دانلود و خرید کتاب سرود کریسمس چارلز دیکنز ترجمه فرزانه طاهری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سرود کریسمس

کتاب سرود کریسمس

نویسنده:چارلز دیکنز
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۳.۶از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرود کریسمس

کتاب سرود کریسمس نوشتهٔ چارلز دیکنز با ترجمهٔ فرزانه طاهری منتشر شده است. این کتاب داستانی ماورایی و جذاب است.

درباره کتاب سرود کریسمس

سرود کریسمس در دسامبر ۱۸۴۳ منتشر شد، یعنی همان زمانی که سنت‌های قرون وسطایی کریسمس پیوسته رو به افول گذاشته بودند و این داستان گرمابخش دیکنز نقطهٔ عطفی به شمار رفت. در کریسمس ۱۸۵۲، وقتی دیکنز خواندن نسخه‌های کوتاه‌شده‌ای از آن را برای مخاطبان تحصیل‌کرده و درعین‌حال طبقهٔ کارگر آغاز کرد، اهمیت این کتاب دیگر کاملاً تحکیم شد. کتاب به‌موقع برای ایام کریسمس منتشر شد، در ۱۹ دسامبر و در ۲۲ دسامبر ۶۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت. این کتاب توانست در تمام طبقات جامعه محبوب شود.

در مجموع ۲۸ فیلم از این داستان ساخته شده است. نخستین اقتباس سینمایی در سال ۱۹۰۱ در بریتانیا ساخته شد: فیلم صامت «اسکروج» یا «روح مارلی». در سال ۱۹۰۸ فیلم صامت دیگری از آن ساخته شد و دیگری در سال ۱۹۱۰. شش فیلم صامت دیگر به دنبالش آمد. نخستین فیلم ناطق هم در سال ۱۹۲۸ در بریتانیا ساخته شد. یک نمایشنامهٔ رادیویی بسیار محبوب در روز کریسمس سال ۱۹۳۴ برای اولین‌بار پخش شد و آغاز سنتی شد که تا سال ۱۹۵۳ ادامه یافت. کتاب‌های متعددی هم از سال ۱۸۵۰ در نقد و بررسی آن انتشار یافته است. 

در طی این سال‌ها، علاوه بر فیلم، اپرا، باله و یک نمایش موزیکال در برادوی، بی‌بی‌سی هم انیمیشن و یک پانتومیم ساخته که «مارسل مارسو» در آن نقش‌آفرینی کرده است. نخستین اجرای تلویزیونی زنده در ۲۰ دسامبر ۱۹۴۴ پخش شد؛ در نیویورک. نخستین اپرای اقتباس‌شده از این داستان، «جناب اسکروج»، در سال ۱۹۵۹ - ۱۹۵۸ سرسلسلهٔ اقتباس‌های اپرایی دیگر شد. 

انیمیشنی در سال ۲۰۰۱، فیلمی موزیکال در سال ۲۰۰۵، انیمیشنی دیگر با شخصیت‌های حیوانی در نقش‌های اصلی در سال ۲۰۰۶ و انیمیشنی ۳بعدی به‌کارگردانی «رابرت زمکیس» با صداپیشگی «جیم کری» در نقش اسکروج و ۳ روح از کمپانی والت دیزنی در سال ۲۰۰۹ اقتباس‌های دیگری از این داستان مشهور هستند.

چارلز دیکنز در این داستان، همچون آثار دیگرش، بشردوستی عمیق خود را آشکار کرده است. او در تمام زندگی‌اش تلاش کرد تا وجدان عمومی جامعه را علیه شرایط اسف‌بار زندگی تهیدستان به‌ویژه وضعیت غیرانسانی کودکان کار در بریتانیا بشوراند و با اقداماتش و فراهم‌آوردن امکان آموزش برای این کودکان وضعیت آن‌ها را بهبود بخشد. سرود کریسمس بزرگداشت روحی است که باید بر این ایام جشن‌وسرور حاکم باشد.

این کتاب داستان اتفاقاتی است که برای اسکروج پیر پیش می‌آید. او که از کریسمس متنفر است، در ایام کریسمس به افراد زیادی آسیب می‌رساند و همین موضوع باعث می‌شود با ارواح دیدار کند. ارواح هولناکی که هر کدام داستانی برای او نقل می‌کنند. 

خواندن کتاب سرود کریسمس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌ پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره چارلز دیکنز

چارلز جان هوفام دیکنز ۷ فوریه ۱۸۱۲ متولد شد. از کودکی مجبور بود در کارخانه کار کند. پدرش که قادر نبود بدهی‌هایش را پرداخت کند، زندانی شده بود. وقتی دوران حبس پدر تمام شد، دیکنز به تحصیلاتش ادامه داد. سپس کارمند دفتر یک وکیل و بعد گزارشگر روزنامه شد. کتاب‌های مشهور او «نیکلاس نیکلبی»، «سرود کریسمس»، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شهر» است. از کتاب‌های او تابه‌حال اقتباس‌های سینمایی و نمایشی بسیاری صورت گرفته است.

جیمز جویس نویسندهٔ مشهور معاصر، چارلز دیکنز را پس از شکسپیر تأثیرگذارترین نویسندهٔ انگلیسی‌زبان می‌داند. دیکنز در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ به‌طور ناگهانی و بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت. مزار او اکنون در کلیسای وست‌مینیستر در بخش ویژه نویسندگان معروف به «کنج شاعران» در لندن جای دارد. در سال ۱۹۲۵، خانه‌ای که دیکنز برای مدتی در آن زندگی می‌کرد، تبدیل به موزه‌ای دربارهٔ زندگی او شد. دیوید لین اولین فیلمسازی بود که به‌سراغ آثار چارلز دیکنز رفت و در برگردان ۲ اثر او، «آرزوهای بزرگ» و «اولیور تویست»، توانست ۲ فیلم فراموش‌نشدنی به تاریخ سینما هدیه کند. بعدها نیز کارگردان دیگر انگلیسی به نام کارول رید نسخه‌ای موزیکال از اولیور تویست ساخت.

بخشی از کتاب سرود کریسمس

«دایی پاسخ داد: «چطور نکنم وقتی در دنیای ابلهانی مثل شماها زندگی می‌کنم؟ کریسمس خوش! دست از این کریسمس خوش بردار! ایام کریسمس برای تو چه دارد جز اینکه وقت پرداختن صورت‌حساب‌هاست و آه در بساط نداری؛ وقت این است که بفهمی یک سال پیرتر شده‌ای اما یک ساعت ثروتمندتر نشده‌ای؛ وقت حساب و کتابت است در حالی که یک قلم از دخل و خرجت در سرتاسر دوازده ماه آزگار با هم نمی‌خواند؟» و غضبناک گفت: «اگر دست من بود، می‌دادم هر احمقی را که "کریسمس خوش"گویان دوره می‌افتد بیندازند در دیگ پودینگ خودش بجوشد و با یک شاخهٔ راج فرورفته در قلبش او را دفن کنند.  حق‌شان همین است!»

خواهرزاده ملتمسانه گفت: «دایی!»

دایی آمرانه پاسخ داد: «خواهرزاده! کریسمس‌ات را به سیاق خودت جشن بگیر و بگذار من هم به سیاق خودم جشن بگیرم.»

خواهرزادهٔ اسکروج تکرار کرد: «جشن! اما شما که آن را جشن نمی‌گیرید.»

اسکروج گفت: «پس دست از سرم بردار که کاری به کارش نداشته باشم. به حال تو شاید خیلی نافع باشد! تا حالا که خیلی هم نافع بوده است!»

خواهرزاده پاسخ داد: «جسارتاً بگویم خیلی چیزها هستند که شاید از آنها منتفع شده باشم اما سودی عایدم نکرده باشند. کریسمس هم یکی از آنهاست. اما مطمئنم که همیشه وقتی که ایام کریسمس فرا رسیده‌ــ سوای حرمت نام و منشأ مقدس‌اش‌ــ البته اگر چیزی که به این ایام تعلق داشته باشد قابل تفکیک از این منشأ باشد ــ این ایام را خوش یافته‌ام: ایام رأفت و گشاده‌دستی و نیکوکاری و خوش‌باشی؛ تنها ایامی در تقویمِ درازِ سال که می‌بینم مردان و زنان گویی به‌اتفاق دل‌های بسته‌شان را بی‌دغدغه می‌گشایند و به آدم‌های فرودستِ خود می‌اندیشند چنان‌که گویی واقعاً همسفران آنها در جادهٔ منتهی به گورشان باشند و نه موجوداتی از نژادی دیگر که عازم مقصدی دیگرند. و بنابراین، دایی، هرچند که هرگز قراضه‌ای طلا یا نقره در جیبم نگذاشته، باور دارم که به حالم نافع بوده است و نافع خواهد بود؛ و می‌گویم خداوند متبرکش کناد!»

منشی در صندوقخانه ناخواسته کف زد. و چون فوراً دریافت که کار ناشایستی کرده است، سیخی در آتش زد و آخرین جرقهٔ ضعیف را برای همیشه خاموش کرد.

اسکروج گفت: «یک صدای دیگر از تو یکی بشنوم، می‌توانی کریسمس‌ات را با بیکارشدن جشن بگیری.» و رو به خواهرزاده کرد و ادامه داد: «سخنران بسیار قهاری هستید، آقا. تعجبم از این است که چرا نمی‌روید نمایندهٔ مجلس بشوید.»

«عصبانی نباشید، دایی. بیایید دیگر. فردا شام بیایید خانهٔ ما.»

اسکروج گفت که او را خواهد دید ــ بله، واقعاً گفت. تا ته عبارت را بر زبان آورد و گفت که او را خواهد دید، در آن ته‌تَه‌ها.

خواهرزادهٔ اسکروج فریاد زد: «آخر چرا؟ چرا؟»

اسکروج گفت: «چرا ازدواج کردی؟»

«چون عاشق شدم.»

اسکروج غرولند کرد: «چون عاشق شدی!» پنداری تنها چیزِ مسخره‌تر از «کریسمس خوش» در جهان همین باشد. «روز به‌خیر!»

«نه، دایی، چون قبل از این اتفاق هم به دیدن من نمی‌آمدید. چرا حالا این را بهانهٔ نیامدن‌تان می‌کنید؟»

اسکروج گفت: «روز به‌خیر.»

«من از شما هیچ‌چیزی نمی‌خواهم؛ هیچ توقعی از شما ندارم؛ چرا نشود که با هم دوست باشیم؟»

اسکروج گفت: «روز به‌خیر.»»

معرفی نویسنده
عکس چارلز دیکنز
چارلز دیکنز
انگلیسی | تولد ۱۸۱۲ - درگذشت ۱۸۷۰

چارلز جان هوفام دیکنز برجسته‌ترین رمان‌نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیده جیمز جویس، نویسنده بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بوده‌است.

نعیم همتی
۱۴۰۲/۰۱/۰۱

سرود کریسمس در مورد پیرمردی است که با همه بدخلقی می کند و حتی در کریسمس مشغول کار کردن است و با یک اتفاق عجیب زندگی اش متحول می شود. این کتاب بسیار کشش دارد و اهمیت مهربانی را با

- بیشتر
taha j
۱۴۰۱/۱۰/۰۷

کتابی که میتونه یکی از دلایل مهم مهربون بودن و ضرورت ارتباط گرفتن با دیگران رو به خوبی نشون بده. همچنین افرادی که توی زندگی به این باور رسیدند که مردم ارزش مهربونی ندارند و این دنیا به درد نمیخوره

- بیشتر
فهیم همتی
۱۴۰۳/۰۵/۲۸

به نظرم برای یادآوری اینکه انسان ذاتا خوب هست (ولی فراموشکار از این نکته)؛ این کتاب رو بخونید 👌🏻 روح بعد از مرگش: «(کسب و کار من در دنیا) نه پول بلکه نوع بشر ، بهره ورزی عموم، نیکوکاری، شفقت، گذشت

- بیشتر
yekta♧
۱۴۰۲/۰۳/۰۷

من از آثار چالز دیکنز خیلی خوشم میاد ولی این تنها اثری بود که از نظرم خیلیی مثل بقیه آثارش جذاب نبود ولی در کل خوب بود گاهی اوقات یادمون میره مهربون بودن چطوری بود،فقط همین:)

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۸۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۹۸۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان