دانلود و خرید کتاب اتاق قرمز ادو گاوا رانپو ترجمه محمود گودرزی
تصویر جلد کتاب اتاق قرمز

کتاب اتاق قرمز

معرفی کتاب اتاق قرمز

کتاب اتاق قرمز نوشتهٔ ادو گاوا رانپو و ترجمهٔ محمود گودرزی است. انتشارات چترنگ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه داستان پلیسی و یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «همه‌خوان» است.

درباره کتاب اتاق قرمز

کتاب اتاق قرمز حاوی ۶ داستان کوتاه است. نویسندهٔ این داستان‌های کوتاه «ادو گاوا رانپو» است که او را بنیان‌گذار ادبیات پلیسی ژاپن دانسته‌اند. این کتاب هم مانند دیگر آثار رانپو، علاقهٔ او به داستان‌های معمایی و فانتزی را نشان می‌دهد؛ برای نمونه، داستان «اتاق قرمز» از این مجموعه، قصهٔ اتاقی است که در آن افراد دور هم جمع می‌شوند و هیجان‌های هولناک زندگی خود را با هم به اشتراک می‌گذارند. در یک شب، فردی جدید به جمع اضافه می‌شود و داستان قتلی را که مرتکب شده است، برای دیگران بازگو می‌کند.

داستان‌های کتاب اتاق قرمز عبارتند از:

کرم ابریشم،

صندلی انسانی،

دو زندگی پنهان،

اتاق قرمز،

پرتگاه،

دوقلوها (اعترافات یک جانی محکوم به مرگ نزد کشیش).

خواندن کتاب اتاق قرمز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ژاپن و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ادو گاوا رانپو

ادو گاوا رانپو (Edogawa Ranpo) نام مستعار «هیرائی تارو»، نویسندهٔ فقید ژاپنی است که در سال ۱۸۹۴ به دنیا آمد و در سال ۱۹۶۵ از دنیا رفت. رانپو علاقه‌ٔ وافری به «ادگار آلن‌پو»، نویسنده و شاعر مطرح آمریکایی داشت و در نوشته‌های خویش بسیار از او الهام گرفت. ادوگاوا رانپو زمانی دست به نگارش داستان‌های جنایی و معمایی زد که این ژانر چندان در ادبیات ملل شرقی طرفدار نداشت؛ به همین خاطر بی‌راه نیست اگر او را از بنیان‌گذاران داستان کارآگاهی در ادبیات ژاپن بنامیم.

کتاب «مارمولک سیاه» یکی از بهترین آثار این نویسنده است؛ اثری درخشان و میخکوب‌کننده. از میان دیگر آثار رانپو، می‌توان به کتاب‌های مجموعه‌داستان «اتاق قرمز» و رمان کوتاه «شکار و تاریکی» اشاره کرد.

بخشی از کتاب اتاق قرمز

«پدر، من بالاخره تصمیم گرفتم پیش شما اعتراف کنم. روز اعدامم نزدیک می‌شود و می‌خواهم به تمام گناهانم اقرار کنم، زیرا احساس می‌کنم تنها از این راه می‌توانم پیش از مردن چند روزی آسایش داشته باشم. بنابراین خواهش می‌کنم مقداری از وقت باارزشتان را به من بدهید و داستانِ زندگی نفرت‌انگیزِ مرا بشنوید.

همان‌طور که می‌دانید من به جرم قتل یک مرد و سرقتِ دو میلیون یِن از گاوصندوقش به مرگ محکوم شده‌ام. من حقیقتاً مرتکبِ این جنایت شدم، اما جز این، کسی به چیزِ دیگری شک نمی‌کند. بنابراین حالا که تقدیر خواسته است که با خالق خود روبه‌رو شوم، هیچ دلیلی در جهان وجود ندارد که نخواهم به جنایتی بسی شیطانی‌تر اعتراف کنم. من تصمیم گرفته‌ام تا فرصت هست به همه‌چیز اقرار کنم؛ پس از آنکه به اَشد مجازات رسیدم، لب‌هایم برای همیشه بسته خواهد شد.

پدر، التماستان می‌کنم، بعد از آنکه اعترافاتِ مرا شنیدید، همه‌چیز را به همسرم بگویید، زیرا او نیز حق دارد بداند. بزرگ‌ترین تبهکاران نیز با نزدیک شدنِ مرگ، انسان‌های خوبی می‌شوند. فکر می‌کنم اگر بمیرم و به آن جنایتِ دیگر اعتراف نکنم، همسرم تا ابد از من متنفر خواهد شد. من همیشه از انتقام مردی که به قتل رساندم وحشت بسیار داشته‌ام. نه، منظورم شخصی نیست که هنگام سرقتِ پول کُشتم. آن پرونده بسته شده است، زیرا من به گناهم اعتراف کرده‌ام. واقعیت این است که پیش از آن، مرتکبِ قتلی دیگر شدم و هر بار که به اولین قربانی‌ام فکر می‌کنم، از فرط وحشت دیوانه می‌شوم.

اولین مردی که راهی گورستان کردم برادر بزرگ‌ترم بود، اما او برادری معمولی نبود. ما دوقلو بودیم و تقریباً همزمان از زهدان مادرمان پا به دنیا گذاشته بودیم.

با اینکه مدت‌هاست که مُرده، روز و شب به سراغم می‌آید. در رؤیاهایم با نیم‌تُن وزن پا روی قفسهٔ سینه‌ام می‌گذارد؛ سپس چنگ به گلویم می‌اندازد و خفه‌ام می‌کند. در طول روز روی آن دیوار ظاهر می‌شود و چشم‌های خوفناکش را به من می‌دوزد یا در آن پنجره چهره نشان می‌دهد و کینه‌توزانه به من می‌خندد. این واقعیت که ما دوقلو بودیم و از لحاظ ظاهر، شکل اندام و بقیهٔ چیزها یکسان بودیم اوضاع را بدتر هم می‌کرد. پس از کشتنش، هر بار که به خودم نگاه می‌کردم جلویم ظاهر می‌شد. به گذشته که فکر می‌کنم به نظر می‌رسد میلِ انتقام‌جوییِ برادرم باعث شد که دست به جنایت دوم بزنم، جنایتی که منجر به تباهی‌ام شد.»

امین۳۶۹
۱۴۰۲/۰۴/۲۲

"هرچه باشد من ژاپنی هستم و فقط زنی از کشور خودم میتوانست عشقی واقعی را در من بیدار کند" کتاب مجموعه شیش تا داستان کوتاهه. همشون ارزش خوندن دارن. یه چیزی که ژاپنی ها دارن استعداد ویژه تو خلق و توصیف

- بیشتر
کاربر 5806972
۱۴۰۱/۱۲/۰۴

باسلام_نویسنده در صندلی انسالی طوری بیان میکنه که انگار خودش واقعا در این لحظات و اتفاقات بوده . به وضوح توضیح میده و خاننده رو به زمان خودش میبره . ادوگاوا جزو بهترین نویسنده های ژاپنی هست .

Aidin Nikoo
۱۴۰۲/۰۴/۰۶

داستان هایی خلاق که میتونه نیمه ی تاریک وجود آدم ها رو برانگیخته کنه... سادیسم، جامعه گریزی، خودخواهی و حسادت . لذت بردم ^_^

basilreader
۱۴۰۳/۰۴/۲۲

ادبیات ژاپن قطعا یکی از ادبیات قدرتمند جهان به شمار میره... این رمان هم با داستان های سورئالی که پر از نفرت،انزجار،خشونت،قتل،خیانت و البته کابوس مانند هست یک اثر واقعا قوی و ارزش مند هست که حرف برای گفتن زیاد داره

- بیشتر
همتا
۱۴۰۳/۰۱/۱۴

عالی

king
۱۴۰۳/۰۱/۱۱

perfect 👌

زهرا خ
۱۴۰۳/۰۱/۰۷

خوب

shfmohsen
۱۴۰۲/۰۶/۱۶

به نظرم نه تنها ارزش خوندن نداره بلکه نخوندنش می‌تونه یه صرفه‌جویی توی وقت و هزینه باشه. خوندنش آرامش آدمی رو به هم میزنه. حداقل برای من اینجور بود. من که هیچی از این کتاب یاد نگرفتم. حتی برای سرگرمی

- بیشتر
آنگاه با حیرت پِی بردم که اگر آمادهٔ مردن باشم شخصیتم جان تازه‌ای خواهد گرفت و امکانات تازه‌ای به من عرضه خواهد شد...
داوود
من معتقدم که درونی‌ترین اسرار انسان در چشم‌هایش خوانده می‌شود
basilreader
ناتوانی‌ام در دوست داشتنِ زندگی به ملالی هولناک‌تر از مرگ محکومم می‌کرد.
basilreader
انسان‌ها زندگی‌شان را در دنیای شیاطینی می‌گذرانند که مانند من در تاریکی عمل می‌کنند و اعمالشان از قوهٔ تخیل فراتر می‌رود.
Aidin Nikoo
ما امروز یقیناً درونی‌ترین افکارمان را به نمایش گذاشتیم، این‌طور نیست؟
Aidin Nikoo
پشت هر پرده پردهٔ دیگری هست...
basilreader

حجم

۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان