رضا براهنی
رضا براهنی مترجمی دانا، داستاننویسی توانا و منتقدی زبده است. رضا براهنی را میتوان شخصیتی با وجوه مختلف دانست که در تمامی آنها تا حد زیادی کارکشته است.
نگاهی به زندگی رضا براهنی
در پیشینه سابقه او فعالیت در روزنامه و مجلات نیز به چشم میخورد که پس از مدتی آن را کنار گذاشت. او که در سال ۱۳۱۴ و در شهر تبریز به دنیا آمده است از کودکی خود طوری یاد میکند که آموزش اصول تربیتی را در خانوادهای فراگرفته که گرچه مادر و پدر هر دو بیسواد اما پایبند به اصول بودند. او وجدان اجتماعیاش را نتیجه تربیت خانوادگی خود میداند و مادر در این میان جایگاهی ویژه دارد چنانچه او مادر را در تمامی رمانهایش حاضر میداند. او گرچه یک کودکی توام با فقر را تجربه کرده است و به گفته خودش از همان دوران کار هم میکرده اما درس خواندن را رها نکرد.
رضا براهنی کوچک در سالهای مدرسه زبان فارسی را آموخت و این آموختن را نیز داستانی برای خود میداند چراکه زبان فارسی نه در خانواده و نه در جامعه شنیده نمیشد و همین امر باعث کندی روند آموزش میشد. البته قرارگیری در چنین موقعیتی پتانسیلهای منحصربهفردی نیز ایجاد کرده بود. بهعنوانمثال خود او میگوید ذهنِ مترجمی را از همان دوران مدرسه کسب کرده که معلمها دروس را از روی کتاب میخواندند و بعد برای دانشآموزان به زبان ترکی ترجمه میکردند.
این امر به تدریج سبب شد تا ذهن او ناخودآگاه در تغییر از زبانی به زبان دیگر و انتقال درست و بیکموکاست مفاهیم زبده و کارکشته شود. چنین روندی در ذهن او نهادینهشده و شاید همین موضوع را که خود از آن به «دوگانگی شخصیت ذهن» یادکرده بتوان از نقاط قوت او در ترجمه دانست. در سالهای بعد او دیگر به زبان فارسی هم در کنار زبان مادری مسلط بود و بهتدریج دنیای ادبیات را کشف و مزهمزه میکرد. نخستین قصهاش را در ۱۶ سالگی و پس از خواندن اثری از صادق هدایت نوشت.
از تحصیل در رشته زبان انگلیسی تا یادگیری زبان فرانسوی
او در دانشگاه در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. خودش در جایی میگوید ما بهعنوان زبان دوم میبایست فرانسه میآموختیم و من فرانسه را نیز آموختم هرچند که برای من زبان دوم نبود و این چهارمین زبان بهحساب میآمد. براهنی این آموختنها را مفید میداند و معتقد است آدمی با آموختن هر زبان ویژگیها و شخصیتهایی از آن زبان را فرامیگیرد که جدید است و در زبانهای دیگر وجود نداشته است. البته این نظر باعث نشده او زبان مادری را فراموش کند و یا ارجوقرب زبان فارسی را بهجا نیاورد که در جایی نیز گفته است زبان فارسی یکی از زبانهای فوقالعاده زیبای دنیا است.
رضا براهنی در باب جنس کلمات و ماندگاری آنها در جایی گفته است «کلمات را مردم میسازند. کلمات از درون مردم برمیخیزند و همین است که بین مردم رواج پیدا میکنند». او همچنین شعر را بستری برای بیان تفکرات و احساسات آدمی میداند و میگوید «شعر عبارت است از برخاستن زبان از روی کاغذ و قائم ایستادن در آن بالا گویی که بیتکیهگاه در حال حرکت است». او به موسیقی شعر اعتقاد دارد. براهنی در دهه ۷۰ کارگاههای شعری برگزار کرده بود که شاعران زیادی در این کارگاهها شاگردی کرده و زیر نظر او آموزشدیدهاند.
معرفی آثار رضا براهنی
رازهای سرزمین من
بسیاری رمان «رازهای سرزمین من» براهنی را از مهمترین آثار او میدانند. او با بهره بردن از قالب ادبی رمان که بهترین نوع قالبها برای بیان و انعکاس مسائل اجتماعی است توانسته بهخوبی بازتابی از جامعه را در یک بازه زمانی مشخصی، به مخاطب ارائه دهد.
طلا و مس
او همچنین منتقد قهاری است و برخی بر این باورند که بسیاری از مفاهیم نقد ادبی را رضا براهنی در بین ایرانیان مطرح کرده است و او را بنیانگذار نقد ادبی مدرن ایران میدانند. در حوزه نقد ادبی کتاب «طلا و مس» او از مشهورترینهاست.
خطاب به پروانهها
او در هر زمان که فرصت دست داده در باب زبان سخن گفته است. در کتاب «خطاب به پروانهها» زبان را نهفقط یک وسیله در شعر که هدف دانسته است. او این کتاب را عصیان علیه تمام قراردادهایی میداند که در زبان فارسی به شعر فارسی و حتی شعر نیمایی تحمیلشده است.
آدمخواران تاجدار
از دیگر آثار او میتوان به «آدمخواران تاجدار» اشاره کرد که در آن به روایت آنچه پرداخته که پیش از انقلاب و در زندان بر سر او آمده است. این کتاب به انگلیسی چاپ و بعدها نیز به زبانهای دیگر ترجمه شد.
آواز کشتگان
آواز کشتگان کتابی است که رمان اجتماعی ایران در اواخر دوران پهلوی را نشان میدهد. او همچنین سفرنامه «سفر مصر و حالات من در طول سفر» و نمایشنامه «بازی بی بازی» را نیز به رشته تحریر درآورده است.
دیگر آثار
براهنی در ترجمه نیز خوب ظاهرشده و از این توانایی خود به بهترین نحو ممکن استفاده کرده است. او آثاری از نویسندگان بنام نظیر «آنتوان دوسنت اگزوپری»، «ایو آندریچ»، «ویلیام شکسپیر»، «کالروماریا فرانزرو»، «ماکسیم رودنسون» و «دیوید کات» را ترجمه کرده است.
از میان آثار داستانی او میتوان به «آزاده خانم و نویسندهاش»، «الیاس در نیویورک»، «بعد از عروسی چه گذشت» و «چاه به چاه» اشاره کرد. رضا براهنی بهغیراز «طلا در مس» چندین اثر مکتوب دیگر نیز در باب نقد ادبی دارد که عبارت از «کیمیا و خاک»، «تاریخ مذکر» و «در انقلاب ایران»، «خطاب به پروانهها یا چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» و «گزارش به نسل بی سن فردا (سخنرانیها و مصاحبهها)» است.
او همچنین چندین اثر شعر نیز دارد که عبارتاند از «آهوان باغ»، «جنگل و شهر»، «شبی از نیمروز»، «مصیبتی زیر آفتاب»، «گل بر گسترده ماه»، «ظل الله»، «نقابها و بندها (انگلیسی)»، «غمهای بزرگ»، «بیا کنار پنجره» و «اسماعیل»