دانلود و خرید کتاب ما ایوب نبودیم
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب ما ایوب نبودیم

کتاب ما ایوب نبودیم

گردآورنده:فاطمه ستوده
انتشارات:نشر اطراف
امتیاز:
۳.۳از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ما ایوب نبودیم

کتاب ما ایوب نبودیم با گردآوری فاطمه ستوده در نشر اطراف منتشر شده است. نویسندگان در این اثر از مواجهه با مراقبت از دیگری سخن گفته‌اند. کتاب حاضر در دستهٔ آثار ناداستانی قرار می‌گیرد و دربردارندهٔ ۱۳ جستار و روایت است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. 

درباره کتاب ما ایوب نبودیم

کتاب ما ایوب نبودیم دربردارندهٔ ۱۳ روایت در باب مراقبت از دیگری است. نویسندگان در این اثر از احوال و افکار در موقعیت‌هایی سخن گفته‌اند که گویی قسمتی از زندگی خود را به دیگران بخشیده‌اند؛ آن هم با مراقبت از دیگران. این جستارها، روایت انسان‌هایی معمولی است که ناخواسته و ناگهانی در یک موقعیت عجیب و پیچیده و بغرنج قرار گرفته‌اند و باید از دیگری مراقبت می‌کردند. می‌توان گفت مراقبت در این اثر به معنای ایستادن بر مرز دو جهان بسیار متفاوت است؛ یکی جهان افراد رنج‌دیده است و دیگری جهان مردمان مغرور و فراموش‌کار. قهرمان این روایت‌ها، افرادی معمولی هستند که ناگهان خود را در وضعیتی غیرعادی دیده‌اند و با این حال باید به زندگی خود ادامه دهند و تسلی‌بخش دیگری باشند. مراقبت از دیگری تنها بر شخصی که از او مراقبت می‌شود، تأثیرگذار نیست و زندگی شخص مراقب را هم دگرگون می‌سازد. عنوان روایت‌های این مجموعه عبارت است از «سربازهایی با مدت خدمت نامحدود»، «من کانگورو نبودم»، «پس از مرگ سهراب می‌رسیدیم»، «کَرمراقبتی که شغلش مراقبت بود»، «پشت قاب دایی افراسیاب»، «مامان، دارمت»، «ارثیهٔ مراقبت»، «زندگی پای»، «مراقب شب»، «یوزپلگانی که با من دویده‌اند»، «برای آخرین تصویر»، «مراقبت‌نامه» و «کارد خوردن در دماوند، برخاستن در هیمالیا».

خواندن کتاب ما ایوب نبودیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان پیشنهاد می‌کنیم. همچنین اگر خودتان یا اطرافیان‌تان در مرحله‌ای از زندگی، درگیر مراقبت از فردی دیگری بوده‌اند، مطالعهٔ این اثر می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش باشد؛ چراکه درمی‌یابید که انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف در مراقبت از دیگران، چه چیزهایی را از سر گذارنده و چه احساساتی را تجربه کرده‌اند.

بخشی از کتاب ما ایوب نبودیم

«با کنجکاویِ خاصِ چشم‌های همیشه‌متعجبِ کودکی نوپا به کتابخانه زل زده بود. حواسش به جلدهای خوش‌رنگ‌ولعاب کتاب‌ها نبود. سرگرمِ سیمیِ دفتری بود که وقتی بالاخره بعد از سه سال نشدن و نشدن و نشدن، شد، برای خودم به عنوان هدیهٔ مادر شدن خریده بودم. پسرک زیاد معطل آن دفتر نشد. دست‌هایش را روی زمین فشار داد و بلند شد، ایستاد، لبخند زد و به‌دو از اتاق بیرون رفت. اما من از همان اولین روزهای بارداری، وقتی رنج بچه‌دار نشدن به ترس و اضطرابِ از دست دادن جنین تبدیل شد، به آن دفتر و جوری که باید پر می‌شد فکر کرده بودم. به این‌که حوصله‌سربر نباشد، شبیه نصیحت‌نامه نشود و ناله‌نامه هم از آب درنیاید. به همهٔ این‌ها فکر کرده بودم. در نهایت، چیزی که باید ترسیم می‌شد آخرین تصویری بود که می‌خواستم پسرک از من در ذهنش داشته باشد. آخرین تصویر از من، تصویر زنی در اولین مواجهه‌ها با او.

بعد از سه سال تلاش، با آی‌وی‌اف باردار شده‌ام. خوشحال نیستم. ذوق ندارم. امیدوار نیستم. در مغزم مجموعه‌ای از تصاویر بریده‌بریده و صحنه‌های کوتاه تلنبار شده‌اند. ذهنم از اتاق‌های معاینه که تاریک‌اند و باید روی تخت‌شان دراز بکشی و دکترهای ماهری که بدونِ نگاه کردن به بدنت دستگاه سونو را هدایت می‌کنند، می‌پرد به شلوارک‌های آبی زنگاری که باید وقت معاینه بپوشی چون در آن ناحیهٔ موردنظر سوراخ‌اند. ذهنم می‌پرد به زن‌هایی که در نوبت سونو نشسته‌اند و عامدانه نگاه‌شان را از هم می‌دزدند تا چهرهٔ زار همدیگر را نبینند، چهره‌ای پر از بیچارگی.»

Mohammad Javad Mohammadi
۱۴۰۳/۱۲/۱۴

چقدر تجربه زیسته ریختن تو دل این کتاب چقدر میشینه اشکم دراومد بارها

fatememoradiam
۱۴۰۳/۱۲/۱۸

اینقدر این کتاب خوبه که باید قطره‌چکونی خوندش. یکهویی هدر می‌ره.

دنیا دیوی وارونه‌کار است که وقتی بفهمد از پونه بدت می‌آید، دم لانه‌ات سبزش می‌کند.
katy
گاهی هم بهترین راه مراقبت از چیزی رها کردنش است. شاید این‌طوری بهتر باشد. اصلاً خدا را چه دیدید؟ شاید از جایی به بعد، رفت و برای خودش مراقب بهتری پیدا کرد.
katy
ما مجبوریم «اجتماعی» باشیم اگر می‌خواهیم از تمام آنچه به موجودیت یک شهر شکل داده مراقبت کنیم
elpha
زندگی آدمی دست خودش نیست
katy
معلولیت امر مبارکی نیست اما همیشه باید خوب زندگی کرد.»
katy
تصمیم گرفتم روان‌درمانیِ خودم را شروع کنم. مراقبت از دخترم میراث مراقبت روان‌درمانگرم از من بود. آن روزها در فرایند روان‌درمانی با ترس‌ها و اضطراب‌هایم روبه‌رو شدم و با این‌که هنوز مادر نبودم، در محیطی امن و مادرانه آرام‌آرام رشد کردم. درمانگرم بی‌قیدوشرط به من مادری یاد داد و کمکم کرد از خواستن، صبوری، پناه دادن و بی‌حساب‌وکتاب دوست داشتن نترسم. امنیت و عطوفتِ حضور او آغوشم را به روی دخترم باز کرد.
erfan
غم‌انگیزترین سکانس سینمای جهان را می‌سازد، این‌که تو برابرِ تلاشی که برای زنده ماندن خودت کرده‌ای، برای کسی دیگر هم تلاش کرده باشی و او تو را به یاد نیاورد و هرگز به تو برنگردد، حتی برای خداحافظی یا وداع یا هر چیز.
katy

حجم

۲۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۲۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان