
کتاب افیون زدگان
معرفی کتاب افیون زدگان
کتاب افیونزدگان نوشتهی اصغر ایزدی جیران اثری پژوهشی در حوزهی مردمنگاری و مطالعات اجتماعی است که به بررسی زندگی و تجربههای زیستهی مصرفکنندگان مواد مخدر در جنوب تهران میپردازد. این کتاب بخشی از مجموعه پژوهشهای اجتماعی دربارهی ایران است و نشر نی آن را منتشر کرده است. نویسنده با رویکرد مردمنگارانه و مشاهدهی مشارکتآمیز، مدتی را در محلههای لب خط و دروازهغار تهران، در میان معتادان و خانوادههای حاشیهنشین، زندگی کرده و روایتهایی عمیق و چندلایه از رنج، فقر، طردشدگی و همچنین لحظات همدلی و مهربانی در این جوامع ارائه داده است. افیونزدگان نهتنها به ابعاد فردی و اجتماعی اعتیاد میپردازد، بلکه ساختارهای قدرت، نابرابری و سیاستهای شهری را نیز در شکلگیری این وضعیتها بررسی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب افیون زدگان
افیونزدگان اثری است که در مرز میان مردمنگاری و تحلیل اجتماعی حرکت میکند و با تمرکز بر جنوب تهران، بهویژه محلههای لب خط و دروازهغار، تجربهی زیستهی معتادان و خانوادههایشان را به تصویر میکشد. اصغر ایزدی جیران، نویسندهی کتاب، با حضور میدانی و زندگی در میان این گروهها، تلاش کرده است تا فراتر از نگاههای کلیشهای و آسیبشناسانه، لایههای پنهان و پیچیدهی حیات اجتماعی این افراد را آشکار کند. ساختار کتاب مبتنی بر پارهنویسی و روایتهای کوتاه است که هرکدام جنبهای از زندگی، رنج، امید، ناامنی و روابط انسانی در این محلهها را بازتاب میدهد. نویسنده با بهرهگیری از مدلهای مختلف مردمشناسی، از جمله مدل فرهنگی، خردهفرهنگی و مردمشناسی پزشکی انتقادی، سعی کرده است مصرف مواد را نهتنها بهعنوان یک رفتار فردی، بلکه در بستر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تحلیل کند. افیونزدگان همچنین به نقش کودکان، زنان، مهاجران و بیخانمانها در این بافتها توجه ویژهای دارد و با روایتهای ملموس و جزئی، تصویری چندوجهی از زندگی در حاشیهی شهر ارائه میدهد.
خلاصه کتاب افیون زدگان
افیونزدگان کتابی غیرداستانی است و در این بخش به پیامها و ایدههای اصلی آن پرداخته میشود. این کتاب با محوریت مردمنگاری، تجربهی زیستهی معتادان و خانوادههایشان را در جنوب تهران روایت میکند. نویسنده با مشاهدهی مشارکتآمیز و زندگی در میان ساکنان محلههای فقیرنشین، تلاش کرده است تا فراتر از نگاههای رایج و قضاوتهای بیرونی، به درک عمیقتری از دلایل و پیامدهای اعتیاد برسد. کتاب نشان میدهد که اعتیاد در این مناطق نهتنها یک مسئلهی فردی، بلکه نتیجهی مجموعهای از عوامل ساختاری مانند فقر، طرد اجتماعی، نابرابری اقتصادی و سیاستهای شهری است. روایتهای کتاب از زندگی روزمره، روابط خانوادگی، ناامنی، تلاش برای بقا و لحظات همدلی و مهربانی در میان معتادان و خانوادههایشان حکایت دارد. نویسنده با تأکید بر اهمیت تجربهی زیسته و مشاهدهی مستقیم، به پیچیدگیهای هویت، اخلاق، امید و ناامیدی در این جوامع میپردازد و نشان میدهد که حتی در شرایط دشوار، امکان بروز رفتارهای انسانی و اخلاقی وجود دارد. افیونزدگان همچنین به نقش کودکان، زنان و مهاجران در این بافتها توجه دارد و با روایتهای جزئی و ملموس، تصویری چندلایه از زندگی در حاشیهی شهر ارائه میدهد.
چرا باید کتاب افیون زدگان را بخوانیم؟
افیونزدگان با رویکردی مردمنگارانه و مبتنی بر تجربهی میدانی، تصویری بیواسطه و چندوجهی از زندگی معتادان و خانوادههای حاشیهنشین در جنوب تهران ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به ابعاد فردی و روانی اعتیاد میپردازد، بلکه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر این پدیده را نیز بررسی میکند. روایتهای کتاب، خواننده را با واقعیتهای کمتر دیدهشدهی شهر و زندگی در حاشیه آشنا میکند و امکان همدلی و درک عمیقتری از وضعیت افراد طردشده و آسیبپذیر فراهم میآورد. همچنین، افیونزدگان با شکستن کلیشهها و ارائهی روایتهایی از مهربانی، مراقبت و امید در دل رنج و فقر، نگاه تازهای به مسئلهی اعتیاد و حاشیهنشینی ارائه میدهد. این کتاب برای کسانی که به مطالعات اجتماعی، مردمشناسی، سیاستگذاری شهری و مسائل مربوط به فقر و اعتیاد علاقهمندند، منبعی ارزشمند و متفاوت است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران و دانشجویان حوزههای علوم اجتماعی، مردمشناسی، جامعهشناسی، مددکاری اجتماعی و سیاستگذاری شهری پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که دغدغهی شناخت واقعیتهای زندگی در حاشیهی شهر، مسائل اعتیاد، فقر و طرد اجتماعی دارند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب افیون زدگان
«بوی سوزشآوری تن محله و تن مرا قبضه کرده است. از نوک تا ریشهٔ دماغم میسوزد، سوزشی که یواش یواش به سرم میرسد. جریان هوای کل محله با این بوی ازپایدرآورنده ادغام شده است. بوی سوزشآورِ شبها و بوی متعفنِ روزها در داخل خانهها، بیش از سیمای خراب محله، احساس در آنجا بودن را به من منتقل میکند. آشغال بر سطح آسفالت، تهماندهٔ سطلهای زباله بر دوش انسانها، رایحهٔ نامطبوع آدمها و جریان بوی خانهها در کوچه و خیابان، همه و همه، در این بوی سوزناک شریکند. برای مردمشناسی که با روش مشاهدهٔ مشارکتآمیز کار میکند، تجربهٔ طبقهٔ اجتماعی ساکنان لب خط، در وهلهٔ نخست، با رایحهٔ محل درک میشود. بوی تعفن از حس بینایی سبقت میگیرد و چنان عمیق به گیرندههای بویایی نفوذ میکند که تبدیل میشود به چیزی که همواره و در همه جا میتپد و جریانهای بودن را نشاندار میکند. با کنجکاوی، محو تماشای خانههای این سو و آن سوی کوچهها بودم؛ خانههایی که بیشتر حس متروکه بودن را منتقل میکردند. اما ناگهان با صحنهای تکاندهنده روبهرو شدم. تازه از کوچه به خیابان رسیده بودم. پیادهراه خیابان مملو از دو ردیف آدم چمباتمهزده بود، دو صفِ نسبتاً طویل، دو ردیف آدم نشسته، زانوزده، رخ در رخ و چسبیده به هم، با زانوهایی که گاه تا بغل دیگری هم خم میشدند، نفسهایی که حرارت متفاوتی داشتند. تقریباً همگی مشغول مصرف مواد بودند. فقط تعداد محدودی به حضور ناگهانیام پی بردند. گویی ورود غریبه برای بقیه مهم نبود. خماری سنگینتر بود و چشمها را چنان تار و بیرمق کرده بود که نایی برای مصرف کردن انرژی نمانده بود. این من بودم که بیشتر ترسیده بودم تا آنها. میترسیدم. از وسط جمع یک نفر دقیقاً مرا میپایید. چشمانش دنبالم افتاده بود. مطمئن نیستم. شاید هم ترس زیاد این توهم را در من ایجاد کرده بود. آمیزهای از ترس و شوک به سراغم آمد. دست و پایم را گم کرده بودم.»
حجم
۱۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه
حجم
۱۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه