مهدی سحابی
زندگینامه و معرفی کتابهای مهدی سحابی
مهدی سحابی (Mehdi Sahabi) زادهی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ و درگذشتهی ۱۸ آبان ۱۳۸۸، مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی بود. او بیشتر به دلیل ترجمهی شاهکار مارسل پروست، در جستجوی زمان از دسترفته، شهرت دارد.
بیوگرافی مهدی سحابی
مهدی سحابی در ۱۵ بهمن ۱۳۲۲ در محلهی راه کوشک شهر قزوین به دنیا آمد. او فرزند ارشد احمد سحابی و معصومه ساروخانی بود. در دهسالگی با خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد و در محلهی شاپور ساکن شدند. پدرش راننده بود و سوادش مکتبی؛ اما خطی خوب داشت و شعرهای زیادی از بر بود. مهدی سحابی در کودکی بیش از آنکه پرشروشور باشد و به بازیهای معمول کودکانه علاقه داشته باشد، نظارهگر بود و با گلها و حشرات بازی میکرد. کلنجار رفتن با اشیاء، نقاشی کردن و با دست چیزی ساختن، از همان کودکی با سحابی درآمیخته بود. اولین شیئی که ساخت، علمهای عاشورای مقوایی بود که یادگار دستههای سینهزنی عاشورا در قزوین بود. از نوجوانی شروع به نقاشی با مداد رنگی و آبرنگ کرد و به ادبیات نیز گرایش داشت.
در ۱۳۴۲ از دبیرستان البرز دیپلم ریاضی گرفت و وارد دانشکدهی هنرهای تزئینی تهران در رشتهی نقاشی شد. در ۱۳۴۳ اولین و تنها تجربهی بازیگریاش را در نمایش «آهن» به کارگردانی خجسته کیا پشت سر گذاشت. در ۱۳۴۴ تحصیل در دانشکدهی هنرهای تزئینی را نیمهکاره گذاشت و به سربازی رفت تا عازم اروپا شود. سحابی در ۱۳۴۶ با هدف شروع زندگی حرفهای جدید برای تحصیل در رشتهی سینما به ایتالیا رفت. بعد از مدتی فعالیت در سینما را برای روحیات خود مناسب ندید و آن را هم نیمهکاره رها و شروع به نقاشی کرد. در ۱۳۴۷ تحصیل در رشتهی نقاشی در آکادمی هنرهای زیبای رم را آغاز کرد. سحابی برای گذران زندگی به حرفهی مرمت تابلوهای قدیمی مشغول شد و خیلی زود در کارگاهی در رم جا افتاد. کمکم آثار هنرمندانی چون لوچو فونتانا، نقاش مجسمهساز ایتالیایی را مرمت میکرد. یکی از تأسفهای زندگیاش این بود که چرا این حرفه را ادامه نداد. او در پایان این سال آکادمی هنرهای زیبای رم را هم نیمهتمام گذاشت. در طی این دوره با فرانچسکو رزی، کارگردان ایتالیایی دوستی نزدیکی داشت. در ۱۳۴۸ عازم فرانسه شد. آنجا با همسر فرانسوی خود به نام اِولین آشنا شد. حاصل این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای کیومرث، سهراب و کاوه بود.
سحابی در فرانسه از طریق ساختن فرآوردههای چرمی و گردنبند و فروششان در کنار خیابان سن ژرمن امرار معاش میکرد. در ۱۳۵۱ به وطن بازگشت و بار دیگر شانس خود را برای ورود به حرفهی سینما امتحان کرد؛ اما اقبالی نیافت و آن را برای همیشه کنار گذاشت. او استعداد ویژهای در آموختن زبان داشت و بهواسطهی چندین سال زندگی در اروپا به سه زبان ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود. با این زمینه، به عنوان مترجم در سرویس خارجی روزنامهی کیهان مشغول به کار شد. در ۱۳۵۷ پس از اعتصاب به عضویت شورای سردبیری این روزنامه درآمد و سه ماه بعد او به همراه بیست نفر از اعضای تحریریه از آنجا اخراج شدند.
در ۱۳۵۸ سحابی با چند تن از همکاران خود در کیهان، روزنامهی کیهان آزاد را منتشر کردند. پس از انتشار ده شماره، آن هم تعطیل شد. بعد از آن، همراه همکارانش «انتشارات الفبا» را تأسیس و در آنجا شش شماره از ماهنامهی «پیروزی» را منتشر کردند. در ۱۳۵۹ کتاب «تسخیر کیهان» را با امضای مستعار «یونس جوانرودی» نوشت که شرحی بود بر آنچه در کیهان گذشت. او در این دوران نقدهای سینمایی خود را با امضای سهراب دهخدا در رسانههای ایرانی منتشر میکرد. در ۱۳۶۰ مجموعهی نقاشیهایش را با عنوان «ماشینهای قراضه» آغاز کرد. از این سال ترجمه را نیز به عنوان حرفهای تماموقت برگزید و کتاب «گارد جوان» نوشتهی الکساندرویچ فادایف را با نام مستعار سهراب دهخدا منتشر کرد. البته او ترجمهی کتاب را پیشتر آغاز کرده بود. اولین ترجمهاش در ۱۳۵۲ با ادبیات ایتالیا و کتاب «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» نوشتهی ماریو دمیکلی بود. در ۱۳۵۶ نیز اولین ترجمهاش از ادبیات روسیه، کتاب «مرگ وزیر مختار» بود. در ۱۳۶۱ ترجمهی کتابهای «دانه زیر برف» نوشتهی اینیاتسیو سیلونه و «دوست بازیافته» نوشتهی فرد اولمن را منتشر کرد. در اواخر همین دهه نیز موفق شد نخستین نمایشگاه انفرادی خود از مجموعهی «ماشینهای قراضه» را در گالری گلستان برگزار کند.
در ۱۳۶۹ پروژهی ترجمهی کتاب «در جستجوی زمان ازدسترفته» نوشتهی مارسل پروست را آغاز کرد. در آن سالها حرفی در جریان بود که ترجمهی این رمان به زبان فارسی امکانناپذیر نیست. او این کار را شروع کرد و یازده سال از زندگی خود را صرف آن کرد. گفته شده است که این رمان ابتدا توسط بیژن الهی ترجمه شده بود، اما پس از گفتوگو با سحابی، الهی از ادامهی ترجمه انصراف داد و کار را به سحابی سپرد. همزمان با ترجمهی پروست، کارهای تجسمی را انجام میداد.
هنرهای تجسمی
سحابی در هنرهای تجسمی از نقاشی تا مجسمهسازی، دیوارنگاره، طراحی جلد کتاب و سازههای حجمی دستی داشت و توانست در طول چند دهه برای آثارش نمایشگاههای انفرادی و گروهی برگزار کند. علاوه بر نمایشگاه ماشینهای قراضه که پیشتر آمد، در ۱۳۷۲ دو نمایشگاه نقاشی در گالری گلستان برپا کرد. مجموعهی اول با عنوان «فیگورها» بود که از شخصیتهای رمان در جستجوی زمان ازدسترفته پروست الهام گرفته بود و مجموعهی دوم نیز ادامهی ماشینهای قراضه بود.
در ۱۳۷۳ سحابی نمایشگاه نقاشی از طراحیهای روی جلد کتابهایش را در گالری سیحون برپا کرد. در ۱۳۷۵ برای نخستین بار مجموعهی ساختههای حجمی او که شامل قطعات چوبی، جعبهها، پرندهها و ستونها میشد، در گالری آریا به نمایش درآمد. در ۱۳۷۷ همزمان با اتمام ترجمهی پروست، نمایشگاه انفرادی مجموعهی «آدمکها» باری دیگر در گالری آریا برگزار شد. در ۱۳۷۸ اثری از مهدی سحابی در اولین نمایشگاه بینالمللی طراحی معاصر، در موزهی هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد. سال بعد نیز اثری از او در «آرت اکسپوی» بینالمللی نیویورک، بخش «هنر معاصر ایران» به نمایش گذاشته شد.
در ۱۳۸۰ او نمایشگاه انفرادی خود از مجموعهی «پرسنلیهای فوری» را در گالری آریا برگزار کرد. سال بعد نیز مجموعهی «پرندهها» را در همین گالری به نمایش گذاشت. در ۱۳۸۶ سحابی برای اولین بار از مجموعهی «دیوارنگاره» در گالری آریا، نمایشگاهی انفرادی برگزار کرد. سال ۱۳۸۸ پایان حضور شخصی مهدی سحابی در عرصهی نمایشگاههای تجسمی بود. در این سال دو نمایشگاه داشت. یکی نمایشگاه انفرادیاش در گالری دی با عنوان «پرندههای مهدی سحابی» و آخرین نمایشگاه گروهیاش در گالری گلستان با عنوان «خروسها و انارها». سحابی دو ماه بعد از سفرش به فرانسه، یعنی در ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در اثر حملهی قلبی درگذشت. پیکرش از پاریس به تهران منتقل و در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
ترجمه و مترجمی
سحابی یکی از مترجمان ادبی پرکار بود. به عنوان مترجمی که از سه زبان کتاب ترجمه میکرد از روش خودش در یادگیری زبانهای غیرمادری گفته است که انگلیسی را از دبیرستان شروع کرد و بعد در عمل بیشتر یاد گرفت. زبان ایتالیایی را در آکادمی هنرهای زیبای رم آموخت؛ اما فرانسوی را در فرانسه و در خیابان یاد گرفت. استعداد او در یادگیری زبان بیش از هر چیز مؤثر بود. آن سالها، در حالی که محمد قاضی و ابوالحسن نجفی رمان در جستجوی زمان ازدسترفته را با شواهد و دلایل، ترجمهناپذیر میدانستند سحابی این دیدگاه را صرفاً تا حدی واقعی میدانست و بیشتر افسانه میپنداشت؛ چراکه با خواندن شش پاراگراف اول بهروشنی دریافت که کتاب کاملاً ترجمهشدنی است. از سویی آگاه بود که چون پروست جملات نامتعارف و بیش از حد طولانی مینویسد، کار مشکلتر است؛ اما همین هم قلق دارد؛ بنابراین نزدیک به یازده سال، روزی هشت ساعت وقت برای ترجمه گذاشت و طولانیترین رمان تاریخ را به انتها رساند.
خود سحابی معتقد بود که کتاب «همه میمیرند» نوشتهی سیمون دوبوار یکی از بهترین ترجمههایش است. البته بیش از هر کتابی به «مرگ قسطی» سلین علاقه داشت و دلش میخواست این کتاب را خودش نوشته باشد. او کار روی کتابهای سلین را از کتابهای سیمون دوبوار، ایتالو کالوینو و مارسل پروست جذابتر میدانست. سحابی در دورهای که کامو و سارتر و دوبوار بر سر زبانها بودند، نویسندگانی چون سلین، پروست و فلوبر را به مخاطب فارسیزبان شناساند. بهعلاوه که ترجمههای او روان و سلیس هستند. او گفته است مترجم در انتقال متن از زبانی به زبان دیگر باید چنان مهارتی داشته باشد که از چیزی به نام ترجمه و اثری به نام مترجم در متن باقی نماند. او ترجمهی خوب را ترجمهای میدانست که هم به ساخت زبانی و شیوهی نویسنده در زبان اصلی و هم به ساخت زبان فارسی اهمیت دهد. غیر از آن هرچه باشد ترجمهی تحتاللفظی است.
در میان ترجمههای سحابی کتاب در جستجوی زمان ازدسترفته برجستهترین است؛ اما او کتابهای درخور توجه دیگری از نویسندگان بزرگ نیز به فارسی برگردانده است؛ از جمله استاندال، بالزاک، فلوبر و غیره. دههی شصت خورشیدی آغاز حرفهای کار ترجمه برای سحابی بود. تعداد ترجمههای او زیاد هستند و به مقتضای یادداشت، تمام آنها به همراه نام نویسنده و سال انتشار آورده شدهاند. علاوه بر کتابهایی که پیشتر در متن به آنها اشاره شده است ترجمههای او در ۱۳۶۳ کتابهای «بارون درخت نشین» نوشتهی ایتالو، «مکتب دیکتاتورها» نوشتههای اینیاتسیو سیلونه و «بچههای نیمه شب» نوشتهی سلمان رشدی بودند. «مرگ آرتمیو کروز» نوشتهی کارلوس فوئنتس را در ۱۳۶۴ و کتاب «توفان در مرداب» نوشتهی لئوناردو شاشا را در ۱۳۶۵ منتشر کرد. سال بعد کتاب «شرم» نوشتهی سلمان رشدی را ترجمه کرد که جایزهی بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را برد. در همین سال ترجمهی کتابهای «واتیکان و فاشیسم ایتالیا» نوشتهی جان فرانسیس پالارد و «آب، بابا، ارباب» نوشتهی گاوینو لدا وارد بازار نشر شدند. در ۱۳۶۸ نخستین داستان سحابی با عنوان «ناگهان سیلاب» منتشر شد. ترجمهی کتابهای «دانته الیگیری» نوشتهی مارک موسا، «دیوید کاپرفیلد» نوشتهی چارلز دیکنز و «رابینسون کروزوئه» نوشتهی دانیل دفو از دیگر ترجمههای او بودند. در ۱۳۷۴ ترجمهی کتابهای «خوشیها و روزها» نوشتهی مارسل پروست، «دور دنیا در هشتاد روز» نوشتهی ژول ورن و «انقلاب صنعتی و قرون وسطی» منتشر شدند. در ۱۳۷۹ ترجمهی او از کتاب «جامعهشناسی هنر» نوشتهی ژان دو وینیلو به چاپ رسید. سحابی کتاب «تربیت احساسات» نوشتهی گوستاو فلوبر را در ۱۳۸۰ به پایان رساند. او همچنین کتاب «دفتر عشق» را که شامل شعرهای کوتاه ایران و جهان بود، گردآوری کرد و در همین سال منتشر شد. در ۱۳۸۱، ترجمهی او از کتاب «مون بزرگ» نوشتهی آلن فورنیه انتشار یافت. پس از سالها فاصله از داستاننویسی، سحابی دو کتاب «پیچک باغ کاغذی» و «خیابان مارگوتا شماره ۱۱۰» را منتشر کرد. همچنین ترجمهی او از کتاب «مونته دیدیو: کوه خدا» نوشتهی اری دلوکا نیز چاپ شد. در ۱۳۸۳ کتاب «لویی فردینان سلین» نوشتهی دیوید هیمن و سال بعد، کتابهای «تقسیم» نوشتهی پیرو کیارا و «مرگ قسطی» نوشتهی لویی فردینان سلین چاپ شدند. ترجمههای او از کتابهای «دسته دلقکها» نوشتهی لویی فردینان سلین، «مادام بوواری» نوشتهی گوستاو فلوبر، «اولین برف و داستانهای دیگر» نوشتهی گی دو موپاسان و «سرخ و سیاه» نوشتهی استاندال نیز در همین ایام چاپ شدند.
مهدی سحابی در ۱۳۶۶ با ترجمهی رمان «شرم» نوشتهی سلمان رشدی جایزهی بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به دست آورد. محمد محمدعلی در ضمن خاطراتش از دوستی با سحابی نقل کرده است که در حین گفتوگویی، سحابی به کتاب «آیههای شیطانی» سلمان رشدی اشاره کرده. سحابی آن زمان روی ترجمهی این کتاب کار میکرد و برای اتمام آن شور زیادی داشت؛ اما یک ماه بعد که آیتالله خمینی کتاب را محکوم کرد و نویسندهاش را مهدورالدم دانست کتابهایش در ایران جمع شدند و دیگر اجازهی انتشار نیافتند.
معرفی ترجمهها و تالیفات مهدی سحابی
مرگ قسطی
اثر لویی فردینان سلین که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد، دنبالهای بر رمان مشهور او سفر به انتهای شب است. این کتاب، با شخصیتپردازی فردینان باردمو که بازتابی از زندگی خود نویسنده است، داستان معالجهی بیماران فقیر پاریس را روایت میکند.
سرخ و سیاه
اثر استاندال، داستان جولین سورل، جوان جاهطلبی است که با آرزوی موفقیت و قدرت، از دانشجوی علوم دینی به معلم فرزندان شهردار و سپس به پاریس میرود. او با اغواگری و فرصتطلبی، زنان طبقهی اشراف را شیفتهی خود میکند، اما وقتی ثروتمندان و قدرتمندان علیه او متحد میشوند، سرنوشتش به تراژدی ختم میشود.
در جستجوی زمان از دست رفته
رمانی حماسی و پیچیده که در آن مارسل پروست به بازسازی خاطرات کودکی و جوانی خود میپردازد. این رمان یکی از مهمترین آثار ادبی قرن بیستم است. در این شاهکار ادبی چندجلدی پروست خاطرات و تأملات راوی دربارهی عشق، زمان و جامعه را با زبانی شاعرانه و دقیق به تصویر میکشد.
مزدک
رمان مزدک نوشتهی موریس سیماشکو، داستانی تاریخی است که در پسزمینهی امپراتوری ساسانی و دوران پرتلاطم قرن ششم میلادی روایت میشود. این کتاب به زندگی مزدک، پیامبر انقلابی و مصلح اجتماعی، میپردازد که علیه نظم مستقر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی شورید. سیماشکو با توصیفات زنده و پرداختی دقیق، شکافهای طبقاتی، تنشهای مذهبی و اندیشههای نوآورانهی مزدک را به تصویر میکشد و خواننده را به قلب جامعهی ایران باستان و چالشهای آن میبرد.
مون بزرگ
رمان مون بزرگ اثر آلن فورنیه، داستان پسر جوانی است که در حاشیهی فرانسه زندگی میکند و با ورود به دنیای اسرارآمیز یک مهمانی، زندگیاش دگرگون میشود. این اثر به ماجراجوییهای عاشقانه، ناامیدیهای بزرگسالی و دوستیهای شکستخورده میپردازد و تصویری ماندگار از شور و درد جوانی ارائه میدهد.
اولین برف
این کتاب مجموعهای از دوازده داستان کوتاه گی دو موپاسان است که نمایانگر سبک خاص او در رئالیسم و ناتورالیسم است. داستانها به موضوعاتی چون تنهایی، روزمرگی و طبیعت انسان میپردازند و نثری ساده و تأثیرگذار دارند. این مجموعه، نمونهای درخشان از توانایی موپاسان در روایت وقایع روزمره به شکلی عمیقتر و باورپذیرتر از خود واقعیت است.
کتاب مهدی سحابی
این کتاب، گزیدهای از آثار مهدی سحابی در حوزهي هنرهای تجسمی، نقاشی و مجسمهسازی از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۸۸ است که با تلاش سارا و مجید سحابی گردآوری شده است. سحابی، هنرمند چندبعدی و پرکار، به زیباییشناسی و استفاده از تکنیکها و مواد متنوع توجه ویژهای داشت و بیشتر بهخاطر ترجمهها و نقاشیهایش شناخته میشود. کتاب شامل تصاویر رنگی از آثار او همراه با توضیحات دقیق درباره ابعاد، سال و مجموعه مربوطه است.
مادام بواری
رمان مادام بواری اثر گوستاو فلوبر، داستان اِما بواری، زنی زیبا و مستأصل را روایت میکند که از روزمرگی زندگی خسته شده و برای یافتن شادی، به ولخرجی و روابط عاشقانه پنهانی روی میآورد. اما این تلاشها به شکست، بدهیهای کلان و تراژدی ختم میشود. این شاهکار رئالیستی، از تأثیرگذارترین آثار ادبی تاریخ است.
همه میمیرند
رمان همه میمیرند اثر سیمون دوبووار، داستان کنت فوسکا، نجیبزادهای با زندگی ابدی، و رژین، بازیگری خودشیفته، را روایت میکند. رژین که آرزوی جاودانگی دارد، با راز فوسکا آشنا میشود و شیفتهی او میگردد، اما خاطرات هفتقرنهی فوسکا تأثیری عمیق و غیرمنتظره بر جاهطلبیهای او میگذارد. این کتاب به بررسی مفاهیم جاودانگی، خودخواهی و بیارزشی زندگی میپردازد.
تقسیم
پیرو کیارا، نویسنده و قصهگوی ایتالیایی، فعالیت ادبی خود را با شعر آغاز کرد اما از دهه ۱۹۵۰ به داستانسرایی متمرکز شد. او با بهرهگیری از سبک قصهگویی شفاهی، نثری روان و بیتکلف خلق کرد که ارتباطی مستقیم و تأثیرگذار با خواننده برقرار میکند. سبک او با ویژگیهای نئورئالیسم همخوانی دارد و مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. کتاب تقسیم رمانی تحسینشده و یکی از آثار پرفروش ادبیات معاصر ایتالیاست که داستان آن در دوران اوج فاشیسم روایت میشود. ماجرای کتاب دربارهی یک کارمند سادهی دارایی است که پس از مرگش بهدلیل سوءتفاهم یا شوخی به یک اسطورهی ملی و حزبی تبدیل میشود، اما زندگی او درون خانه روایتی متفاوت و رازآلود را نمایان میکند. این اثر با ترکیبی از طنز و تراژدی، نگاهی انتقادی به جامعه و ایدئولوژیهای زمان خود دارد.
خیابان مارگوتا شماره ۱۱۰
کتاب «خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰» مجموعهای از ده داستان کوتاه است که روایتهایی از زندگی آدمهایی عادی اما جهانی را در خیابانی کوچک و ناشناس ارائه میدهد. این داستانها با ترکیب عناصری از زندگی روزمره و اشارههای غیرمستقیم به تاریخ، تصویری مبهم و جذاب از زندگی و روابط انسانی خلق میکنند. کتاب در دو بخش «از اینجا» و «از جاهای دیگر» به طور همزمان روایتهایی مجزا و درهمتنیده ارائه میدهد.
پیچک باغ کاغذی
رمان پیچک باغ کاغذی نوشتهی مهدی سحابی، ماجرای روزنامهنگاری است که برای حفاظت از کتابی کهن درباره عشق، بهدستخط ابنسینا، تلاش میکند. این کتاب با هفت تصویر اسرارآمیز، عشق را در مراتب مختلف از لذت جسمانی تا تعالی روحانی شرح میدهد. روایت درهمتنیدهی جستوجوی کتاب و کشف حکمت عشق، ماجراجویی بیپایانی در دنیای درونی و بیرونی رقم میزند.
ناگهان سیلاب
کتاب «ناگهان سیلاب» نوشته مهدی سحابی، داستان نمادین و استعاری از جنگ میان دو ملت است. در این داستان، شهری کوهستانی با باورها و خرافات خاص خود، در برابر شهری دریایی که دشمن آن است، با حملهای موشکی روبهرو میشود.
خوشیها و روزها
کتاب «خوشیها و روزها» مجموعهای از اشعار و نثرهای مارسل پروست است که در آن تأملات فلسفی، روایتهای کوتاه و تصاویر اجتماعی بهطور برجسته به نمایش درآمدهاند. این اثر نخستین انتشارات پروست است که نبوغ او در گردآوری احساسات و یادآوریهای پیچیده را نشان میدهد.
قصر به قصر
کتاب قصر به قصر داستانی از لویی فردینان سلین است که در اواخر جنگ جهانی دوم در آلمان و در دوران تسلط نیروهای متفقین روایت میشود. در این رمان، مقامات دولتی و همراهانشان در یک قصر مخفی به همراه سلین و همسرش تلاش میکنند از تهدیدات مرگبار جان سالم به در ببرند.
تربیت احساسات
تربیت احساسات داستان عاشقانهای است که زندگی فردریک مورو، مردی جوان و شیفته مادام آرنو، را در پی روابط پیچیدهاش با او و شوهرش روایت میکند. این رمان به شکلی درخشان احساسات و تجربههای شخصی نویسنده را در بطن یک داستان عاشقانه طولانیمدت به تصویر میکشد.
بارون درخت نشین
رمان بارون درخت نشین داستان کوزیمو، پسری است که خانه اشرافیاش را ترک کرده و زندگی خود را در درختان آغاز میکند. او با نبوغ خود، دنیای درختیاش را به یک محیط آموزنده و خلاقانه تبدیل میکند، درحالیکه داستان از زبان برادر کوچکترش، بیاجیو، روایت میشود.
باباگوریو
باباگوریو داستان پدری است که به خاطر عشق افراطی به دخترانش به نابودی میرسد و در کنار آن، به جوانی فقیر میپردازد که به دنبال ثروت در پاریس است. کتاب نقدی بر جامعهای است که جاهطلبی و پولپرستی را ارزشهای خود میداند.