دانلود و خرید کتاب قدرت بی‌قدرتان واتسلاف هاول ترجمه احسان کیانی‌خواه
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب قدرت بی‌قدرتان

کتاب قدرت بی‌قدرتان

معرفی کتاب قدرت بی‌قدرتان

کتاب قدرت بی‌قدرتان نوشته‌ی واتسلاف هاول، رئیس جمهور فقید چک از سری کتاب‌های مجموعه «تجربه و هنر زندگی» است.

واتسلاف هاول در قدرت بی‌قدرتان از ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف می‌زند. قدرت بی‌قدرتان با ترجمه‌ی روان احسان کیانی‌خواه در اختیار شما قرار دارد.

درباره‌ی کتاب قدرت بی‌قدرتان

واتسلاف هاول در کتاب قدرت بی‌قدرتان که در سال ۱۹۷۸ و پس از سرکوبی بهار اصلاح‌طلبی در پراگ منتشر شد، درباره ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف می‌زند. موضوعی که از عوامل بیداری مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب مخملین به رهبری هاول شد.

واتسلاف هاول در این اثر نظام پساتوتالیتر را نوعی از رژیم تمامیت‌خواه توصیف کرده است که از پایه و اساس با دیکتاتوری کلاسیک فاصله و با دریافت معمول از توتالیتریسم (تمامیت‌خواهی) تفاوت دارد. او ماهیت این نوع رژیم‌ را شگفت‌انگیز می‌داند چون به اسم آزادی، کارگران و انسان‌ها، آنها را به بردگی می‌گیرد و به‌نام دموکراسی انتخاباتی نمایشی برگزار می‌کند و به نام جریان آزاد، اطلاعات و آزادی بیان، انسان‌ها را از شنیدن و خواندن دیدگاه‌های مختلف محروم می‌کند. این رژیم همه‌چیز را جعل و وارونه نشان می‌دهد و وانمود می‌کند به حقوق بشر احترام می‌گذارد؛ اما درواقع همیشه در حال وانمود کردن با دستانی پوشیده در دستکش‌های ایدئولوژیک است. برای همین است که زندگی در چنین نظامی، آکنده از دورویی و ریا و دروغ است. لازم نیست مردم همهٔ دروغ‌ها و مغلطه‌های این نظام را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست کم در سکوت از کنارشان بگذرند. لزومی ندارد این دروغ‌ها را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغ‌ها و در بطن آنها زندگی کنند، زیرا بدین‌ترتیب بر نظام صحه می‌گذارند.

هاول در قدرت بی‌قدرتان به مخاطبانش نشان می‌دهد که ریشه اغلب جنبش‌ها و اعتراضات که علیه رژیم‌های پساتوتالیتر شکل می‌گیرد از انسان‌های بی‌قدرت غیرسیاسی است و بر اساس مسایل غیرسیاسی به وجود می‌آید، زیرا، زندگی تحت اسارت رژیم‌های پساتوتالیتر به جایی می‌رسد که هرعمل صادقانه و مسئولانه غیرسیاسی هم به معنای مقابله با نظام تلقی می‌شود. واتسلاف هاول در بخش‌های پایانی کتاب نشان می‌دهد که نه تنها از نظام‌های پساتوتالیتر گریزان است، بلکه از تحقق نظام‌های دموکراتیک پارلمانی سنتی‌‌ای هم که می‌توانند انسان‌ها را «فوق‌العاده ظریف‌تر و تلطیف‌شده‌تر، در مقایسه با شیوه‌های خشن جوامع پساتوتالیتر» فریب دهند و بازیچه خودشان کنند نگران است.

کتاب قدرت بی‌قدرتان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

قدرت بی‌قدرتان یک کتاب افشاگر و جذاب فلسفی، سیاسی و اجتماعی است که خواندن آن به محققان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به جریانات سیاسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و تاریخ پیشنهاد می‌شود. اگر شنیدن کتاب‌ها را به خواندن‌شان ترجیح می‌دهید پیشنهاد می‌کنیم کتاب صوتی قدرت بی‌قدرتان با صدای رضا عمرانی را بشنوید.

درباره‌ی واتسلاف هاول

واتسلاف هاول در ۵ اکتبر ۱۹۳۶ در پراگ، در خانواده‌ای روشن‌فکر متولد شد. او نویسنده، نمایشنامه‌نویس، سیاست‌مدار و اولین رئیس‌جمهور جمهوری چک از ۲ فوریه ۱۹۹۳ تا ۲ فوریه ۲۰۰۳ بود. واتسلاف هاول یکی از مهم‌ترین متفکران در میان مخالفان کمونیست دههٔ ۱۹۷۰ بود. او مقاطع زمانی مختلفی را هم به دلیل این دشمنی در زندان سر کرد. هاول مدتی را به عنوان کارگردان تئاتر کار کرد و نمایشنامه‌ی جشن باغچه را به روی صحنه برد که جوایز بسیاری را نصیبش کرد. هاول در سال ۱۹۸۹ اولین رئیس‌جمهور غیرکمونیست حکومت چکسلواکی شد، وی نقشی کلیدی در پیروزی انقلاب مخملین چکسلواکی داشت، انقلابی بدون خونریزی که منجر به فروپاشی حکومتِ کمونیستی چکسلواکی و تشکیل دو کشور جدید چک و اسلواکی شد. در سال ۲۰۰۳ او موفق به دریافت جایزه صلح گاندی از طرف حکومت هند به خاطر حمایت‌هایش از حقوق بشر در بدترین شرایط و فعالیت‌های صلح دوستانه شد. جشن باغچه، نامه‌ای به الگا، قدرت بی‌قدرتان و زندگی در حقیقت از آثار واتسلاف هاول هستند.

واتسلاف هاول در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱ چشم از دنیا فروبست.

جملاتی از کتاب قدرت بی‌قدرتان

بیشتر اوقات برای توصیف نظام حاکم بر ما از لفظ «دیکتاتوری» استفاده می شود؛ به‌عبارت دقیق‌تر، دیکتاتوریِ یک بوروکراسی سیاسی بر جامعه‌ای که سعی کرده‌اند آن را از نظر اقتصادی و اجتماعی یکدست و همسان کنند. ولی متأسفانه لفظ «دیکتاتوری»، صرف‌نظر از اینکه چقدر در موقعیت‌های دیگر می‌تواند مفهوم و قابل‌درک باشد، به جای اینکه ماهیت واقعی قدرت را در نظام فعلی روشن‌تر کند به ابهام و نامفهومی‌اش دامن می‌زند. با این واژه معمولاً گروه کوچکی از افراد در ذهنمان تداعی می‌شود که حکومت و زمامداری یک کشور را با توسل به‌زور قبضه کرده‌اند، و کاملاً علنی و با استفاده از ابزارهای بلاواسطه‌ای که در اختیارشان هست اعمال قدرت می‌کنند و به‌لحاظ اجتماعی از اکثریت مردم تحت حکمرانی‌شان به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند. یکی از اساسی‌ترین جنبه‌های این دریافت سنتی یا کلاسیک از دیکتاتوری این فرض است که دیکتاتوری امری است موقتی و گذرا و فاقد ریشه‌های تاریخی؛ تو گویی وجودش فقط وابسته به حیات بنیانگذارانش است و گستره و اهمیتش به یک محل مشخص منحصر می‌شود، فارغ از ایدئولوژی خاصی که برای مشروعیت‌دادن به خودش به کار می‌گیرد، و قدرتش در نهایت از تعداد و توان تسلیحاتی سربازان و نیروهای پلیس نشأت می‌گیرد. مهم‌ترین خطر برای وجودش هم احتمال سربرآوردن کسی است که قدرت و تجهیزات بیشتری از همین نوع در اختیار دارد و این نظام را ساقط می کند.

Reza.golshan
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

چقدر خوندن این کتاب برای تک تک ما ایرانیان واجبه. هر صحفه درسی برای روزگار ما.

Ali
۱۳۹۸/۰۹/۰۸

کتاب اطلاعات فوق‌العاده‌ای در مورد جوامع توتالیتر میده(تمامیت‌خواه) به نظرم واسه هر ذهنی که در جست‌وجوی ازادی مفیده واسه دوستانی که به این موضوع علاقه‌مندند و میخوان با کتاب ساده‌تری شروع کنن.کتاب"جنون قدرت و قدرت نامشروع " از دکتر سرگلزایی رو

- بیشتر
k.t
۱۴۰۰/۰۲/۰۸

با هر صفحه‌ای که پیش میرفتم، بیشتر حس میکردم داره یک توصیف عالی و دقیق از شرایط ما ارائه میده! و عجیب اینجا بود که خیلی قبلتر از اینکه اصلا این حکومت به وجود بیاد نوشته شده! حس میکردم بالاخره یک

- بیشتر
پیام
۱۳۹۹/۰۱/۰۵

عالی، به تمام کسانی که فکر می‌کنند باید کاری کنند توصیه‌ می‌کنم تا از عواقب و تجربیات انتخاب راه‌های اشتباه آگاه شوند.

mortaza.j
۱۳۹۹/۰۴/۲۷

با خوندن این کتاب احساس میکردم که تاریخ چقدر مو به مو داره تکرار میشه و همزادپنداری عجیبی با نوشته هاش داشتم. خوندن این کتاب میتونه یه دید کلی از حکومت های پساتوتالیتر به خواننده بده. اما در مورد این

- بیشتر
pejmannavi
۱۳۹۹/۰۶/۱۶

باورم نمیشه یه نویسنده با کتابش که قبل از انقلاب ایران نوشته شده, اینقدر خوب رفتار حکومت انقلابی آینده ما رو پیشبینی کرده بود اما خیلی راحت مردم و انقلابیون ندیده گرفتنش تا سرنوشت امروزمون همین بشه که همه میدونیم. کتاب

- بیشتر
Jojo Jojoeean
۱۳۹۹/۰۲/۲۰

کتاب خوبی بود، تا حدودی به وضعیت کشور ایدئولوژی زده ما شباهت داشت ولی تفاوت عمده اینجاست که ما با رژیمی بی دین طرف نیستیم بلکه متاسفانه اخلاقیات به شکل ریاکارانه ای در ایران سواستفاده میشه و به همین دلیله

- بیشتر
raminsarlak
۱۳۹۹/۱۰/۲۹

ذکر فقط و فقط یک نکته. اونجایی که بجای واژه رهبران دولت در متن کتاب، نخست وزیزان رو جایگزین کردید. همونجا تنفر من نسبت به اپ های ایرانی و سوگیری‌های واضح و سانسورهای پی‌درپی‌شون بیشتر و بیشتر شد...

مهرگان
۱۳۹۸/۰۷/۳۰

یک کتاب بسیار عالی در زمینه دیکتاتوری و حکومت های توتالیتر و البته یک تعریف جامع از پساتونالیتر. حتما بخوانید و به اطلاعات خود اضافه کنید.

XoERFANoX
۱۳۹۹/۰۶/۲۴

این کتاب رو تا جایی که میتونید به دیگران معرفی کنید . واقعا مفید بود! ببینید چگونه این کتاب به خوبی متن زمانه ما را توصیف کنید Wow!

دقیقاً به‌حکم الفاظ توخالی است که افرادی به قدرت رسانده می‌شوند که توانایی استفاده از همین الفاظ توخالی را داشته باشند، الفاظی توخالی که بهتر از هرچیز تداوم نظام پساتوتالیتر را تضمین می‌کنند.
k.t
«بعضی چیزها هستند که ارزش رنج بردن را دارند.»
صدیقه
طغیان او تلاشی برای زیستن در دایرهٔ حقیقت است.
k.t
چیزی که در دل این نظام است و بازتابش می‌دهد، چیزی است در درون انسان‌ها که هر تلاشی برای برکشیدن آن خویشتن والایشان را برای طغیان در نطفه خفه می‌کند. انسان‌ها ناچارند در دل دروغ زندگی کنند، اما این ناچاری فقط از آن روست که آنها قادر به زندگی در میان دروغ هستند.
k.t
مردمی که تحت سلطهٔ نظام پساتوتالیتر زندگی می‌کنند با تمام وجودشان می‌دانند که آن‌قدرها مهم نیست که قدرت در دست یک حزب سیاسی باشد یا چند حزب، و این احزاب چه تعریفی از خودشان دارند و چه عنوانی به خودشان می‌دهند؛ مسئلهٔ بسیار مهم‌تر این است که آیا در چنین نظامی امکان یک زندگی انسانی را دارند یا نه؟
k.t
باید از عقل و وجدان و مسئولیت شخصی دست کشید، چون یکی از جنبه‌های ضروری و اصلی این ایدئولوژی وانهادن عقل و وجدان خویش به مقام و مرجعی بالاتر است. اصل اساسی در اینجا این است که صاحب قدرت صاحب حقیقت هم هست.
k.t
مردم نیازی ندارند همهٔ این مغلطه‌ها را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست‌کم در سکوت از کنارشان بگذرند، یا پیش آنهایی که کار می‌کنند صدایش را در نیاورند. ولی به همین دلیل باید در بطن یک دروغ زندگی کنند. لزومی ندارد این دروغ را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغ و در بطن آن زندگی کنند، زیرا بدین‌ترتیب بر نظام صحه می‌گذارند، اطاعتشان را از نظام نشان می‌دهند، نظام را می سازند، و اصلاً خود نظام می‌شوند.
k.t
اصرار مکررشان بر این بوده که رژیم باید حقوق مدنی و انسانی را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد، و سعی کرده‌اند توجه‌ها را معطوف حیطه‌هایی از زندگی کنند که در آنها این حقوق نقض می‌شود.
hmd@
در اینجا وقتی از نظام سخن می‌گوییم منظورمان نظمی اجتماعی نیست که گروهی بر گروه دیگر تحمیل کرده باشد، بلکه منظورمان نظم جاری و ساری در کل جامعه است
k.t
دقیقاً به‌حکم الفاظ توخالی است که افرادی به قدرت رسانده می‌شوند که توانایی استفاده از همین الفاظ توخالی را داشته باشند، الفاظی توخالی که بهتر از هرچیز تداوم نظام پساتوتالیتر را تضمین می‌کنند.
k.t
در جوامعی که نظام پساتوتالیتر حکمفرماست، حیات سیاسی معنای سنتی‌اش از میان رفته است. مردم هیچ فرصتی برای ابراز علنی عقاید سیاسی‌شان ندارند، چه رسد به سازماندهی سیاسی. این شکاف را که بدین‌ترتیب پدید می‌آید با آیین‌های ایدئولوژیک پر می‌کنند. در چنین اوضاعی، طبیعتاً علاقهٔ مردم به امور سیاسی رفته‌رفته کم می‌شود و اکثرشان اندیشهٔ سیاسی مستقل را، اگر اصلاً وجود داشته باشد، غیرواقع‌گرایانه و باورنکردنی و نوعی بازی برای هواوهوس‌های اهلش می‌دانند، که هیچ ربطی به دغدغه‌های روزمرهٔ آنها ندارد؛ چیزی شاید تحسین‌برانگیز اما مطلقاً بیهوده، چون از یک طرف کاملاً خیالی است، و از طرف دیگر فوق‌العاده خطرناک، چرا که رژیم با شدت و حدت هرچه تمام‌تر هرگونه حرکتی در این جهت را سرکوب می‌کند.
k.t
درواقع ایدئولوژی یکی از ستون‌های استحکام و پایداری روبنای نظام است. اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده است. ستونی ساخته‌شده بر پایهٔ دروغ‌ها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند.
k.t
چون رژیم در بند دروغ‌های خودش است، باید همه‌چیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند. باید حال را جعل کند و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو، و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام می‌گذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگرد و آزار قرار نمی‌دهد. باید وانمود کند از هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌ترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمی‌کند.
Khandadash
فراموش نکنیم که نظام با مالکیت دولتی و هدایت متمرکز تمام ابزارهای تولید به‌مراتب پرنفوذتر و تأثیرگذارتر شده است. همین امر به ساختار قدرت توانایی بی‌سابقه و مهارنشدنی‌ای می‌دهد که هرچه می‌خواهد خرج خودش کند (مثلاً در حوزهٔ تشکیلات اداری یا امنیتی) و نیز در مقام کارفرمای انحصاری بتواند به آسانی بر هستی و معاش روزمرهٔ همهٔ شهروندان مسلط شود.
دخترِبهار
هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بردارد در واقع پا در دایرهٔ زندگی در حقیقت گذاشته است: از نامهٔ روشنفکران گرفته تا اعتصاب کارگران، از کنسرت یک گروه راک گرفته تا تظاهرات دانشجویی، از رأی ندادن در انتخابات نمایشی گرفته تا نطقی علنی در کنگره‌ای رسمی، یا حتی اعتصاب غذا.
دخترِبهار
درواقع ایدئولوژی یکی از ستون‌های استحکام و پایداری روبنای نظام است. اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده است. ستونی ساخته‌شده بر پایهٔ دروغ‌ها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند.
دخترِبهار
حال و هوای تازه‌ای در جامعه پدیدار شد. مردم «از خستگی خسته بودند»؛ از رخوت و رکود و بی‌عملی، از صرفاً انتظار و انتظار به امید اینکه بالأخره فرج کوچکی حاصل شود، به تنگ آمده بودند.
Missy
پارچه‌ای پوسیده و در حال وارفتن از هم است، طوری که دیگر حتی قابل رفو هم نیست.
hmd@
چون رژیم در بند دروغ‌های خودش است، باید همه‌چیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند. باید حال را جعل کند و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو، و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام می‌گذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگرد و آزار قرار نمی‌دهد. باید وانمود کند از هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌ترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمی‌کند.
Par
اهداف اصلی زندگی به‌شکلی طبیعی در وجود هر شخصی حی و حاضرند. همهٔ افراد آرزومندند که از شأن و کرامت در خور انسانی، صداقت اخلاقی، امکان ابراز وجود، و فراتر رفتن از زندگی و معیشت روزمره برخوردار باشند. اما در عین حال، هر شخصی هم، کمتر یا بیشتر، می‌تواند خودش را راضی کند که با دروغ‌ها کنار بیاید و با این دروغ‌ها زندگی کند. هر شخصی به‌هرحال به‌نحوی به ابتذال مادی نهفته در وجود انسان‌ها و پیگیری نفع شخصی‌اش تن می‌دهد. به هر حال، در وجود هر شخصی تمایلی هست برای درآمیختن با امواج جمعیت بی‌نام‌ونشان و حرکت آرام و بی‌دردسر همراه این امواج در دل یک زندگی قلابی. پس قضیه فراتر از تضادی ساده میان دو هویت است. قضیه اصلاً خود مفهوم هویت است.
k.t

حجم

۱۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان