کتاب صوتی گاوخونی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی گاوخونی

دانلود و خرید کتاب صوتی گاوخونی

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب صوتی گاوخونی

کتاب صوتی «گاوخونی» نوشتهٔ جعفر مدرس صادقی و با صدای تایماز رضوانی، توسط نوین کتاب گویا منتشر شده است. این اثر در دستهٔ رمان‌های معاصر فارسی قرار می‌گیرد و روایتی از زندگی، خاطرات و ذهنیات راوی را در بستر شهر اصفهان و رودخانهٔ زاینده‌رود دنبال می‌کند. داستان با نگاهی به گذشته و حال، به روابط خانوادگی، مرگ، خاطره و هویت می‌پردازد و فضای خاصی از زیست شهری و دغدغه‌های نسل جوان را به تصویر می‌کشد. نسخه‌ی صوتی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گاوخونی

«گاوخونی» از آثار شاخص جعفر مدرس صادقی در قالب رمان است که با زبانی موجز و روایتی سیال، زندگی مردی جوان را در اصفهان و تهران روایت می‌کند. این کتاب در دهه‌ای نوشته شده که تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران در آن به‌شدت محسوس است و فضای داستان نیز از این تحولات بی‌تأثیر نمانده است. ساختار رمان بر پایهٔ خاطرات، رؤیاها و تداخل زمان گذشته و حال شکل گرفته و شخصیت اصلی، با بازگشت به خاطرات کودکی، رابطه‌اش با پدر، مادر و اطرافیان را مرور می‌کند. روایت کتاب خطی نیست و با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، ذهنیت راوی را به تصویر می‌کشد. «گاوخونی» اثری است که مرز میان واقعیت و خیال را باریک می‌کند و با استفاده از عناصر بومی، به‌ویژه زاینده‌رود و شهر اصفهان، فضایی خاص و نوستالژیک می‌آفریند. این رمان در زمرهٔ آثار جریان سیال ذهن در ادبیات فارسی قرار می‌گیرد و با نگاهی انتقادی به سنت‌ها، خانواده و هویت فردی، تصویری از جامعهٔ معاصر ایران ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب گاوخونی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «گاوخونی» با روایتی اول‌شخص آغاز می‌شود؛ راوی جوانی است که خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش در اصفهان را مرور می‌کند. او در خانه‌ای کوچک با پدر، مادر و بعدها با همخانه‌هایی در تهران زندگی می‌کند. پدرش خیاطی است که روزگارش به سختی می‌گذرد و مادرش زنی است که از زندگی با پدر دل خوشی ندارد. مرگ پدر، نقطهٔ عطفی در زندگی راوی است و او را به بازنگری در گذشته و روابط خانوادگی‌اش وامی‌دارد. خاطرات آبتنی‌های صبحگاهی با پدر در زاینده‌رود، دیدار با معلم ورزشکارش «گلچین» و کشمکش‌های خانوادگی، در ذهن راوی تکرار می‌شوند و با رؤیاها و کابوس‌های شبانه درمی‌آمیزند. راوی پس از مرگ پدر، به تهران بازمی‌گردد و درگیر زندگی روزمره، کار در کتابفروشی و روابط سرد با همخانه‌هایش می‌شود. ازدواج با دخترعمه‌اش و تلاش برای راه‌اندازی مغازهٔ پدر، او را به اصفهان بازمی‌گرداند، اما حس بیگانگی و ناتوانی در سازگاری با محیط و آدم‌ها، او را دوباره به تهران می‌کشاند. در تمام این مسیر، خاطرهٔ پدر و زاینده‌رود، همچون سایه‌ای بر زندگی‌اش سنگینی می‌کند. داستان با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، تداخل خواب و بیداری و مرز باریک واقعیت و خیال، تصویری از سرگشتگی، بی‌قراری و جست‌وجوی هویت راوی را ترسیم می‌کند. «گاوخونی» بیش از آنکه داستانی با پیرنگ مشخص باشد، روایتی از ذهن و خاطره است که در آن، گذشته و حال، رؤیا و واقعیت در هم می‌آمیزند.

