
کتاب کوکورو
معرفی کتاب کوکورو
کتاب الکترونیکی کوکورو (مجموعه ادبیات ژاپن) نوشتهٔ «ناتسومه سوسهکی» با ترجمهٔ الهام استادفرج در انتشارات نگاه چاپ شده است. این کتاب یکی از مهمترین رمانهای مدرن ژاپن است که به بررسی پیچیدگیهای روان انسان و تحولات اجتماعی دورهٔ میجی میپردازد. این رمان با محوریت رابطهٔ استاد و شاگرد، به دغدغههای فردی، اخلاقی و اجتماعی انسان مدرن میپردازد و جایگاهی ویژه در ادبیات ژاپن دارد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کوکورو اثر ناتسومه سوسهکی
«کوکورو» در سال ۱۹۱۴، در واپسین سالهای زندگی «ناتسومه سوسهکی»، منتشر شد و بهسرعت به یکی از آثار شاخص ادبیات ژاپن بدل گشت. این رمان در بستر گذار تاریخی ژاپن از سنت به مدرنیته، بهویژه در دورهٔ میجی، شکل گرفته است؛ دورهای که با ورود ارزشهای غربی، جامعهٔ ژاپن را دستخوش تغییرات بنیادین کرد. سوسهکی که خود در این دوران میزیست و تجربهٔ عمیقی از کشمکشهای هویتی و اخلاقی داشت، در «کوکورو» تصویری از بحرانهای روحی و اجتماعی انسان معاصر ارائه میدهد. روایت کتاب حول رابطهٔ یک جوان دانشجو و مردی مسنتر است که او را «استاد» مینامد. بهتدریج لایههای پنهان زندگی و ذهنیت استاد آشکار میشود. این اثر نهتنها بازتابی از دغدغههای فردی و اجتماعی نویسنده است، بلکه میتواند سندی از تحولات فکری و روانی جامعهٔ ژاپن در آستانهٔ مدرنیته نیز باشد. «کوکورو» به مفاهیمی چون تنهایی، بیگانگی، وفاداری و گناه میپردازد و مرز میان سنت و نوگرایی را به چالش میکشد. این اثر خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای زندگی و اخلاق در جهان متغیر امروز دعوت میکند.
خلاصه کتاب کوکورو
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «کوکورو» با روایت جوانی دانشجو آغاز میشود که در تعطیلات تابستانی به طور اتفاقی با مردی مرموز و منزوی به نام «استاد» آشنا میشود. رابطهٔ میان این دو ابتدا بر پایهٔ کنجکاوی و احترام شکل میگیرد و بهتدریج به دوستیای عمیق و پیچیده بدل میشود. راوی جوان، مجذوب شخصیت رازآلود استاد میشود و تلاش میکند به لایههای پنهان زندگی او نفوذ کند. در طول روایت، استاد همواره فاصلهٔ میان خود و دیگران را حفظ میکند و نشانههایی از رنج، پشیمانی و بیاعتمادی در رفتار و سخنانش دیده میشود. با پیشرفت داستان، زندگی خانوادگی راوی و بیماری پدرش نیز به محوریت روایت افزوده میشود و او را درگیر دغدغههای مرگ، مسئولیت و آینده میکند. نقطهٔ عطف رمان، زمانی است که استاد نامهای بلند و اعترافآمیز برای راوی مینویسد و رازهای گذشتهٔ خود، از جمله خیانت، احساس گناه و تأثیر مرگ دوست نزدیکش را فاش میکند. این اعتراف، نهتنها سرنوشت استاد، بلکه نگاه راوی به زندگی و اخلاق را نیز دگرگون میسازد. «کوکورو» با تمرکز بر تنهایی، بحران هویت و جدال میان سنت و مدرنیته، تصویری از روان انسان در عصر گذار را ترسیم میکند، بیآنکه پایانی قطعی یا پاسخی روشن ارائه دهد.
