کتاب جامعه شناسی هنر
معرفی کتاب جامعه شناسی هنر
کتاب جامعه شناسی هنر (گزیدهٔ آثار) نوشتهٔ جرمی تنر و ترجمهٔ حسن خیاطی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب جامعه شناسی هنر
کتاب جامعه شناسی هنر، گزیدهٔ آثار جرمی تنر را در بر گرفته است؛ آثاری که پس از بررسی دیدگاههای نظریهپردازان کلاسیک جامعهشناسی دربارهٔ هنر، از طریق پرداختن به آثار اصلی و تأثیرگذار جامعهشناسی، به چهار حوزهٔ مهم در جامعهشناسی هنر میپردازد؛ تولید اجتماعی هنر، جامعهشناسی هنرمند، موزهها و برساخت اجتماعی فرهنگ والا و سپس تحلیل شکل زیباییشناختی و ویژگی خاص هنر. جرمی تنر کوشیده است ضمن معرفی این آثار برگزیده در بافتی تاریخی، رابطهٔ جامعهشناسی و تاریخ هنر را بررسی کند. او ریشههای این دو رشته و سیر رشد آنها را واکاوی و در نهایت تلاش کرده است تا بین این دو رشته، گفتوگویی سازنده برقرار کند.او مدرس هنر و باستانشناسی (یونان و روم) در کالج دانشگاه لندن است و با معرفی نظریهها و مباحث اساسی در حوزهٔ جامعهشناسی هنر، مجموعهٔ درخور توجهی را به خوانندگان علاقهمند در این حوزه ارائه میدهد. جرمی تنر با افزودن یک مقالهٔ مقدماتی، خوانشهای مندرج در سنتهای جامعهشناسی و تاریخ هنر را یادآوری میکند؛ همچنین قرینههای جذابی را بین ریشه و پیشرفت این دو رشته ترسیم میکند.
خواندن کتاب جامعه شناسی هنر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان هنر و دانشجویان تاریخ هنر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه شناسی هنر
«در آلمان آن دوره، «شهری» نبود تا در آن به جای عمومیت نمایندگی دربارها، نهادهای حوزۀ عمومی درون جامعۀ مدنی وجود داشته باشند؛ اما مؤلفههای مشابهی وجود داشت که انجمنهای بحث و گفتوگو و انجمنهای ادبی در قرن هفدهم اولینِ آنها بودند. طبیعتاً تعداد آنها کمتر از قهوهخانهها و محافل ادبی بود و فعالیت کمتری داشتند. آنها حتی بیش از محافل ادبی از سیاستهای عملی کنار گذاشته شده بودند؛ با این حال، اعضایشان همچون اعضای قهوهخانه، غیردولتیهایی درگیر در کار تولیدی و رجال سرمایه و تعداد کثیری از دانشگاهیهای طبقۀ متوسط بودند. اولین مورد از «انجمنهای آلمانی» را گاتشد در سال ۱۷۲۷ در لایپزیک بر اساس مراتب ادبی قرن گذشته دایر کرد. با اینکه انجمنهای ادبی را شاهزادگان برپا کرده بودند، در این انجمنها انحصار اجتماعی وجود نداشت؛ طبق انتظار، تلاش برای تبدیل آنها به مراتب شاهانه با شکست مواجه شد. آن چنان که در یکی از اساسنامهها ذکر شده است، قصد آنها «ایجاد برابری و پیوند میان کسانی است که پایگاههای اجتماعی نابرابری دارند». این قبیل محافل، مجالس و آکادمیهایی که دلمشغولیشان زبان بومی بود، اکنون رسانۀ ارتباط و فهم مردمی دانسته میشد که ابنای بشر، و نه چیزی بیشتر، خوانده میشدند. بورژواها با پشت سر گذاشتن مرزهای سلسله مراتب اجتماعی، با اشراف که اعتبار اجتماعی داشتند اما نفوذ سیاسی نداشتند، همچون انسانهای «عادی» روبهرو میشدند. ویژگی سیاسی اعضا مهم نبود؛ بلکه نفس خصوصی بودن آنها در برابر قلمرو سیاسی مطلقگرایی اهمیت داشت: برابری اجتماعی در وهلۀ اول فقط به مثابۀ برابری بیرون از دولت امکانپذیر بود. بدین ترتیب، گردهمایی غیردولتیها، به مثابۀ حوزهای عمومی که وسیعاً پشت درهای بسته جریان داشت، مخفی بود. اعلان مخفی روشنگری که کار بیشتر لژها بود ولی انجمنهای بحث و گفتوگو و انجمنهای دیگر نیز وسیعاً بدان میپرداختند، ویژگی دیالکتیکی داشت. نفْس خِرد که با کاربرد عمومی قوۀ عقلانی بنا بود در بطن ارتباط عقلانی عموم انسانهای فرهیخته تحقق یابد، نباید عمومی میشد؛ چون تهدیدی برای انواع روابط سلطه بود. تا وقتی که جایگاه عمومیت درون دیوانهای مخفی شاهزادگان بود، خرد امکان تجلی آشکار نداشت. حوزۀ عمومیت آن هنوز متکی بر پنهانکاری بود؛ مخاطبان عمومی آن، حتی به مثابۀ عموم، درونی بودند. نور خِرد که بدین ترتیب برای محافظت از خویش مخفی مانده بود، به تدریج عیان شد.»
حجم
۵۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۱ صفحه
حجم
۵۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۱ صفحه
نظرات کاربران
جالب و خواندنی.