ویلیام شکسپیر | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

ویلیام شکسپیر

زندگینامه و معرفی آثار ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر، نمایشنامه‌نویس و شاعر برجسته‌ی انگلیسی، بی‌شک از تأثیرگذارترین چهره‌های تاریخ ادبیات جهان است. آثار او افزون بر دوران خودش، در طول قرن‌های متمادی پس از مرگش نیز الهام‌بخش هنرمندان و نویسندگان و مخاطبان بی‌شماری بوده است. در متن پیش رو، زندگی و زمانه‌ی این نابغه‌ی ادبی را وامی‌کاویم و سیر تحول هنری او را از کودکی تا اوج شهرت دنبال می‌کنیم.

بیوگرافی شکسپیر

ویلیام شکسپیر در آوریل ۱۵۶۴ میلادی در استراتفورد-آپون-ایوون، شهری کوچک در منطقه‌ی وارویک‌شایر انگلستان، چشم به جهان گشود. او فرزند جان شکسپیر، از اهالی این شهر و عضو شورای شهر و مری آردن، دختر یک زمین‌دار ثروتمند بود. ویلیام در خانواده‌ای نسبتاً مرفه بزرگ شد، اما زندگی او از همان ابتدا با چالش‌هایی همراه بود.

در دوران کودکی شکسپیر، طاعون سیاه شیوع یافت و بسیاری از هم‌سن و سال‌هایش را به کام مرگ کشاند. بااین‌حال، ویلیام جان سالم به در برد و توانست در مدرسه‌ی محلی تحصیل کند. در این مدرسه او با ادبیات کلاسیک و زبان لاتین و یونانی آشنا شد که بعدها تأثیر عمیقی بر آثارش گذاشت.

متأسفانه اطلاعات دقیقی از دوران نوجوانی شکسپیر در دست نیست. برخی محققان معتقدند که او به‌دلیل مشکلات مالی خانواده مجبور شد تحصیل را رها کند و به پدرش در کسب‌وکار کمک کند. بااین‌حال، این موضوع قطعی نیست و همچنان محل بحث پژوهشگران است.

ازدواج و آغاز زندگی حرفه‌ای شکسپیر

در سال ۱۵۸۲، زمانی که شکسپیر تنها ۱۸ سال داشت، با آن هتوی ازدواج کرد. این ازدواج برای بسیاری غیرمعمول به نظر می‌رسید، اما شاید دلیلش بارداری آن بوده باشد. شش ماه پس از ازدواج، دخترشان سوزانا به دنیا آمد و دو سال بعد، در سال ۱۵۸۵، دوقلوهایشان هامنت و جودیت متولد شدند.

پس از تولد فرزندانش، اطلاعات کمی از زندگی شکسپیر در دست است. این دوره که به «سال‌های گمشده» معروف است، از ۱۵۸۵ تا ۱۵۹۲ ادامه داشت. برخی معتقدند که او در این مدت به‌عنوان معلم کار می‌کرد، درحالی‌که عده‌ای دیگر بر این باورند که او به گروه‌های تئاتر سیار پیوسته بود.

در اوایل دهه‌ی ۱۵۹۰، شکسپیر به لندن رفت و به‌عنوان بازیگر و نویسنده در صحنه‌ی تئاتر این شهر ظاهر شد. او به‌سرعت توانست توجه مخاطبان و همکارانش را جلب کند و شهرتش روزبه‌روز افزایش یافت.

دوران اوج خلاقیت و شهرت شکسپیر

از سال ۱۵۹۴ تا ۱۶۰۳، شکسپیر عضو گروه تئاتری «مردان لرد چمبرلین» بود که بعدها به «مردان پادشاه» تغییر نام داد. در این دوره او برخی از مشهورترین آثارش را خلق کرد، از جمله رومئو و ژولیت، تاجر ونیزی، رؤیای نیمه‌شب تابستان، و هملت.

شکسپیر علاوه بر نویسندگی، سهام‌دار تئاتر گلوب نیز بود. این تئاتر که در سال ۱۵۹۹ ساخته شد، به یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگی لندن تبدیل شد و بسیاری از نمایشنامه‌های شکسپیر برای اولین‌بار در آنجا به روی صحنه رفت.

در اوایل قرن هفدهم، شکسپیر به اوج شهرت و موفقیت رسید. او هم در میان مردم عادی محبوب و هم مورد توجه دربار سلطنتی بود. ملکه الیزابت اول و بعدها جیمز اول از حامیان او بودند و اجرای نمایشنامه‌هایش در دربار امری رایج شده بود.

سبک نوشتاری و میراث ادبی شکسپیر

شکسپیر در طول دوران فعالیتش ۳۷ نمایشنامه، ۱۵۴ سونات و دو شعر روایی بلند نوشت. آثار او را می‌توان به سه دسته‌ی اصلی تقسیم کرد: تراژدی‌ها، کمدی‌ها و نمایشنامه‌های تاریخی.

تراژدی‌های شکسپیر مانند هملت، مکبث، شاه لیر و اتللو به‌خاطر عمق روان‌شناختی شخصیت‌ها و پیچیدگی‌های اخلاقی شهرت دارند. این آثار به بررسی تاریک‌ترین جنبه‌های روح انسان می‌پردازند و مفاهیمی چون عشق، قدرت، حسادت و انتقام را به تصویر می‌کشند.

کمدی‌های او مانند رؤیای نیمه‌شب تابستان، دوازدهمین شب و توفان، سرشار از طنز و سوءتفاهم‌های خنده‌دار و پایان‌های خوش هستند. این آثار اغلب با مضامینی چون عشق، هویت و جادو همراه هستند و فضایی سرخوشانه و شاد را برای مخاطب ایجاد می‌کنند.

نمایشنامه‌های تاریخی شکسپیر، مانند هنری پنجم، ریچارد سوم، و ژولیوس سزار، به بررسی زندگی پادشاهان و شخصیت‌های تاریخی می‌پردازند. این آثار نه‌تنها رویدادهای تاریخی را به تصویر می‌کشند، بلکه به مسائل عمیق‌تری چون ماهیت قدرت، رهبری و مسئولیت نیز می‌پردازند.

یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی آثار شکسپیر، زبان غنی و پرمایه‌ی اوست. او با استفاده از استعاره‌های خلاقانه، بازی‌های کلامی هوشمندانه و ریتم موسیقایی، زبان انگلیسی را به اوج زیبایی و پیچیدگی رساند. بسیاری از عبارات و اصطلاحاتی که امروزه در زبان انگلیسی رایج هستند، در آثار شکسپیر ریشه دارند.

علاوه بر نمایشنامه‌ها، سونات‌های شکسپیر نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. این اشعار که عمدتاً درباره‌ی عشق، زیبایی و گذر زمان هستند، به‌خاطر صمیمیت و عمق احساساتشان شهرت دارند. سونات‌های او همچنین سؤالات زیادی را درباره‌ی زندگی شخصی شکسپیر برانگیخته‌اند، زیرا برخی از آن‌ها خطاب به مردی جوان و برخی دیگر به بانویی سیه‌چرده نوشته شده‌اند.

سال‌های پایانی و میراث ماندگار شکسپیر

شکسپیر در اواخر دوران کارش به نوشتن نمایشنامه‌هایی پرداخت که امروزه به‌عنوان «رمانس» شناخته می‌شوند. آثاری مانند سیمبلین، داستان زمستان و توفان که ترکیبی از عناصر تراژیک و کمیک هستند و اغلب با پایانی خوش و آشتی‌جویانه به پایان می‌رسند.

در سال ۱۶۱۳، پس از اجرای نمایشنامه‌ی هنری هشتم، تئاتر گلوب دچار آتش‌سوزی شد و به‌طور کامل از بین رفت. این حادثه شاید نقطه‌ی پایانی بر دوران حرفه‌ای شکسپیر بود. او پس از این اتفاق، به زادگاهش استراتفورد بازگشت و زندگی آرام‌تری را در پیش گرفت.

ویلیام شکسپیر در ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ و در سن ۵۲ سالگی درگذشت. او در کلیسایی در استراتفورد به خاک سپرده شد. بر روی سنگ قبرش نوشته شده است: «خوشا به حال مردی که این سنگ‌ها را جابه‌جا نکند و لعنت بر کسی که استخوان‌های مرا بیرون آورد.»

میراث شکسپیر فراتر از زمان و مکان است. آثار او همچنان در سراسر جهان اجرا می‌شوند و موضوع مطالعات گسترده‌ی دانشگاهی هستند. نمایشنامه‌های او به بیش از ۱۰۰ زبان ترجمه شده‌اند و الهام‌بخش بی‌شمار فیلم، اپرا، نقاشی و دیگر آثار هنری بوده‌اند.

تأثیر شکسپیر بر زبان انگلیسی نیز جالب توجه است. او بیش از ۱۷۰۰ کلمه و عبارت جدید به زبان انگلیسی افزود که بسیاری از آن‌ها هنوز هم استفاده می‌شوند. عباراتی مانند break the ice (یخ را شکستن)، wild goose chase (تعقیب بیهوده) وwear your heart on your sleeve (آشکارا ابراز احساسات کردن) همگی از آثار شکسپیر ریشه گرفته‌اند.

به‌رغم شهرت جهانی شکسپیر، برخی جنبه‌های زندگی او همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این ابهامات باعث شده برخی نظریه‌پردازان درباره‌ی هویت واقعی شکسپیر و اینکه آیا او واقعاً نویسنده‌ی تمام آثار منتسب به خود بوده است یا خیر، تردید کنند. بااین‌حال، اکثر محققان و دانشگاهیان این نظریه‌ها را رد می‌کنند و شکسپیر را نویسنده‌ی اصلی آثارش می‌دانند.

یکی از دلایل ماندگاری آثار شکسپیر، توانایی‌اش در تصویر عمیق‌ترین احساسات و تجربیات انسانی است. شخصیت‌های او، از هملت گرفته تا لیدی مکبث، از رومئو تا شایلاک، همگی نمایانگر جنبه‌های مختلف طبیعت انسانی هستند. شکسپیر با مهارتی بی‌نظیر توانست پیچیدگی‌های روح انسان را به تصویر بکشد و مخاطبانش را با چالش‌های اخلاقی و فلسفی روبه‌رو کند.

تأثیر شکسپیر بر ادبیات جهان

تأثیر شکسپیر به ادبیات انگلیسی محدود نبوده است و آثارش الهام‌بخش نویسندگان و هنرمندانی در سراسر جهان بوده است. از گوته در آلمان گرفته تا پوشکین در روسیه و از ویکتور هوگو در فرانسه تا خورخه لوئیس بورخس در آرژانتین، همگی به‌نوعی تحت تأثیر شکسپیر قرار گرفته‌اند. در ایران نیز شکسپیر جایگاه ویژه‌ای دارد. ترجمه‌های متعددی از آثار او به فارسی انجام شده و نمایشنامه‌هایش بارها در تئاترهای ایران به روی صحنه رفته‌اند.

شکسپیر و سینما

سینما نیز از تأثیر شکسپیر بی‌بهره نمانده است. از زمان اختراع سینما تاکنون، صدها اقتباس سینمایی از آثار شکسپیر ساخته شده است. کارگردانان بزرگی چون اورسن ولز، آکیرا کوروساوا، فرانکو زفیرلی و کنت برانا، همگی آثار ماندگاری بر اساس نمایشنامه‌های شکسپیر خلق کرده‌اند.

برخی از این اقتباس‌ها وفادارانه به متن اصلی بوده‌اند، درحالی‌که برخی دیگر تفسیرهای مدرن و خلاقانه‌ای از آثار شکسپیر ارائه داده‌اند. برای مثال، فیلم غرب وحشی (۱۹۶۱) اقتباسی از رومئو و ژولیت در فضای آمریکای دهه‌ی ۱۹۵۰ است و فیلم شیرشاه (۱۹۹۴) دیزنی، از داستان هملت الهام گرفته است.

شکسپیر در عصر دیجیتال

حتی در عصر دیجیتال، شکسپیر همچنان بانفوذ و تأثیرگذار باقی مانده است. امروزه نسخه‌های دیجیتالی آثار او به‌راحتی در دسترس هستند و اپلیکیشن‌های موبایل متعددی برای مطالعه و تفسیر آثارش وجود دارند. همچنین پروژه‌های متعدد آنلاین برای آموزش شکسپیر به دانش‌آموزان و علاقه‌مندان راه‌اندازی شده است. در دنیای بازی‌های ویدئویی نیز قدرت نفوذ شکسپیر را می‌توان مشاهده کرد. برخی بازی‌ها مستقیماً بر اساس آثار او ساخته شده‌اند و برخی دیگر از عناصر داستانی یا شخصیت‌های او الهام گرفته‌اند.

انتقادات به شکسپیر

به‌رغم جایگاه والای شکسپیر در ادبیات جهان، آثار او از انتقاد مصون نبوده‌اند. برخی منتقدان معاصر، آثار شکسپیر را به دلیل بازنمایی کلیشه‌ای زنان، یهودیان و سیاه‌پوستان مورد انتقاد قرار داده‌اند. بااین‌حال، طرف‌داران شکسپیر استدلال می‌کنند که این بازنمایی‌ها باید در بافت تاریخی خودشان دیده شوند و نباید با معیارهای امروزی قضاوت شوند. همچنین برخی معتقدند که تأکید بیش‌ازحد بر آثار شکسپیر در برنامه‌های درسی باعث نادیده‌گیری سایر نویسندگان مهم می‌شود. این منتقدان خواستار اتخاذ رویکردی متعادل‌تر در آموزش ادبیات هستند که شامل طیف گسترده‌تری از نویسندگان و فرهنگ‌ها باشد.

میراث جاودانه‌ی شکسپیر

باوجود این چالش‌ها، میراث شکسپیر همچنان پایدار و تأثیرگذار باقی مانده است. آثار او همچنان در سراسر جهان خوانده، اجرا و مطالعه می‌شوند و هر نسل، تفسیر جدیدی از آن‌ها ارائه می‌دهد. شاید راز ماندگاری شکسپیر در این باشد که او توانست عمیق‌ترین و جهانی‌ترین تجربیات انسانی را به زبانی زیبا و تأثیرگذار بیان کند.

شکسپیر هم نویسنده‌ای بزرگ بود و هم انسان‌شناس، روان‌شناس و فیلسوف. او پیچیدگی‌های روح انسان را با دقت و ظرافت کاوید و تصویری جامع از شرایط انسانی ارائه داد. از عشق و نفرت گرفته تا جاه‌طلبی و حسادت، و از شجاعت و وفاداری تا خیانت و انتقام، همه‌ی این احساسات و تجربیات در آثار شکسپیر به تصویر کشیده شده‌اند.

کتاب‌شناسی شکسپیر

تراژدی‌ها

۱. آنتونی و کلئوپاترا

کمی پس از مرگ ژولیوس سزار، مارک آنتونی عاشق کلئوپاترا، ملکه‌ی مصر، شده است. آنچه زمانی دوستی بین امپراطور اکتاویوس و آنتونی بود، به نفرت تبدیل می‌شود، زیرا آنتونی خواهر امپراطور، همسرش را ترک می‌کند و به کلئوپاترا دل می‌بازد. آنتونی تلاش می‌کند تخت را از اکتاویوس بگیرد و شکست می‌خورد و کلئوپاترا نیز خودکشی می‌کند.

۲. کوریولانوس

کایوس مارتیوس، رهبر نظامی روم، پس از رهبری روم در چندین پیروزی علیه ولسکی‌ها، به‌عنوان یک قهرمان جنگی و با نام خانوادگی جدید، کوریولانوس، که برای شهر کوریولی که فتح کرده دریافت کرده است، به خانه برمی‌گردد. اما پس از اینکه تلاشش برای کسب مقام سیاسی به ناکام می‌ماند، به‌عنوان خائن از روم تبعید می‌شود. او با اشتیاق برای انتقام، رهبر ارتش ولسکی می‌شود و به دروازه‌های روم می‌رسد. اما مادرش، همسرش و پسرش به او التماس می‌کنند که حمله‌اش را متوقف کند. او موافقت می‌کند و بین رومی‌ها و ولسکی‌ها صلح برقرار می‌کند، اما توسط ولسکی‌های دشمن ترور می‌شود.

۳. هملت

شاهزاده هملت روح پدرش را می‌بیند و دستور می‌گیرد که با کشتن شاه کلودیوس، عمویش، انتقام قتل پدرش را بگیرد. پس از کشمکش با پرسش‌هایی، از جمله اینکه آیا آنچه روح گفته درست است یا نه و آیا گرفتن انتقام کاری درست است یا نه، هملت، همراه با تقریباً تمام شخصیت‌های اصلی داستان، کشته می‌شود.

۴. ژولیوس سزار

کاسیوس دوستش بروتوس را متقاعد می‌کند که به توطئه‌ای برای کشتن ژولیوس سزار بپیوندد، زیرا به نظر می‌رسد که قدرتش برای روم خطرناک شده است. اما پس از کشتن سزار، بروتوس نمی‌تواند مردم را متقاعد کند که هدفش عادلانه بوده است. او و کاسیوس در نهایت خودکشی می‌کنند؛ زیرا امیدشان برای محافظت از روم از بین رفته است.

۵. شاه لیر

پادشاه سالخورده‌ای پادشاهی‌اش را بین دو دخترش، ریگان و گونریل، تقسیم می‌کند و کوردلیا، دختر کوچکش، را به‌خاطر بی‌وفایی از سرزمینش بیرون می‌کند. سرانجام او متوجه می‌شود که این ریگان و گونریل هستند که بی‌وفا هستند، اما او قبلاً سلطنت را به آن‌ها داده است. او فقیر و سرگردان می‌شود تا اینکه کوردلیا با شوهرش، پادشاه فرانسه، برمی‌گردد تا سرزمین‌های پدرش را پس بگیرد. ریگان و گونریل شکست می‌خورند، اما تنها پس از اینکه کوردلیا اسیر می‌شود و به قتل می‌رسد. در نهایت شاه لیر از غصه دق می‌کند.

۶. مکبث

مکبث، یک نجیب‌زاده‌ی اسکاتلندی، توسط همسرش ترغیب می‌شود تا شاه دانکن را بکشد و خودش بر تخت بنشیند. او نگهبانان شاه را به خون آغشته می‌کند تا آن‌ها را برای این کار با خودش کند و به‌عنوان پادشاه اسکاتلند منصوب می‌شود. اما مردم به قدرت ناگهانی او مشکوک هستند، و او برای حفظ قدرت مجبور می‌شود قتل‌های بیشتر و بیشتری مرتکب شود و مادامی که خون می‌ریزد، خودش را شکست‌ناپذیر می‌داند. سرانجام پسر پادشاه پیشین، مالکوم، قلعه‌ی مکبث را محاصره می‌کند و مکداف در نبردی مکبث را می‌کشد.

۷. اتللو

اتللو، ژنرال نظامی ساکن ونیز، با دزدمونا، دختر یک سناتور، فرار می‌کند. بعداً، در قبرس، او توسط خدمتکارش یاگو متقاعد می‌شود که همسرش (دزدمونا) با مایکل کاسیو، معاونش، رابطه دارد. اما داستان یاگو دروغ است. دزدمونا و کاسیو سعی می‌کنند اتللو را متقاعد کنند که حقیقت را می‌گویند، اما موفق نمی‌شوند. اتللو با پیگیری طرحی که یاگو پیشنهاد کرده، قاتلانی را برای حمله به کاسیو می‌فرستد. کاسیو زخمی می‌شود و خود اتللو دزدمونا را در رختخوابش خفه می‌کند. توطئه یاگو خیلی دیر فاش می‌شود و اتللو خودکشی می‌کند.

۸. رومئو و ژولیت

در ورونا، ایتالیا، دو خاندان مونتاگ و کاپیولت، در میانه‌ی دشمنی خونین هستند. رومئو که مونتاگ است، و ژولیت که یک کاپیولت است، عاشق هم می‌شوند و تلاش می‌کنند رابطه‌شان را به‌رغم نفرت و خصومت خانواده‌ها حفظ کنند. پس از اینکه رومئو در یک لحظه‌ی فوران خشم، پسرعموی ژولیت، تیبالت را می‌کشد، همه‌چیز از هم می‌پاشد. هر دو عاشق در نهایت در عرض چند دقیقه از یکدیگر خودکشی می‌کنند و خانواده‌های متخاصم در پی این فاجعه‌ی غم‌بار با هم صلح می‌کنند.

۹. تیمون آتنی

تیمون آتنی مردی ظاهراً ثروتمند در جامعه است که آزادانه از ثروتش به اطرافیانش می‌بخشد. در نهایت، وقتی همه‌ی طلبکارانش در یک روز درخواست دریافت طلب‌هایشان را می‌کنند، مشخص می‌شود که او با اعتبار زندگی می‌کند. تیمون از دوستانش کمک می‌خواهد، اما کسی محل نمی‌گذارد. او خشمگین از سرشت پست بشر، شهر را به‌سمت بیابان ترک می‌کند و در غاری زندگی می‌کند. به‌رغم تلاش افرادی برای روحیه دادن به او، او در عین نفرت از انسان می‌میرد.

۱۰. تیتوس آندرونیکوس

قهرمان جنگی رومی تیتوس آندرونیکوس پیروزمندانه از نبرد علیه گوت‌ها برمی‌گردد. او یکی از پسران ملکه‌ی گوت‌ها را در یک آیین انتقام‌جویی می‌کشد. وقتی ملکه همسر امپراطور روم می‌شود، او از خاندان آندرونیکی برای خون پسرش انتقام می‌گیرد. او پسرانش را وادار می‌کند تا دختر تیتوس، لاوینیا را بر جسد شوهر مرده‌اش مورد تجاوز قرار دهند و مثله کنند، سپس پسران خود تیتوس را برای قتل مجاب می‌کند. اما لاوینیا موفق می‌شود به پدرش بگوید که قاتلان واقعی چه کسانی بودند. آندرونیکوس انتقام می‌گیرد و ملکه و دو پسرش را می‌کشد، اما در این بین خودش هم کشته می‌شود.

۱۱. ترویلوس و کرسیدا

تروجان‌ها توسط ارتش یونانی آگاممنون محاصره شده‌اند. ترویلوس که اهل تروجان است، عاشق کرسیدا، یک اسیر یونانی می‌شود. وقتی کرسیدا به‌عنوان بخشی از برنامه‌ی تبادل اسرا به یونانی‌ها بازگردانده می‌شود، ترویلوس می‌ترسد که او عاشق یکی از آن‌ها شود. وقتی در حین آتش‌بس از خطوط دشمن عبور می‌کند و او را با یک مرد یونانی می‌بیند، می‌فهمد که نگرانی‌اش بی‌دلیل نبوده است.

کمدی‌ها

این نمایشنامه‌ها با ویژگی‌های مشترکی مانند سوءتفاهم‌ها، هویت‌های پنهان، عشق‌های پیچیده و پایان‌های خوش شناخته می‌شوند.

۱. نیک آن باشد که انجامش نکوست

هلن، دختر یک پزشک فقید، عاشق برترام است؛ مردی از طبقه‌ی اشراف که حاضر به ازدواج با او نیست. هلن با درمان پادشاه فرانسه اجازه می‌یابد برترام را به همسری برگزیند، اما برترام از این ازدواج سر باز می‌زند و دو شرط ناممکن برای پذیرش این ازدواج تعیین می‌کند: به‌دست‌آوردن انگشترش و باردارشدن از او. هلن با زیرکی و کمک دختری به نام دیانا، موفق می‌شود هر دو شرط را محقق کند و سرانجام، برترام که تحت تأثیر عشق و هوشمندی هلن قرار گرفته، او را به‌عنوان همسر می‌پذیرد و داستان به خوشی پایان می‌یابد.

۲. هرطور شما دوست دارید

اثری شاد و رمانتیک است که در جنگل آردن رخ می‌دهد. داستان با تبعید روزالیند، دختر دوک ارشد، توسط عمویش دوک فردریک آغاز می‌شود. روزالیند به همراه دخترعمویش سلیا و دلقک دربار، تاچستون، به جنگل آردن می‌گریزد. در آنجا روزالیند لباس مردانه به تن می‌کند و نقش پسری به نام گنیمد را بازی می‌کند. او با اورلاندو که عاشقش شده اما او را نمی‌شناسد، روبه‌رو می‌شود. روزالیند در نقش گنیمد به اورلاندو مشاوره‌ی عشقی می‌دهد و این موقعیت باعث ایجاد صحنه‌های کمدی و رمانتیک می‌شود. در طول نمایشنامه، چندین زوج عاشق شکل می‌گیرند و با پیچش‌های داستانی جالب، سوءتفاهم‌ها برطرف می‌شود. در پایان، دوک فردریک توبه می‌کند، دوک ارشد به قدرت بازمی‌گردد و چهار زوج ازدواج می‌کنند.

۳. کمدی اشتباهات

یکی از اولین و کوتاه‌ترین نمایشنامه‌های کمدی شکسپیر است که بر پایه‌ی سوءتفاهم‌های ناشی از هویت اشتباه بنا شده است. داستان درباره‌ی دو جفت دوقلوی همسان است: آنتیفولوس سیراکیوزی و آنتیفولوس افسوسی (برادران دوقلو) و خدمتکارانشان، دو درومیوی دوقلو. این دو جفت در کودکی از هم جدا شده‌اند و حالا بزرگسال هستند. وقتی آنتیفولوس سیراکیوزی و خدمتکارش به شهر افسوس می‌آیند، جایی که برادر دوقلویش زندگی می‌کند، مجموعه‌ای از اشتباهات هویتی رخ می‌دهد. همسر آنتیفولوس افسوسی، آدریانا، آنتیفولوس سیراکیوزی را با شوهرش اشتباه می‌گیرد و او را به خانه دعوت می‌کند. این آغاز زنجیره‌ای از سوءتفاهم‌ها، اتهامات دزدی، خیانت و حتی جنون است که موقعیت‌های کمدی فراوانی ایجاد می‌کند. در نهایت، با حضور همه‌ی شخصیت‌ها در صحنه‌ی پایانی، هویت‌ها آشکار می‌شود، سوءتفاهم‌ها برطرف می‌گردد و خانواده‌ای که سال‌ها از هم جدا بوده‌اند، دوباره متحد می‌شوند.

۴. سیمبلین

داستان در بریتانیای باستان می‌گذرد و حول شخصیت سیمبلین، پادشاه بریتانیا و دخترش ایموجن می‌چرخد. ایموجن مخفیانه با پوستوموس، مردی شریف اما فقیر، ازدواج می‌کند که باعث خشم پدرش می‌شود و پوستوموس را تبعید می‌کند. در روم، یاکیمو با پوستوموس بر سر وفاداری ایموجن شرط می‌بندد و با نیرنگ، پوستوموس را متقاعد می‌کند که ایموجن خیانت کرده است. این امر موجب سوءتفاهم‌ها و توطئه‌ها می‌شود. هم‌زمان، دو پسر گمشده سیمبلین که سال‌ها پیش ربوده شده‌اند، در جنگل زندگی می‌کنند. داستان با پیچش‌های متعدد، از جمله جنگ بین بریتانیا و روم، هویت‌های پنهان و توطئه‌های درباری پیش می‌رود. در نهایت، حقایق آشکار می‌شود، سوءتفاهم‌ها برطرف می‌گردد و خانواده‌ی سلطنتی دوباره متحد می‌شود. ایموجن و پوستوموس به هم می‌رسند، پسران گمشده بازمی‌گردند و صلح بین بریتانیا و روم برقرار می‌شود.

۵. رؤیای شب نیمه‌ی تابستان

یکی از محبوب‌ترین کمدی‌های شکسپیر است که در دنیایی جادویی و پر از شگفتی می‌گذرد. داستان چند خط روایی را در هم می‌آمیزد: عشق پیچیده بین چهار جوان آتنی (هرمیا، لیساندر، دمتریوس و هلنا)، آماده‌سازی یک نمایش توسط گروهی از صنعتگران آماتور و درگیری‌های پادشاه و ملکه پریان (اوبرون و تیتانیا). وقتی هرمیا و لیساندر برای فرار از قانون آتن که آن‌ها را از ازدواج منع می‌کند به جنگل می‌گریزند، دمتریوس و هلنا نیز به‌دنبالشان می‌روند. در جنگل، پریان با جادوی خود در امور عاشقانه دخالت می‌کنند و باعث سردرگمی و سوءتفاهم‌های خنده‌دار می‌شوند. پاک، روح شیطنت‌گر جنگل، با اشتباه در اجرای دستورهای اوبرون، وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. هم‌زمان، گروه بازیگران آماتور برای اجرای نمایشی در جشن عروسی دوک آتن تمرین می‌کنند و یکی از آن‌ها، باتم، به‌طور جادویی تبدیل به موجودی با سر خر می‌شود و ناخواسته مورد عشق ملکه پریان قرار می‌گیرد. در نهایت، با رفع طلسم‌ها و روشن شدن سوءتفاهم‌ها، عاشقان به وصال می‌رسند، پریان آشتی می‌کنند و نمایش آماتورها در جشن عروسی به شکلی خنده‌دار اجرا می‌شود.

۶. هیاهوی بسیار برای هیچ

داستان حول دو زوج اصلی می‌چرخد: کلودیو و هرو، و بندیک و بئاتریس. کلودیو و هرو دو عاشق جوان هستند که به‌سرعت عاشق یکدیگر می‌شوند، در حالی که بندیک و بئاتریس دو شخصیت زبان‌دراز و لجبازند که ظاهراً از یکدیگر متنفرند اما در واقع عشقی پنهان بینشان جریان دارد. دوستان این دو زوج با توطئه‌ای دوستانه تصمیم می‌گیرند بندیک و بئاتریس را به هم نزدیک کنند. هم‌زمان، دن جان، برادر شرور شاهزاده، توطئه‌ای شیطانی برای خراب‌کردن ازدواج کلودیو و هرو طراحی می‌کند و با فریب کلودیو، او را متقاعد می‌کند که هرو بی‌وفاست. این امر موجب رسوایی در مراسم عروسی و ردشدن هرو توسط کلودیو می‌شود. هرو غش می‌کند و همه فکر می‌کنند که او مرده است. بئاتریس از بندیک می‌خواهد انتقام هرو را بگیرد، اما در نهایت حقیقت آشکار می‌شود. توطئه‌ی دن جان برملا می‌گردد، بی‌گناهی هرو ثابت می‌شود و او دوباره با کلودیو آشتی می‌کند. در این میان، بندیک و بئاتریس نیز به عشق خود اعتراف می‌کنند. نمایشنامه با یک جشن عروسی دوگانه و شاد به پایان می‌رسد.

۷. شب دوازدهم

این نمایش در سرزمین خیالی ایلیریا اتفاق می‌افتد. داستان با نجات ویولا از یک کشتی در حال غرق آغاز می‌شود که گمان می‌کند برادر دوقلویش، سباستین، غرق شده است. ویولا برای حفظ امنیتش، لباس مردانه می‌پوشد و با نام سزاریو به خدمت دوک اورسینو درمی‌آید. اورسینو عاشق بانو الیویاست، اما الیویا عزادار برادرش است و توجهی به اورسینو ندارد. اورسینو، سزاریو (ویولا) را به‌عنوان پیام‌رسان عشقش نزد الیویا می‌فرستد، اما الیویا عاشق سزاریو می‌شود، درحالی‌که ویولا خود عاشق اورسینو شده است. هم‌زمان، خدمتکاران و همراهان الیویا - از جمله سر توبی بلچ، سر اندرو اگوچیک و ماریا - توطئه‌ای علیه مالوولیو، مباشر خودبین الیویا، طراحی می‌کنند و او را با نامه‌ای جعلی فریب می‌دهند. وقتی سباستین، برادر ویولا، زنده و سالم به ایلیریا می‌رسد، سوءتفاهم‌ها و اشتباهات هویتی به اوج خود می‌رسد. الیویا با سباستین ازدواج می‌کند، درحالی‌که او را با سزاریو اشتباه گرفته است. در نهایت، با آشکارشدن هویت واقعی ویولا و حضور سباستین، همه‌ی سوءتفاهم‌ها برطرف می‌شود. اورسینو متوجه عشقش به ویولا می‌شود و با او ازدواج می‌کند، درحالی‌که الیویا و سباستین نیز با هم می‌مانند.

۸. حکایت زمستان

از آخرین نمایشنامه‌های شکسپیر است که ترکیبی از تراژدی و کمدی را ارائه می‌دهد. داستان با حسادت بی‌دلیل لئونتس، پادشاه سیسیل، به همسرش هرمیون آغاز می‌شود. او گمان می‌کند که هرمیون با دوست قدیمی‌اش پولیکسنس، پادشاه بوهمیا، رابطه‌ی نامشروع دارد. این سوءظن موجب زندانی‌شدن هرمیون باردار و فرار پولیکسنس می‌شود. هرمیون در زندان دختری به دنیا می‌آورد که لئونتس دستور می‌دهد او را در سرزمینی دوردست رها کنند. پسر لئونتس و هرمیون از غم می‌میرد و هرمیون نیز ظاهراً جان می‌بازد. لئونتس، پشیمان از اعمالش، به عزاداری می‌پردازد. شانزده سال بعد، دخترشان، پردیتا که توسط چوپانی در بوهمیا بزرگ شده، عاشق فلوریزل، پسر پولیکسنس می‌شود. وقتی هویت واقعی پردیتا آشکار می‌شود، همه به سیسیل باز می‌گردند. در آنجا مجسمه‌ای از هرمیون که توسط پائولینا، دوست وفادار ملکه، نگهداری می‌شده، جان می‌گیرد و مشخص می‌شود که هرمیون تمام این سال‌ها زنده بوده است. نمایشنامه با آشتی خانواده‌ها، بخشش لئونتس و وصال عاشقان جوان به پایان می‌رسد.

۹. درد بیهوده‌ی عشق

داستان با تصمیم فردیناند، پادشاه ناوار، و سه تن از درباریانش - بیرون، لانگاویل و دوماین - برای تأسیس یک «آکادمی کوچک» آغاز می‌شود. آن‌ها سوگند می‌خورند که به مدت سه سال از زنان دوری کنند، روزه بگیرند و خودشان را وقف مطالعه کنند. اما درست پس از این تصمیم، پرنسس فرانسه به همراه سه ندیمه‌اش - روزالین، ماریا و کاترین - برای مذاکرات سیاسی وارد می‌شوند. مردان جوان بلافاصله مجذوب زیبایی این زنان می‌شوند و هر کدام مخفیانه عاشق یکی از آن‌ها می‌شوند، درحالی‌که سعی دارند به سوگندشان وفادار بمانند. این اتفاقات موجب موقعیت‌های کمیک و سوءتفاهم‌های متعددی می‌شود، زیرا هر یک از مردان تلاش می‌کند عشقش را پنهان کند، درحالی‌که زنان از این وضعیت آگاه شده‌اند و تصمیم می‌گیرند آن‌ها را دست بیندازند. در کنار این داستان اصلی، شخصیت‌های فرعی مانند دن آرمادو، اسپانیایی متکبر، و کاستارد، دلقک دربار، داستان‌های فرعی خنده‌داری را شکل می‌دهند. در پایان، خبر مرگ پدر پرنسس می‌رسد و زنان باید به فرانسه بازگردند. آن‌ها به مردان می‌گویند که اگر واقعاً عاشق هستند، باید یک سال صبر کنند و خودشان را ثابت کنند.

۱۰. قیاس برای قیاس

داستان در وین اتفاق می‌افتد، جایی که دوک وینچنزیو تصمیم می‌گیرد موقتاً قدرت را به معاون سختگیرش، آنجلو، واگذار کند تا قوانین اخلاقی شهر را که مدت‌ها نادیده گرفته شده‌اند، احیا کند. دوک خود را به شکل یک راهب درمی‌آورد تا رفتار آنجلو را زیر نظر بگیرد. آنجلو بلافاصله کلودیو را به جرم رابطه‌ی نامشروع با نامزدش جولیت دستگیر و به مرگ محکوم می‌کند. ایزابلا، خواهر کلودیو که قصد دارد راهبه شود، نزد آنجلو می‌رود تا برای برادرش طلب بخشش کند. آنجلو که مجذوب پاکدامنی ایزابلا شده، به او پیشنهاد می‌دهد در ازای آزادی برادرش، با او رابطه‌ی جنسی برقرار کند. ایزابلا این پیشنهاد را رد می‌کند و ماجرا را به دوک مخفی‌شده می‌گوید. دوک نقشه‌ای طراحی می‌کند تا آنجلو را رسوا کند: او ترتیبی می‌دهد تا ماریانا، نامزد سابق آنجلو، به جای ایزابلا با آنجلو دیدار کند. در نهایت، دوک هویت واقعی‌اش را آشکار می‌کند، آنجلو را مجبور به ازدواج با ماریانا می‌کند، کلودیو را نجات می‌دهد و به ایزابلا پیشنهاد ازدواج می‌دهد.

۱۱. تاجر ونیزی

آنتونیو از شایلاک، رباخوار یهودی، پول قرض می‌گیرد تا به دوستش باسانیو کمک کند. باسانیو با این پول موفق می‌شود پورشیا، زنی ثروتمند و باهوش را به همسری بگیرد. متأسفانه، اتفاقی ناگوار باعث می‌شود آنتونیو نتواند بدهی‌اش را به شایلاک بپردازد و باید طبق توافق، یک پوند از گوشت بدنش را به رباخوار بدهد. پورشیا با لباس مبدل به دادگاه می‌رود و آنتونیو را نجات می‌دهد، با اشاره به این نکته که شایلاک فقط می‌تواند گوشت بردارد و نه خون را. شایلاک شکست می‌خورد، پورشیا هویت خود را آشکار می‌کند و ثروت آنتونیو بازگردانده می‌شود.

۱۲. همسران خوش وینزور

داستان مردی چاق و خودخواه به نام سِر جان فالستاف را روایت می‌کند. او با طمع‌ورزی تصمیم می‌گیرد هم‌زمان برای دو زن متأهل ثروتمند به نام‌های خانم فورد و خانم پیج نامه‌های عاشقانه بفرستد. این دو زن که دوستان صمیمی یکدیگرند، متوجه می‌شوند که فالستاف برای هر دوی آن‌ها نامه‌های یکسانی ارسال کرده است. آن‌ها تصمیم می‌گیرند با طراحی چندین نقشه‌ی طنزآمیز، از او انتقام بگیرند و درس عبرتی به او بدهند. در یکی از صحنه‌های خنده‌دار نمایشنامه، فالستاف مجبور می‌شود در سبد رختشویی پنهان شود و به رودخانه انداخته می‌شود. سرانجام، تمام اهالی شهر در یک شوخی دسته‌جمعی شرکت می‌کنند و فالستاف را در جنگل به‌عنوان پری و روح مسخره می‌کنند.

۱۳. به تربیت درآوردن دختر تندخوی

یک حلبی‌ساز مست به نام اسلای توسط یک لرد شیطان فریب می‌خورد و فکر می‌کند اشراف‌زاده است. لرد نمایشی را برای سرگرمی اسلای اجرا می‌کند که در پادوا اتفاق می‌افتد و دارای یک داستان اصلی و یک داستان فرعی است. داستان اصلی خواستگاری پتروچیو، مردی از ورونا، و کاترینا، دختر سرسخت و لجباز را به تصویر می‌کشد. در ابتدا، کاترینا مشارکت‌کننده ناخواسته‌ای در این رابطه است، اما پتروچیو با انواع شکنجه‌های روانی - رام کردن - او را تبدیل به عروسی مطیع می‌کند. داستان فرعی شامل رقابت بین خواستگاران خواهر رام‌تر کاترینا، بیانکا است.

۱۴. طوفان

پروسپرو، دوک میلان که از قدرت خلع و تبعید شده، با دخترش میراندا در جزیره‌ای کوچک زندگی می‌کند. به طور اتفاقی، برادر غاصبش آنتونیو، به همراه آلونسو، پادشاه ناپل (که به او کمک کرده بود) و همراهانش، با کشتی از نزدیکی جزیره عبور می‌کنند؛ پروسپرو، با کمک خدمتکار پری‌اش آریل، به طور جادویی توفانی را فرا می‌خواند تا آن‌ها را غرق کند. پروسپرو با آن‌ها بازی می‌کند اما در نهایت آلونسو را (که به نوبه‌ی خود توسط آنتونیو خیانت دیده) می‌بخشد و به پسر آلونسو، فردیناند، اجازه می‌دهد با میراندا ازدواج کند. قبل از بازگشت برای بازپس‌گیری تاج و تختش، پروسپرو جادو را کنار می‌گذارد.

۱۵. دو نجیب‌زاده‌ی ورونایی

دو دوست نزدیک، پروتئوس و والنتاین، زمانی که والنتاین به دربار دوک در میلان فرستاده می‌شود، از هم جدا می‌شوند. پروتئوس بعداً به دنبال او می‌رود و معشوقه وفادارش، جولیا، را پشت سر می‌گذارد. هر دو عاشق دختر دوک، سیلویا، می‌شوند. والنتاین خود را شجاع و شرافتمند نشان می‌دهد، درحالی‌که پروتئوس زیرکانه و فریبکار است - و در نهایت سعی می‌کند به سیلویا تجاوز کند. جولیا به دنبال نامزدش به میلان می‌رود، با لباس مبدل پسری به نام سباستین، که صفحه‌گردان پروتئوس می‌شود. در نهایت پروتئوس اشتباهش را می‌بیند و به جولیا باز می‌گردد، در حالی که والنتاین با سیلویا ازدواج می‌کند.

نمایشنامه‌های تاریخی

این نمایشنامه‌ها عموماً به وقایع تاریخی انگلستان، به‌ویژه در دوران سلطنت پادشاهان مختلف می‌پردازند و اغلب شامل موضوعاتی مانند قدرت، سیاست، جنگ و وراثت هستند.

هنری چهارم، قسمت اول و دوم (Henry IV, Part 1 & 2)

هنری پنجم (Henry V)

هنری ششم، قسمت اول، دوم و سوم (Henry VI, Part 1, 2 & 3)

هنری هشتم (Henry VIII)

شاه جان (King John)

ریچارد دوم (Richard II)

ریچارد سوم (Richard III)

ادوارد سوم (Edward III)

off
٪۷۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب اتللو
۴۵,۰۰۰۱۳,۵۰۰ت
off
٪۷۰
تصویر جلد کتاب هملت
۱۰۵,۰۰۰۳۱,۵۰۰ت
off
٪۷۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب مکبث
۶۸,۰۰۰۲۰,۴۰۰ت
off
٪۵۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب هملت
۴۷,۰۰۰۲۳,۵۰۰ت
off
٪۷۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب لیرشاه
۹۹,۰۰۰۲۹,۷۰۰ت
off
٪۵۰
تصویر جلد کتاب هملت
۷۰,۰۰۰۳۵,۰۰۰ت