مارتین مک دونا
زندگینامه و معرفی کتابهای مارتین مک دونا
اغراق نیست اگر مارتین مک دونا (Martin McDonagh) را بهترین نمایشنامهنویس زندهی جهان و یکی از خوشفکرترین کارگردانها بدانیم. او بر خلاف بعضی از هنرمندان بزرگ، در خانوادهای هنرمند و مرفه متولد نشده، برعکس زندگی سختی داشته و از دل طبقهی کارگر لندن خودش را روی بزرگترین صحنهها کشانده و نامش را برای همیشه در تاریخ هنر دنیا ثبت کرده است.
بیوگرافی مارتین مک دونا
مارتین مک دونا سال ۱۹۷۰ در لندن و در خانوادهای ایرلندی متولد شد. پدر و مادرش کارگر بودند و بعد از مدتی او و برادرش را رها کردند و به ایرلند بازگشتند. مارتین تنها ۱۶ سال داشت که مدرسه را رها کرد و به کارکردن روی آورد. او کارهای مختلفی را امتحان کرد تا اینکه در مسیرش به دنیای نوشتن رسید. با پشتکار شروع به نوشتن نمایشنامه کرد و تمام وقتش را روی نوشتن گذاشت. بااینحال، تمام آثارش با جواب رد نشریات روبهرو شدند. مکدونا اما ناامید نشد. آنقدر نوشت و نوشت تا بالاخره نمایشنامهی «ملکهی زیبایی لینین» در سال ۱۹۹۶ به روی صحنه رفت. و این نقطهی ظهور یکی از خوشفکرترین نمایشنامهنویسهای دنیا بود که بعدها نشان داد در عرصهی فیلمسازی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. مکدونا در ادامه روی قلهای ایستاد که کمتر کسی فکرش را میکرد. او بعد از شکسپیر دومین نفری بود که همزمان در چند سالن لندن اجرا داشت.
دنیای نمایشنامههای مکدونا
نمایشنامههای مکدونا ترکیبیاند از اندوه، خشونت و ظلم حاکم بر جامعه. مکدونا در دنیای نمایشنامههایش چهرهی عریان و تندی را از زندگی نشان میدهد که مثل یک سیلی به صورت مخاطب میخورد و او را به دنیایی دیگر میبرد. مکدونا در نمایشنامههایش جسورانه به دیکتاتوری، ظلم و رنج میتازد و در نشان دادن خشونت ابایی ندارد. در ضمن او برای نشان دادن تاریکی، طنز خاص خود را دارد که بهنوعی امضای آثارش است و در اکثر کارهایش دیده میشود. نقطهی مهمی که در آثار مکدونا دیده میشود این است که او با وجود پرداختن به رنجها، گناهها، آشوبها و ظلمها، در نهایت سمت زندگی ایستاده و در تلخترین آثارش هم میشود ردپایی از زندگی با تمام شور و عظمتش را دید.
نگاهی به کتابهای مارتین مکدونا
ملکه زیبایی لینین
ملکه زیبایی لینین اولین اثر مارتین مکدونا و اولین جلد از سهگانه لینین است. این نمایشنامه زندگی دختری به نام مورین را روایت میکند که ساکن دهکدهای در ایرلند است. او باید از مادر مستبد و بداخلاقش مگ مراقبت کند. مورین رویای فرار دارد ولی بعد از او چه کسی باید از مادر مراقبت کند؟
جمجمهای در کانه مارا
این نمایشنامه دومین جلد از سهگانهی لینین و روایت مردی به نام میک است که شغل عجیبی دارد. میک باید نبش قبر کند تا جا برای مردههای جدید باز شود. یک شب میک باید قبر همسرش را بشکافد. پسری از اهالی شهر و یکی از پلیسهای محلی در کنار او حضور دارند و با گذر زمان اتفاقهای غیرمنتظرهای رخ میدهد.
غرب غمزده
غرب غمزده آخرین جلد سهگانهی لینین است. این نمایشنامه داستان دو برادر به نامهای ولین و کلمن را روایت میکند. آنها بعد از مرگ پدر و مادرشان در یک خانه زندگی میکنند و مدام در حال دعوا هستند. دعوای بین آنها گاهی آنقدر بالا میگیرد که کار به اسلحه میکشد. کشیش سعی میکند بین دو برادر میانجیگری کند ولی ناگهان حقایق عجیبی از زندگی آنها فاش میشود!
مرد بالشی
مرد بالشی شاهکار مکدونا و یکی از درخشانترین نمایشنامههای اوست. این نمایشنامه با بازجویی از یک نویسنده شروع میشود. پلیس معتقد است چند کودک مشابه داستانهای هولناک این نویسنده به قتل رسیدهاند. اما آیا نویسنده واقعا قاتل است؟
مرد بالشی اولین بار در لندن روی صحنه رفت و بعد از آن به صحنههای مختلفی در سراسر دنیا رسید و مخاطبان زیادی را میخکوب خود کرد.
چلاق آینیشمان
چلاق آینیشمان اولین جلد از سهگانهی جزایر آران است. این نمایشنامه داستان بیلی کلاون معلول یتیمی است که دوست دارد از جزیره برود و از مردمی که چلاق صدایش میزنند دور شود. او ناگهان میشنود کارگردان مستندی میخواهد بازیگرش را از بین مردم جزیره انتخاب کند. بیلی تصمیم میگیرد هر طور شده خودش را به کارگردان معرفی کند ولی آیا موفق میشود؟
ستوان آینیشمور
ستوان آینیشمور یکی از جالبترین و جذابترین نمایشنامههای مکدونا و جلد دوم سهگانهی جزایر آران است. این نمایشنامه داستان تروریستی به نام پادریک را روایت میکند. پادریک بسیار بیرحم است و هیچ توجهی به قربانیانش ندارد ولی در عوضش دلبستهی گربهاش است و به او عشق میورزد. وقتی پادریک در حال کشتن مردم است، گربهاش ناگهان میمیرد و همه میخواهند این مسئله را از او پنهان کنند.
مامورهای اعدام
مامورهای اعدام داستان زندگی مردی به نام هری است که در تمام زندگیاش سعی کرده بهترین مامور اعدام انگلستان باشد؛ بااینحال مردم رقیب هری را بهترین مامور اعدام میدانند. ناگهان با گذشت زمان قانون اعدام در انگلستان لغو میشود و همه میخواهند نظر هری را بدانند. ناگهان با ورود غریبهای اوضاع تغییر میکند.
مراسم قطع دست در اسپوکن
مراسم قطع دست در اسپوکن روایتی از انتقام است. سالها پیش چند نفر به مردی به نام کارمایکل حمله کردهاند و به شکلی ناگوار دستش را قطع کردهاند و با دست خودش برایش دست تکان دادهاند. حالا کارمایکل به دنبال پس گرفتن دستش و انتقام است. این نمایشنامه یکی از تکاندهندهترین آثار مارتین مکدونا و اثری چند لایه و عمیق است که نمیتوانید از خواندنش دست بردارید.
یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه
مکدونا در نمایشنامه یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه دو شخصیت واقعی را انتخاب کرده! هانس کریستین اندرسن و چارلز دیکنز شخصیتهای این نمایشنامه هستند که کارهای عجیبی میکنند تا داستانهایشان را حفظ کنند. در واقع در این نمایشنامه ما متوجه حقایق عجیبی از این دو نویسنده معروف میشویم.
از جایی که فضای داستانهای مکدونا فضایی خاص و هیجانانگیز است، نسخهی صوتیشان میتواند تجربهای خاص و متفاوت باشد.
معرفی بهترین فیلمهای مارتین مکدونا
فیلمهای مارتین مکدونا، مثل نمایشنامههایش جسورانه و متفاوتاند. او در فیلمهایش رنجهای انسانی را در قالب کمدیهای سیاه و گاه خشونتآمیز مقابل چشم ما عریان میکند و به دالانهای پنهان ذهن شخصیتهایش میرود.
سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری
سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری یکی از موفقترین فیلمهای مارتین مکدوناست که خودش نویسندگی آن را برعهده داشته. این فیلم داستان مادری است که بعد از قتل دلخراش دخترش، ابتدا تصمیم میگیرد از راه قانونی مسئله را دنبال کند. بااینحال پلیس به نتیجهای نمیرسد و این زن تصمیم میگیرد خودش وارد صحنه شود. بسیاری از منتقدین این فیلم را برترین فیلم سال ۲۰۱۷ میدانند. مکدونا در این فیلم درخشید و اثری ماندگار به دنیای سینما هدیه داد.
بنشیهای اینیشرین
بنشیهای اینیشرین یکی از آثار تازهی مارتین مکدوناست که در سال ۲۰۲۲ راهی پرده سینما شد. این فیلم در جزیرهی خیالی اینیشرین میگذرد. کولم نوازندهی موسیقی است؛ او یک روز به دوست خود پاتریک میگوید دیگر نمیخواهد به دوستیشان ادامه دهد و در صورت اصرار او، هر بار یکی از انگشتان خود را قطع میکند. این فیلم جوایز بسیار زیادی برد و در دنیا با استقبال گرمی روبهرو شد.
در بروژ
در بروژ یکی از دیگر از فیلمهای درخشان مارتین مکدونا و نمایانگر اوج خلاقیت و جسارت اوست. این فیلم در سال ۲۰۰۸ اکران شد و روایت دو آدمکش به نامهای کن و ری است. آخرین قتل این دو آدمکش به مشکل میخورد و رئیسشان میگوید تا مرتب شدن کارها به بروژ بروند. در بروژ اما اتفاقهای عجیبی منتظر آنهاست.
در بروژ نهتنها یکی از بهترین کارهای مکدونا بلکه یکی از قابلتوجهترین کمدیهای سیاه تاریخ سینماست که با بازیهای بینظیر بازیگران و ایده و کارگردانی مکدونا تبدیل به اثری قدرتمند شده است.
مارتین مک دونا از نگاه دیگران
کالین فارل، بازیگر ایرلندی که در فیلمهای مختلفی با مکدونا همکاری داشته در مورد او گفته است: «مارتین یکی از بهترین نویسندگان و کارگردانانی است که با او کار کردهام. او توانایی بینظیری در ترکیب طنز و تراژدی دارد که آثارش را متمایز میکند.»
فرانسیس مکدورمند، بازیگر مطرح برندهی اسکار که او هم تجربهی کار با این کارگردان را داشته، در مورد او گفته:
«فیلمنامهی مارتین چنان عمیق و پیچیده است که بازی در آن برای هر بازیگری یک افتخار محسوب میشود.»
پیتر بردشاو، منتقد ارشد گاردین هم در یادداشتی در مورد آثار مکدونا نوشته:
«مکدونا با دیالوگهای تیز و داستانسرایی بینقص خود، یکی از برجستهترین صداهای سینمای معاصر است.»
جوایز و افتخارات
کارنامهی مارتین مکدونا پر از جایزههای مهم و مطرح دنیاست. از بهترین فیلم کوتاه اسکار گرفته تا بهترین فیلمنامه غیراقتباسی بفتا، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی بفتا، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی گلدن گلوب، بهترین فیلمنامه جشنواره ونیز و... .
مک دونا از سال ۲۰۱۸، در یک رابطهی عاشقانه با فیبی والر-بریج، بازیگر سریال مشهور فیلیبگ، نویسنده و تهیهکنندهی مطرح بریتانیایی، قرار دارد.