دانلود رایگان کتاب شانس مارک تواین ترجمه حسین کارگر بهبهانی

معرفی کتاب شانس

«شانس» داستان کوتاهی از مارک تواین(۱۹۱۰-۱۸۳۵)،نویسنده برجسته آمریکایی از مجموعه مطالعه در وقت اضافه است. زمان تقریبی مطالعه: ۹ دقیقه
معرفی نویسنده
عکس مارک تواین
مارک تواین
آمریکایی | تولد ۱۸۳۵ - درگذشت ۱۹۱۰

ساموئل لنگهورن کلمنس یا در واقع همان مارک تواین معروف، یکی از مشهورترین نویسندگان اخلاق‌گرای آمریکایی است. داستان‌ها و رمان‌های او به دلیل داشتن جزئیات جذاب، طنز گیرا و شخصیت‌های به‌یادماندنی، در سراسر جهان فراگیر شده‌اند. آثار تواین طی سال‌ها تبدیل به برخی از تاثیرگذارترین آثار تاریخ ادبیات کلاسیک آمریکا شده‌اند.

_SOMEONE_
۱۳۹۷/۱۰/۲۲

مثل همه ی آثار مارک تواین خاص و دلنشین بود ولی انتظار نداشتم که این داستان واقعی باشه! مارک توین نویسنده بی نظیریه و به نظرم همه ی کتاباش ارزش خوندن دارن.آدم جالبی بوده و زندگی سختی داشته. به نظرم خوبه که

- بیشتر
مهرداد
۱۳۹۵/۱۱/۱۹

در ترجمه کلمه ای هست با عنوان "لعبتک " من که معنیش رو نفهمیدم و رفتم دنبال یک ترجمه ی دیگه ...اونجا اون کلمه "احمق " ترجمه شده . شاید بدردتون بخوره

دلسا
۱۳۹۶/۱۲/۰۲

عالی... شاید نمود همچین آدمایی رو اطرافمونم دیدیم، کسایی که فکر میکردیم هیچی نمیشن، اما تو زمینه های مختلف از خیلیا جلو زدن

AmirHossein[AHS]
۱۳۹۹/۰۳/۰۲

نویسنده خیلی جذاب ماجرارو نوشته برای همین به نظرم جالب بود.

Niloofar
۱۳۹۷/۰۳/۲۳

خیلی عجیبه که واقعیه😓هرچی جلوتر میری خندت میگیره که چجوری موفقیتاشو به دست میاورده فقط اونجا ک میگه راستو چپشو قاطی کرده بود😂😂

zeynab_m91
۱۳۹۶/۰۹/۲۹

داستان جذابی بود👌 همه دنیا بخوادو تو بگی نه، نخوادو تو بگی آره تمومه!😊

Hadith
۱۳۹۶/۰۶/۲۲

جالب بود. کشیشه احمق تر از اسکورسبی بود. ولی شانسی که اسکورسبی رو به همه جا رسوند در جامعه امروز ما هم خیلی ها رو به مقام و منصب رسونده بدون اینکه لیاقتش را داشته باشند.

Alef_Kha
۱۳۹۷/۰۱/۱۱

احمق ها خوش شانس هستن یا خوش شانس ها احمق؟! شایدم هیچ‌کدوم؛ در عین داستان بودنش٬ حقیقتی تلخ بود

Anita Moghaddam💙💙
۱۳۹۹/۰۳/۰۳

ببینید داستان راجب مردی هست ک همیشه اشتباه میکنه ولی همیشه باعث تحسین خاص و عام میشه متن داستان کمی سنگینه ولی برای بالای ۱۴ سال خوبه امتیاز کل ۴ از ۵ = خوب⚪⚪⚪⚫⚪

هانا F
۱۳۹۷/۰۵/۲۰

عالی بود ولی من عاشق کتاب ویلسون ابله هستم خیلی عالبه

یکی پس از دیگری کشته می‌شدند
امیری حسین
بهترین اتفاقی که برای یک مرد می‌تواند رخ دهد خوش‌شانس زاده شدنش است.
_SOMEONE_
بر همه‌ی کارهایش برچسب اشتباهات احمقانه چسبیده بود. اما، هیچ کس از راز این بابا خبر نداشت. همه در موردش به اشتباه افتاده بودند و هر بار عملکردش را به اشتباه تعبیر می‌کردند و نتیجتاً اشتباهات احمقانه‌اش را به پای نبوغش می‌گذاشتند؛
آدونیس
بدون شک صلح و آرامش پابرجا نخواهد ماند و جنگی در راه است
mim shin
پی نوشت نویسنده: این داستان چاخان گویی خیال‌پردازانه نیست. این داستان را ازکشیشی که چهل سال پیش در هیات آموزگاری در وولویچ خدمت می‌کرد و سر صدق و سحتش قسم و آیه آورد شنیدم.
آدونیس
شهرتی که اسکورسبی آن روز به عنوان نابغه‌ی خارق العاده‌ی نظامی بدست آورد دنیا را فرا گرفت و نامش تا همیشه بر زبان‌ها جاری است. اسکورسبی آدمی است خوب و دوست داشتنی و بی‌ریا منتهی آنقدری نمی‌داند که هنگام بارش باران باید بیاید داخل تا خیس نشود. نظرم درباره‌ی ابله بودنش کاملاً درست است. اسکورسبی کودن‌ترین فرد دنیاست و تا نیم ساعت قبل غیر از من و خودش کسی این موضوع را نمی‌دانست. روز به روز و سال به سال شانس شگفت آور و حیرت برانگیزش همراهش است. او برای یک نسل سرباز درخشانی در هه‌ی میدان‌های جنگ بوده و کل زندگی‌اش را با اشتباهاتش سپری کرده؛ با این وجود اشتباهی نیست که مرکتبش نشده باشد و القابی چون شوالیه، بارونت، لرد و یا مقامی این‌چنینی بارش نکرده باشند. به سینه‌اش نگاه کن؛ فقط لباس‌های وطنی بر تن و مدال‌های افتخار خارجی بر سینه دارد. خب آقا، هر کدام از این مدال‌ها گواهی از چند خریت بزرگ یا چیزی از این دست است که همه‌شان گواهی است که بهترین اتفاقی که برای یک مرد می‌تواند رخ دهد خوش‌شانس زاده شدنش است. همانطور که در جشن هم گفتم، باز هم تکرار می‌کنم: اسکورسبی لعبتکی تمام عیار است.
Anita Moghaddam💙💙
این شده بود که بنشینم و چشم از این نیمه خدا برندارم؛ وارسی‌اش می‌کردم: به آرامش، توداری، جذبه‌ی صورت، صداقتی که در وجودش بود، ناآگاهی‌اش از بزرگی ذاتی‌اش، ـ ناآگاهی از صدها نگاه تحسین برانگیز، عمیق، دوست داشتنی و بی‌پیرایه‌ای که به او دوخته شده بود ـ دقت می‌کردم.
Anita Moghaddam💙💙
بهترین اتفاقی که برای یک مرد می‌تواند رخ دهد خوش‌شانس زاده شدنش است.
Mohammad Bagheri
حدوداً چهل سال پیش در مدرسه‌ی نظامی‌ای در وولویچ معلمی می‌کردم و وقتی‌که اسکورسبی جوان آزمون‌های مقدماتی‌اش را می‌گذراند حضور داشتم. از اینکه می‌دیدم بچه‌ها خیلی راحت و خوب به سؤالات پاسخ می‌دادند و او- آخر چرا عزیزم؟-چیزی بلد نبود که بگوید، متأثر می‌شدم و برایش احساس ترحم می‌کردم. واضح بود که جوان خوب، دوست داشتنی، محبوب و صادقی است، پس شدیداً رنج آور بود که می‌دیدم مثل مجسمه یک جا می‌ایستد و جواب‌هایی می‌دهد که نشان از کند ذهنی و جهالتش بود. خیلی دلم برایش می‌سوخت. به دل گفتم وقتی دوباره ازش امتحان بگیرند حتماً رد می‌شود؛ پس اینکه کاری کنم تا بی‌دردسرتر رد شود کاری است بس خیرخواهانه و ضرری هم به کسی نمی‌رسد. به گوشه‌ای کشیدمش و متوجه شدم اندکی راجع به تاریخ سزار می‌داند و از آنجایی که چیز دیگری نمی‌دانست سؤالات خاصی راجع به سزار را که می‌دانستم به کار می‌آیند مثل غلامی پاروزن تعلیمش دادم. باور می‌کنی که امتحان را با موفقیت کامل گذراند؟ فقط چند سوالی حفظ کرده بود و در آزمون قبول شد و سایرین کلی چه‌چه و به‌به گفتند. و درعین حال افرادی بودند که هزار برابر او می‌دانستند اما، رد شدند. با چند اتفاق شانسی عجیب – اتفاقی که احتمالاً قرنی دوبار هم رخ نمی‌دهد- هیچ سوالی خارج از محدوده‌ی خوانده‌هایش از او نشد. حیرت‌آور بود.
Anita Moghaddam💙💙
فرانک اشتاین: شخصیت اول رمانی به همین نام و معروف‌ترین اثر مری شلی نویسنده‌ای انگلیسی است که نخستین بار به سال ۱۸۱۸ منتشر شد.
💕Adrien💕
به سینه‌اش نگاه کن؛ فقط لباس‌های وطنی بر تن و مدال‌های افتخار خارجی بر سینه دارد. خب آقا، هر کدام از این مدال‌ها گواهی از چند خریت بزرگ یا چیزی از این دست است که همه‌شان گواهی است که بهترین اتفاقی که برای یک مرد می‌تواند رخ دهد خوش‌شانس زاده شدنش است. همانطور که در جشن هم گفتم، باز هم تکرار می‌کنم: اسکورسبی لعبتکی تمام عیار است.
💕Adrien💕
سینه‌اش نگاه کن؛ فقط لباس‌های وطنی بر تن و مدال‌های افتخار خارجی بر سینه دارد. خب آقا، هر کدام از این مدال‌ها گواهی از چند خریت بزرگ یا چیزی از این دست است که همه‌شان گواهی است که بهترین اتفاقی که برای یک مرد می‌تواند رخ دهد خوش‌شانس زاده شدنش است.
mim shin
بر همه‌ی کارهایش برچسب اشتباهات احمقانه چسبیده بود. اما، هیچ کس از راز این بابا خبر نداشت. همه در موردش به اشتباه افتاده بودند و هر بار عملکردش را به اشتباه تعبیر می‌کردند و نتیجتاً اشتباهات احمقانه‌اش را به پای نبوغش می‌گذاشتند؛ واقعاً هم همینطور بود. پیش پا افتاده‌ترین اشتباهاتش هم برای اینکه شخص عاقلی را به گریه بیندازد کافی بود و این دست کارهایشان اشکم را در می‌آورد ـ و در خلوت خودم وقتی‌که به آن فکر می‌کردم علاوه بر گریه کردن هم از کوره در می‌رفتم و هم مثل دیوانه‌ها داد فریاد می‌زدم. موردی که همیشه عرق ترس را بر پیشانیم جاری می‌کرد این حقیقت بود که هراشتباه تازه‌اش او را در چشم همگان مشهورتر می‌کرد!
neda
موردی که همیشه عرق ترس را بر پیشانیم جاری می‌کرد این حقیقت بود که هراشتباه تازه‌اش او را در چشم همگان مشهورتر می‌کرد! به دل می‌گفتم آنقدر شهرتش بالا می‌رود که وقتی دستش رو شود از عرش به فرش می‌آید.
☽ოყ♡ოσσŋ☾
بنظرت این بار اشتباه اسکورسبی در چه بود؟ فقط دست چپ و راستش را اشتباه گرفته بود؛ همین! به او دستور داده بودند که عقب بیاید و جناح راستمان را حمایت کند ولی، تمام مسیر را خلاف دستوری که رسیده بود رفت؛ منتهی شهرتی که اسکورسبی آن روز به عنوان نابغه‌ی خارق العاده‌ی نظامی بدست آورد دنیا را فرا گرفت و نامش تا همیشه بر زبان‌ها جاری است.
QAZALEH
خوابش را هم نمی‌دیدم که چنین نتایج نامعقولی بدست بیاید. به اندازه‌ی فرانک اشتاین احساس گناه و درماندگی می‌کردم. کودنی را در مسیر ترفیع‌های درخشان و وظایف شگفت آوری قرار داده بودم؛ منتهی ممکن بود اتفاقی رخ دهد: در اولین فرصت او و وظایفش با هم نابود می‌شوند.
آدونیس

حجم

۱۰٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

حجم

۱۰٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

قیمت:
رایگان