کتاب استبداد شایستگی
معرفی کتاب استبداد شایستگی
کتاب استبداد شایستگی نوشتهٔ مایکل جی. سندل و ترجمهٔ صبا نوروزی است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. چه بر سر خیر عمومی آمده است؟
درباره کتاب استبداد شایستگی
کتاب استبداد شایستگی در دوران پاندومی کرونا نوشته شده است. این کتاب مضحکهٔ شایستهسالاری در دوران غلبهٔ اندیشهٔ اقتصاددانهایی مثل «فردریش فون هایک» را بیرحمانه نقد کرده است. مایکل جی. سندل با حرکتی پلهبهپله و با استدلالهایی پشتهم که روند حرکت ما به منجلاب امروز را خوب در خود جای داده و بررسی کرده، نشان داده است که چگونه تکتک رفتارهای حاکمان جهان در مسیری بوده که هرگونه همبستگی اجتماعی را از بین برده است. کتاب «استبداد شایستگی؛ چه بر سر خیر عمومی آمده است؟» بررسی همهجانبهٔ وضعیتی است که در زمانهٔ بیماریهای همهگیر، فقر، بیآبی، بحرانهای محیطزیستی، جنگ و تروریسم، خیرخواهی عمومی و ارزشهای اخلاقی رخت بربسته و جایش را منفعتطلبی شخصی و سودمحوری حتی بهقیمت نابودی جهان گرفته است. اسبتداد شایستگی را برای فهم دقیق و مستدل هرآنچه بر سرمان آوار کردهاند و خواهند کرد، باید خواند؛ شاید مقاومتی از پی فهم شکل بگیرد و خشمی الزامی رخ نشان دهد.
خواندن کتاب استبداد شایستگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
درباره مایکل جی. سندل
مایکل جی. سندل در ۵ مارس ۱۹۵۳ به دنیا آمد. او فیلسوف سیاسی و نویسندهای آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد است. او بیش از همه بهخاطر کلاس «عدالت» خود در دانشگاه هاروارد و نقدهایش بر نظریهٔ عدالت از «جان راولز» درمورد لیبرالیسم و حدود عدالت مشهور است. سندل عضو دائمی آکادمی هنرها و علوم آمریکا نیز هست. او در سال ۱۹۸۵ جایزهٔ تدریس هاروارد - رادکلیف را برد و در سال ۱۹۹۹ استادتمام دانشگاه هاروارد شد. انجمن علوم سیاسی آمریکا در سال ۲۰۰۸ از سندل بهخاطر نبوغ او در تدریس تقدیر کرد. کتاب «استبداد شایستگی» یکی از آثار مکتوب مایکل جی. سندل است.
بخشی از کتاب استبداد شایستگی
«تصور کنید جامعهٔ نخست یک جامعهٔ اشرافسالار است که در آن، درآمد و ثروت بهطور تصادفی و از روی تبار خانوادگی تعیینشده و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. آنهایی که در خانوادههای ممتاز به دنیا میآیند ثروتمند و آنهایی که در خانوادههای روستایی به دنیا میآیند، فقیر هستند. همین روند دربارهٔ فرزندان و فرزندانِ فرزندانشان مصداق دارد. بهعلاوه، فرض کنید که جامعهٔ دوم یک جامعهٔ شایستهسالار است. نابرابریهای درآمد و ثروت در آن، نتیجهٔ امتیازات موروثی نیست بلکه ثمرهٔ چیزی است که از طریق سختکوشی و استعداد عاید افراد شده است.
حالا که این اطلاعات را دارید، شاید جامعهٔ دوم را به جامعهٔ نخست ترجیح دهید. یک جامعهٔ اشرافسالار ناعادلانه است چون مردم را به طبقهٔ تبار خانوادگیشان محدود میکند و به آنها فرصت بالا رفتن و رشد نمیدهد. در مقابل، یک جامعهٔ شایستهسالار، افراد را قادر میسازد با سختکوشی و ابتکار، خودشان وضعیتشان را بهبود ببخشند. مسلماً، یک جامعهٔ شایستهسالار، بساط نابرابری را برنمیچیند، چون افراد از حیث پشتکار و آرزوهایشان باهم متفاوتند و عدهای در قیاس با عدهای دیگر بالاتر میروند؛ اما لااقل میتوان گفت که این نابرابریها بیشتر از اینکه نتیجه تبار خانوادگیشان باشد، ثمرهٔ شایستگی آنها است.»
حجم
۴۰۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۴۰۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
نظرات کاربران
من خلاصه ی کتاب رو در پادکست بی پلاس از علی بندری گوش دادم ... کتاب کلا شایسته سالاری رو زیر سوال می بره و میگه چرا اونهایی که استعداد یا تحصیلات ندارن باید از جامعه ترد بشن ؟ راهبرد هایی