کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
معرفی کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
کتاب آوازهای کوچکی برای ماه نوشتۀ ژرژ ساند و گوستاو فلوبر و ترجمۀ گلاره جمشیدی است. این کتاب را نشر افق منتشر کرده است. این اثر حاوی نامهنگاریهای گوستاو فلوبر و ژرژ ساند است.
درباره کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
آوازهای کوچکی برای ماه حاوی مجموعه نامههای گوستاو فلوبر و ژرژ ساند به یکدیگر است. دوستی گوستاو فلوبر، نویسندهٔ رمان «مادام بوواری» و ژرژ ساند، بانوی نویسنده، هم رنگوبوی عشق دارد و هم باور و احترامی دوجانبه. نامهنگاری این دو شمایل بزرگ قرن نوزدهم، حالوهوای زندگی روشنفکران، نویسندگان، اشراف، دعواهای ادبی، سلیقه و نگاههای متفاوت به هنر و ادبیات در قرن نوزدهم را ترسیم میکند. بخشی از ادبیات که اتفاقاً واقعیات بیشتری را پیش روی مخاطب قرار میدهد، بهوسیلهٔ مکاتبات نویسندگان به معشوقها یا با نویسندهای دیگر که در برخی موارد ممکن است در مقام معشوق نیز قرار بگیرد، نشان داده شده است. از این میان اگر بتوان اثر درخشانی از دو نویسندۀ اثرگذار قرن نوزدهم که اتفاقاً در مقام دو دلداده نیز هستند نام برد، باید از مکاتبات ژرژ ساند و گوستاو فلوبر سخن به میان آورد؛ گفتوگوهایی که اگر تنها بیانگر بخشی از سرگذشت این دو نویسنده باشد، اثری ارزشمند برای شناخت ابعاد شخصیتی و جریانهای روزگار آنان نیز هست. جریان رابطهای را که بیش از ۱۲ سال ادامه یافت و دوران سخت جنگ فرانسه و آلمان را در بر گرفت، در این کتاب بخوانید.
خواندن کتاب آوازهای کوچکی برای ماه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شاهکارهای ادبیات جهان و قالب نامهنگاری پیشنهاد میکنیم.
درباره گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر (Gustave Flaubert) ۱۲ دسامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. او از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه بود که اغلب جزو بزرگترین رماننویسان ادبیات غرب شمرده میشود. نوع نگارش واقعگرایانهٔ او، ادبیات غنی و تحلیلهای روانشناختی عمیق از ویژگیهای آثارش هستند. او از سبک و موضوعات «بالزاک»، نویسندهٔ دیگر قرن نوزدهم تأثیر گرفت؛ بهطوریکه ۲ رمان بسیار مشهورش «مادام بوواری» و «تربیت احساسات» بهترتیب از «زن ۳۰ساله» و «زنبق دره» از بالزاک الهام گرفته شدهاند. آثار فلوبر بهدلیل ریزبینی و دقت فراوان در انتخاب کلمات، آرایههای ادبی و بهطور کلی زیباییشناسی ادبی، در ادبیات زبان فرانسوی منحصربهفرد هستند. کمالگرایی این نویسنده به اندازهای بود که هفتهها به نوشتن یک صفحه وقت سپری میکرد و به همین دلیل در طول سالیان نویسندگی خود تعداد کمی اثر از خود بر جای گذاشت. او پس از نوشتن، آثار را با صدای بسیار بلند در اتاق کار خود که آن را فریادگاه مینامید، میخواند تا وزن، سجع و تأثیر واژگان و جملات را بسنجد. او بسیاری از شهرت خود را مدیون نوشتن نخستین رمانش «مادام بوآری» در سال ۱۸۵۷ است. گوستاو فلوبر ۸ مهٔ ۱۸۸۰ درگذشت.
درباره ژرژ ساند
آمانتین لوسیل اُرُر دوپَن (۱۸۰۴ - ۱۸۷۶)، معروف به ژرژ ساند، رماننویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و منتقد ادبی و فرانسوی قرن نوزدهم و از چهرههای اصلی مکتب رمانتیسیسم است. او یکی از پرکارترین نویسندگان عصر خود بود که بیش از ۷۰ رمان و نزدیک به ۵۰ اثر دیگر در سایر قالبها را در کارنامهٔ خود دارد. ژُرژ ساند بسیار تحتتأثیر مادربزرگش «مری اررددسکث» معروف به «مادام دوپن» بود. این نویسنده، عاشقپیشه بود و در برابر تعصب، افراط و چالشهای یک جامعهٔ بهشدت محافظهکار ایستاد و در جهت تغییر و اصلاح آن کوشید. زندگی پرتلاطم، پوشش و نام مستعار مردانهای که از سال ۱۸۲۹ به کار گرفت، به قشری از زنان جامعهاش الگوی نویی ارائه کرد. با وجود منتقدانی سرسخت، موردتوجه طبقهٔ روشنفکر زمان خود بود و در مزرعهاش پذیرای افرادی چون بالزاک، فردریک شوپن، فرانتس لیست و گوستاو فلوبر بود. نخستین رمانهای او هنجارهای اجتماعی و خیزش زنان را به چالش کشیدند. این آثار منجر به انشقاق در میان افکار عمومی و همچنین محافل ادبی شد؛ سپس به آسیبهای اجتماعی و مسائل کارگران روی آورد و در کنار این موضوعات نگارش رمانهای تاریخی را آغاز کرد. در ادامه، گرایش قابلتوجهی به طبیعت پیدا کرد؛ شهرت او همچنین بهواسطهٔ همین سبک از رمانها معروف به «champêtres» برجستهتر شد؛ سبکی که بر لطافت زندگی در دشت و صحرا، روستاها، پناه به طبیعت سرکش و انعطاف در برابر آن متمرکز است.
بخشی از کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
«فرستادن بستهٔ حاوی آن دو پرتره، باعث شد من فکر کنم که تو در پاریس هستی، سرور عزیز، و برایت نامهای نوشتم که در خیابان فویانتین در انتظارت است.
مقالهام در مورد بناهای سنگی را پیدا نکردم. اما دستنوشتهٔ کاملی در مورد سفر بریتانی بین آثار چاپنشدهام دارم. وقتی به اینجا آمدی در موردش گپ میزنیم.
من مانند تو تجربهٔ درک یک زندگی که همراه با بهت زیستنی دوباره است، نداشتهام. برعکس من حس میکنم همواره زنده بودهام! و خاطراتی در ذهن دارم که به دوران فراعنه برمیگردد. من خود را بهوضوح کامل در ادوار مختلف تاریخ میبینم، در حال پرداختن به حرفههای گوناگون و با انواع و اقسام سرنوشتها. شخصیت کنونیام، ماحصل شخصیتهای گمشدهٔ من است. من قایقرانی بودهام روی نیل، سربازی رومی در دوران جنگهای کارتاژ، سپس عالمی یونانی در صبورا که حشرات او را بلعیدند. هنگام جنگهای صلیبی از خوردن بیش از حد انگور در سواحل سوریه جان سپردم. من یک دزد دریایی، راهب، شارلاتان و درشکهچی بودهام؛ و شاید حتی امپراتور شرق!
اگر میتوانستیم اصلونسب واقعیمان را بشناسیم، چیزهای بسیاری روشن میشد. مگر نه اینکه عناصر متشکلهٔ انسان محدودند؟ پس آیا همان ترکیبات، خود را دوباره ایجاد نمیکنند؟ بنابراین توارث، اصلی درست است که نادرست اعمال شده است.
در این کلمه هم مثل دیگر کلمات چیزی وجود دارد. هرکدام با مرگ دیگری از او بهره میبرد و هیچکدام آن یکی را نمیشناسد. علم روانشناسی تا وقتی که فرهنگنامهٔ دقیقی ندارد، همان جا که هست باقی خواهد ماند، در سایههای جهل، مادامی که مجاز است از ابزار و بیان مشابه برای دلالت بر عقاید متمایز بهره ببرد؛ زمانی که مقولهها را با هم اشتباه میکند!»
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
نظرات کاربران
درخشان، گرم و گیرا.