کتاب قطره های معلق باران
معرفی کتاب قطره های معلق باران
کتاب قطره های معلق باران نوشتۀ شاعر، مترجم و منتقد آمریکایی کنت رکسروت است. اشعار این اثر از دو مجموعۀ شعر با عنوانهای «یکصد شعر ژاپنی» و «یکصد شعر ژاپنی دیگر» برگزیده شدهاند. بدون شک رکسروت از معدود متخصصان برجستۀ این اشعار در غرب است که در گزینش و ترجمه آنها نهایت سلیقه را به خرج داده و دریچهای روشن بر این دنیای ناب شاعرانه باز کرده است.
درباره کتاب قطره های معلق باران
مجموعۀ قطره های معلق باران طیف گستردهای از اشعار کلاسیک، قرون وسطا و مدرن ژاپنی را در برمیگیرد، اما تأکیدش بر آوازهای قومی و ترانههای عاشقانه است. از آن جا که زنان نقش بزرگی در ادبیات ژاپن داشتهاند گزینهای از آثار شاعران زن معروف اوایل قرن بیستم ژاپن، پوسانو اکیکو و شاعر عمیقاً حسی و معاصرتر، ماریچیکو نیز در آن گنجانده شده است. رکسروت در مقدمهای دقیق و فنی انواع این اشعار و ویژگیهای آنها را برشمرده و با شعر غرب مقایسه کرده است.
کهنترین و مهمترین منتخب شعر ژاپنی منیوشو نامیده میشود که در میانۀ قرن هشتم تدوین شد و فاقد هرگونه جنبۀ ابتدایی و اولیه است. شعر ژاپنی همان کاری را میکند که همۀ شعرها در جاهای دیگر میکند: تجربه را فشرده میکند و تعالی میبخشد. این مطلب نیز درست است که شعر ژاپنی عملاً و منحصراً بر این کارکرد تمرکز میکند. میتوان ادعا کرد که شعر ژاپنی نابتر و ذاتاً شاعرانهتر است. بهیقین میتوان گفت ملاحظات غیر شاعرانه کمتر در شعر ژاپنی دخیل است.
خواندن کتاب قطره های معلق باران را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
اگر شما جزو کسانی هستید که به خواندن شعرهای گوناگون از هر سبک و هر فرهنگی علاقه دارید این کتاب مناسب شما است.
درباره کنت چارلز ماریون رکسروت
کنت چارلز ماریون رکسروت در سال ۱۹۰۵ در آمریکا متولد شد. او شاعر، مترجم و مقالهنویس منتقد آمریکایی بود. او بهعنوان یک شخصیت مرکزی در رنسانس سانفرانسیسکو در نظر گرفته میشود، و زمینه را برای جنبش هموار کرد. مجله تایم به او لقب «پدر بیتها» را داده بود. رکسروت که عمدتاً خودآموز بود، چندین زبان را آموخت و اشعاری را از چینی، فرانسوی، اسپانیایی و ژاپنی ترجمه کرد.
رکسروت مدتی بهعنوان خدمۀ خدمات جنگل، آشپز، و بستهبندی در شمال غربی اقیانوس آرام، در ایستگاه رنجر مربلمونت مشغول به کار شد. بعداً او توانست در هوبوکن سوار کشتی بخار شود و مکزیک و آمریکای جنوبی را قبل از گذراندن یک هفته در پاریس بگردد تا با بسیاری از چهرههای آوانگارد برجسته، بهویژه تریستان تزارا و سوررئالیستها ملاقات کند. او به ماندن در پاریس فکر کرد، اما یک دوست آمریکایی از او خواست که فقط یک مهاجر دیگر نشود و او به خانه بازگشت. بعد از آن او به سانفرانسیسکو نقلمکان کرد. او تا پایان عمرش در کالیفرنیا زندگی خواهد کرد.
رکسروت در ۶ ژوئن ۱۹۸۲ در سانتا باربارا درگذشت. او در محوطۀ انجمن گورستان سانتا باربارا به خاک سپرده شده است.
بخشهایی از کتاب قطره های معلق باران
پرندهای پرید و رفت
با شالهای سپید مرگ
حالا وقتی بچهای
که در خاطره برجای نهاده
میگرید و او را میخواهد،
نابلد در آغوشش میگیرم
و چیزی ندارم به او بدهم.
در تختخوابمان بالشهایمان
هنوز کنار هماند
همانطور که زمانی میخوابیدیم.
حجم
۲۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
🙂🙂🙂🙂🙂♥️♥️♥️♥️♥️
بسی کیفور شدیم....در یه کلام عالی بود