چرا باید کتاب گاوخونی را بشنویم؟

این کتاب با روایتی متفاوت و ساختاری غیرخطی، تجربه‌ای تازه از مواجهه با خاطره، هویت و زیست شهری را پیش روی شنونده می‌گذارد. «گاوخونی» با پرداختن به دغدغه‌های فردی و جمعی، مرز میان واقعیت و خیال را کمرنگ می‌کند و با فضاسازی خاص اصفهان و زاینده‌رود، حس نوستالژی و دلتنگی را به‌خوبی منتقل می‌کند. شنیدن این اثر فرصتی است برای تأمل در روابط خانوادگی، تأثیر گذشته بر اکنون و جست‌وجوی معنای زندگی در دل روزمرگی‌ها.

شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های معاصر فارسی، دوستداران روایت‌های ذهنی و جریان سیال ذهن، و کسانی که دغدغهٔ هویت، خاطره و روابط خانوادگی دارند، مناسب است. همچنین شنیدن آن به کسانی که به فضای شهری و زیست اجتماعی ایران علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب گاوخونی

«با پدرم و چندتا مردِ جوان که درست یادم نیست چندتا بودند و فقط یکی‌شان را می‌شناختم که گلچین ــ معلّمِ کلاسِ چهارمِ دبستانم ــ بود، توی رودخانه‌ای که زاینده‌رودِ اصفهان بود، آبتنی می‌کردیم. شب بود و آسمان صاف بود و ماهِ شبِ چارده می‌درخشید. فقط ما چند نفر توی آب بودیم. نه بیرونِ آب، نه توی آب، کسِ دیگری نبود. سی‌وسه‌پُل از فاصله‌ای نه چندان دور پیدا بود و از نورِ ماه روشن بود. همه ‌جا تقریبن روشن بود. درخت‌های لبِ آب، حتّا نرده‌های کنارِ پیاده‌روِ خیابانِ پهلوی رودخانه، حتّا شبحِ بلند و نوک‌تیزِ کوه‌صُفه پُشتِ سرِ درخت‌ها، پیدا بود. آب گرم بود. ساکن بود. انگار استخرِ بزرگی باشد. امّا حرف نداشت که رودخانه بود و زاینده‌رود هم بود. آب تا گردنِ من می‌رسید. ایستاده بودم. همگی توی آب ایستاده بودیم، به دور و برمان نگاه می‌کردیم و حرف می‌زدیم. پدرم گفت «عشق کنید، بچه‌ها! همه‌ی این رودخونه مالِ خودمونه. تا دلتون می‌خواد عشق کنید!» یکی از مردها که همان گلچین بود ــ و اصلن از همین ‌جا بود که من شناختمش ــ به سی‌وسه‌پُل اشاره کرد و به پدرم گفت «اون دهنه‌ها هم مالِ شماست؟» همه خندیدند. فقط من و پدرم نخندیدیم. به پدرم بر خورده بود. من هم شنیده بودم که زیرِ دهنه‌های پُل جای خوبی نیست و به من هم بر خورد. بعد، پدرم با سر رفت توی آب، زیرآبی شنا کرد و کمی آن‌طرف‌تر سرش را از توی آب درآورد. گلچین داد زد «زیاد دور نرو! اونجاها گرداب هست.» پدرم لبخندی زد و گفت «خیالت راحت باشه. من همه‌ی این رودخونه را مثلِ کفِ دستم می‌شناسم.» و باز با سر رفت توی آب. من منتظر ماندم که باز از یک جای آب سرش را بیاورد بیرون. امّا خبری نشد. فکر کردم شاید خیلی دور رفته باشد، چون که می‌دانستم که خیلی نفس داشت. یا شاید می‌خواست بازی در بیاورد و از یک طرفِ دیگر سر و کلّه‌اش پیدا شود. دورِ خودم چرخی زدم و چشم انداختم. امّا اثری از او نبود. دیدم آن جوان‌ها هم عینِ خیالشان نبود. با هم حرف می‌زدند و گاهی به ‌هم آب می‌پاشیدند و می‌خندیدند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۳ ساعت و ۱۸ دقیقه

حجم

۱۸۳٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۳ ساعت و ۱۸ دقیقه

حجم

۱۸۳٫۲ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
۱۲۶,۰۰۰
۳۰%
تومان