کتاب ویلسون کله پوک
معرفی کتاب ویلسون کله پوک
ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز یکی از آثار داستانی مارک تواین، نویسنده و طنزپرداز شهیر آمریکایی است. مارک تواین بیشتر داستانهای فکاهی و اجتماعی مینوشت و زشتیها، بیعدالتی ها و ناهنجاری ها را با زبان طنز و داستانهای عبرتآموز منتقل میکرد.
درباره کتاب ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز
این اثر دو داستان از پدر ادبیات آمریکا دارد. ویلسون کله پوک که یک داستان اخلاقی برخاسته از دوران تاریک سالهای آخر فعالیت مارک تواین و در واقع بهترین محصول آن دوران است درباره یک شهروند جدید به اسم دیوید ویلسون است که وارد شهر دور افتاده داستان، یعنی داوسونز لندینگ میشود تا بختش رابرای شروع کار بیازماید اما گفته نابجایی او را انگشتنمای شهر میکند و دوقلوهای شگفتانگیز که داستانی درباره دوقلوهای بههم چسبیدهای است که اختلاف سلیقهها و علایقشان مشکلساز شده است.
این آثار مارک تواین هم تلفیقی از کمدی و تراژدی هستند. آثاری که یک جدال عمیق و کشمکش اخلاقی در آنها گاهی خود را به شکلی طنز و گاهی به شکلی غمانگیز مینمایاند.
خوانن کتاب ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران ادبیات داستانی به ویزه آثار طنز و انتقادی.
درباره مارک تواین
ساموئل لنگهورن کلمنز، که او را بیشتر با نام هنری مارک تواین میشناسیم، نویسندهی آمریکایی است. ویلیام فاکنر او را پدر ادبیات آمریکا میداند. مارک تواین در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در فلوریدا متولد شده و در ۲۱ آپریل ۱۹۱۰ از دنیا رفت. او آثار بسیاری را نوشته است که همه به زبانهای مختلف دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شدهاند و مهمترین آنها، شاهزاده و گدا، ماجراهای تام سایر، جزیرهی گنج و ماجرای هاکلبری فین است.
بخشی از کتاب ویلسون کلهپوک و دوقلوهای شگفتانگیز
از ویلسون کلهپوک
محل روایت این داستان شهر کوچک داوسونز لَندینگ، در کرانهٔ میسیسیپی از جانب میسوری، و به فاصلهٔ نصف روز مسافرت با کشتی بخار پایینتر از سنتلوییس است.
در ۱۸۳۰ آنجا مجموعهای دنج از خانههای یکطبقه و دوطبقه بود که نمای سفیدشان با رُزها و نیلوفرهای رونده و پیچ امینالدوله پوشیده و تقریباً به طور کامل از دید پنهان شده بود. هر یک از این خانههای زیبا باغچهای در جلوِ خود داشت که با پرچین سفید محصور شده بود و پُر بود از درختان ختمی، گلهای همیشهبهار، گل حنا، گل تاجخروس، و دیگر گلهای ازمُدافتاده؛ درحالیکه در تاقچهٔ لبهٔ پنجرهٔ خانهها جعبههایی چوبی قرار داشت که پُر بود از گل ناز و گلدانهای سفالی که در آنها نوعی شمعدانی کاشته بودند که گسترهٔ گلهای قرمزش همچون زبانههای آتش روی خانهٔ پوشیدهازگلهای رُز صورتی به چشم میآمد. اگر در جلوِ در خانه و در کنار گلدانها و جعبهها جایی برای گربه بود، گربه حتماً خودش را آنجا جا میکرد ــ در هوای آفتابی، با بدنی کاملاً کشداده، سرخوش و در خواب ناز، با شکم پشمالویش به سمت آفتاب و با پنجهای که روی پوزهاش خم شده بود. آن وقت بود که خانه کامل میشد و بدین وسیله آرامش و خرسندیاش را، بیهیچ خللی، به عالموآدم اعلام میکرد. خانهٔ بدون گربه ــ آن هم گربهای چاقوچله و ملوس و خیلی مورداحترام ــ شاید خانهای کامل باشد، اما چگونه میتواند اسمورسمی در کند؟
حجم
۲۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۲۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
نظرات کاربران
جذابه و پر از نکات فلسفی مهم، البته مارک تواین خودش درباره این کتاب شکسته نفسی کرده
یه موضوعی که خیلی منو آزار میده اینکه من هیچوقت نتونستم با آثار قدیمی که برای کشور خودمون نیستم ارتباط بگیرم همیشه انگار فرسنگ ها با اون ذهنی که کتاب برای خونده شدن نیاز داره فاصله دارم فلذا با این