دانلود و خرید کتاب قصه‌‌های بند علی‌اشرف درویشیان
تصویر جلد کتاب قصه‌‌های بند

کتاب قصه‌‌های بند

انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۴.۳از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قصه‌‌های بند

«قصه‌های بند» از علی‌اشرف درویشان (-۱۳۲۰)، داستان رنج و درد انسان‌های مبارز در زندان‌های رژیم پهلوی برای عدالت و آزادی است. مردانی که با گوشت و پوست و استخوان، تاوان کارهایی ساده مثل کتاب خواندن، اعتراض صنفی یا سر فرودنیاوردن در برابر صاحب قدرتی را می‌دهند و متحمل فشار طاقت‌فرسای کنجه‌های جسمی و روحی می‌شوند. در این کتاب قصه بسیاری از مبارزان ملی و سیاسی که تا پای مرگ ایستادند روایت می‌شود و در کنار آن از کارگران۷ دهقانان، معلمان، دانشجویان و افراد معمولی سخن گفته می‌شود، که همه گرفتار پنجه غدار دیکتاتوری و استبداد فردی شده‌اند. درویشیان این قصه‌ها را در دوران زندان خود نوشته و در سال ۱۳۵۶ به پایان رسانده است. بازنویسی این داستان‌ها در سال ۱۳۵۸ انجام‌شده و پس از ۴ دهه به شکل کتاب درآمده‌است. قسمتی از داستان «یورش شبانه» را می‌خوانید: غروب است، غروب پاییز. سایه‌های بلند و دلگیر و دیوار که بلند باشد، زودتر آفتاب پریده‌رنگ می‌گریزد. دیشب باران آمده و کف خاکی حیاط بند چهار موقت را خیس کرده و جابه‌جا آب در گودی‌های زمین جمع شده است. یک ساعت هواخوری داریم و برای کسی که پس از ماه‌ها، تازه از سلول تنگ و تاریک و نمور آمده و مدت‌ها آسمان را ندیده باشد، قدم زدن لذتی دارد. در آسمان هنوز آفتاب هست چون وقتی پرنده‌ای از روی زندان می‌گذرد، بال و پرش به آفتاب مالیده می‌شود. غروب باشد، پاییز باشد، باران شب پیش دیوارها و زمین و درخت را خیس کرده باشد، تصویر ابرهای پراکنده، توی آب‌های کف حیاط افتاده باشد و تو با لباس نارک و خاکستری زندان، لخت و پتی تازه از سلول آمده باشی و تنت در سوز سرما مورمور شود. هواخوری نزدیک به پایان است. نگهبان دم در ایستاده و منتظر است تا آن چند دقیقه هم تمام بشود و زندانی‌ها را به بند بفرستد. پرنده‌ای آزادانه در آسمان بال می‌زند و می‌گذرد و سر و تن در آفتاب می‌شوید و به سوی شهرهای دور و شاید شهر پرخاطره من پرواز می‌کند. به انتظار ملاقات بوده‌ام و کسی نیامده و دلتنگم.
همراه آهنگ‌های بابام؛ داستان‌های کوتاه
علی‌اشرف درویشیان
سلول ۱۸
علی‌اشرف درویشیان
تنباکوها و یاس
مهرام بهین
شهروند شهرهای داستانی؛ زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمال‌زاده
حسن میرعابدینی
پرسه زیر درختان تاغ
علی چنگیزی
باغ ملی
کورش اسدی
از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان
حسن فیاد
مثل کسی که از یادم می‌رود
سیاوش گلشیری
شب‌نشینی باشکوه
غلامحسین ساعدی
ارنست همینگوی؛ آخرین مصاحبه و گفت‌و‌گو‌ها
ارنست همینگوی
سال‌های جوانی و سیاست: خاطرات نجف دریابندری از آبادان
حسین میرزائی
کتاب آدم ‌های غایب
تقی مدرسی
عقربه سرنوشت: مجموعه داستان کوتاه
هاینریش بل
یک چیزی آنجا است
سیامک گلشیری
کلاته گل: نمایشنامه در سه پرده
غلامحسین ساعدی
عقب گرد یک پیاده شطرنج
غلامرضا معصومی
طهران قدیم
محمدعلی سپانلو
انجمن نکبت ‌زده ‌ها
سلمان امین
تروما: نگاهی نقادانه به تحولات فرهنگی _ سیاسی ۱۳۸۸-۱۳۹۴ از منظر سینمای اصغر فرهادی
زانیار ابراهیمی
از این ولایت؛ داستان‌های کوتاه
علی‌اشرف درویشیان
m.r
۱۳۹۸/۰۴/۲۷

استبداد در هر حالت و گونه اش سبب رنج و رنجش انسان و توهین به مقام و جایگاه وی است؛ تفاوتی ندارد که این استبداد در چه راستایی و با چه هدفی اعمال شود، چه حتی اگر در مقطعی موجبات

- بیشتر
geneva
۱۳۹۷/۰۲/۲۴

علی اشرف درویشیان -نویسنده ای که ایران قدرشو ندونست -با اثاری بی نظیر

hamide akbari
۱۳۹۹/۰۶/۱۹

کتابی درباره ی ستمکشان رژیم شاه. کسانی که تا پای جان مقاومت به خرج دادند. خوشحالم علی اشرف درویشیان شجاعت به خرج داد، جان خود و همسرش را به خطر انداخت تا امروز این قصه های تلخ ولی سرشار از امید

- بیشتر
توحيد
۱۳۹۹/۰۵/۱۷

ما برای آنکه ایران گوهری تابان خون دل ها خورده ایم رنج دوران برده ایم (نادر جان ابراهیمی) عالی اما تلخ و تلخ و تلخ...

الناز باقرزادگان
۱۳۹۸/۱۱/۲۹

تلخ بود

یک عمر از معلم‌ها کتک خوردم که بخوان و بخوان! دَرست را بخوان! و حالا کتک می‌خورم که چرا خواندی؟ چرا خواندی؟ از کی گرفتی؟ از کجا آوردی؟ و اینک این جیغ جانخراش! کیست که شکنجه می‌شود؟
hamide akbari
دیوارهای خاکستری. چهره‌های پریده‌رنگ و خاکستری. اگر پر پرنده‌ای در زندان بیفتد حادثه‌ای است. می‌دوی و دور از چشم جاسوسان و خبرچینان پر را بر می‌داری و می‌بویی. بوی آزادی! آزادی را دوست داری، اما غیر از رفیقت کسی نباید پی ببرد. چون عطش تو برای آزادی نباید به نظر جاسوس و پلیس و خبرچین برسد. باید بِکشی، ده سال؛ بیست سال؛ سی سال؛ ابد؛ باید بکشی و هیچگاه کنار گوش نامحرم ناله نکنی تا اشکت را نبیند و غصه‌ات را حس نکند. لبخند بزنی و شادی کنی، اما پر از یادهای کودکی باشی.
hamide akbari
بی‌تو ای آزادی مرگ موهبتی است. چرا که سرخم کردن کاری نه در خور مردان است.
کاربر ۴۳۴۳۱۶۹
همه‌اش دلهره، مگر انسان چقدر طاقت دارد؟
کاربر ۴۳۴۳۱۶۹

حجم

۲۱۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

حجم

۲۱۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان