کتاب رستگاری یک قدیسه
معرفی کتاب رستگاری یک قدیسه
کتاب رستگاری یک قدیسه یک داستان جنایی از کیگو هیگاشینو، نویسنده مشهور ژاپنی و دومین جلد از مجموعهکتاب کارآگاه گالیله است. داستان با یک قتل آغاز میشود اما قاتل چه کسی است و چطور توانسته بدون بهجاگذاشتن هیچ ردی، متواری شود؟ اگر از طرفداران داستانهای جنایی و ادبیات ژاپن هستید، این کتاب را بخوانید و لذت ببرید. انتشارات چترنگ این رمان را با ترجمه محمود عباس آبادی منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رستگاری یک قدیسه اثر کیگو هیگاشینو
کتاب رستگاری یک قدیسه (Salvation of a Saint) در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. کیگو هیگاشینو، نویسنده ژاپنی رمانهای معمایی و پلیسی در این کتاب، داستان دیگری از کارآگاه گالیله را نوشته است؛ کارآگاهی که با ظاهر شدن در داستانهای او، پروندههای جنایی را در دست میگیرد و رازهای پنهانی را آشکار میکند.
داستان از این قرار است: ماشیبا، شوهر آیانه به قتل رسیده است و آیانه، اولین مظنون پلیسها است. اما آنها هیچ مدرکی برای متهم کردن او ندارند.
ماشیبا، بیزنسمن ثروتمندی است که یک سال پیش با زنی به نام آیانه ازدواج کرده است. اما او برای ادامه دادن زندگی مشترک شرطی گذاشته است. آنها باید در طی یک سال بچهدار شوند وگرنه ماشیبا، آیانه را ترک میکند. حالا یک سال گذشته و آیانه باردار نشده است. ماشیبا تصمیمش را به همسرش میگوید و او با دل شکسته، تصمیم میگیرد تا آخر هفته را نزد خانواده خودش سپری کند. وقتی از سفر برمیگردد با جسد بیجان همسرش روبهرو میشود.
آیانه، اولین کسی است که پلیسها به او مظنون میشوند. او باید قاتل بسیار حرفهای و زبردستی باشد چراکه در زمان قتل، کیلومترها دورتر از خانه بوده است و هیچ ردی از خود به جا نگذاشته است. درواقع همین موضوع نیز سبب میشود تا کارآگاهان پرونده نتوانند او را محکوم کنند.
درست در همین لحظه است که کارآگاهان پرونده، کارآگاه کوساناگی و کارآگاه اوتسومی با کسی تماس میگیرند که امیدوارند بتواند مشکل را برایشان حل کند؛ یوکاوا، فیزیکدان برجستهای است که هرچند سمت رسمی در اداره پلیس ندارد، اما با کارآگاهان دوست است. او ذهن توانایی دارد و معماهای بسیاری را حل کرده است. همین شده که دوستانش هم او را کارآگاه گالیله صدا میزنند.
حالا تیم کارآگاهان امیدوارند که با اضافه شدن کارآگاه گالیله به پرونده، بتوانند قاتل را پیدا کنند. او چه کسی بوده و چطور توانسته است ماشیبا را به قتل برساند؟
خلاصه داستان
ماشیبا و آیانه با این شرط ازدواج میکنند که سریع بچهدار شوند. اما ماشیبا بعد از یک سال، تصمیم میگیرد همسرش را ترک کند. آیانه در حال برنامهریزی برای یک سفر است. او میخواهد در تعطیلات آخر هفته، خانوادهاش را ببیند. وقتی آیانه از سفر برمیگردد متوجه میشود که شوهرش با یک نوشیدنی مسموم به قتل رسیده است. آیانه، اولین مظنون است. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که اتهام او را ثابت کند.
وقتی کارآگاه گالیله وارد پرونده میشود، ماجرا تغییراتی میکند. تیم کارآگاهان امیدوارند که او با توانایی عجیب و مهارتش در پیدا کردن سرنخها، تواند کمکی به آنها بکند.
چرا باید رمان رستگاری یک قدیسه با ترجمه محمد عباسآبادی را بخوانیم؟
کتاب رستگاری یک قدیسه، یک بازی معمایی بسیار هیجانانگیز را روایت میکند. نویسنده یک جنایت حسابشده را پیش پای مخاطبان قرار میدهد و از آنان میخواهد تا در حل معما تلاش کنند. اما از سوی دیگر، با چرخشهای داستانی، هربار خوانندهها را به دام میاندازد و یک غافلگیری جدید برایشان دارد.
کیگو هیگاشینو در این داستان عشق، خیانت و روابط پیچیده عاطفی را درهم میآمیزد و نتیجهای حیرتآورخلق میکند.
خرید و دانلود کتاب رستگاری یک قدیسه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
دوستداران رمانهای جنایی و علاقهمندان به داستانهای پلیسی و معمایی از خواندن کتاب رستگاری یک قدیسه لذت میبرند.
درباره کیگو هیگاشینو
کیگو هیگاشینو، نویسنده داستانهای جنایی ژاپنی، ۴ فوریه ۱۹۵۸ در اوساکا، ژاپن به دنیا آمد. وقتی وارد دبیرستان شد، متوجه شد که به نوشتن علاقه دارد. بنابراین شروع به نوشتن داستانهایش کرد و البته آنها را برای دوستانش هم میخواند. در دانشگاه در رشته مهندسی برق تحصیل کرد و بعد از فارغالتحصیل شدن کاری در یک کمپانی خودروسازی به دست آورد.
کیگو هیگاشینو در همان سالها با یک معلم آشنا شد و در سال ۱۹۸۱ ازدواج کرد. هرچند کار تماموقت و مسئولیتهای زندگی جدید را داشت، اما آخر هفتهها و تعطیلات برای او زمانی برای نوشتن بود. در سال ۱۹۸۳ یکی از داستانهایش را در مسابقه ادبی ادگاوا رامپو ارسال کرد و در سال ۱۹۸۵ جایزهی بهترین رمان معمایی سال را دریافت کرد. پس از آن تصمیم گرفت که تماموقت به نوشتن بپردازد.
از کیگو هیگاشینو تابهحال کتابهای معجرههای خواروبارفروشی نامیا، رستگاری یک قدیسه، فداکاری مظنون X، تازهوارد و بدخواهی منتشر شده است. او در فاصله بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ رئیس انجمن نویسندگان معمایی پلیسی نویس ژاپن بود.
افتخارات کیگو هیگاشینو
کیگو هیگاشینو در سال ۱۹۸۵ جایزه ادبی ادگاوا رامپو را برای داستان بعد از مدرسه، برنده شد. او در سال ۱۹۹۹ نیز موفق شد تا این جایزه را برای بار دوم، اینبار برای کتاب فیلم بلند از آن خود کند.
کیگو هیگاشینو در سال ۲۰۰۶ با نوشتن کتاب فداکاری مظنون X جوایز ادبی هونکاکو و نائوکی را به دست آورد.
کتاب رستگاری یک قدیسه در سال ۲۰۰۸ بهعنوان کتاب برتر انجمن ناشران و کتابفروشان تایلند انتخاب شد.
کیگو هیگاشینو در سال ۲۰۱۲ نیز جایزه چوکورون را برای کتاب معجزههای خواربارفروشی نامیا برنده شد.
ژانر کتاب رستگاری یک قدیسه
کتاب رستگاری یک قدیسه داستانی در ژانر جنایی، معمایی و پلیسی است. داستانهایی که در این ژانر (Crime Fiction) نوشته میشوند، معمولا در پی افشای یک جنایت هستند. در داستان قتل یا قتلهایی رخ میدهد و یک پلیس، کارآگاه یا حتی روزنامهنگار در حال تلاش برای سردرآوردن از ماجرا است. یکی دیگر از ویژگیهای این سبک این است که نویسنده تلاش میکند تا انگیزههای مجرمان برای ارتکاب جنایت را نیز پیدا و بیان کند.
رستگاری یک قدیسه مناسب کدام رده سنی است؟
کتاب رستگاری یک قدیسه داستانی برای تمام بزرگسالانی است که به رمانهای جنایی و پلیسی علاقه دارند.
عنوان کتاب در زبان انگلیسی
کتاب رستگاری یک قدیسه در سال ۲۰۱۲ با عنوان Salvation of a Saint به زبان انگلیسی منتشر شد.
نقد کوتاهی بر کتاب
کیگو هیگاشینو با نوشتن این کتاب نشان داد که میتواند متفاوت از دیگر نویسندگان جنایینویس عمل کند. شاید او از همان ابتدا قاتل را به مخاطبانش نشان بدهد، اما در طول مسیر، آنقدر تعلیق ایجاد میکند و چرخش به وجود میآورد که مخاطب هربار به دانستههایش شک میکند.
نکته دیگری که درباره نحوه نگارش این رمان وجود دارد این است که او از انگیزههای مجرمان و مظنونان نیز صحبت میکند. این همان بخشی از ماجراست که به داستان عمق میبخشد و آن را از یک خبر قتل صرف به یک معمای جنایی پیچیده تبدیل میکند. شخصیتپردازی دقیق او نیز به جذابتر شدن روند داستان کمک بسیاری کرده است.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره کتاب رستگاری یک قدیسه و کیگو هیگاشینو
کتابفروشی بارنز و نوبل (Barnes and Noble) کتاب رستگاری یک قدیسه را پر از پیچوخمهای ریز و ظریف میداند. در حدی که بادقتترین افراد هم هرلحظه ممکن است غافلگیر شوند.
نشریهی هفتگی ناشران (Publishers Weekly) معتقد است که دوستداران داستانهای جنایی از خواندن این کتاب حسابی لذت میبرند.
وبسایت گودریدز نیز این کتاب را پیچیده، غیرقابل پیشبینی و غافلگیرکننده توصیف کرده است.
معرفی شخصیتهای اصلی کتاب رستگاری یک قدیسه
ماشیبا یوشیتاکا: تاجر ثروتمندی است که با یک فنجان قهوهی مسموم به قتل میرسد.
آیانه: همسر ماشیبا، اولین کسی است که پلیسها به اتهام قتل به او مظنون میشوند.
هیرومی: شاگرد آیانه و فردی است که ماشیبا با او بهصورت پنهانی رابطه دارد.
کارآگاه گالیله: پروفسور یوکاوا، استاد فیزیک و دوست کارآگاهان پرونده قتل ماشیبا است. دوستانش او را به نام کارآگاه گالیله صدا میکنند.
درباره محمد عباس آبادی؛ مترجم کتاب
محمد عباس آبادی، در دانشگاه اصفهان در رشته مترجمی زبان انگلیسی تحصیل کرده است. علاقه او به داستانهای جنایی سبب شده تا برای ترجمه به سراغ نویسندگان جنایینویس مانند لی چایلد و کتابهای مشهورش جک ریچر، هارلن کوبن و... برود.
درباره نشر چترنگ
انتشارات چترنگ، ناشر تخصصی ادبیات و سینما است. این انتشارات کتابهای ادبیات داستانی، ادبیات فانتزی، سینما، تئاتر، فلسفه، روانشناسی و... را منتشر میکند. ازجمله کتابهای مشهور این نشر میتوان به فروپاشی، یافتن لایلا، ججزیره درختان گمشده و... اشاره کرد.
بخشی از متن کتاب رستگاری یک قدیسه
«یوشتاکا لبخند یکوری تمسخرآمیزی زد؛ نگاهی به آنطرف انداخت، سپس دوباره به او نگاه کرد. «اصلاً به حرفهای من گوش ندادی، نه؟»
آیانه با نگاه چپچپی، که امیدوار بود یوشتاکا متوجهش شده باشد، گفت: «چرا، گوش دادم. برای همین دارم میپرسم.»
لبخند از لبهای یوشتاکا محو شد. به آرامی سرش را تکان داد. «برام مهمه. خیلی هم مهمه. حتی ضروریه. اگه نتونیم بچهدار شیم، زن و شوهر بودنمون معنایی نداره. عشق رمانتیک بین یه زن و مرد همیشه به مرور زمان رنگ میبازه. مردم به خاطر تشکیل خونواده با هم زندگی میکنن. یه زن و مرد با هم ازدواج میکنن و زن و شوهر میشن. بعد بچهدار میشن و پدر و مادر میشن. اونوقته که به معنای واقعی کلمه، شریک زندگی هم میشن. موافق نیستی؟»
«فقط فکر میکنم که کل زندگی زناشویی به این محدود نمیشه.»
یوشتاکا سرش را به علامت نفی تکان داد. «من اینطور فکر نمیکنم و به شدت به این مسئله اعتقاد دارم و قصد ندارم تغییر عقیده بدم؛ یعنی اگه نتونیم بچهدار شیم قصد ندارم اینجوری ادامه بدم.»
آیانه شقیقههایش را با انگشتانش فشار داد. سردرد داشت. انتظار اینیکی را نداشت. گفت: «بذار مسئله رو روشن کنم. تو زنی رو که نمیتونه برات بچه بیاره نمیخوای. پس یعنی من رو میندازی بیرون و میری سراغ یه زن دیگه؟ منظورت همینه؟»
«لازم نیست اینقدر زننده بیانش کنی.»
«ولی منظورت همینه!»
یوشتاکا صاف نشست. درنگ کرد، سگرمههایش را کمی در هم کشید، سپس دوباره سری به نشانهٔ تأیید تکان داد. «آره، گمونم از دیدگاه تو اینطور به نظر میاد. باید درک کنی. من برنامهٔ زندگیم رو خیلی جدی میگیرم. جدیتر از هر چیز دیگهای.»
گوشههای لبهای آیانه بالا رفت، هرچند به هیچ وجه قصد لبخند زدن نداشت. «خیلی دوست داری این رو به مردم بگی، نه؟ اینکه برنامهٔ زندگیت رو خیلی جدی میگیری. وقتی آشنا شدیم این یکی از اولین چیزهایی بود که گفتی.»
«از چی اینقدر ناراحتی، آیانه؟ تو هرچی رو که توی عمرت میخواستی، داری. اگه چیزی هست که فراموش کردهم، فقط کافیه ازم بخوای. قصد دارم هر کاری برات بکنم. پس بیا این جروبحثها رو بذاریم کنار و به آینده فکر کنیم. مگه اینکه تو راه پیشرفت دیگهای در نظر داشته باشی.» »
حجم
۲۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
نظرات کاربران
کاش توی طاقچه بی نهایت قرار بگیره
۱۳۱. هیگاشینو همیشه انتخابی بینظیر برای طرفداران ژانر جناییه و ترجمه عالی این کتاب، لذت خواندنش رو چندین برابر میکنه. سومین کتابم از این نویسنده بود که فوق العادهتر از کتابهای قبلیش بود. سبک این نویسنده بیشباهت به آگاتا کریستی نیست. تمام قطعات
ازون کتاباس که تا چند صفحه ازش نخونی روزتو نمیتونی شروع کنی
کاش میتوانستم دوباره این کتاب رو بخوانم بدون اینکه از پایان داستان خبر داشته باشم . یک مشکلی که داشت این بود که شخصیت های زیادی با اسم های زیادی وجود داشت و من در حفظ کردن اسم ها یکذره به
خلاقانه و قشنگ بود! انگیزهی قتلش البته بیشتر شبیه کتابای اگاتا کریستی بود :)))) خیلی تئاتری و نمایشی، ولی درکل جذاب بود. البته اضافه کنم که من کارای کریستی رو دوست دارم!
نثر روان و خوبی داره. کشش داستانیشم واقعا خوبه. با وجود اینکه همه چیز مشخصه، ولی بازم دوست داری بفهمی چجوری این اتفاق افتاده.
از اون کتاباس که تا نیمه شب نگهت میداره و تا تمومش نکنی آروم نمیشی کشش زیادی داره حتی یه صفحه خسته کننده هم نداره تا آخر داستان نحوه ارتکاب جرم مشخص نیست و این تو رو با خودش تا پایان کتاب می
جذاب بود. بااینک میدونیم قاتل کیه ولی افشا کردنش جذابه
عالی بود علاوه بر داستان بسیار جذاب ترجمه عالی داشت و روان بود
این کتاب رو معمولا زیادی تعریف کردن. و یه مدتی هست این کتاب تبلیغات میشه. ولی من میخوام هم رنگ جماعت نباشم، و بگم . کتاب جنایی که یه جاهایی تخیلی میشد و اصلا منطقی نبود. کتاب حوصله سر بر