کتاب یا این یا آن (جلد دوم)
معرفی کتاب یا این یا آن (جلد دوم)
کتاب یا این یا آن (جلد دوم) نوشتهٔ سورن کیرکگور و ترجمهٔ صالح نجفی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب یا این یا آن (جلد دوم)
یا این یا آن (جلد دوم) شاهکار سورن کیرکگور است. نویسندهاش با نام مستعار B معرفی میشود، آقای قاضی متأهلی که در نامههای بلندی که به A، نام مستعار نویسندهٔ جوان و زیباییدوست مجلد اول، مینویسد میکوشد او را متقاعد کند که اگر به زندگی از منظر اخلاق، یعنی با پذیرفتن مسئولیت و تعهد، بنگرد زندگیاش سرشارتر و کامبخشتر خواهد شد. A خود را وقف میل به تفریح و تفنن هنری کرده است و آقای قاضی معتقد است انسجامی که زندگی زناشویی به آدمی میبخشد شادی و شعفی افزون بر اغواپیشگی محض میآورد، هرچند کشفِ این طرب دیرپاتر شکیبایی و پایبندی میطلبد.
قاضی به دوست جوانش یادآور میشود که فهم مشترک ما از ماجراهای عاشقانه به لطف آفریدههای هنری شکل میگیرد که غایتشان انبساط خاطری است که درست در لحظهای که پای در گلولای زندگی هرروزه میگذاریم از کف میرود و جا به ملال میسپارد. قاضی معتقد است اگر A زندگی اخلاقی پیشه کند میتواند جان خویش را نجات دهد. حل معما در تذکار این حقیقت نهفته است که گرچه زندگی ارزش زیباشناختی دارد جنبهٔ داوری اخلاقی هم دارد. A با غفلت از ارزشهای خموش و ملالانگیزِ رشد و امنیت و عشق مبتنی بر ازخودگذشتن به روح خویش آسیب میرساند.
این مجلد افزون بر تأمل در باب پرسشهایی فلسفی چون رابطهٔ جزئی و کلی، قاعده و استثنا، انتخاب و آزادی، لذت و سعادت، حاوی خطبهای کمنظیر دربارهٔ نسبت احساس گناه و پذیرش مسئولیت و نطفهٔ شق سومی از زندگی است که با جهش ایمانی ممکن میشود، ترازی از هستی انسانی که کیرکگور در ترس و لرز آن را میکاود.
خواندن کتاب یا این یا آن (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به آثار و آرای کیرکگور پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب یا این یا آن (جلد دوم)
«دوست عزیز،
نخستین سطرهایی که از نظر میگذرانی واپسین سطرهایی است که نوشتهام. قصدم از نوشتنشان این بود که بار دیگر بکوشم کندوکاو مفصلی را که بدینوسیله در اختیارت میگذارم در قالب نامه فشرده سازم. این سطرها مطابق واپسین سطرهایی است که نوشتهام و به اتفاق هم تشکیل پاکتی نامه میدهند، و بدین قرار به شکلی بیرونی به چیزی اشارت میکنند که شواهد درونی به شکلهای فراوان تو را به قبولش میخوانند ــ یعنی نامهای که هماینک میخوانی. این فکرــ که مشغول نوشتن نامهای به تو بودم ــ فکری بود که میل نداشتم از آن دست بشویم، تا حدودی به این علت که ضیق وقت مجالم نداده به شرح و بسط پرزحمتی که لازمۀ رسالهای نظری است بپردازم و تا حدودی به این علت که میل ندارم این فرصت را از کف بدهم که با تو با لحنی اضطراری و تحذیریتر که درخور قالب نامهنگاری است سخن بگویم. تو از نظر من استاد آنی که دربارۀ همهچیز کلیگویی کنی بیآنکه درگیر شخصی هیچ موضوعی شوی و به همین سبب میخواهم وسوسهات کنم تا قوای دیالکتیکیات را به تکاپو اندازی. میدانی که وقتی خداوند ناتان نبی را نزد داود پادشاه فرستاد و ناتان حکایت دو مرد فقیر و غنی را برایش تعریف کرد، داود گمان برد که معنای آن حکایت را فهمیده است اما حاضر نبود بپذیرد آن حکایت نقد حال اوست. آنگاه ناتان برای حصول اطمینان افزود: آن مرد ثروتمند تویی ای پادشاه. بههمین نحو در ضمن همواره کوشیدهام بهیادت آورم که تویی آنکس که دربارهاش بحث میشود و تویی آنکس که با او سخن میگویم. ازاینرو شک ندارم که چون این سطرها را میخوانی پیوسته احساس میکنی سرگرم خواندن نامهای، حتی اگر این موضوع حواست را پرت کند که قوارۀ این برگهها مناسبِ نامه نیست. در مقام صاحبمنصبی دولتی عادت دارم در ورقهایی با قطع رحلی بنویسم؛ این عادت شاید این حسن را داشته باشد که نوشتههایم را در چشم تو دارای کیفیتی کموبیش رسمی بنماید. نامهای که بدینوسیله دریافت میکنی بفهمینفهمی طولانی است؛ اگر در ترازوی ادارۀ پُست وزنش میکردند، خرج ارسالش زیاد میشد؛ اما اگر در ترازوی تحلیلهای مویشکاف انتقادی وزنش میکردیم، شاید پشیزی نمیارزید. بنابراین از تو استدعا میکنم نامهام را با هیچیک از این ترازوها وزن نکنی، نه با ترازوی ادارۀ پُست زیرا این نامه به رسم امانت بهدست تو میرسد نه بهعنوان یک مرسوله، و نه با ترازوی تحلیل انتقادی زیرا هیچ دوست ندارم تو را ببینم که به چنین بدفهمی نابرازندهای دست مییازی.»
حجم
۵۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۵۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه