تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب آذرباد
معرفی کتاب آذرباد
کتاب آذرباد (آمدند دنبالم و گفتند نامه آمده، بیا بخوان...) نوشتهٔ نسیم مرعشی است که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. این کتاب روایتی داستانی از زندگی مهاجران و پناهجویان ایرانی در فرانسه است. این اثر که در مجموعهٔ «کتابهای قفسهٔ آبی» قرار دارد، با نگاهی نزدیک و ملموس، تجربههای تلخ و شیرین، امیدها و ناامیدیها، و روزمرگیهای خانوادهای مهاجر را در کمپهای پناهجویی به تصویر میکشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آذرباد اثر نسیم مرعشی
کتاب آذرباد داستانی معاصر است که در بستر مهاجرت و پناهجویی شکل میگیرد و روایتگر زندگی خانوادهای ایرانی در کمپ پناهجویان فرانسه است. این کتاب در فضایی بینابینی میان وطن و غربت، با زبانی صمیمانه و جزئینگر، دغدغههای نسلهای مختلف یک خانواده را در مواجهه با بیثباتی، انتظار، و تلاش برای ساختن خانهای تازه بازگو میکند. روایت کتاب در سالهای اخیر و در دل بحران مهاجرت و آوارگی شکل گرفته و با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، روابط میان اعضای خانواده و تعامل آنها با دیگر ساکنان کمپ، تصویری چندلایه از تجربهٔ مهاجرت اجباری ارائه میدهد. کتاب آذرباد نه فقط داستان یک خانواده، بلکه روایتی جمعی از آدمهایی است که هرکدام قصهای از گمکردن، امید بستن و تلاش برای بقا دارند. کتاب با نگاهی انسانی و بیواسطه، به مسائلی چون هویت، زبان، تعلق، و رنجهای پنهان مهاجران میپردازد و درعینحال، لحظات کوچک شادی و همدلی را نیز برجسته میکند.
خلاصه کتاب آذرباد اثر نسیم مرعشی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان کتاب آذرباد با روایت دختری نوجوان به نام «آذر» آغاز میشود که همراه خانوادهاش پس از ترک وطن، در کمپ پناهجویان فرانسه زندگی میکند. خانوادهٔ او شامل پدر، مادر، خواهر کوچکتر (پناه)، و پدربزرگ (بابو) است. روایت کتاب در دل روزمرگیهای کمپ، میان بوی ادویهها، صدای گریه و خنده، و انتظار برای نامههای سرنوشتساز میگذرد. آذر نقش مترجم و واسطهٔ خانواده و دیگر فارسیزبانان کمپ را دارد و با خواندن نامهها، سرنوشت آدمها را به آنها خبر میدهد. در کنار خانوادهٔ آذر، شخصیتهایی چون «تهمینه» و دخترش «رخسار»، «پژار»، «سهیل»، «سولیمان»، «سدریک»، «ایبرا» و دیگران، هرکدام با قصهها و زخمهای خود، در کمپ حضور دارند. کتاب با جزئیات فراوان، روابط میان ساکنان کمپ، تلاش برای حفظ امید، بحرانهای هویتی و چالشهای زبانآموزی و سازگاری را روایت میکند. در طول داستان، آذر با تجربههای تلخ و شیرین نوجوانی، عشق، دوستی و مسئولیتهای سنگین روبهرو میشود. مهاجرت، انتظار برای قبولی یا رد شدن پروندهها، ترس از بازگشت، و امید به ساختن آیندهای بهتر، در تار و پود روایت تنیده شده است. کتاب تا انتها، بدون افشای پایان، خواننده را در فضای تعلیق و امید نگه میدارد و تصویری زنده از زندگی مهاجران در مرز میان گذشته و آینده ارائه میدهد.
چرا باید کتاب آذرباد اثر نسیم مرعشی را خواند؟
کتاب آذرباد با روایتی نزدیک و ملموس، تجربهٔ زیستهٔ مهاجران و پناهجویان را از زاویهای انسانی و بیواسطه به تصویر میکشد. کتاب آذرباد با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی و چالشهای هویتی و زبانی، مخاطب را به دل کمپهای پناهجویی میبرد و امکان همدلی عمیق با شخصیتها را فراهم میکند. روایت چندصدایی و حضور شخصیتهای متنوع از ملیتها و سرگذشتهای مختلف، کتاب را به اثری چندلایه و تأملبرانگیز تبدیل کرده است. خواندن این اثر فرصتی است برای درک بهتر رنجها، امیدها و مقاومتهای پنهان در زندگی مهاجران و لمس معنای واقعی خانه، تعلق و هویت.
خواندن کتاب آذرباد اثر نسیم مرعشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات معاصر، روایتهای مهاجرت و داستانهایی با محوریت هویت و تعلق مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ مسائل اجتماعی، مهاجرت اجباری، و تجربههای زیستهٔ پناهجویان را دارند، یا به دنبال روایتی انسانی و جزئینگر از زندگی در مرز میان وطن و غربت هستند، مطالعهٔ این اثر پیشنهاد میشود.
درباره نسیم مرعشی
نسیم مرعشی، نویسنده، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار ایرانی، متولد سال ۱۳۶۲ در اهواز، پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی در زادگاهش و اتمام تحصیلات در رشتهٔ مهندسی مکانیک از دانشگاه علم و صنعت ایران، فعالیت روزنامهنگاری خود را از سال ۱۳۸۵ با هفتهنامهٔ «همشهری جوان» آغاز کرد. او که از سال ۱۳۸۸ به داستاننویسی روی آورد، در سال ۱۳۹۲ جایزهٔ «بیهقی» را برای داستان «نخجیر» از آن خود کرد و در سال ۱۳۹۳ نیز با کتاب «پاییز فصل آخر سال است» برنده جایزهٔ ادبی «جلال آل احمد» شد.
کتابهای مرعشی اغلب به موضوعات اجتماعی، روابط انسانی و مسائل مربوط به هویت و مهاجرت میپردازند و مکان در داستانهای او جایگاه ویژهای دارد. همین امر باعث شده تا فضاسازی و تصویرسازی، بهویژه از مکان، از ویژگیهای مهم آثارش باشد. علاوه بر این، تلخی، بومی بودن داستان و روایتگری چالشها و مسائل اجتماعی نیز از دیگر ویژگیهای بارز سبک او محسوب میشوند.
از برجستهترین آثار او میتوان به «پاییز فصل آخر سال است» اشاره کرد که نگارش آن در سال ۱۳۹۰ آغاز و در سال ۱۳۹۳ منتشر شد. اثر شناختهشدهٔ دیگر او، رمان «هرس»، با پسزمینهای از جنگ ایران و عراق، روایتگر داستان مردی است که پس از پایان جنگ در جستوجوی همسر گمشدهاش است.
بخشی از کتاب آذرباد اثر نسیم مرعشی
«ما به صدای گریه عادت داشتیم، اما این صدای گریه آشنا نبود؛ ما گریهٔ آشناها را خوب میشناختیم. صدا بلند بود و ترسناک و ناگهان شروع شده بود. دویدیم توی راهرو. و هیبت عظیم و سیاهی را دیدم که جلوِ اتاق صد و بیست و شش روی زمین بود. طول کشید تا فهمیدم مرد چاقی است که مچاله، صورتش را توی دستهایش گرفته و زانو زده. گفتم مِردْر. مرد بلند هقهق میکرد و با هر تکان، چربیهای تنش روی هم موج برمیداشت. داخل اتاق زنی مدام از باریکهٔ بازِ در پیدا و پنهان میشد؛ داشت بیتوجه به گریهٔ مرد وسایلی را جابهجا میکرد و گاه به فارسی تشری به مرد میزد: «زشته»، «بسه»، «پاشو»، «خجالت بکش از هیکلت».
اما مرد داشت با تمام تنش گریه میکرد. اشکِ تمام آدمها را گریه میکرد و آنچنان خودش را سپرده بود به گریه که پس گرفتنش غیرممکن بود. ما رفتیم کمی دورتر و دور درگاه آشپزخانه ایستادیم. چون فرصت چنین گریهای همیشه دست نمیدهد. و ماندیم تا گریه کمی زندهاش کند و رهایش کند. تهمینه، که اتاقش چسبیده به اتاق مرد بود، لیوان آبی کنارش روی زمین گذاشت و با چشمهای اشکی آمد پیش ما. گریه مسری است. اول خالد چمباتمه زد روی زمین، دستش را روی چشمها گذاشت و صدای گریهاش در بلندی صدای مرد گم شد، بعد تهمینه روسریاش را کشید روی صورتش، و بعد شانههای بابو لرزید. من دوست ندارم گریهٔ آدمها را تماشا کنم. میخواستم با بیشترین سرعتم بدوم توی خیابان، اما مرد داشت به دنیا برمیگشت و بابو دستم را گرفت که ببرمش به سمت او.»
حجم
۱۹۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
حجم
۱۹۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه