کتاب آیُلف کوچولو
معرفی کتاب آیُلف کوچولو
کتاب آیُلف کوچولو، نمایشنامهای در سه پرده اثر هنریک ایبسن و ترجمه بهزاد قادری است. این نمایشنامه درباره اتفاقاتی است که بعد از مرگ آیُلف در خانه و خانواده آنها رخ میدهد.
درباره کتاب آیُلف کوچولو
کتاب آیُلف کوچولو هنریک ایبسن را اثری وحشی میخوانند. ایبسن این کتاب را در شصت و سه سالگیاش نوشت و در سال ۱۸۹۴ منتشر کرد. داستان این نمایشنامه به دلیل پیچیدگیهای ظریف و کنایههای عمیقش شهرت دارد و به عنوان یک اثر روانشناختی در دنیا معروف است. اما ماجرا از چه قرار است؟
آیُلف کوچولو، پسر آلفرد آلمرز و همسرش ریتا، درست زمانی که پدرش در کلبه کوهستانی است، به طرزی مرموز غرق میشود. بعد از این اتفاق رابطه آلفرد و ریتا بهم میریزد و کار به جایی میرسد که او تصمیم میگیرد خانه را ترک کند. اما سرانجام هردو در کنار هم قرار میگیرند تا خانوادهای را که به سبب مرگ ناگهان آیُلف متلاشی شده، سامان بخشند.
کتاب آیُلف کوچولو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران نمایشنامه و تئاتر از خواندن کتاب آیُلف کوچولو لذت میبرند.
درباره هنریک ایبسن
هنریک یوهان ایبسن ۲۰ مارس ۱۸۲۸ در شین، نروژ متولد شد. او شاعر، نمایشنامهنویس و درامنویس است که یکی از ستونهای اصلی ادبیات مدرن نروژ به شمار میآید و بر نویسندگان بعد از خودش تاثیر بسیاری گذاشته است. او را به سبب آثاری که خلق کرده است و همچنین مهارتش در استادی تئاتر، همسنگ با سوفوکل و شکسپیر میدانند. خانواده او در نوجوانی ایبسن ورشکسته شدند و فقر گریبانشان را گرفت. بازتاب همین موضوع را میتوان در آثار او به خوبی دید. از میان آثار او میتوان به خانه عروسک، اشباح و دشمن مردم اشاره کرد. هنریک ایبسن ۲۳ مه ۱۹۰۶ در سن ۷۸ سالگی در اسلو چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب آیُلف کوچولو
اُلمِش: (شگفتزده به او مینگرد.) چی! میخوای از شرش خلاص بشی!
ریتا: آره، آلفرد، آره!
اُلمِش: ولی، نمیفهمم چطور میتونی...؟
ریتا: (بازوانش را مشتاقانه دور گردن او میاندازد.) آره، چون بالاخره اونوقت تو فقط مال من میشی! هرچند... حتی اونوقت هم نمیشی! دربست مال من نمیشی. (ناگهان میزند زیر گریهای پرشور.) اوه، آلفرد، آلفرد... نمیتونم تو رو از دست بدم!
اُلمِش: (بهآرامی خودش را از او جدا میکند.) ولی، ریتاجون... منطقی باش!
ریتا: نه، هیچ برام مهم نیست که منطقی باشم! من فقط فکر و ذکرم تویی! فقط تو توی این دنیا! (دوباره بازوانش را دور گردن او میاندازد.) تو... تو... فقط تو!
اُلمِش: ولم کن، ولم کن... خفهم کردی...!
حجم
۱۱۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
حجم
۱۱۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه