلز بوکفسکی و ترجمهٔ پیمان خاکسار است. نشر چشمه این مجموعه شعر معاصر آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش
کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش، مجموعه ای از اشعار چارلز بوکفسکی را در بر گرفته است؛ شعرهایی که نخستینبار در سال ۱۹۷۴ میلادی وارد بازار نشر شد. بوکفسکی با تبدیل جنونِ کابوسهای مستمر و سرگشتگیهای روزمره به خِردی عمیق و حقیقتی درخشان، اشعاری بهیادماندنی و تأثیرگذار خلق کرده است. عنوان برخی از این شعرها عبارتند از «برای جین: با تمام عشقم که باز کافی نبود»، «تراشهٔ اینتل ۱۶ بیتی ۸۰۸۸»، «شعری برای تولد چهلوسه سالگیام»، «دیوانهها همیشه دوستم داشتهاند»، «پس میخواهی نویسنده شوی» و «بریدن صورت وقت اصلاح».
خواندن کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر آمریکا پیشنهاد میکنیم.
درباره چارلز بوکفسکی
هاینریش چارلز بوکوفسکی، شاعر و داستاننویس آمریکایی متولد آلمان بود. از او اغلب بهعنوان نویسندهٔ تأثیرگذارِ معاصر نام برده میشود و سبک او بارها موردتقلید قرار گرفته است. هنری چارلز بوکوفسکی دو سال بعد از پایان جنگ جهانی اول در آلمان متولد شد؛ در سال ۱۹۲۰، از مادری آلمانی و پدری آمریکایی و سرباز. پدر و مادر «هنری» صدایش میکردند. دوساله بود که خانوادهاش برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد و در کالیفرنیا، نزدیک خانوادهٔ پدر بوکوفسکی ساکن شد. کمی پس از پیوستن آمریکا به جنگ جهانی و اعلان جنگ علیه امپراطوری ژاپن، بوکوفسکی لسآنجلس را بهقصد سفر به شهرهای مختلف ترک کرد و بیشتر وقت خود را در فیلادلفیا و نیواورلئان گذراند. در سال ۱۹۴۷، درحالیکه ۲۷ساله بود، دوباره به لسآنجلس رفت و باقی عمر خود را آنجا گذراند. در اوایل دههٔ ۱۹۵۰ میلادی بود که مدتی را در ادارهٔ پست مشغول به کار شد. این کار را بعد از مدتی رها کرد و چند سال بعد دوباره به آن برگشت.
زبان آثار بوکوفسکی بیپرده و صریح است. فضای اجتماعی آثارش برآمده از مناطق محروم و حومهٔ شهرهاست و شخصیتها غالباً الکلی و عصبیاند و بهراحتی از کلمات رکیک استفاده میکنند و دقیقاً با همین ویژگیهاست که آثارش چهرهٔ عریان زندگی را نمایان میسازد. بوکوفسکی ۲۴ساله بود که نخستین داستان کوتاهش به نام «در جاده» در مجلهای منتشر شد. در این دوره او بیشتر داستانهای کوتاه مینوشت و گهگاهی هم شعر میسرود. یک دهه بعد اما سبک و سیاق این نویسنده تغییر کرد و تصمیم گرفت بیش از داستاننویس، شاعر باشد. به نظر میرسد این تصمیم پس از خونریزی داخلی بوکوفسکی و گذراندن دوران درمان در بیمارستان در سال ۱۹۵۴ گرفته شد. او شروع به نوشتن شعر کرد و بهسرعت به یکی از تأثیرگذارترین و کمنظیرترین شاعران قرن بیستم آمریکا بدل شد.
داستانهای کوتاه و رمانهای بوکوفسکی واقعگرایانه و اغلب طنز هستند. بخش بسیاری از شهرت او را میتوان در رمانهایش دانست تا شعرهایش؛ رمانهایی چون «اداره پست» (۱۹۷۱)، «ساندویچ ژامبون» (۱۹۸۲)، «هزارپیشه (۱۹۷۵):»، «حکایتهایی از دیوانگیهای روزمره (۱۹۸۳)»، «هالیوود (۱۹۸۹)» و...، اما در همین زمان هم او علاوه بر نوشتن رمان به خلق شعر و داستان کوتاه هم مشغول بود. او تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۴ بیش از ۵۳۰۰ شعر و داستان خلق کرده بود؛ البته به نظر میرسد آثاری که پس از مرگ بوکوفسکی جمعآوری و منتشر شده، با کمی دستکاری و ویرایشی آسیبزننده همراه است و گویی کمتر از آثار اصلی این نویسنده و شاعر است. از کتابهای شعر او میتوان به «از چند قدمی یک تیمارستان» (۱۹۹۲)، «عشق سگی است دربان جهنم» (۱۹۷۷) و «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» (۱۹۷۴) نام برد.
بوکوفسکی و آثارش به شدت مورد توجه منتقدان دانشگاهی آمریکایی قرار گرفت و نه تنها در آمریکا که در کشورهای مختلف اروپایی همچون زادگاهش، آلمان و انگلیس هم شهرت یافت. روی سنگ قبر چارلز بوکوفسکی یک جمله نوشته شده است: «تلاش نکنید». چارلز بوکوفسکی پس از اتمام آخرین رمان خود، «عامهپسند»، در سال ۱۹۹۴ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان خون در ۷۳سالگی درگذشت.
بخشی از کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش
«او گفت: هیچ چیز درست نیست
قیافه آدمها، آهنگها، کلمههایی که نوشته میشوند
او گفت: هیچ چیز درست نیست
تمام چیزهایی که یادمان دادند، عشقهایی که دنبالشان رفتیم
جوری که زندگی میکنیم و میمیریم
هیچ وقت درست نبودن
حتا نزدیک به درستی هم نبودند
زندگیهایمان، یکی پس از دیگری،
به اسم تاریخ روی هم تلنبار میشوند
انقراض تمام گونهها
نابودی هر راه و روشنی
او گفت: اصلاً درست نیست
حتا نزدیک به درستی هم نیست
گفتم: مگر خودم نمیدانم؟
از جلوی آینه کنار رفتم
صبح بود، عصر بود، شب بود
چیزی عوض نشد
چیزی در زندان توان عوض شدن ندارد
چیزی درخشید، چیزی شکست، چیزی باقی ماند
از پلهها پایین و به داخلش رفتم»
حجم
۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
نظرات کاربران
ترجمهی این کتاب بشدت ضعیف هست و اگر با نسخهی اصلی تطابق بدید متوجه میشید تعداد زیادی از اشعار سانسور شده. همون شعرهایی هم که ترجمه شده اصلا روان نیست و گاها اشتباه هستند.