دانلود و خرید کتاب پدیدارشناسی روح گئورگ‌ویلهلم‌فریدریش هگل ترجمه محمدمهدی اردبیلی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب پدیدارشناسی روح

کتاب پدیدارشناسی روح نوشتهٔ گیورگ‌ ویلهلم‌ فریدریش هگل و ترجمهٔ سیدمسعود حسینی و محمدمهدی اردبیلی است. نشر نی این رساله‌ٔ فلسفی را منتشر کرده است.

درباره کتاب پدیدارشناسی روح

کتاب پدیدارشناسی روح نخستین‌بار در سال ۱۸۰۷ میلادی منتشر شد. بسیاری از متفکران این کتاب، به قلم گئورگ‌ ویلهلم‌ فریدریش هگل را در زمرهٔ انقلابی‌ترین و جریان‌سازترین آثار فلسفی تمام تاریخ دسته‌بندی کرده‌اند. هگل در پیش‌گفتار این کتاب به توضیح هستهٔ اصلی روش خود می‌پردازد و عواملی را متذکر می‌شود که نقطهٔ تمایز روش او با سایر روش‌های فلسفی پیشین به حساب می‌آیند. این فیلسوف آلمانی در بخش آغازین کتاب، ایده‌های کانت دربارهٔ شک‌گرایی را به‌شکل خلاصه توضیح می‌دهد و آن‌ها را کامل می‌کند. این کتاب به شش بخش تقسیم می‌شود که «آگاهی»، «خودآگاهی»، «عقل»، «روح»، «دین» و «دانش مطلق» نام دارند. طیف گستردهٔ موضوعاتی که در این کتاب به آن‌ها پرداخته می‌شوند، با توازن مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته‌اند. این روش با نام «دیالکتیک هگلی» شناخته می‌شود. این کتاب، پژوهشی شگرف دربارهٔ رشد ذهن از آگاهی مستقیم به فلسفهٔ علمی است و به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین آثار فلسفی غرب شناخته می‌شود.

می‌توان این کتاب را اولین کتاب هگلیِ هگل نامید که در آن از چهارچوب اندیشه‌های پیشینیانش، به‌ویژه ایمانوئل کانت و فردریش شلینگ رهایی یافته و خود را به‌عنوان فیلسوفی صاحب‌سبک نشان می‌دهد. این رساله چنان نظام فلسفی عمیقی دارد که می‌تواند به‌تنهایی هگل را به فیلسوفی بزرگ بدل کند. کتاب «پدیدارشناسیِ روح» و دانشِ پدیدارشونده‌ای که عرضه می‌کند، در روزنامه‌ٔ «بامبرگ» به‌عنوان جایگزینی مناسب برای تبیین‌های روان‌شناسانه یا مباحث انتزاعی‌تر درباره‌ٔ بنیان‌گذاریِ دانش معرفی می‌شود. تاریخ‌گرایی و ایدئالیسم هگل، انقلاب عظیمی در فلسفهٔ اروپا به وجود آورد و سنگ‌بنای مارکسیسم و فلسفهٔ قاره‌ای شد. نظام فکری او بر دیالکتیک بنا شده ‌است؛ البته ریشه‌های دیالکتیک را از فلسفهٔ کانت دانسته‌اند، اما تفاوت عمدهٔ دیالکتیک هگلی این است که مقولات و مفاهیم انتزاعی مندرج در دیالکتیک او در هم تنیده‌اند. از خصوصیات مقولات هگل این است که او از جنس به نوع می‌رسد و سپس هر نوعی را جنسی تازه می‌انگارد و از آن به انواع پست‌تر پی می‌برد؛ مثلاً اولین سه‌پایهٔ فلسفهٔ هگل، «هستی، نیستی، گردیدن» است. او از هستی آغاز می‌کند و می‌گوید هستی، اولین و روشن‌ترین مفهومی است که ذهن به آن باور دارد و می‌تواند پایهٔ مناسبی برای آغاز فلسفه باشد.

خواندن کتاب پدیدارشناسی روح را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران متون کلاسیک فلسفه و دانشجویان فلسفه و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره گئورگ‌ ویلهلم‌ فریدریش هگل

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل زادهٔ ۲۷ آگوست ۱۷۷۰، فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از پدیدآورندگان مکتب ایدئالیسم آلمانی است. هگل در اشتوتگارت در خانواده‌ای مسیحی به دنیا آمد. شیفتگی او برای آموختن در طول عمرش با آموزه‌های مادرش در خانه آغاز شده بود. هگل در سال ۱۷۸۴ برای ادامهٔ تحصیل به دبیرستان ایلوستره رفت و آنجا با مفاهیم عصر روشنگری آشنا شد. هگل شیفتهٔ آثار اسپینوزا، کانت، روسو و گوته بود. او از سال ۱۷۸۸ تحصیلات دینی خود را در مدرسهٔ دینی پروتستان توبینگر در شهر توبینگن ادامه داد؛ جایی که با فیلسوف آینده، فردریش شلینگ و شاعر بزرگ آلمان، فریدریش هولدرلین هم‌کلاسی و دوست شد. این سه تن به انقلاب فرانسه به‌عنوان بزرگ‌ترین واقعهٔ عصرشان توجهی ویژه‌ داشتند. آن‌ها روزنامه‌های فرانسوی را پیگیری می‌کردند و باشگاهی برای بحث و مطالعه پیرامون ادبیات انقلابی به راه انداختند. هگل پس از پایان تحصیل در توبینگن در سال ۱۷۹۳، شغلی به‌عنوان معلم سرخانه در برن پیدا کرد و در مدت اقامتش در این شهر، مطالعاتش را ادامه داد و آثار بسیاری را به رشتهٔ تحریر درآورد. او در سال ۱۸۱۶، پیشنهاد کرسی استادی فلسفه در دانشگاه هایدلبرگ را پذیرفت و به هایدلبرگ رفت و تا سال ۱۸۱۸ که در دانشگاه برلین مشغول به تدریس بود، همانجا ماند.

هگل در دوران زندگی خود چهار کتاب منتشر کرد که عبارت است از «پدیدارشناسی روح»، «علم منطق»، «دایرةالمعارف علوم فلسفی» و «عناصر فلسفهٔ حق». آثار هگل به دشواری مشهور هستند؛ طوری که برتراند راسل در تاریخ فلسفهٔ غرب، او را مشکل‌فهم‌ترین فیلسوف غرب به حساب می‌آورد. هگل در سال ۱۸۳۰ رئیس دانشگاه برلین شد و در نهایت به‌دلیل شیوع وبا در ۱۴ نوامبر ۱۸۳۱ درگذشت. دست‌نوشته‌های زیادی بعد از مرگ از او به جای مانده بود که به مرور تنظیم و به‌صورت کتاب منتشر شدند.

بخشی از کتاب پدیدارشناسی روح

«بنابراین، یک دقیقه به‌منزلهٔ ذاتی نمودار می‌شود که، در مقامِ واسطهٔ کلی یا در مقامِ تقررِ موادِ خودایستا، در یک وجه [یا طرف] قرار گرفته است. اما خودایستاییِ این مواد چیزی به‌جز همین واسطه نیست؛ یا [به‌عبارتِ دیگر] این امرِ کلی یکسره کثرتِ چنین امورِ کلیِ متنوعی است. اما این‌که امرِ کلی، در خویش، در وحدتی نامجزا با این کثرت به سر می‌برد، بدین معنی است که [:] هر یک از این مواد همان جاست که مادهٔ دیگر؛ آن‌ها متقابلاً در هم نفوذ می‌کنند، ــ اما بدونِ این‌که با یکدیگر در تماس قرار گیرند، زیرا، از سوی مقابل، امورِ تمایزیافتهٔ کثیر به همان اندازه خودایستا هستند.‌ بدین طریق، همزمان همچنین نفوذپذیریِ محضِ آن‌ها یا رفع‌شدگی‌شان فرانهی شده است. این رفع‌شدگیْ، یا تقلیلِ این تنوع به برای‌خودبودنِ محض، دوباره چیزی نیست به‌جز خودِ واسطه و این همانا خودایستاییِ تمایزهاست. یا [موادی] که به‌منزلهٔ [اموری] خودایستا فرانهی شده‌اند بلافاصله به وحدتِ خویش برمی‌گذرند، و وحدت‌شان [نیز] بلافاصله به واگشایی برمی‌گذرد، و این [واگشایی] باز به تقلیل بازمی‌گردد. اما این حرکت همان چیزی است که نیرو نامیده می‌شود: یک دقیقهٔ این [نیرو]، یعنی این [نیرو] در مقامِ گسترشِ موادِ خودایستا در هستیِ خویش، تجلیِ آن [مواد] است؛ اما این [نیرو] در مقامِ ناپدیدشدگیِ آن [ماده] ها همانا نیرویی است که از تجلیِ خویش به درونِ خویش بازپس رانده شده است، یا نیروی راستین است. اما، اولاً، نیروی بازپس‌رانده‌شده باید خودش را متجلی سازد؛ و، ثانیاً، این نیرو در تجلی [اش] به همان اندازه نیروی درخویش‌باشنده است که در این درخویشتن‌بودنْ عبارت از تجلی است. ــ هنگامی که ما، بدین گونه، این دو دقیقه را در وحدتِ بی‌واسطه‌شان نگاه می‌داریم، فاهمه، که مفهومِ نیرو بدان تعلق دارد، به‌راستی مفهومی است که دقایقِ تمایزیافته را به‌مثابهٔ [دقایقی] تمایزیافته حمل می‌کند؛ زیرا این [دقایق] قرار نیست در خودشان متمایز باشند؛ پس تمایز تنها در اندیشه است. ــ یا [به‌عبارتِ دیگر] در آنچه در بالا گفته شد نخست صرفاً مفهومِ نیرو فرانهی شده است، نه واقعیتِ این [نیرو]. اما در واقع نیرو امرِ به‌طورِنامشروطْ کلی است، [امری] که در خودش همان است که برای یک دیگری است؛ یا [نیرو امرِ به‌طورِنامشروطْ کلی‌ای است] که تمایز را در درونِ خویش دربردارد ــ زیرا این [تمایز] چیزی نیست به‌جز برای یک دیگری بودن. بنابراین، نیرو باید، برای آن‌که در حقیقتِ خویش باشد، به‌کلی رها از اندیشه باقی گذاشته شود و به‌منزلهٔ جوهرِ همین تمایزها فرانهی شود، یعنی نخست: این [جوهر] در مقامِ کلِ این نیرو [در حالی که] ذاتاً درخود و برای‌خود باقی می‌ماند، و سپس: تمایزهای‌اش در مقامِ [اموری] جوهری یا در مقامِ دقایقی که برای خودشان تقرر دارند. به این ترتیب، نیرو بماهو هو، یا به‌منزلهٔ [نیرویی] به‌خودبازپس‌رانده‌شده، برای‌خود به‌منزلهٔ واحدِ طردکننده‌ای است که برای‌اش واگشاییِ این مواد یک ذاتِ متقررِ دیگر است، و لذا دو وجهِ خودایستای متمایز فرانهی شده‌اند. اما نیرو همچنین «کل» است، یا [نیرو] آن چیزی باقی می‌مانَد که بر طبقِ مفهومِ خویش عبارت از آن است، یعنی این تمایزها [به‌منزلهٔ] صورت‌های محض، [یعنی به‌منزلهٔ] دقایقِ ناپدیدشوندهٔ سطحی، باقی می‌مانند. همزمان، تمایزهای میانِ نیروی راستینِ به‌خودبازپس‌رانده‌شده و واگشاییِ موادِ خودایستا ابداً وجود نمی‌داشتند اگر دارای نوعی تقرر نمی‌بودند، یا نیرو [در کار] نمی‌بود اگر بدین شیوهٔ متضاد «وجود نمی‌داشت»؛ با این حال، این‌که این [نیرو] به این شیوهٔ متضاد وجود دارد، معنیِ دیگری به‌جز این ندارد که [:] این دو دقیقه، خودشان، همزمان خودایستای‌اند. ــ بنابراین، همین حرکتِ این دو دقیقه‌ای که خودشان را بی‌وقفه خودایستا می‌سازند و رفع‌کردنِ دوبارهٔ خودشان، همان چیزی است که باید مدِ نظر قرار دهیم. ــ در کل روشن است که این حرکت چیزِ دیگری به‌جز حرکتِ ادراک‌کردن نیست، [حرکتی] که در آنْ هر دو وجه، [یعنی] امرِ ادراک‌کننده و امرِ ادراک‌شده همزمان، یک بار [یا از یک سو] به‌منزلهٔ دریافت‌کردنِ امرِ حقیقیْ یکی و تمایزنیافته‌اند، اما در این حال [یا از سوی دیگر] هر وجه به همان اندازه به درونِ خویش بازمی‌تابد یا برای‌خود است.‌ این دو [وجه] در این‌جا دقایقِ نیرو هستند؛ به همان اندازه که آن‌ها در نوعی وحدت‌اند، این وحدت نیز [...] که در برابرِ حدودِنهاییِ برای‌خودباش به‌منزلهٔ حدِوسط پدیدار می‌شود [...] همیشه خودش را درست به همین حدودِنهاییِ تجزیه می‌کند، [حدودِنهایی‌ای] که نخست از این طریق [است که] هستند. ــ بدین قرار، این حرکت، که پیش‌تر‌ خودش را به‌منزلهٔ خودنابودگریِ مفاهیمِ متناقض به نمایش گذاشت، در این‌جا صورتِ برابرایستایانه دارد و عبارت از حرکتِ نیروست، که به‌عنوانِ نتیجهٔ آنْ امرِ به‌طورِنامشروطْ کلی، در مقامِ چیزی غیربرابرایستایانه یا در مقامِ امرِ درونیِ اشیاء، پدید می‌آید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۸۵ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۸۵ صفحه

قیمت:
۲۰۶,۰۰۰
تومان