دانلود و خرید کتاب اتهام به خود پتر هاندکه ترجمه حسن ملکی
تصویر جلد کتاب اتهام به خود

کتاب اتهام به خود

نویسنده:پتر هاندکه
مترجم:حسن ملکی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۸۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اتهام به خود

کتاب اتهام به خود، نوشته پتر هاندکه با ترجمه حسن ملکی، جلد نهم مجموعه تجربه‌های کوتاه است. بیست سال پیش که مجموعه‌ تجربه‌های کوتاه زیر نظر حسن ملکی برای اولین‌بار منتشر شد، هدفش کمک به عاشقان کتاب بود که فرصت کمی برای مطالعه داشتند. این مجموعه را نشر چشمه دوباره منتشر کرده است.

درباره کتاب اتهام به خود

بسیاری از ما در زندگی فرصت خواندن یک رمان طولانی را نداریم، یا امکان حمل کتاب را هر روز تا محل کارمان نداریم و کتاب‌ها نیمه‌کاره می‌مانند. راه چاره پناه بردن به کتاب‌های کم‌حجم و کم‌ورقی است که می‌شود آن‌ها را به‌سادگی خواند. کتاب خواندن در یک نشست. بین دو ایستگاه مترو، بین محل کار تا خانه،در مسیر دانشگاه و ... مجموعه‌ی تجربه‌‌های کوتاه بهترین فرصت است برای خواندن در وقت‌های اندک، برای خواندن در ساعت‌هایی که فکر می‌کنیم هیچ‌کدام از کتاب‌های کتاب‌خانه‌مان را نمی‌توانیم بخوانیم. با مجموعه‌ی تجربه‌های کوتاه شاهکارهای تاریخ ادبیات جهان و تاریخ نمایش جهان در اختیار ما قرار می‌گیرد.

در کتاب اتهام به خود شاهد یک تک گویی قوی هستیم که یکی از بهترین نمونه‌های نمایش مدرن است.

خواندن کتاب‌های مجموعه تجربه‌های کوتاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر فکر می‌کنید فرصت‌تان برای کتاب خواندن کوتاه است اما عطش‌ خواندن و لذت بردن از دنیای کتاب شما را رها نمی‌کند، این مجموعه برای شما نوشته شده است.

بخشی از کتاب اتهام به خود

من نگاه کردم. من گوش کردم. من نگاه کردم به. من نگاه کردم به چیزهائی که نگاه‌کردن به آن‌ها بی‌حیایی بود. من نگاه نکردم به چیزهائی که نگاه‌نکردن به آن‌ها کوتاهی در انجام وظیفه بود. من نگاه نکردم به حوادثی که نگاه‌نکردن به آن‌ها اُملی بود. من آن‌طور که انتظار می‌رفت نگاه نکردم. من هنگامی که نگاه‌برنگرداندن نشان خیانت بود نگاه‌ام را برنگرداندم. من هنگامی که نگاه‌کردن به پشتِ سر نشان بی‌تربیتی بود به پشتِ سر نگاه کردم. من هنگامی که نگاه‌برگرداندن نشان بزدلی بود نگاه‌ام را برگرداندم. من به کسانی گوش کردم که گوش‌کردن به آن‌ها از اصول به‌دور بود. من به دیدن جاهای ممنوعه رفتم. من به دیدن ساختمان‌هائی رفتم که خطر سقوط‌شان می‌رفت. من به کسانی که با من حرف می‌زدند نگاه نکردم. من به کسانی که با آن‌ها حرف می‌زدم نگاه نکردم. من فیلم‌های ناشایست و ناخوش‌آیند تماشا کردم. من به خبرهای رسانه‌های جمعی مخالف دولت گوش کردم. من بازی‌ها را بدون بلیت نگاه کردم. من به غریبه‌ها نگاه کردم. من بدون عینک آفتابی به آفتاب نگاه کردم. من در رخت‌خواب با چشمان باز نگاه کردم.

من خوردم. من بیش از ظرفیت شکم‌ام خوردم. من بیش از ظرفیت مثانه‌ام نوشیدم. من خوردنی و نوشیدنی به بدن‌ام رساندم. من عناصر اربعه را تناول کردم. من عناصر اربعه را تنفس کردم. من در مواقعی که نباید، خوردم. من به روش بهداشتی تنفس نکردم. من هوائی را تنفس کردم که تنفس‌کردن آن از شأن من به‌دور بود. من در مواقعی عمل دم انجام دادم که عمل دم مضر بود. من در ایام روزه گوشت خوردم. من بدون ماسک گاز تنفس کردم. من در خیابان چیز خوردم. من دود اگزوز را فرو دادم. من بدون کارد و چنگال غذا خوردم. من فرصت تنفس به خود ندادم. من نان عشای ربانی را گاز زدم. من از راه بینی تنفس نکردم.

AS4438
۱۳۹۹/۰۶/۱۳

بسیارعالی، عبرت آموز، اگرتمام انسانها این اتهامات را نادیده نگیرند، معنی انسانیت شکوفا میشود..

M.ap
۱۴۰۰/۰۶/۱۱

مختصر و مفید برای اندکی قضاوت نفس.

کیمیا سماواتی
۱۴۰۰/۰۹/۲۴

کتابی هست که هر انسانی لازم است مطالعه کند. همه چیز از گناه نخستین آغاز می شود. وجود پارادوکس و اغراف رو در بیشتر جملات حس میکنید و این باعث جذابیت کتاب شده. از همون اول تا آخر انسان خودش

- بیشتر
Amir Reza Rashidfarokhi
۱۴۰۰/۰۵/۱۴

هر آنچه که کردیم و نکردیم، هرآنچه می‌گوییم و نمی‌گوییم، آنگونه که زندگی می‌کنیم و آنگونه که زندگی نمی‌کنیم. این کتاب این است. کاملاً واقع‌گرایانه تمام لحظات زندگی جلوی چشم به تصویر میاد. کتاب رو که در واقع یک نمایشنامه هست رو توصیه

- بیشتر
پیمان
۱۳۹۹/۱۲/۲۹

هر انسانی در طول زندگیش باید زمانهایی رو به دادگاهی کردن خود اختصاص بده، هدف هاندکه هم از نوشتن این نمایشنامه همین بود.

sh
۱۴۰۰/۰۸/۰۴

به نظرم هر کسی باید حداقل یبار این نمایشنامرو بی طرف بخونه اینکه یجایی شخص رعایت قانون میکنه و کم کم با حجم بزرگی بی قانونی و ناهنجاری از طرفش رو به رو میشیم اینا در واقع یسری اتهاماتی هستن

- بیشتر
Fatemeh karimi
۱۴۰۱/۱۱/۱۱

حجم کم کتاب ، طرز نوشتار ،سادگی و کوتاهی جملاتش آدم رو ترغیب میکنه به خوندنش همچون به یک نفس سر کشیدن یک لیوان نوشیدنی با طعم خوش. بعضی جملاتش جالب و تامل برانگیز بود.

°♡کتاب باز♡°
۱۴۰۱/۰۸/۲۷

هرکسی با این نوع نوشته ارتباط نمیگیره،ولی من خوشم اومد ازش😌

zohreh
۱۴۰۰/۰۷/۱۹

۵۹. از کتاب‌هایی که هر کسی هر از چندگاهی باید یه ورقی بهش بزنه برای قضاوت کردن خودش، برای دیدن و فکرکردن به پرسش‌هایی که گاهی جرات نداره از خودش بپرسه اما تو این کتاب مطرح شدن. نویسنده با ظرافت تک‌تک

- بیشتر
آفتاب
۱۴۰۲/۰۵/۰۷

کتاب با متنی عجیب صادقانه که باهاش ارتباط برقرار نکردم اما فکر می‌کنم متنش پیچیدگی داره که مورد پسند افرادی خاص باشه

من آن چیزی که می‌باید می‌بودم نبودم.
Amir Reza Rashidfarokhi
من نفهمیدم که شر یعنی نبودِ خیر.
AS4438
من از آدم‌ها بت ساختم. من از بی‌فایدگی شعرا بیش‌تر خوش‌ام آمد تا از فایدهٔ شناخت.
AS4438
من در بازی، نفسِ بردن را خوش‌ام آمد. من از قل‌قلک داستان‌های تخیلی در گوش‌ام خوش‌ام آمد. من از آدم‌ها بت ساختم. من از بی‌فایدگی شعرا بیش‌تر خوش‌ام آمد تا از فایدهٔ شناخت. من از غلط دستوری بیش‌تر ترسیدم تا از قوانین ابدی. من گذاشتم فقط ذائقه بر من حاکم شود. من فقط به حواس تکیه کردم. من نشان دادم که واقع‌بین نیستم.
mahsahoseini
من با گناه نخستین پا به این دنیا گذاشتم. من ذاتاً گرایش به بدی دارم. من از همان آغاز شرارتِ ذاتی‌ام را با غبطه‌خوردن به هم‌شیری‌ام نشان دادم. من یک روز هم در جهان بی‌گناه نزیستم. من ونگ‌ونگ‌کنان حرص سینه‌های مادرم را زدم. من تنها کاری که بلد شدم مکیدن بود. من تنها کاری که بلد نشدم ارضای امیال‌ام بود. من نخواستم با منطق‌ام قوانین جاری در جهان و خودم را بازشناسم. من با خباثت پذیرفته شدم. من با خباثت تولید شدم. من با نابودکردن، خباثت‌ام را بروز دادم. من با لگدمال‌کردن موجودات زنده تا سرحد مرگ، خباثت‌ام را بروز دادم. من از عشق‌بازی سر باززدم. من در بازی، نفسِ بردن را خوش‌ام آمد. من از قل‌قلک داستان‌های تخیلی در گوش‌ام خوش‌ام آمد. من از آدم‌ها بت ساختم. من از بی‌فایدگی شعرا بیش‌تر خوش‌ام آمد تا از فایدهٔ شناخت. من از غلط دستوری بیش‌تر ترسیدم تا از قوانین ابدی
M.ap
من با بی‌حرکتی ابراز وجود کردم
ali farhadi
من مفعول جمله‌ها شدم.
غریو دیو توفان
من نخواستم با منطق‌ام قوانین جاری در جهان و خودم را بازشناسم. من با خباثت پذیرفته شدم. من با خباثت تولید شدم.
AS4438
من فعال شدم. من عمودی راه رفتم. من پریدم. من با نیروی جاذبه در افتادم. من یاد گرفتم بیرون از لباس‌ام قضای حاجت کنم. من یاد گرفتم بدن‌ام را در کنترل بیاورم. من یاد گرفتم خودم را کنترل کنم. من توانستن را یاد گرفتم. من توانستم. من توانستم بخواهم. من توانستم روی پا راه بروم. من توانستم روی دست راه بروم. من توانستم بمانم. من توانستم ایستاده بمانم. من توانستم درازکشیده بمانم. من توانستم روی شکم بخزم. من توانستم خودم را به مُردن بزنم. من توانستم نفس خود را حبس کنم. من توانستم خودم را بکُشم. من توانستم تف بیاندازم. من توانستم با سر تأیید کنم. من توانستم نفی کنم. من توانستم با دست و سر منظورم را بیان کنم.
کاربر ۲۹۱۷۹۲۸
من یک روز هم در جهان بی‌گناه نزیستم.
NeginJr

حجم

۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷ صفحه

حجم

۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷ صفحه

قیمت:
۸,۵۰۰
۴,۲۵۰
۵۰%
تومان