کتاب لیرشاه
معرفی کتاب لیرشاه
نمایشنامه لیرشاه از مهمترین آثار تراژدی ویلیام شکسپیر و حتی ادبیات جهان به شمار میآید، چندانکه استنلی ولز آن را «یکی از بناهای ماندگار تمدن غرب» میداند. این کتاب روایت پادشاه پیری است که مقابل خانوادهاش قرار میگیرد. این کتاب با ترجمه میلاد میناکار منتشر شده است.
درباره کتاب لیرشاه
تاریخ اولین ترجمهٔ این نمایشنامه در ایران چندان مشخص نیست اما اعتصامالملک را از نخستین کسانی میدانند که آن را بهطور کامل تحت عنوان «افسانهٔ لیر» ترجمه کرده است. این کتاب ماجرای پادشاه مغروری بهنام لیر است که روزی از سه دخترش میخواهد که علاقهی خود را به او ابراز کنند. دو دختر بزرگتر با چاپلوسی پدر را همه چیز خود میخوانند و دختر کوچکتر اما حقیقت را میگوید. حقیقت به نگاه لیر خوش نمیآید و دختر کوچک را از خود میراند و سرزمینش را بین دو دختر بزرگ تقسیم میکند. کمی بعد دو دختر پدر را بیرون میکنند و با همدیگر بر سر قدرت درگیر میشوند. پایان نمایشنامه اما از فاجعهای بزرگ خبر میدهد.
خواندن کتاب لیرشاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر علاقهمند به ادبیات نمایشی دنیا هستید این کتاب را از دست ندهید.
درباره ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر زاده ۱۵۶۴ و درگذشته ۱۶۱۶، بازیگر، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است که او را بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان میدانند. شکسپیر هم از نظر نمایشنامهها و هم از نظر تاثیری که روی ادبیات انگلیسی داشت بینظیر و مشهور است. به طوری که شعرها و نمایشنامههای او کلمات و اصلاحات زیادی را به زبان انگلیسی اضافه کرده است. اغلب آثار او شهرت زیادی کسب کردند و در سراسر جهان روی صحنه اجرا شدند. شکسپیر در اولین اجرای مکبث، خود به روی صحنه رفت و در ان نمایش بازی کرد.
آثار بسیار زیادی از او مانند: مکبث، اتللو، رومئو و ژولیت، هملت، رویای شب نیمه تابستان، شاه لیر، تاجر ونیزی و تیمون آتنی به فارسی ترجمه شدهاند.
جالب است بدانید که او علاقهای به نگه داشتن آثارش نداشت و تمام نمایشنامه و شعرهایش بعد از مرگ او چاپ و منتشر شد.
بخشی از کتاب لیرشاه
لیر: این ثلث پهناور از ملک نزه و دلکشمان را برای همیشه به تو و فرزندانت اعطا میکنیم که به لحاظ وسعت، ارزش و فرخندگی همپایهٔ ثلث گانریل است. اینک تو ای مایهٔ مسرت من، ای جگربند کهترم که خداوندگاران تاکستانهای فرانسه و سرزمینهای پرنعمت بورگاندی در طلب عشق فروزان و نورستهٔ تو هستند، چه داری برای گفتن تا ثلث پربرکتتر از خواهرانت نصیبت شود؟ لب بگشای.
کوردلیا: هیچ، شهریارم.
لیر: هیچ؟
کوردلیا: آری، هیچ.
لیر: هیچ نگویی، هیچ نصیبت میشود. از نو لب بگشای.
کوردلیا: شوربختم که زبانم، دلم را یاری نمیکند. محبت من به شما در حد محبت یک فرزند است نسبت به یک پدر، نه کمتر و نه بیشتر شهریارم.
لیر: چه میگویی کوردلیا؟ سخنت را اندکی اصلاح کن، مبادا که زبان سرخت اقبالت را بر باد دهد.
کوردلیا: شهریار نیکنهادم، مرا شما به دنیا آورده، تربیت کرده و عشق ورزیدهاید. بر من است تمامی این الطاف شما را سزاوارانه تلافی کنم، مطاع شما باشم، دوستتان بدارم و مهمتر از همه اکرامتان کنم. در عجبم چرا خواهران من شوهر برگزیدهاند؟ مگر سنگِ داشتن عشق یگانه به شما را بر سینه نمیزنند؟ چهبسا، مردی که مقرر است با من پیمان زناشویی ببندد، پس از ازدواج نیمی از عشق، توجه و تعهداتم را سهیم شود. بهراستی که اگر بهسان خواهرانم، پدرم را یگانهوار دوست میداشتم، هرگز تن به ازدواج با احدی نمیدادم.
لیر: اما آیا این سخن دلت است؟
کوردلیا: آری شهریار نیکنهادم.
لیر: به این جوانی و به این سنگدلی؟
کوردلیا: به این جوانی و به این پاکدلی، شهریارم.
حجم
۱۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
(۴-۱۰-[۵۱]) یکی از بهترین آثار شکسپیر، اثری تراژیکمدی یا بهتره بگم یه تراژدی سنگین؛ فراز و فرودهاش باعث میشه تا احساسات مخاطب رو به خوبی درگیر خودش کنه؛ واقعا نمایشنامهی خیلی خوبیه.
جزو بهترین ترجمه هایی است که از آثار شکسپیر خواندم.
بسیار کتاب خوبی است . روح ویلیام خان شاد باد فقط تنها مشکلی که با این کتاب داشتم پیش نویس های مترجم بود که همه را در سه صفحه ی پایانی کتاب گذاشته بود.
در اینکه شاه لیر شاهکار هست شکی نیست، ولی نیمه کاره رهاش کردم، دوست نداشتم با این ترجمه حیفش کنم...