زندگینامه و آثار ادگار آلن پو ؛ نابغه‌ی دنیای داستان‌های معمایی

ادگار آلن‌پو

عکس ادگار آلن‌پوآمریکایی | تولد ۱۸۰۹ - درگذشت ۱۸۴۹

زندگینامه ادگار الن پو

در ذهن اهالی ادبیات و داستان، نام ادگار آلن پو به داستان معمایی و ژانر وحشت گره خورده است. آلن پو، نویسنده مشهور امریکایی است که البته در زمان حیات خود به عنوان روزنامه‌نگار، ویراستار و منتقد ادبی نیز فعالیت می‌کرد.

آلن پو پایه‌های اصول نوشتن داستان کوتاه را بنا کرد و بعد از او بود که نوشتن و خواندن داستان کوتاه به شکل امروزی رواج پیدا کرد. او در نوشتن ژانر معمایی، کارآگاهی و ترسناک تبحر خاصی داشت. نکته جالب توجه این است که این ژانر را که نیاز به بیان جزئیات در طرح، فضاسازی و ساخت شخصیت‌ها دارد، در قالب داستان کوتاه و با کمترین تعداد کلمات ارائه می‌داد. شاید از همین رو است که این نویسنده بزرگ امریکایی برای بسیاری از ژانرنویس‌ها محل رجوع و منبع الهام قرار گرفت و بی‌آنکه خود بداند چیزی را بنا کرد که منجر به تغیرات اساسی هم در نوشتن داستان‌های کوتاه کارآگاهی جنایی و هم در خواندن این سبک آثار شد. به افتخار این نویسنده بزرگ هر سال به بهترین آثار منتشرشده در ژانر معمایی و در قالب رمان و فیلمنامه و نمایشنامه، جایزه ادبی ادگار اهدا می‌شود.

با این مقدمه می‌خواهیم سراغ فراز و فرودهای زندگی این نویسنده قهار برویم و آثار او را در عمر کوتاهش بررسی کنیم.

از رنج‌های کودکی تا سوگ همسر جوان

ادگار آلن پو در ژانویه ۱۸۰۹ در بوستون امریکا به دنیا آمد. فقط یک سال داشت که پدرش خانواده را ترک کرد و دیگر هم خبری از او نداشت. هنوز یک سال از این روزهای سخت نگذشته بود که مادرش از دنیا رفت. ادگار تنها دو سال داشت و کوچک‌تر از آن بود که بداند خوش‌اقبالی به او پشت کرده و با بیشترین سرعت در حال دور شدن از اوست. اگر فکر کردید پدر ادگار بعد از مرگ همسر خود، دلش به حال بچه‌اش سوخت و برگشت تا او را از فلاکت نجات دهد، سخت در اشتباهید. زوجی با نام‌های جان و فرانسس آلن سرپرستی او را به عهده گرفتند.

با هر سختی و عذابی بود، پو از دو سالگی تا دوران نوجوانی خود را در کنار آن‌ها گذراند. سپس تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به دانشگاه برود. او هرشب با خیال روزهای خوش در دانشگاه و به پایان رسیدن روزهای شوم به تخت می‌رفت اما زمانی نمی‌گذشت که شال و کلاه کرده و پای میز قمار نشسته بود و بر رقم بدهی‌های خود می‌افزود. پای ادگار به دانشگاه باز شد اما عمر حضورش در محیط آکادمیک بسیار کوتاه بود. ترم دوم بود که پدرخوانده‌اش که حسابی از ادگار ناامید شده بود، از حمایت مالی او دست کشید. پو همه چیز را رها کرد، نام مستعاری برای خود برگزید و به خدمت ارتش درآمد.

در همان روزهای نه چندان دلچسب پو به شعر گفتن روی آورد. کارش به قدری خوب بود که دوستان اندکش او را به چاپ و انتشار کتاب شعر تشویق کردند. در سال ۱۸۲۷ ادگار آلن پو اولین کتاب شعرش را تحت عنوان «تیمور لنگ و دیگر اشعار» منتشر کرد. خیلی نگذشت که از نظم به نثر روی آورد و تصمیم گرفت بیشتر وقت خود را صرف نویسندگی در قالب نقد ادبی کند. او با روزنامه‌ها و مجلات زیادی همکاری کرد و خیلی زود به واسطه صراحت بیان و شیوه خاص خود در نقد میان اهالی مطبوعات مطرح شد و نامش بر سر زبان‌ها افتاد. پو برخلاف بسیاری از نویسندگان معروف دنیا با خود عهد کرده بود که هزینه‌های زندگی و امرار معاش را از طریق نویسندگی تامین کند و دقیقا به همین دلیل هم بود که او هرگز طعم آسایش و زندگی بدون دغدغه مالی را نچشید! همیشه خدا درگیر حساب و کتاب مالی برای کاهش هزینه‌ها و صاف کردن بدهی‌های خود بود اما این باعث نشد تا از نویسندگی و ویراستاری و هرآنچه به نوشتن مربوط می‌شود، کناره بگیرد.

ادگار آلن پو در سن بیست‌وشش‌سالگی با ویرجینیا الیزا کلم، دخترعمه سیزده‌ساله‌اش ازدواج کرد. عمر این ازدواج ۱۱ سال بود که پنج سال پایانی آن با درد و رنج بسیاری همراه بود. همسر پو به سل مبتلا شده بود و بعد از پنج سال دست و پنجه نرم کردن با آن از دنیا رفت. هرچند قبل از اینکه پای سل در میان باشد هم زندگی مشترک آن‌ها در معرض آسیب بود. ادگار با چند زن دیگر در ارتباط بود و از طرفی اوضاع اقتصادی خانواده نابسامان می‌نمود. با این حال ادگار به همسر خود دلبسته بود و با همه این فراز و فرودها او می‌دانست وقتی از دفتر روزنامه و یک روز کاری سخت به خانه کوچکشان برمی‌گردد، همسرش با آغوشی باز در انتظار اوست و در کنار او می‌تواند بدون دردسر خودش باشد، با همه کم و کاستی‌هایش. از همین رو وقتی ویرجینیا مرد، ادگار دچار آشفتگی روانی شد و این پریشانی و ناامیدی به دل آثار او راه پیدا کرد.

از سوسک تا کلاغ

ویژگی مشترک تمامی آثار ادگار آلن پو رمزآلود بودن آن‌هاست. پو از رنج و وهم و درد می‌نوشت. تمام آنچه در سراسر عمرش تجربه کرده بود. او می‌دانست از یک رنج تا رنج بعدی مسیری است کوتاه برای نفس تازه کردن و مهیا شدن برای برخورد با مصیبتی که در راه است. او در این تنفسگاه‌ها با نوشتن خود و دیگران را نجات می‌داد. او رنج آدمی را به گونه‌ای وهم‌آلود و رمزآمیز به واژه تبدیل می‌کرد که گویی از مخاطب می‌خواهد برای درک آنچه پس پشت کلمات پنهانند، دست به رمزگشایی بزند. چیزی که خود آلن پو بسیار به آن علاقه‌مند بود. انتشار مقاله‌ای با عنوان «چند کلمه در رمزی نویسی» در مجله گراهام در سال ۱۸۴۱ نیز گواهی بر این مدعاست.

تنها رمان ادگار آلن پو در سال ۱۸۳۸ و با نام «سرگذشت آرتور گوردن پیم» انتشار یافت. آن سال و کمی بعدترش آلن پو پرکارترین روزهای زندگی ادبی خود را می‌گذراند. این رمان در سال ۱۳۹۹ با ترجمه پرویز شهیدی وارد بازار کتاب ایران شد.

داستان کوتاه «برنیس» نوشته آلن پو اولین بار در سال ۱۸۳۵ منتشر شد و بعدها آن را در مجموعه‌های دیگری نیز قرار داد. در سال ۱۸۳۸ نیز «لیژیا» را در سبک وحشت و گوتیک عاشقانه به قلم درآورد که در مدت کوتاهی طرفداران زیادی در امریکا یافت.

پو یکی از معروف‌ترین داستان‌های کوتاه خود را در سال ۱۸۳۹ و با عنوان «فروپاشی خانمان آشر» در مجله برتون جنتلمن منتشر کرد و یک سال بعد از آن این داستان را در مجموعه «گروتسک و آرابسک» به چاپ رساند.

«قتل‌های خیابان مورگ» در سال ۱۸۴۱ در مجله گراهام منتشر شد. در سال ۱۹۳۲ رابرت فلری، کارگردان فرانسوی، بر اساس این داستان یک فیلم با همین نام ساخت. بعدها، در سال ۱۹۷۱ گوردون هسلر، کارگردان و فیلمنامه‌نویس اهل بریتانیا، نیز با اقتباس از داستان آلن پو فیلمی دقیقا با عنوان قتل‌های خیابان مورگ ساخت. هیچ کدام از این دو فیلم به اندازه داستان آلن پو مورد استقبال قرار نگرفتند.

پو داستان مشهور «مغاک و آونگ» را در سال ۱۸۴۲ منتشر کرد. با اقتباس از این داستان نیز دو کارگردان در بازه‌های زمانی مختلف فیلم ساخته‌اند. یکی به کارگردانی راجر کورمن، تهیه‌کننده و کارگردان امریکایی در سال ۱۹۶۱ و دیگری به کارگردانی استارت گوردون در سال ۱۹۹۱.

داستان «سوسک طلایی» در سال ۱۸۴۳ نوشته شد. نگارش و انتشار این داستان خودش قصه جالبی دارد. پو به دلیل اوضاع بد مالی داستان سوسک طلایی را نوشت و به مجله‌ای برای انتشار سپرد. عصر همان روز مطلع شد که روزنامه دلار فیلادلفیا یک مسابقه داستان‌نویسی برگزار کرده است. ادگار آلن پو به سرعت داستانش را از مجله پس گرفت و با آن در مسابقه دلار شرکت کرد و جایزه برنده اول را به دست آورد. جایزه نفر اول تقریبا دو برابر چیزی بود که مجله قبلی قولش را به پو داده بود. ادگار بعدها داستان سوسک طلایی را در مجموعه داستان‌های دیگرش نیز به چاپ رساند.

در همان سال یعنی ۱۸۴۳ آلن پو داستان مشهور و اعجاب‌انگیز «گربه سیاه» را نوشت که یکی از بهترین داستان‌های کوتاه در ژانر جنایی محسوب می‌شود. در بیشتر مجموعه داستان‌هایی که از این نویسنده منتشر می‌شود، داستان گربه سیاه نیز قرار دارد. و این یعنی مترجمان و ناشران نمی‌توانند در انتخاب داستان و تدوین مجموعه، از این اثر چشم‌پوشی کنند. پو با فاصله‌ای کم از گربه سیاه، داستان «قلب افشاگر» را منتشر کرد که برای طرفداران ادبیات گوتیک محل رجوع و مایه الهام است.

پو کتاب شعر «کلاغ» یا «غراب» را در سال ۱۸۴۵ منتشر کرد. این کتاب در واقع شعر روایی است و همان حال و هوای رایج در داستان‌های کوتاه ادگار آلن پو یعنی تخیلی بودن و توامان رمزآلودی در کتاب شعرش نیز جاری است. هرچند نویسنده برای مدتی از شعر فاصله گرفته بود اما با خلق این اثر دوباره توانایی و استعداد خود در حیطه شعر و شاعری را به رخ کشید و بار دیگر نگاه‌ها را به سوی خود جلب کرد.

ادگار آلن پو داستان کوتاه «نقاب مرگ سرخ» را اولین بار در سال ۱۸۴۲ به چاپ رساند. اما در سال ۱۸۴۵ عنوان کتاب را به «بالماسکه مرگ سرخ» تغییر داد. کلمه Mask در عنوان کتاب به Masque تبدیل شد. از آن زمان تاکنون مترجمان و ناشران نیز فقط همان عنوان دوم را به کار گرفته‌اند. کسی نمی‌داند هدف پو از تغییر نام داستان چه بوده است.

قطعا در فاصله تمام این سال‌ها تعداد زیادی داستان کوتاه به دست ادگار آلن پو نوشته شده از جمله «بشکه آمونتیلادو»، «قورباغه»، «لیژیا»، «مرد توده»، «شب هزار و دوم شهرزاد»، «سایه»، «نامه دزدیده شده» و اشعار زیادی سروده از جمله قطعه «اعراف»، «آنابل لی»، «زنگ‌ها»، «شهری در دریا»، «قصر جن‌زده» و مقالاتی همچون «اصل شاعری» و «فلسفه ترکیب» را نگاشته و نقدهای ادبی بیشماری با نام او در مطبوعات به چاپ رسیده و متون بسیاری به دست او ویرایش و منتشر شده است. اما ما در این مطلب صرفا به آثار مطرح و شناخته‌شده و بهترین کتاب های ادگار آلن پو در سطح جهان پرداختیم.

معمای حل‌نشده مرگ آلن پو

ادگار آلن پو که تمام آثار خود را با رمز و رازهای درهم‌تنیده می‌نوشت و تمام آنچه در سر می‌پروراند، با معما گره خورده بود، مرگش نیز به گونه‌ای رقم خورد که تمام اهالی ادبیات را در شوکی بزرگ فرو برد و معمایی حل‌ناشدنی را از خود به جا گذاشت.

درباره علت مرگ پو فرضیه‌های مختلفی وجود دارد. برخی می‌گویند او عاشق دختری بوده و قصد داشته با او ازدواج کند اما برادران معشوقه او با این وصلت مخالف بودند و به همین دلیل ادگار سمج را به قتل رساندند. برخی معنقدند پو در اثر بیماری آنفولانزا که بعد از مدتی منجر به ذات‌الریه شده، جان خود را از دست داده است. عده‌ای از پزشکان علت مرگ نویسنده را تومور مغزی می‌دانند. این فرضیه هنگامی جان گرفت که برای انتقال پیکر آلن پو به آرامگاهی جدید، نبش قبر انجام شد و پزشک همراه تیم نمونه‌ای را جهت آزمایش برداشت و بعدها اعلام کرد که توده‌ای در مغز او مشاهده شده است. هرچند همکارانش این فرضیه را رد کردند چون زمان زیادی از مرگ پو می‌گذشت و آن نمونه مغزی اعتبار نداشت.

بیماری هاری، مسمومیت با جیوه، مسمومیت با فلزهای سنگین و مسمومیت با کربن مونوکسید از دیگر فرضیه‌های رایج درباره علت مرگ این نویسنده بزرگ امریکایی است.

هیچ کس نمی‌داند دقیقا چه بر سر ادگار آلن پو آمده اما آنچه می‌دانیم این است که سوم اکتبر سال ۱۸۴۹ پو با لباس‌های نخ‌نما و پاره و با وضعیتی رقت‌انگیز که واضح بود مورد ضرب و شتمی سنگین قرار گرفته، در گوشه خیابان پیدا شد. او هشیاری کمی داشت و در حال هذیان‌گویی بود. پو به بیمارستان منتقل شد و چهار روز بعد از دنیا رفت. در بیمارستان وجود میزان زیادی الکل در بدنش تشخیص داده شد. اما پو مدت‌ها بود که الکل مصرف نمی‌کرد زیرا واکنش‌های مغزی عجیب و غریبی به آن نشان می‌داد و توسط پزشکان از مصرف الکل منع شده بود.

او روزهای آخر عمر خود را با توهم و هذیان گذراند. طبق گفته پزشک معالجش در بیمارستان، شب قبل از مرگ مدام نام رینولدز را به زبان می‌آورده اما هیچ کس از اطرافیان پو این اسم را تا آن لحظه از او نشنیده بودند و در نهایت تحقیقات پیرامون این نام نیز به جایی نرسید. پو هرگز به مرحله‌ای از هشیاری نرسید که بتواند توضیح دهد چه بر سرش آمده؟ آن لباس‌ها را چه کسی به تنش کرده؟ چه کسی او را کتک زده؟ الکل را به اختیار خود خورده یا کسی از بیماری او مطلع بوده و الکل به او خورانده است؟ همه این سوالات با پیدا شدن ادگار آلن پو در گوشه خیابان در اذهان ساخته شد و با مرگ او بی‌جواب ماند. این آخرین معمایی بود که نویسنده از خود به جا گذاشت. 

off
٪۳۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب کافه پاریس
۵۷,۵۰۰۴۰,۲۵۰ت