کتاب خنده غمگین ترت می کند
معرفی کتاب خنده غمگین ترت می کند
کتاب خنده غمگین ترت می کند نوشتهٔ بختیار علی و ترجمهٔ مریوان حلبچه ای است. نشر ثالث این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یکی از کتابهای «مجموعه شعر معاصر جهان» است.
درباره کتاب خنده غمگین ترت می کند
کتاب خنده غمگین ترت می کند با توضیحی دربارهٔ حرفهٔ شاعریِ بختیار علی به قلم مریوان حلبچه ای آغاز شده است. در ادامه بخشی از آثار چاپشدهٔ «بختیار علی»، عناوین تمامی آثار بختیار علی و پیام بختیار علی به مناسبت روز جهانی شعر نیز قرار گرفتهاند. کتاب حاضر پس از این بخشها، در چند بخش دیگر داستانهای کوتاهی از بختیار علی را در بر گرفته است. عنوان برخی از این داستانها عبارت از «دو کارگر باغ میسازند»، «وطن و کار موسیقیدانی خسته»، «زنده شدن ما و زنده شدن گل»، «رژهای دیگر به سوی بهشت» و «کار مردی که با خون دنیا را مینویسد» است.
گفتنی است که بختیار علی با آنکه بیشتر بهعنوان متفکر و رماننویس شناخته میشود، در عرصهٔ شعر بهعنوان تأثیرگذارترین شاعر کردِ عراق پس از «شیرکو بیکس» مطرح است. تحولی که بختیار علی در شعر کوردی به وجود آورد، چنان بود که حتی شیرکو بیکس بارها در ستایش او سخن گفت و «فاضل ثامر»، منتقد بزرگ عرب در نیمهٔ دوم دههٔ هشتاد، بهعنوان پدیدهٔ نو در شرق از او یاد کرد.
خواندن کتاب خنده غمگین ترت می کند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر کردستان عراق و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره بختیار علی
بختیار علی در سال ۱۹۶۰ میلادی در شهر سلیمانیهٔ کردستانِ عراق به دنیا آمد. او رماننویس، شاعر و نظریهپرداز اندیشمند کرد عراقی است که در دانشگاههای شهرهای «سلیمانیه» و «هولیر» (اربیل) به تحصیل در رشتهٔ زمینشناسی پرداخت؛ تا اینکه در تظاهرات دانشگاه سلیمانیه در سال ۱۹۸۳ مجروح شد؛ بدینترتیب بود که دانشگاه را رها کرد و تمام وقت خود را صرف آفرینش ادبی کرد. در همان سال بود که قصیدهٔ «سرزمین» را که قدیمیترین قصیده از مجموعه قصیدههای او است، سرود.
با راهافتادن دوبارهٔ جنگهای داخلی میان احزاب سیاسی کردستان عراق در سال ۱۹۹۴، بختیار علی کردستان را بهنشانهٔ اعتراض به این برادرکشیها ترک میکند و رهسپار سوریه میشود و بعد از ۹ ماه زندگی در دمشق خود را به آلمان میرساند و تا سال ۱۹۹۹ در فرانکفورت اقامت میکند. در همان ایام بههمراه جمعی از همراهان کرد خود، مجلهٔ «رهههند» (رهند) را در اروپا منتشر میکنند. او در همان سال به شهر کلن در آلمان نقلمکان میکند. بختیار علی نخستین رمانش «مرگ دومین تک فرزند» را در سال ۱۹۹۷ در سوئد منتشر کرد و یک سال بعد نیز دومین رمان خود با عنوان «غروب پروانه» را توسط انتشارات «رهند» در استکهلم سوئد به چاپ رسانید. وقتی هم که رمان سوم او با عنوان «واپسین انار جهان» در سال ۲۰۰۲ در سلیمانیه منتشر شد، اتفاقی جدید درعرصهٔ رماننویسی کردی روی داد و توجه فرهیختگان و نویسندگان و شاعران کُرد را برانگیخت. رمانهای «شهر موسیقیدانان سپید» و «غزلنویس و باغهای خیال» از آثار دیگر این رماننویس مشهور نوگرا و فیلسوف کُرد، هستند که هر ۲ از جانب صاحبنظران ادبی از آثار جریانساز و قابلتوجه و تأمل ادبیات امروز کُردی قلمداد شدهاند. بختیار علی علاوه بر این، یکی از جدی ترین و تأثیرگذارترین روشنفکران معاصر کردستان با تألیفاتی نظری و تحلیلی است که بیشتر آنها را در مجلهٔ «رهند» به چاپ رسانده است و در این زمینه کتابهای «ستیزهجویان ایمان» و «خوانندهٔ قاتل» را نیز نوشته است. عمدهٔ شهرت بختیارعلی در این زمینه بهدلیل نوشتن نقدهای بنیادینی است که در آنها به نقد و تحلیل ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر کردستان پرداخته است. در این میان تقدسزدایی و نقد درونی رادیکال او از مفهوم موجود «هویت و ناسیونالیسم کردی» بسیار چشمگیر بوده و واکنشهای گوناگون و متفاوت روشنفکران و سیاسیون کرد و همچنین واکنش خصمانهٔ سنتگرایان را برانگیخته است. از سوی دیگر تألیفات بختیار علی مورداستقبال متجددان و جوانان علاقهمند واقع شده و موجی نو از مباحث نظری را در میان آنان به راه انداخته که در نوع خود بی نظیر است. او کارهای تحلیلی و مقالاتی نیز حول محور غربشناسی دارد، اما عمدهٔ شهرت او به نوشتن چندین رمان و مجموعه شعر از او برمیگردد.
بخشی از کتاب خنده غمگین ترت می کند
«من کار میکنم، هر زمان که دریا بخوابد من به جای او دریا میشوم، من جانشین ماهم روی زمین، جانشین طوفان در آسمان صاف، جانشین آسودگیام در هفتههای طوفان. وکیل خورشیدم هنگامی که میترسد به کوچههایمان پانهد، وکیل مهتابم هنگامی که روح سرگردان تو را گم میکند، وکیل شهابی هستم که میترسد کبوتری تمام روشنایش را بنوشد، نمایندهٔ گلم به هنگامی که گل فراموش میکند در این خرابات نمایندهای داشته باشد. نمایندهٔ هوشیاریام آن هنگام که فراموش میکند نمایندهای در این جاهلستان داشته باشد. من به وکالت دردمندان سخن میگویم، هنگامی که سکوت خود بزرگترین درد است. به نام پرندگان حرف میزنم هنگامی که پرواز خود نفسی از مرگ است.
به جای تمام عالمان به کودنستان میروم.
بگذار من بزرگترین کودن باشم؛ بزرگترین کودن شهر.
اگر مرا کشتید؛ به حکم شریعت گل باشد.
اگر هم آزادم کردید به رنگ امواج دریا رهایم کنید.
اگرچه با خداوندان دوستم ولی به جهنم میروم، من آنجا وکیل سیهبختانم، وکیل آن درختانم که در بُنِ دوزخ۱ دوباره میرویند، وکیل آن بلبلانم که خود در دوزخ میسوزند و صدایشان در بهشت آواز میخواند. من از دیرباز از عشق میان فرشته و شیطان حمایت کردهام. دیرزمانی است از آن حرامزادگانی حمایت میکنم که از نطفهٔ چکیدهٔ باغبان روی گلها پدید آمدهاند.»
حجم
۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه