با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب جمجمهای در کانهمارا
نویسنده:مارتین مکدونا
مترجم:بهرنگ رجبی
ویراستار:امین عظیمی
انتشارات:نشر بیدگل
دستهبندی:
امتیاز:
از ۳۳ رأیخواندن نظرات
۳٫۸
(۳۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب جمجمهای در کانهمارا
«جمجمهای در کانهمارا» نمایشنامهای از مارتین مکدونا، نمایشنامهنویس و کارگردان ایرلندی انگلیسی است.
در بخشی از این نمایشنامه که از مجموعه «نمایشنامههای اروپایی» نشر بیدگل چاپ شده است میخوانیم:
«مِری: پس دلت براش تنگ نشده.
میک: واقعاً دلم براش تنگ شده. منظورم اینه که قضیهی نیمرو که واقعاً خیلی مهم نبود. فقط اینکه دیگه هوسِ نیمرو خوردن نمیکردیم دیگه، میدونی؟ (مکث) دلم برا حرف زدنش تنگ شده. اونا میتونست خونه رو با حرفهاش بذاره رو سرِش. جلوی آدمها هم همیشه پشتسرِ من درمیاومد. میدونی، اگه دعوایی چیزی بود، یا اگه آدمها داشتن پشت سرِ من حرف میزدن، اگه میشنید دارن تو شهر میگن من از قصد کُشتهمش، اولین کسی بود که درمیاومد ازم دفاع کنه.
مِری: آدم متأسف میشه که اونجور مُرد. (مکث) موندهم کی جنازهشو کف رفته؟
میک: اِهه؟
(تامِس در میزند و با کیسهای کوچک در دست، میآید تو. )
مِری: عصر بهخیر تامِس. سرده ها.
تامِس: تو اینجا چیکار میکنی؟»
اثر پرتوهای گاما بر روی گل های همیشه بهار ساکنان کره ماه
پل زیندل
عزادارِ اجیربهرنگ رجبی
اثباتدیوید اوبرن
اولئانادیوید ممت
همهی آنچه که بود و سه نمایشنامهی دیگرلارش نورن
مامورهای اعداممارتین مکدونا
چگونه تاریخچهی کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟ملیحه بهارلو
غرب غمزدهمارتین مکدونا
تراس ـ روال عادیژانکلود کرییر
آرامسایشگاهبهمن فرسی
اتاق ورونیکاشهرام زرگر
انتهای خیابان ۷۷دیوید آیوز
هاروی: کمدی در ۳ پردهمری چیس
خدای دوزخ (نمایشنامه در سه پرده)سام شپرد
صحنه هایی از اجرای یک اثرهاوارد بارکر
ورباتیم: تئاتر مستند معاصر در انگلستانویل هموند
سوء قصدهایی به زندگی آن زنعلیاکبر علیزاد
ژوکرژان پیر مارتینز
مراسم قطع دست در اسپوکنمارتین مک دونا
سایکوسیس ۴:۴۸سارا کین
بریدههایی از کتاب
مشاهده همه (۱۱)حجم
۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۷۰۰
۲۴,۹۹۰۳۰%
تومان
نظرات کاربران
جلد دوم از سه گانه ی لی نین. نمایشنامه ای در چهار پرده و با چهار شخصیت. داستان پیرمردی که موظفه استخوان مرده هایی رو که سال ها پیش دفن شدن رو از خاک بیرون بیاره و نابود کنه. مردی که
به نظرم تو نمایشنامه نویس های مدرن هیچ کس مثل مک دونا موقعیت رو بسط نمیده..تسلط و کنترلش بر موقعیت دراماتیک فوق العاده است..اگر چه به نظرم تمرکز بیش از حدش بر ادبیات خشونت و تصویرسازی های بعضا تا حدی
در اغلب نمایشنامههای مارتین مکدونا خشونت، جنایت و خونریزی به شکلی مضحک و خنده دار به تصویر کشیده میشه. شخصیتهای اصلی گذشتهٔ رازآلود و دردناکی دارن که آزارشون میده. این ویژگیها رو در کتاب پیش رو میشه به خوبی دید. خلاقیت
یه طنز خاصی داره که اگه بتونید باهاش ارتباط برقرار کنید لذت میبرید.
خوب بود کلا سبکشو دوس دارم ولی مردبالشی و ستوان آینشمور را بین همه کاراش از همه بیشتر دوس دارم اینکه با عادی نشون دادن خشونت داره خشونت رو نقد میکنه جالبه و هیجانی که تو داستاناش داره رو
خیلی خوب بود واقعا عالی
🌿🌸🌿 خیلیییی خوبه.من اصلا فکرشو هم نمیکردم یه روزی از خوندن نمایشنامه لذت ببرم.هم جدیه هم طنز. 📚تیکه هایی از متن: میرتین:جمجمه شو بده بهم میخوام مقایسشون کنم. میرتین:جمجمه واقعا چیز خفنیه.آدم باورش نمیشه خودشم یکی ازینا تو کلش داشته باشه. میک:آره واقعا سخته آدم
مکدونا واقعاً یکی از بهترین نمایشنویسهای معاصره! تمام آثارش جذاب هستند و واقعیتهای تکاندهندهای رو دربر میگیرند.
جدا از کمدیه سیاه مکدونا، چیزی که توی این کتاب و کتاب مامورین اعدام واسم جالب بود، پایانشون بود...
سلام نمایشنامه های آقای مک دونا شاهکاره ادبیات جهانه لطفا نمایشنامه ستوان آینیشمور را در طاقچه بگزارید متشکرم از مدیریت طاقچه