کتاب باباگوریو
معرفی کتاب باباگوریو
کتاب بابا گوریو رمانی از انوره دو بالزاک نویسندهی بزرگ فرانسوی است. باباگوریو را یکی از مهمترین رمانهای رئالیستی قرن نوزدهم توصیف کردهاند. بالزاک در این کتاب داستان پیرمردی بهنام باباگوریو را روایت میکند که خود را عاشقانه و دیوانهوار وقف زندگی دخترانش کرده و میکند، درحالیکه بهسختی در یک پانسیون زندگیاش را میگذراند. در کنار باباگوریو شخصیتهای دیگری نیز حضور دارند که اوضاع اجتماعی فرانسه در قرن نوزدهم با آنها به تصویر کشیده شده است. تصویری آنچنان پرجزئیات و جذاب که رمان را در ردهی بهترینهای تاریخ قرار داده است.
نشر مرکز این رمان را با ترجمه مهدی سحابی منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
معرفی کتاب باباگوریو اثر انوره دوبالزاک
کتاب باباگوریو، نوشتهی انوره دو بالزاک یکی از بزرگترین رماننویسان رئالیست قرن نوزدهم میلادی است. داستان باباگوریو ابتدا در سال ۱۸۳۴ در مجلهی Revue de Paris چاپ شد. یک سال بعد از آن، باباگوریو در قالب یک رمان به انتشار درآمد. رمانی برپایهی شخصیتی بهنام گوریو که در ایام پایانی زندگی خود در پانسیون زندگی میکند. مردی تاجر که عشق به دو دخترش او را همخانهی افرادی متفاوت و بعضا عجیب کرده است. شخصیتها و فضای کتاب باباگوریو بهخوبی انعکاسدهندهی وضعیت تاریخی پاریس در آغاز قرن نوزدهم است. اوژن که دانشجوست و سودای ترقی و فرارفتن از طبقهی اجتماعی خود را در سر میپروراند دیگر شخصیت مهم این رمان است؛ او نماد بخش گستردهای از فرانسویها در آن برههی مهم تاریخی است.
کتاب بابا گوریو پس از انتشار، با واکنشها و نقدهای متفاوتی مواجه شد. برخی از واکنشها در ستایش ظرفیت ادبی رمان بود. شخصیتپردازی بینظیر بالزاک و تصویر دقیق و درخشان او از پاریس در آن دورهی تاریخی، درخور تحسین و استقبال هم بود. ستایشی که تا امروز نیز ادامه داشته و بیشتر هم شده است. البته نقد بالزاک از وضعیت اجتماعی و فرهنگی روزگار خود به مذاق بسیاری خوش نیامد و برایش مشکلاتی نیز ایجاد کرد. بالزاک نیز برای ارتقای اثر جاودان خود بسیار کوشید. او کتابش را چندینبار ویرایش کرد و تغییر داد. رمان باباگوریو بارها به زبانهای مختلف ترجمه شده است. در ایران نیز ترجمههای مختلفی از این رمان وارد بازار کتاب شده است. مهدی سحابی مترجم نامآشنای ایرانی کتاب بابا گوریو را به فارسی برگردانده و نشر مرکز آن را به انتشار رسانده است.
خلاصه داستان
باباگوریو تاجر سالمند و ورشکسته، مجبور به زندگی در پانسیون مادام ووکه در پاریس شده است. پانسیون ووکه میزبان جمعی غریب و بسیار متفاوت است؛ از گوریوی فرتوت تا جوانی دانشجو بهنام اوژن دو راستینیاک که جنوب فرانسه را به خیال ترقی و تغییر طبقهی اجتماعی خود به مقصد پاریس ترک گفته است. واترین شخصیت متقلب و بدکار داستان نیز همراه آنهاست.
باباگوریو در تکاپو برای رفاه دختران ناسپاسش همچنان و مدام شکست میخورد و میفرساید. سرنوشت اوژن در جایی به باباگوریو و یکی از دخترانش گره میخورد. وضعیت پیچیدهتر میشود. اوژنِ جوان دوراهی اخلاقی سختی را تجربه میکند. واترین نیز در این میانه نقش تاریک خود را ایفا میکند تا داستان به نقاط جذاب و پرکشش خود برسد...
پایان داستان
هشدار: پاراگراف زیر پایان داستان را فاش میکند.
رمان با مرگ باباگوریو و خاکسپاری او به پایان میرسد. دختران او حتی حاضر به حضور در تدفین او نمیشوند و این صحنهی غریبانه تاثیری عمیق بر اوژن میگذارد؛ درحالیکه بههمراه چند تن دیگر از معدود تشییعکنندگان باباگوریو است.
ژانر کتاب باباگوریو
کتاب باباگوریو رمانی با ژانرهای متنوع است؛ اما سبک واقعگرایانهی اجتماعی بالزاک در نگارش این اثر، بیش از همه به چشم میآید.
رمان بابا گوریو مناسب کدام رده سنی است؟
کتاب باباگوریو مناسب ردهی سنی بزرگسال است.
عنوان کتاب در فرانسوی و انگلیسی
عنوان کتاب باباگوریو در فرانسوی «Le Père Goriot» است و با عنوانهای «Old man Goriot» و «Father Goriot» به انگلیسی ترجمه شده است.
خرید و دانلود کتاب بابا گوریو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب باباگوریو را به علاقهمندان ادبیات فرانسه و رمانهای کلاسیک و واقعگرایانه پیشنهاد میدهیم.
چرا باید رمان باباگوریو با ترجمه مهدی سحابی را بخوانیم؟
کتاب بابا گوریو اثری است که علاوهبر ارزش ادبی و جایگاه ویژهاش در رمانهای واقعگرایانهی کلاسیک، بهخوبی شرایط اجتماعی پاریس را در سالهای پرالتهاب اوایل قرن نوزدهم بهتصویر کشیده است. داستان پرجزئیات و خواندنی کتاب میتواند دوستداران ادبیات و رمان را به خود جذب کرده و تجربهای بسیار دلچسب و تکرارنشدنی برایشان به ارمغان آورد. خواندن رمانهای کلاسیک مانند باباگوریو تجربهای غنی و بیتکرار است. مهدی سحابی با ترجمهی خود، تجربهی لذتبخش و جذاب خواندن این رمان را به خوانندهی فارسی نیز هدیه داده است. ازاینرو خواندن آن به همهی کتابدوستان پیشنهاد میشود. شنیدن نسخهی صوتی نیز میتواند وقتهای مردهی روزگار ما را که کم هم نیستند، احیا کند. شنیدن کتاب صوتی باباگوریو، بهخصوص پس از خواندن آن میتواند یکی از بهترین تجارب دوستداران ادبیات داستانی باشد.
درباره انوره دوبالزاک
انوره دوبالزاک رماننویس پرآوازهی فرانسوی است. او در آستانهی قرن نوزدهم میلادی، در سال ۱۷۹۹ در شهر تور فرانسه دیده به جهان گشود. در نوجوانی بههمراه خانواده راهی پاریس شد و در سال ۱۸۱۹ در رشتهی حقوق فارغالتحصیل شد، اما سودای ادبیات باعث شد بهرغم خواست خانوادهاش رماننویس شود. بالزاک در ادبیات فرانسه و جهان تاثیری کمنظیر گذاشته است. مکتب رئالیسم که در قرن نوزدهم به شکوفایی رسید، بیشک مدیون آثار جاودان اوست.
بالزاک اولین کتابش را در سال ۱۸۲۹ با عنوان «روانشناسی ازدواج» منتشر کرد. مجموعهی آثار بالزاک که از آن با نام «کمدی انسانی» یاد میشود به بیش از ۱۰۰ عنوان میرسد. «بابا گوریو» را مهمترین رمان بالزاک و از سترگترین نمونههای ادبیات واقعگرایانه خواندهاند. «اوژنی گرانده»، «زنبق دره»، «پیردختر»، «زن سیساله»، «آرزوهای بربادرفته»، «دهقانان» و «پزشک دهکده»، عنوان برخی از شناختهشدهترین آثاری است که از بالزاک منتشر شده است. او علاوهبر پیشگامیاش در ادبیات رئالیستی، نقشی مهم در سربرکشیدن مکتب ناتورالیسم یا طبیعتگرایی ایفا کرده است. انوره دو بالزاک عمری چندان طولانی نداشت و به سال ۱۸۵۰، در ۵۱سالگی در پاریس درگذشت.
افتخارات کتاب و نویسنده
بالزاک بیشک از مهمترین رماننویسان تاریخ ادبیات فرانسه و جهان است. او بهپاس آثار درخشانش، نشان لژیون دونور را دریافت کرده است. کتاب باباگوریو نیز در صدر آثار بالزاک و از صدرنشینان تاریخ ادبیات است. انجمن کتاب نروژ، این رمان را بهعنوان یکی از برترین کتابهای تاریخ ادبیات جهان برگزیده است.
نقد کوتاهی بر کتاب بابا گوریو
در بسیاری از نقدهای کتاب باباگوریو، به شخصیتپردازی دقیق و بینظیر بالزاک اشاره شده است. او شخصیتهای بسیار متفاوت را با مهارت تمام ساخته و بهطرز شگفتآوری سرنوشت آنها را با هم آمیخته است. فرانسه پس از انقلاب، برآمدن و سقوط ناپلئون و بازگشت بوربونها بستری پرتپش برای تنشها و تعارضهای طبقاتی بود. اوژن دو راستینیاک، دانشجوی حقوق نمایندهی قشری است که میخواهد خود را در میانهی همین تعارضات، برکشد.
جامعهی پاریس در رمان باباگوریو، وضعی پیچیده دارد و چارچوبهای اخلاقی و خانوادگی با چالشهای جدی مواجه است. همین نقد اخلاقی و اجتماعی بالزاک بود که خشم بسیاری را برانگیخت. قدرت رمان در نقد تاریخی و پرداخت ادبی بهحدی بود که با گذشت زمان جایگاه خود را بهلحاظ ادبی پیدا کرد و بر بهانهجوییها بهخوبی فائق آمد. رمان باباگوریو بیشک یکی از بهترین نمونههای رئالیسم و والاترین رمانهای تاریخ ادبیات است.
نظر افراد و مجلههای مشهور درباره بابا گوریو
کتاب باباگوریو نقدهای مثبت بسیاری دریافت کرده است. جملهای که فلسین مارسو نویسنده در وصف این رمان گفته، بهخوبی نشاندهندهی جایگاه ادبی آن در تاریخ ادبیات و تاثیری که بر نویسندگان پس از خود گذاشته، است: «ما همه فرزندان باباگوریو هستیم». مارتین کینز در کتابی با عنوان «باباگوریو: آناتومی یک جهان آشفته» به این رمان تاریخساز پرداخته و آن را مهمترین اثر و گلسرسبد مجموعهی کمدی انسانی بالزاک خوانده است. مجلهی Le Journal des femmes، بالزاک را نویسندهای با چشمان نافذ توصیف کرده که میتواند خصوصیترین اسرار زنان را واکاوی کند. نویسندهها و نشریات بسیاری توجه و پرداخت بالزاک به جزئیات در این رمان را ستودهاند که La Revue du théâtre یکی از آنهاست.
معرفی شخصیتهای اصلی کتاب
ژان یواخیم گوریو، شخصیت اصلی داستان که همراهانش او را باباگوریو میخوانند.
اوژن دو راستینیاک، دانشجوی جوان حقوق که با باباگوریو در پانسیون مادام ووکه زندگی میکند.
واترین، شخصیت خلافکار و متقلب داستان است.
آناستازیا و دلفین دختران باباگوریو هستند.
مادام ووکه، صاحب پانسیونی است که باباگوریو در آن زندگی میکند.
اقتباس از کتاب باباگوریو
پس از انتشار کتاب باباگوریو، نمایشهای متعددی با اقتباس از آن بر صحنه رفت. این رمان اقتباس تصویری نیز داشته است؛ ازآنجمله باید به اقتباسهای سینمایی در سالهای ۱۹۴۵، ۱۹۷۲ و اقتباس تلویزیونی در سال ۲۰۰۴ اشاره کرد. نکتهی قابلتوجه در اقتباس تلویزیونی از باباگوریو، نقشآفرینی شارل آزناوور خوانندهی بزرگ و محبوب فرانسوی در آن است.
ورود به بازار کتاب ایران
کتاب باباگوریو اولین بار توسط م. بهآذین به فارسی برگردانده و در سال ۱۳۳۴ منتشر شد. این نسخه اکنون توسط نشر دوستان به چاپ رسیده و در بازار کتاب ایران موجود است. دیگر مترجم مهم باباگوریو، ادوراد ژوزف است. برگردان او در سال ۱۳۷۹ منتشر شد. نام درخشانی مثل مهدی سحابی نیز در فهرست مترجمان رمان باباگوریو دیده میشود. ترجمهای که توسط نشر مرکز به انتشار رسیده است.
کدام ترجمه از کتاب را بخوانیم؟
محمود اعتمادزاده یا همان م. بهآذین، از مترجمان شناختهشدهی ایرانی است که با زبان مخصوص به خود شناخته میشود. زبانی منحصربهفرد که فارغ از زیبایی، پیچیده است و تناسب کمتری با زبان بالزاک دارد. مهدی سحابی مترجم شهیر و پرتوان دیگری است که بسیاری از رمانهای مهم تاریخ را به فارسی برگردانده است. ترجمهی او از باباگوریو را میتوان برگردان نزدیکتری به زبان نویسنده و ریتم رمان دانست. ترجمهای دقیق که ارزشهای بیبدیل و ظرفیتهای کتاب باباگوریو را بهخوبی به خوانندهی فارسیزبان منتقل میکند. این ترجمه پس از درگذشت سحابی وارد بازار شد تا فقدان مترجمی بزرگ و کمنظیر را بیش از پیش نمایان کند.
درباره مهدی سحابی؛ مترجم اثر
مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر بهخاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.
او بهدلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نهتنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم مینوشت. او در سال ۱۳۵۱ بهصورت پارهوقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه بهصورت تماموقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد بههمراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.
سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوانرودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح میداد.
سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمهسازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بیگمان مهمترین آنها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را بهدست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعهداستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.
مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.
بخشی از متن رمان بابا گوریو
«روی طبقه چهارم یک بالاخانه برای پهن کردن رخت بود و دو اتاقِ زیر بام که یک پادو به نام کریستوف و سیلوی گنده آشپز در آنها میخوابیدند. گذشته از هفت مشتری شبانهروزی، خانم ووکر بیش یا کم هشت دانشجوی حقوق یا پزشکی و دو سه نفری مشتری همیشگی ساکن محله داشت که همه فقط برای شام با او قرارداد داشتند. در ناهارخوری وقت شام هجده نفر جا میشدند و میشد این تعداد به بیست نفر برسد؛ امّا صبحها فقط هفت مشتری شبانهروزی بودند که گِرد آمدنشان حالت چاشتی خانوادگی به خود میگرفت. همه با دمپایی پایین میآمدند، به حالتی خودمانی و محرموار درباره حال یا سر و وضع مشتریهای بیرونی و رخدادهای شب گذشته حرف میزدند. این هفت مشتری بچههای سوگلی خانم ووکر بودند که توجه و مراقبتهایش را، با دقّتی منجموار بر حسب ماهانهای که هرکدام میپرداختند، نصیبشان میکرد. این آدمهایی که دستِ قضا یک جا گِرد آورده بود از احترام یکسانی برخوردار میشدند. دو مشتری طبقه سوم فقط ماهی هفتادودو فرانک میپرداختند. این قیمت ارزان، که فقط در محله «فوبور سن مارسل»، بین «بورب» و «سالپِتریر» دیده میشود، و فقط خانم کوتور از آن مستثنی بود، بیانگر آن است که این مشتریها گویا دچار بدبختیهایی کمابیش آشکار بودند. چنین بود که نمایش رقتانگیزی که در داخل این خانه به چشم میآمد در لباس ساکنانش هم تکرار میشد که به همان اندازه کهنه و رنگ و رو رفته بود. مردها نیمتنههایی میپوشیدند که رنگشان معمایی شده بود، کفشهایی از آنهایی که در محلههای مرفه به گوشه خیابان میاندازند، زیرپوش پوسیده، رخت و لباسی که فقط شبحی از آنها باقی مانده بود. زنها پیرهنهایی داشتند ژنده، دوباره رنگ شده، رنگ باخته، توریهای کهنه رفو شده، دستکشهای برق انداخته از بس کار کرده، یقههایی همه رنگهایشان بور شده و چارقدهایی از کهنگی چاک برداشته. در حالی که لباسهایشان چنین بود، تقریباً همه هیکلهای محکم نیرومند داشتند، بدنهایی که تاب توفانهای زندگی را آورده بود، صورتهای سرد، سخت، ساییده و شکل باخته مثل سکههای از دور خارج شده. دهنهای چروکیدهشان به دندانهای حریص مجهز بود. از این پانسیوننشینها بوی درامهای به انجام رسیده یا در حال انجام میآمد؛ نه از آن درامهایی که در روشنایی صحنه میان دکورهای نقاشی شده به اجرا در میآید، بلکه درامهای زنده و صامت، درامهای سردِ یخین که دل را میلرزاند و میسوزاند، درامهای دائمی.»
حجم
۳۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
نظرات کاربران
شاهکار
شاهکاری ملموس و پر از درس برای زندگی 💚💙
شاهکاری که با ترجمه نامناسب نابود شده! شاید تعجب کنید حرفی رو که میزنم ترجمه آقای سحابی بی نظیره ولی یکی به مترجم های ما بگه کتاب های کمدی انسانی بهم پیوسته هستند و راستینیاکی که در این رمان نقش داره