چرا باید کتاب کوکورو را خواند؟
این رمان با پرداختن به بحرانهای اخلاقی و روانی انسان در دوران گذار، فرصتی برای تأمل دربارهٔ معنای تنهایی، مسئولیت و هویت فردی فراهم میکند. «کوکورو» با روایت چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، خواننده را به سفری درونی میبرد و امکان مواجههٔ او با پرسشهایی بنیادین دربارهٔ زندگی، مرگ، وفاداری و گناه را فراهم میآورد. همچنین، آشنایی با فضای فکری و اجتماعی ژاپن در آستانهٔ مدرنیته و تجربهٔ زیستهٔ نویسنده، این اثر را به منبعی مناسب برای علاقهمندان به ادبیات تطبیقی و فرهنگ شرق تبدیل کرده است.
خواندن کتاب کوکورو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای روانشناختی، دوستداران ادبیات ژاپن و کسانی که دغدغهٔ هویت، تنهایی و معنای زندگی دارند، مناسب است. همچنین خواندن آن به دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ مطالعات فرهنگی و ادبیات تطبیقی پیشنهاد میشود.
درباره ناتسومه سوسهکی
ناتسومه سوسهکی (۱۸۶۷–۱۹۱۶)، یکی از چهرههای تأثیرگذار و ماندگار ادبیات مدرن ژاپن بهشمار میرود و از برجستهترین رماننویسهای دوران میجی (۱۸۶۸–۱۹۱۲) است؛ دورانی که با گشایش ژاپن به سوی غرب، تحولات فرهنگی و اجتماعی عمیقی را در پی داشت. او با نام اصلی ناتسومه کینوسوکه در توکیو و در خانوادهای ساموراییتبار متولد شد. پدرش ارباب و مالک تمام زمینها از اوشیگومه تا تاکادانوبابا در ادو بود و اکثر دعاوی مدنی را در پیشگاه او انجام میدادند. سوسهکی که از نوادگان ناتسومه یوشینوبو، سامورایی دورهٔ سنگوکو بود در کودکی به خانوادهٔ دیگری واگذار شد. با وجود ثروت زیاد در خانوادهٔ او، شرایط اقتصادی و اجتماعی به سویی رفت که این اتفاق را رقم زد. بعد از چند سال پدرخوانده و مادرخواندهٔ او از هم جدا شدند و سوسهکی ناگزیر به خانهٔ سابق خود بازگشت اما با استقبال زیادی مواجه نشد. این جابجاییها و احساسات ناشی از گسستهای عاطفی، بعدها در برخی از آثارش بازتابی پررنگ یافت. ناتسومه در اولین سالهای مدرسهٔ راهنمایی عمیقاً شیفتهٔ ادبیات چینی شد و تصور کرد که ممکن است روزی نویسنده شود. تمایل او برای نویسندهشدن در حدود ۱۵سالگی خودش را نشان داد؛ بااینحال، خانوادهٔ او بهشدت با این موضوع مخالفت میکردند. سوسهکی در سپتامبر ۱۸۸۴ بهقصد معمارشدن وارد دانشگاه امپراتوری توکیو شد. اگرچه او کلاسیک چینی را ترجیح میداد، در آن زمان شروع به مطالعهٔ زبان انگلیسی کرد و درنهایت در ۱۸۹۳ از دانشگاه امپراتوری توکیو که معتبرترین نهاد آموزشی آن زمان بود، در رشتهٔ زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. در سال ۱۸۸۷، «ماسائوکا شیکی» را ملاقات کرد؛ دوستی که او را در مسیر نویسندهشدن تشویق کرد و پس از آن ناتسومه نویسندگی را بهعنوان شغل خود برگزید. شیکی او را در هنر آهنگسازی هایکو آموزش داد. از این زمان به بعد، او شروع به امضای اشعار خود با عنوان Sōseki کرد که یک اصطلاح چینی بهمعنای «سرسخت» است. پس از فارغالتحصیلی او مدتی در دبیرستان تدریس کرد اما نقطهٔ عطف زندگی فکری او سفر دوسالهاش به انگلستان در سال ۱۹۰۰ بود. این سفر با حمایت مالی دولت ژاپن انجام شد تا او بهعنوان پژوهشگر زبان و ادبیات انگلیسی آموزش ببیند. بااینحال، تجربهٔ زندگی در غرب برای او چندان دلپذیر نبود و با احساس تنهایی، انزوا و حتی بحران روانی همراه شد. این تضاد فرهنگی عمیق، در نگاه او به غرب و در آثار ادبیاش نقش بسزایی ایفا کرد و بهنوعی سنگبنای دیدگاه انتقادی او نسبت به مدرنیته غربی شد.
او از کمبریج دیدن کرد و یک شب آنجا اقامت کرد، اما بهخاطر مسائل مالی از فکر تحصیل در آنجا صرفنظر کرد و بهجای آن در دانشگاه کالج لندن (UCL) مشغول به تحصیل شد. با وجود فقر، تنهایی و عذاب روحی، دانش خود را در ادبیات انگلیسی در این دوره گسترش داد و در ژانویهٔ ۱۹۰۳ به امپراتوری ژاپن بازگشت. پس از بازگشت به ژاپن، سوسهکی بهعنوان استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه توکیو مشغول به کار شد. در همین دوران، با نوشتن رمان من یک گربه هستم (۱۹۰۵) بهطور جدی وارد عرصهٔ ادبیات شد؛ اثری طنزآلود و هوشمندانه که از زبان گربهای بینام روایت میشود و به نقد طبقهٔ روشنفکر نوظهور ژاپنی در دوران میجی میپردازد. موفقیت این رمان، او را به چهرهای ادبی در سطح ملی تبدیل کرد. چند سال بعد، در سال ۱۹۰۸، سوسهکی تدریس را کنار گذاشت و بهصورت تماموقت به نویسندگی پرداخت. این تصمیم منجر به خلق آثار عمیقتر و متنوعتری از او شد. ناتسومه در طول عمر ادبی خود، ۱۴ رمان بلند، مجموعهای از هایکوها و اشعاری به سبک چینی، مقالاتی در نقد ادبی و نوشتههایی با رنگ و بوی خودزندگینامهای منتشر کرد. برخی از مهمترین آثار او عبارتاند از بوچان (۱۹۰۶)، کوساماکورا (۱۹۰۶)، سانشیرو (۱۹۰۸)، و درونِ دروازه و دل (۱۹۱۴) . در این آثار، دغدغههایی چون تضاد سنت و مدرنیته، بحران هویت، انزوای روشنفکران و سردرگمی اخلاقی انسان مدرن بهتصویر کشیده شدهاند. نثر سوسهکی سرشار از ظرافت روانشناختی، نیش طنز و لحنی گاه فلسفی است؛ سبکی که بعدها تأثیر فراوانی بر نسلهای بعدی نویسندگان ژاپنی از جمله یاسوناری کاواباتا و هاروکی موراکامی گذاشت. سوسهکی در سالهای پایانی عمر با بیماریهای گوارشی دستوپنجه نرم میکرد و در سال ۱۹۱۶، در ۴۹سالگی درگذشت. با این حال، آثارش همچنان جزو کلاسیکهای ادبیات ژاپن محسوب میشوند و در نظام آموزشی این کشور جایگاهی ویژه دارند. در زمینهٔ معرفی آثار او به خوانندگان غیرژاپنی، مترجمان و پژوهشگرانی همچون دکتر مریدیث مککینزی نقش مهمی ایفا کردهاند. دکتر مککینزی، متخصص ادبیات ژاپن قرون وسطایی، پس از سالها تدریس در دانشگاههای ژاپن، در استرالیا به پژوهش و ترجمه مشغول شد. او با ترجمهٔ آثاری همچون دره و داستانهای دیگر و قصهٔ سایگیو و نیز با همکاری در مجموعهٔ ترجمههای کلاسیک پنگوئن از جمله نسخهٔ انگلیسی کوساماکورا، سهم قابلتوجهی در آشناکردن خوانندگان انگلیسیزبان با غنای ادبیات ژاپن، بهویژه آثار ناتسومه سوسهکی داشته است. سوسهکی در حافظهٔ فرهنگی ژاپن نهفقط یک نویسنده، بلکه نمادی از دورهای بحرانی در تاریخ کشور است؛ دورهای که در آن، ژاپن میان دوگانگی سنت و تجدد، شرق و غرب و فرد و جامعه در نوسان بود. از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۴، پرترهٔ او بر اسکناس ۱۰۰۰ ینی ژاپن چاپ میشد که نشانهای است از احترامی که جامعهٔ ژاپن برای او قائل است.
بخشی از کتاب کوکورو
«استاد بارها مرا در ورطهٔ ناامیدی فرو برد. گویی از لذت تماشای نوسانات روحی من لذت میبرد. هر بار که فکر میکردم به شناختی عمیق از او رسیدهام، با رفتاری غیرمنتظره و سرد همهچیز را زیر سؤال میبرد. بااینحال، این بازی خطرناک مرا به خود میکشاند. گویی در اعماق وجودم، چیزی مرا به او پیوند میداد، پیوندی مرموز و رازآلود. هر بار که او مرا میرنجاند، عطش بیشتری برای کشف اسرار وجودش در من شعلهور میشد.
هرگز نفهمیدم چرا فقط به استاد چنین احساسی داشتم. حالا که او رفته، همهچیز برایم روشن شد. او هرگز از من بدش نمیآمد؛ آن برخوردهای سرد و کوتاه نه نشانهٔ ناخشنودی بود و نه تلاشی برای دوری انداختنم. اکنون برایش متأسفم، چراکه میفهمم درواقع به کسانی که میخواستند به او نزدیک شوند، هشدار میداد و به آنها میفهماند شایستهٔ چنین صمیمیتی نیستند. باوجود بیمیلی آشکار او به محبت دیگران، حالا میفهمم که او از دیگران متنفر نبود، بلکه از خودش متنفر بود.
طبیعی بود که به توکیو برگردم و به دیدار استاد بروم. کلاسها هنوز شروع نشده بود و فرصت خوبی بود تا ببینمش. اما انگار شهر جادویی توکیو قصد داشت نقشههایم را بر هم بزند. انرژی بیحدوحصر شهر خاطرات قدیمی را در من زنده کرد و افکارم را از آرامش کاماکورا دور کرد. دیدن همکلاسیها در خیابانها هیجانی در من برانگیخت که انگار دوباره جوان شدهام. برای مدتی، استاد و آرامش کاذب او را فراموش کردم و غرق در هیاهوی زندگی توکیو شدم.
کلاسها شروع شد و پس از گذشت حدود یک ماه، دوباره به زندگی روزمرهٔ عادی بازگشتم. با بیحوصلگی در خیابانها پرسه میزدم یا در اتاقم مینشستم و حسی مبهم از کمبود چیزی آزارم میداد. یکباره یاد استاد افتادم. دلم برای دیدنش تنگ شده بود. اولینباری که به خانهاش رفتم، او خانه نبود. بار دوم یکشنبهٔ بعد بود. روزی زیبا بود، آسمانی صاف و آبی، انگار تا اعماق روح نفوذ میکرد. اما باز هم استاد خانه نبود. یادم آمد در کاماکورا گفته بود تقریباً همیشه در خانه است. حتی گفته بود از بیرون رفتن خوشش نمیآید. حالا که هر دو بار به دیدنش رفتم، او را خانه نیافتم، با تکرار حرفهایش در ذهنم، احساس ناخوشایندی از این ماجرا پیدا کردم.»
حجم
۲۵۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۲۵۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه