
کتاب پایانی که آغاز من است
معرفی کتاب پایانی که آغاز من است
کتاب پایانی که آغاز من است نوشته تیتسیانو ترتسانی و ترجمه عطا گیلانی، یک ناداستان در دستهی خاطرهنویسی و گفتوگوهای فلسفی است که نشر نی آن را در سال ۱۴۰۴ منتشر کرده است. این کتاب حاصل واپسین ماههای زندگی نویسنده است؛ زمانی که پس از سالها فعالیت روزنامهنگاری و سفرهای پرماجرا، با بیماری سختی روبهرو میشود و تصمیم میگیرد در خلوتی آرام، تجربهها و اندیشههایش را با پسرش (فولکو) در میان بگذارد. متن کتاب بهصورت دیالوگ میان پدر و پسر شکل گرفته و در آن از کودکی و خانوادهی نویسنده، سالهای جوانی، دغدغههای اجتماعی و سیاسی، سفرها و جستوجوی معنوی او سخن گفته شده است. این اثر نهتنها روایتی از زندگی شخصی نویسنده است، بلکه بازتابی از تحولات قرن بیستم و تلاشی برای فهم معنای زندگی و مرگ به شمار میآید. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پایانی که آغاز من است اثر تیتسیانو ترتسانی
کتاب پایانی که آغاز من است (واپسین گفتوگو و آخرین نگاه به گذشته) به قلم تیتسیانو ترتسانی در قالب گفتوگویی صمیمی میان او و پسرش، فولکو شکل گرفته است. این ناداستان، خاطرات و تأملات نویسنده را در واپسین ماههای زندگی او بازتاب داده است؛ زمانی که با بیماری سختی دستوپنجه نرم میکند و به گذشتهی پرفرازونشیب خود بازمیگردد. تیتسیانو ترتسانی، این روزنامهنگار و متفکر ایتالیایی در این اثر از کودکیاش در خانوادهای فقیر در حاشیهی فلورانس تا سالهای تحصیل، عشق، مهاجرت، کار در شرکت اولیوِتی و ورود به دنیای روزنامهنگاری و سفرهایش به آسیا و آفریقا سخن گفته است. ساختار کتاب مبتنیبر دیالوگ است و بهجای روایت خطی، با رفتوبرگشتهای زمانی و مکث بر خاطرات و اندیشهها، تصویری چندلایه از زندگی نویسنده و دنیای پیرامون او ارائه میدهد. در این میان، دغدغههای فلسفی دربارهی مرگ، معنای زندگی، رهایی از دلبستگیها و جستوجوی حقیقت، محور اصلی گفتوگوها را شکل داده است.
عنوان اثر حاضر در زبان مبدأ (ایتالیایی) عبارت است از La fine è il mio inizio، اما این کتاب از متن آلمانی با عنوان Das Ende ist mein Anfang: Ein Vater, ein Sohn und die große Reise des Lebens به پارسی برگردانده شده است. عنوان این کتاب به انگلیسی عبارت است از The end is my beginning. تیتسیانو ترتسانی در کتاب پایانی که آغاز من است با نگاهی انتقادی و گاه طنزآمیز به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران خود پرداخته است. این ناداستان نهتنها بازتابی از یک زندگی فردی، بلکه تلاشی برای فهم جهان و جایگاه انسان در آن است.
خلاصه کتاب پایانی که آغاز من است
کتاب، گفتوگویی طولانی میان تیتسیانو ترتسانی و پسرش (فولکو) است؛ گفتوگویی که در سایهی بیماری و نزدیکی به مرگ به فرصتی برای مرور زندگی و اندیشهها بدل میشود. نویسنده از کودکیاش در خانوادهای فقیر در حاشیهی فلورانس آغاز میکند؛ از خانهای کوچک، خاطرات مادر و پدر، دغدغههای مالی و ارزشهای خانوادگی. او از نخستین مواجهههایش با کتاب و ادبیات، تأثیر معلمان و عشق نوجوانی تا نخستین سفرها و تجربهی کار در خارج از کشور میگوید. در ادامه، مسیر زندگی او با تحصیل در دانشگاه پیزا، آشنایی با همسرش و ورود به دنیای کار شکل میگیرد. نویسنده مدتی در شرکت اولیوِتی کار میکند و سپس با تشویق همسرش بهسراغ علاقهی اصلیاش، یعنی روزنامهنگاری میرود. از سفرهایش به آفریقا، آسیا و تجربهی زیستن در کشورهای مختلف ازجمله چین و هند سخن میگوید و به روایت ماجراهایی میپردازد که در آنها با بحرانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روبهرو شده است. تیتسیانو ترتسانی به دغدغههای فلسفی و معنوی خود میپردازد؛ ترس از مرگ، رهایی از دلبستگیها، معنای زندگی و جستوجوی حقیقت. او با نگاهی انتقادی به جامعه، سیاست و ایدئولوژیهای زمانه، از تجربههای شخصی و جهانی خود برای فهم بهتر هستی و جایگاه انسان بهره میگیرد. این گفتوگوها نهتنها بازخوانی یک زندگی، بلکه تلاشی برای انتقال تجربه و اندیشه به نسل بعدی است؛ تلاشی که در آن، مرگ نه پایان، بلکه آغازی برای فهمی تازه از زندگی تلقی میشود.
چرا باید کتاب پایانی که آغاز من است را بخوانیم؟
این کتاب با صداقت و صراحت، تجربههای یک عمر زندگی را در قالب گفتوگویی میان پدر و پسر بازگو میکند. اثر حاضر فرصتی فراهم میکند تا با فرازونشیبهای زندگی فردی که از فقر تا موفقیت، از غرب تا شرق و از روزمرگی تا جستوجوی معنوی را تجربه کرده، همراه شویم. ویژگی شاخص این اثر، تلفیق خاطرهنویسی با تأملات فلسفی و اجتماعی است؛ تیتسیانو ترتسانی با روایت زندگی خود به پرسشهایی دربارهی مرگ، رهایی از دلبستگیها و معنای هستی میپردازد و تصویری از تحولات قرن بیستم میلادی و دغدغههای انسان معاصر ارائه میدهد. خواندن این کتاب نهتنها آشنایی با یک زندگی پرفرازونشیب، بلکه فرصتی برای تأمل دربارهی ارزشها، انتخابها و معنای زندگی است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان خاطرهنویسی، فلسفهی زندگی، جستوجوی معنوی، تاریخ اجتماعی قرن بیستم و کسانی که با دغدغههایی چون مرگ، رهایی از دلبستگیها و معنای زندگی روبهرو هستند، پیشنهاد میشود.
درباره تیتسیانو ترتسانی
تیتسیانو ترتسانی (Tiziano Terzani) روزنامهنگار و نویسندهٔ برجستهٔ ایتالیایی بود که در سال ۱۹۳۸ در فلورانس به دنیا آمد و در سال ۲۰۰۴ میلادی درگذشت. او یکی از معدود خبرنگاران غربی بود که سقوط سایگون و پنومپن را از نزدیک شاهد بود و بیش از سه دهه از عمر خود را صرف گزارشگری از تحولات آسیا کرد. پس از تحصیل حقوق در دانشگاه پیزا و ادامهی تحصیل در دانشگاه کلمبیا در نیویورک، خبرنگار مجلهی آلمانی در اشپیگل شد و در شهرهایی چون سنگاپور، پکن، توکیو، بانکوک و دهلی زندگی و کار کرد. آثار او ترکیبی از گزارشگری دقیق، نثر ادبی و تأملات فلسفی دربارهی معنای زندگی، مرگ و جستوجوی معنویت در دنیای مدرن است. از مهمترین کتابهای تیتسیانو ترتسانی میتوان به پشت درِ ممنوعه، فالگیری به من گفت، نامههایی علیه جنگ و پایان و نیز کتاب پایانی که آغاز من است اشاره کرد.
جایزهی بینالمللی ادبی تیتسیانو ترتسانی (Tiziano Terzani) در سال ۲۰۰۴ به ابتکار انجمن فرهنگی vicino/lontano و با همکاری همسر نویسنده، آنجلا استائوده ترتسانی و دو فرزندش، ساکسیا و فولکو بنیانگذاری شد. در نخستین نشست هیئتداوران در ۵ دسامبر ۲۰۰۴ در شهر اودینه، نویسنده و خبرنگار مشهور لهستانی به نام ریشارد کاپوشچینسکی در باب اهمیت این جایزه سخن گفت. او گفت یادِ تیتسیانو ترتسانی برایش بسیار عزیز است و گفت این نویسنده با کار روزنامهنگاری خود پلی میان تفاوتها و تنوعها ساخت و به ما آموخت چگونه دنیایی را که بهسرعت و بهطرزی تکاندهنده در حال دگرگونی است، درک کنیم. فضاهای عمومی، مدارس و کتابخانههایی در ایتالیا و خارج از آن به نام تیتسیانو ترتسانی نامگذاری شدهاند تا یاد و میراث او را گرامی بدارند. تیتسیانو ترتسانی در سالهای پایانی عمر در خلوت کوههای هیمالیا به مراقبه و نوشتن پرداخت و تا آخرین لحظه روحیهای جستوجوگر و صلحطلب داشت.
اقتباسهای کتاب پایانی که آغاز من است
فیلم پایانی که آغاز من است محصول مشترک آلمان و ایتالیا با کارگردانی جو بیر (Jo Baier) در سال ۲۰۱۰ میلادی، روایتگر آخرین روزهای زندگی روزنامهنگار و نویسندهی مشهور ایتالیایی، تیتسیانو ترتسانی (Tiziano Terzani) است. شخصیت تیتسیانو ترتسانی در این فیلم، پسرش (فولکو) را به خانهی خانوادگیشان در توسکانی فرامیخواند تا طی سه ماهِ پایانی زندگیاش، خاطرات و تجربیات خود از سفرها و گزارشگری در بحرانهای بزرگی چون سقوط سایگون و کامبوج را با او در میان بگذارد. گفتوگوهای این پدر و پسر فراتر از بازگویی وقایع تاریخی، به تأملاتی عمیق دربارهی زندگی، مرگ، معنویت و پذیرش سرنوشت بدل میشود. باتوجهبه اینکه تیتسیانو ترتسانی در حال مبارزه با سرطان بود، فیلمْ فضایی سرشار از خردمندی، سکوت و پذیرش مرگ را به تصویر کشیده است. بهرهگیری از چشماندازهای طبیعی توسکانی از ویژگیهای این فیلم است.
بخشی از کتاب پایانی که آغاز من است
«فولکو: تو زیاد سفر میکردی. گاهی هفتهها از خانه دور میماندی. این سفرها به تو فشار نمیآورد؟
تیتسیانو: نه، بههیچوجه. از سفر لذت میبردم. میخواستم چیزهای تازه ببینم. با هر چیز نویی مشغول میشدم. هر چیزی که استثنایی بود. سفر برایم بسیار اهمیت داشت. همهٔ ماجراهای زندگیام را در این سفرها تجربه میکردم. به هیچکس و هیچچیز اجازه نمیدادم مرا از مسافرت بازدارد. حتی خانواده؛ این بخش را تو شاهد بودی. خانواده برای من یوغی بود که گردنم را با نخی ابریشمی به آن بسته بودند. این تشبیه را از یک شاعر بنگالی وام گرفتهام. چیزهای دیگری هم بودند. خانواده را اما هرگز رها نکردم. نخواستم رها کنم. آنقدر کلهپوک نبودم. مثل خیلیهای دیگر که همسرشان را میگذاشتند و با یک رقاصهٔ ویتنامی میرفتند. اگرچه من هم گاهیاوقات بازیگوشیهای خودم را داشتم.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه