دانلود و خرید بهترین ترجمه رمان مادام بواری
تصویر جلد کتاب مادام بوواری

کتاب مادام بوواری

انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مادام بوواری

کتاب مادام بوواری نوشته‌ی گوستاو فلوبر رمان‌نویس برجسته و بزرگ فرانسوی است. رمان مادام بوواری یکی از مهم‌ترین رمان‌های رئالیستی قرن نوزدهمی و اثری جاودانه در تاریخ ادبیات جهان است. این رمان داستان زندگی اما بوواری (همسر شارل)، زیاده‌خواهی‌ها و هوس‌های بی‌پایان او، رابطه‌ی سردش با شارل و روابط خارج از عرفش با دیگران است. جزئیات و ظرافت‌های رمان ماندگار فلوبر تابه‌امروز بحث داغ محافل علمی و ادبی بوده است.

نشر مرکز این رمان را با ترجمه مهدی سحابی منتشر کرده و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره کتاب مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر

کتاب مادام بوواری رمانی از گوستاو فلوبر نویسنده‌ی بزرگ فرانسوی و از رمان‌نویسان برجسته‌ی قرن نوزدهم است. رمان‌های واقع‌گرایانه‌ی فلوبر از درخشان‌ترین نمونه‌های این مکتب ادبی است و مادام بوواری در میان آثار او جایگاهی ممتاز و درخشان دارد. این رمان پس از انتشار برای اولین‌بار در سال ۱۸۵۶، استقبالی گسترده برانگیخت و در میان خوانندگان و نویسندگان مطرح روزگار خود هوارادان بسیاری پیدا کرد. این اثر، داستان زنی به‌نام اما بوواری است که پس از ازدواج با همسرش شارل بوواری به شهری بزرگ‌تر می‌آید تا زندگی مرفه‌تر و مجلل‌تری را تجربه کند. سر پرسودای او مدام در حال خیال‌‌بافی و پروریدن آرزوهای دور و دراز بود و به چیزی بیش از آن‌چه داشت، می‌اندیشید، تا اینکه عطش بی‌پایان و اشتیاق روبه‌فزونی‌اش، او را به مسیری عجیب کشاند. این داستان بی‌نظیر با سبک واقع‌گرایانه‌ی فلوبر و بدون پیچ‌وتاب‌های رومانتیستی خلق شده است. این کتاب را مهدی سحابی به فارسی برگردانده و نشر مرکز حاصل کارش را به چاپ رسانده است.

خلاصه داستان مادام بوواری

رمان مادام بوواری با داستان زندگی شارل بوواری آغاز می‌شود. زندگی شارل از کودکی تا ازدواج اولش و مرگ همسر مسن و ماجرای تنها شدن او شرح داده می‌شود. شارل یک پزشک نه‌چندان ماهر و کم‌نام‌ونشان است که در جریان معالجه‌ی یکی از بیمارنش به‌نام روئو با دختر او آشنا و به او علاقه‌مند می‌شود. دختر روئو همان اِما، شخصیت اصلی رمان است.

اِما زندگی ساده‌ای دارد، اما خیال‌های بزرگی در سر می‌پروراند. او شارل را راهی برای رسیدن به آرزوهایش می‌پندارد. اِما و شارل با هم ازدواج می‌کنند و اِما به خانه‌ی جدیدش می‌رود. زندگی تازه‌ی اِما با خیالاتی که در سر داشته، مطابقت ندارد. وقتی پای او با همسرش به مهمانی‌ اعیانی باز می‌شود و چشمان او به سبک زندگی پرزرق‌وبرق اشرافی می‌افتد، داستان به یکی از نقاط عطف خود می‌رسد. شارل مردی نیست که انتظارات اِما را برآورده کند. زندگی آن‌ها به‌تدریج سرد و سردتر می‌شود. اِما افسرده می‌شود و شارل برای بهبود احوال همسرش تصمیم به مهاجرت به شهری دیگر می‌گیرد، اما اِما شیفته‌ی مردی دیگر می‌شود و راه درمان عطش روحی خود را در رابطه‌ با او می‌بیند. و بعد از شکست رابطه با معشوق اول باز هم سراغ مردی دیگر می‌رود. این بی‌ثباتی و بی‌بندوباری با تجمل‌گرایی و خرج‌وبرج‌های آن‌چنانی همراه می‌شود تا سقوط کامل و پایانی تلخ بر زندگی اِما و همسرش نوشته شود. ظرافت و هنر فلوبر در به‌تصویر کشیدن واقع‌گرایانه‌ی داستان، رمان مادام بوواری را به یکی از شاهکارهای ادبی جهان بدل کرده است.

خرید و دانلود کتاب مادام بوواری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این رمان را به علاقه‌مندان آثار کلاسیک و رمان‌های واقع‌گرایانه‌ی قرن نوزدهمی پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید رمان مادام بوواری با ترجمه مهدی سحابی را بخوانیم؟

کتاب مادام بوواری مهم‌ترین رمان گوستاو فلوبر و یکی از مهم‌ترین رمان‌های تاریخ، یکی از آثار شاخص مکتب رئالیسم (به‌عنوان نقطه‌ی اوج ادبیات داستانی جهان) است. فلوبر سال‌ها روی این رمان کار کرد و اثری درخشان با جزئیات خیره‌کننده و ظرفیت‌های بی‌سابقه برآورد. بحث‌های ادبی و آکادمیک درباره‌ی رمان مادام بوواری و شخصیت‌های اصلی آن به‌خصوص اِما بوواری، امروزه نیز نقل محافل دانشگاهی و موضوع پژوهش و کار محققان و علاقه‌مندان به ادبیات داستانی است.

درباره گوستاو فلوبر

گوستاو فلوبر یکی از مهم‌ترین رمان‌نویسان تاریخ است. نویسنده‌ای که به تاریخ دوازدهم دسامبر سال ۱۸۲۱ در روآن فرانسه دیده به جهان گشود. او تحصیلاتش را در همین شهر آغاز کرد و ادامه داد. برای تحصیل در رشته‌ی حقوق به پاریس رفت و پس از چندسال تحصیل در این رشته و البته ترک تحصیل پاریس را ترک کرد. او در این ایام با بزرگانی همچون ویکتور هوگو آشنا شد. در سال ۱۹۴۶ با شاعری به‌نام لوئیز کوله وارد رابطه‌ی عاطفی شد و بعدها نامه‌های فلوبر به او منتشر شد.

فلوبر از کودکی به نوشتن علاقه نشان می‌داد. اولین رمانش را در سال ۱۸۴۲ نوشت. در سال ۱۸۵۰ پس از بازگشت از سفر خود به مصر، نوشتن رمان مادام بوواری را آغاز کرد. او چند سال روی این رمان کار کرد و درنهایت در سال ۱۸۵۶ آن را منتشر کرد. پس از انتشار این کتاب دولت فرانسه از او به دلیل ترویج بی‌اخلاقی شکایت کرد. از فلوبر آثار برجسته و درخشان دیگری نیز به یادگار مانده است که تربیت احساسات، سالامبو و وسوسه‌ی آنتونیوس قدیس از آن جمله‌اند. او یکی از مهم‌ترین نویسندگان مکتب رئالیسم است که آثارش نقش مهمی در توسعه‌ی این سبک ادبی مهم ایفا کرده است. دقت نظر و وسواس او در خلق رمان‌هایش، سبب شد تعداد رمان‌های منتشرشده از او زیاد نباشد. فلوبر در هشتم ماه مه سال ۱۸۸۰ درگذشت و در قبرستان روآن در نرماندی به خاک سپرده شد.

معرفی شخصیت‌های مهم داستان

در وصف اِما بوواری، شخصیت اصلی رمان و همسرش شارل بوواری که داستان با شرح کودکی تا جوانی او آغاز شد، سخن به‌مقدار کافی رفت؛ اما رمان شخصیت‌های مهم دیگری نیز دارد. رودولف بولانگه یکی از این شخصیت‌ها و اولین معشوق پنهان اِما بوواری است. او که سابقه‌ی نه‌چندان درخشانی در زندگی عاطفی خود دارد، با اِما نیز مثل بسیاری رابطه برقرار می‌کند. این رابطه پس از تصمیم به فرار آن دو، توسط رودولف به هم می‌خورد و در واقع رودولف جا می‌زند.

لئون دوپوا معشوق بعدی اِما پس از رودولف است. رابطه‌ی عاشقانه‌ و البته نامشروع آن‌دو نیز به شکست می‌انجامد.

لورو دیگر شخصیت منفی داستان و تاجری است که با اغوا کردن اِما و فریب‌کاری، جنس‌هایش را به او می‌فروشد و با مقروض کردن او، روزگارش را سیاه می‌کند.

موسیو اومه نیز، داروساز و شخصیت ضدمذهب داستان است که اِما را با اندیشه‌ای جدید و با نواندیشی آشنا می‌کند.

نقد کوتاهی بر رمان مادام بوواری

مادام بوواری اثری بی‌بدیل در فرم و شاهکار فلوبر در شخصیت‌پردازی است. اِما بوواری یکی از شخصیت‌های مهم و بحث‌برانگیز دنیای ادبیات بوده است. بسیاری از منتقدان از او سخن گفته و آمالش را بررسی و ریشه‌یابی کرده‌اند. پای روان‌کاوان هم به تحلیل شخصیت اِما باز شده و او را از جهات مختلف واکاوی کرده‌اند. فلوبر در شخصیت‌پردازی و خلق این داستان گامی برداشت که پیش از این سابقه نداشت. او بدون استفاده از امکانات رومانتیسم و با اتکا بر رئالیسمی که خود از چهره‌های اصلی در تاریخ آن است، اثری در مقابل رومانتیسم خلق کرد. برخی خلق شخصیت اِما را نیز به‌عنوان فردی با آمال و امیال رومانتیک، در جهت نقد رومانتیسم می‌دانند. از طرفی جنبه‌های اخلاقی رمان فلوبر از قبیل نقد تجمل‌گرایی و شهوت‌پرستی و سیری‌ناپذیری انسان‌ها، واکنشی به بورژوازی در حال گسترش آن روزگار بود. رمان مادام بوواری پرقدرت و استادانه آفریده شده و ظرفیتی بی‌انتها برای تحلیل و خوانش چندباره دارد.

نظرات افراد و شخصیت‌های مشهور درباره مادام بوواری

مادام بوواری در برانگیختن تحسین و تقدیر منتقدان و نویسندگان، کم‌نظیر عمل کرده است. مایکا دیردا نویسنده، منتقد و برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر، در مقاله‌ای که برای واشینگتن‌پست نوشت رمان مادام بوواری را این‌گونه توصیف کرد: «اگر کسی از جهان بپرسد کامل‌ترین رمانی که تابه‌امروز نوشته شده کدام است، جهان مادام بوواری را نام خواهد برد». او این رمان را یک شاهکار در فرم خوانده است. جورجیو دی‌کیریکو هنرمند برجسته‌ی ایتالیایی این رمان را کامل‌ترین کتاب از حیث روایی توصیف کرده است. جولیان بارنز نیز مادام بوواری را لایق صفت بهترین دانسته است. هنری جیمز نویسنده‌ی بزرگ قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که خود از نویسندگان مهم رئالیست است مادام بوواری را کامل و یگانه توصیف کرده و رمان را ستوده است. نیک فریزر روزنامه‌نگار و فیلم‌ساز در مروری که برای گاردین نوشته، مادام بوواری را رمانی خوانده که بارها و بارها مطالعه‌اش کرده و هر بار متفاوت به نظرش رسیده است.

از این کتاب چه اقتباس‌هایی صورت گرفته است؟

از رمان مادام بوواری آثار سینمایی و نمایش‌های تئاتر قابل‌توجهی اقتباس شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. یکی از مهم‌ترین اقتباس‌ها را ژان رنوار کارگردان مطرح فرانسوی ساخته است. این فیلم در سال ۱۹۳۴ اکران شد. وینست مینه‌لی کارگردان آمریکایی دیگر فیلم‌سازی است که مادام بوواری را در فیلمی که به سال ۱۹۴۹ اکران شد، اقتباس کرد. کلود شابرول کارگردان فرانسوی نیز در سال ۱۹۹۱ اقتباسی سینمایی از این رمان ساخته است. و درنهایت سوفی بارت کارگردان فرانسوی در سال ۲۰۱۴ فیلم مادام بوواری را براساس رمان جاودان فلوبر ساخت.

ورود به بازار کتاب ایران و معرفی بهترین ترجمه فارسی مادام بوواری

کتاب مادام بوواری اولین‌بار در سال ۱۳۲۷ به فارسی برگردانده شد؛ اولین مترجم این رمان به زبان فارسی، محمود پورشالچی بوده است. مشفق همدانی مترجم شناخته‌شده‌ی ایرانی نیز این رمان را در سال ۱۳۴۱ به فارسی برگرداند. نسخه‌ای که قدرت خود را تا‌به‌امروز حفظ کرده است. محمد قاضی مترجم بزرگ و کم‌نظیر ایرانی هم مادام بوواری را ترجمه کرده است. مهدی سحابی دیگر مترجم ایرانی است که ترجمه‌ی این اثر را آزموده و حاصل کارش در سال ۱۳۸۶ توسط نشر مرکز منتشر شده است. ترجمه‌ی سحابی مانند دیگر آثار ترجمه‌شده از او روان، دقیق و خواندنی است و ارزش‌های این رمان مهم ادبیات جهان را حفظ کرده است.

بخشی از متن کتاب مادام بوواری

«مهمان‌ها زود آمدند؛ با کالسکه، با گاری‌های یک‌اسبی، ارابه‌های نیمکت‌دارِ دوچرخ، درشکه‌های قدیمی بی‌سرپوش، ارابه‌های سرپوشیده با پرده‌های چرمی، و جوان‌های دهکده‌های نزدیک‌تر با گاری‌هایی که در آنها سر پا و به صف ایستاده بودند، با یورتمه و تکان تکانِ سخت، دست‌ها نرده‌ها را چسبیده که نیفتند. از هفت فرسخی هم آمدند، از «گودِرویل»، از «نورمانویل»، از «کانی». همه خویشاوندانِ دو خانواده دعوت داشتند، با دوستانی که با آنها کدورت داشتند آشتی کردند، برای آشناهایی که از سالیان پیش دیگر نمی‌دیدند نامه فرستادند.

گه‌گاه از پشت پرچین صدای شلاق می‌آمد؛ چیزی نگذشته نرده باز می‌شد: درشکه‌ای تو می‌آمد و به تاخت به اولین پله درگاه می‌رسید، می‌ایستاد، مسافرانش را پیاده می‌کرد که از هر طرفش بیرون می‌آمدند و زانوهایشان را می‌مالیدند و بازوهایشان را می‌کشیدند. خانم‌ها، با سربند، پیرهن‌های سَبک شهری به تن داشتند، با زنجیر ساعت طلا، با نیم‌تنه‌های یقه پهنِ روی هم افتاده زیر کمربند، با چارقدهای کوچک رنگی که پشت سر سنجاق شده بود و پس گردنشان را نشان می‌داد. پسربچه‌ها، که شبیه پدرهایشان لباس پوشیده بودند، در کت‌های نو به نظر ناراحت می‌آمدند (خیلی‌هایشان حتی آن روز اولین چکمه‌های زندگی‌شان را پوشیدند)، در کنارشان چند دختر بزرگ چهارده یا شانزده ساله دیده می‌شدند که لب از لب باز نمی‌کردند و پیرهن‌های سفیدِ تحلیفِ اول‌شان را به تن داشتند که دامن‌هایشان را به مناسبت برایشان بلند کرده بودند؛ بدون شک خواهرهای بزرگ‌تر یا دخترعموهای آن پسربچه‌ها، با صورت‌های سرخ، دستپاچه، گیسوان چرب از روغنْ گلاب، نگرانِ این که دستکش‌هایشان کثیف نشود. از آنجایی که مِهتری نبود که اسب‌ها را از وسیله‌ها باز کند خود آقایان آستین‌هایشان را بالا می‌زدند و این کار را می‌کردند. به تناسب موقعیت‌های اجتماعی متفاوت‌شان کت و شلوار، نیم‌تنه بلند، کت کوتاه، ردا به تن داشتند: ــ لباس‌های باوقاری که همه خانواده به چشم احترام به آنها نگاه می‌کردند و فقط برای موقعیت‌های مهم از اشکاف بیرون آورده می‌شدند؛ رداهای بلندی که لبه‌هایشان با باد تکان می‌خورد، با یقه‌های استوانه‌ای و جیب‌های بزرگ چون کیسه؛ کت‌های پارچه ضخیم که معمولا با کاسکت لبه‌برنجی سایبان‌دار همراه بود؛ کت‌های خیلی کوتاه که پشتشان دو دگمه نزدیک به هم، شبیه دو چشم، داشت و لبه‌هایشان چنان بود که گفتی با یک حرکت و با تبر استاد نجّار بریده شده‌اند. چند نفری هنوز روپوش‌های مهمانی داشتند، یعنی آن‌هایی که یقه‌شان روی شانه می‌خوابید، پشتشان چین‌های ریز داشت و روی آنها، خیلی پایین، کمربندی دوخته شده بود (البته کسانی که چنین لباسی داشتند باید در آخرهای میز می‌نشستند).»

Mahtab
۱۴۰۱/۱۲/۱۱

من فعلا تا نصف کتاب رو خوندم و با اینکه توصیفات طولانی از آدما و محیط و ... رو دوست نداشتم ولی در طول این داستان متوجه شدم همین توصیفات کمک می‌کنه که درک درستی از شخصیتها و جریانات داشته

- بیشتر
sadaf
۱۴۰۲/۱۱/۲۱

اگر از خوندن رمان های کلاسیک لذت میبرید حتما این کتاب هم بخونید این ترجمش بهترین ترجمه و نزدیک ترین ترجمه به متن اصلی و کمترین سانسور رو داره در مورد خود داستان هم بخوام بگم یک شباهت هایی به

- بیشتر
فاطمه
۱۴۰۱/۱۰/۱۸

در طول خواندن این رمان مدام با شخصیت اصلی (اما بوواری) همراهی میکردم… سعی میکردم خودم رو به جای اون بذارم تا بهتر بتونم درکش کنم رمان جالبی بود و خیلی منو به فکر فرو میبرد اما واقعا از همون ابتدای

- بیشتر
Daniel Talebi
۱۴۰۳/۰۴/۱۴

داستان بسیار جذاب و گیرایی داره که شخصیت ها هم به خوبی برای خواننده شناسونده میشند ، منتهی پرداخت به جزئیاتی که هیچ نقشی هم در روند داستان نداره باعث میشه گاها حوصله بر بشه.

کاربر ۱۴۱۱۱۱۶
۱۴۰۲/۰۲/۲۸

به سفارش یک دوست و استاد خوب خوندمش . بنظرم همه خانمها باید یک بار بخوننش

بهنام
۱۴۰۳/۰۷/۲۶

بهترین ترجمه ایرانی "مادام بواری" از نظر بسیاری از منتقدان و خوانندگان، ترجمه‌ی مهدی سحابی است. این ترجمه به خاطر دقت و حفظ زیبایی‌های زبان اصلی مورد تحسین قرار گرفته و به خوبی توانسته است احساسات و پیچیدگی‌های داستان را

- بیشتر
NeMo
۱۴۰۳/۰۳/۰۹

بی نظیر بود

النازجعفری
۱۴۰۱/۰۹/۲۰

💕

کتاب می دوستم
۱۴۰۲/۰۳/۰۳

داستان بسیار جالبی هستش.توصیفات دقیقی داره ک گاهی خسته کننده میشن ولی من دوست داشتم و توصیف جزئیات رو می‌پسندم.در زمان خودش بسیار رمان اوانگاردی بوده ک ب خیانت زنان پرداخته.وقتی تا پایان داستان رو دنبال می کنیم واقعا تاسف

- بیشتر
کتابخوار-۸۲
۱۴۰۱/۱۲/۰۷

مادام بوآری یه آدم احمقه اعصاب خورد کن

از میان همه کولاک‌هایی که به عشق آسیب می‌زنند، درخواست پول از همه سردتر و ریشه‌کن کننده‌تر است.
atefe.ebrahimpour
چشمش به دیوار صومعه‌اش افتاد؛ روی نیمکتی در سایه نارون‌ها نشست. چه آرامشی داشت آن زمان‌ها! چقدر غبطه احساس‌های عاشقانه وصف‌ناپذیری را می‌خورد که در آن زمان می‌کوشید براساس کتاب‌ها پیش خود مجسم کند! اولین ماه‌های ازدواجش، گردش‌هایش در جنگل با اسب، ویکنتی که می‌رقصید و آواز خواندن لاگاردی، همه پیش چشمانش ظاهر شد... و ناگهان به نظرش آمد که لئون هم به اندازه آنها از او دور شده بود. با خود می‌گفت: ــ امّا دوستش دارم! هرچه بود خوشبخت نبود، هرگز احساس خوشبختی نکرده بود. این نابسندگی زندگی از چه بود، از چه ناشی می‌شد این که به هرچه تکیه می‌کرد درجا می‌گندید؟...
مصطفی
از غم و غصه آدم همیشه یک خرده، یک وزنه‌ای به قول معروف، ته دل باقی می‌ماند. امّا می‌رود آن پایین‌ها. ولی چون چیزی است که قسمت همه‌مان است، نباید خودمان را دق‌کش کنیم، نباید چون کسانی مُرده‌اند ما هم مرگ خودمان را بخواهیم... باید به خودتان بیایید و قوی باشید آقای بوواری
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
ــ کلاهتان پیدا می‌شود؛ کسی که ندزدیده‌استش!
ترانه‌ی مانا
من، برعکس، خدا را می‌پرستم! من به ذات متعال، به خالق این دنیا ایمان دارم، اسمش هرچه بود باشد، مهم نیست، کسی که ما را آورده توی این دنیای خاکی که به وظایف شهروندی و تکالیفِ پدری‌مان عمل کنیم؛ امّا احتیاجی نمی‌بینم بروم کلیسا، وسایل نقره‌اش را ببوسم و به خرج خودم یک مشت دلقک را پروار کنم که خورد و خوراکشان از خود ما بهتر است!
Elina Asg

حجم

۳۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۳۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۵۰%
تومان