دانلود و خرید کتاب چرا ملت ها شکست می خورند؟ دارون عجم اوغلو ترجمه محمدحسین نعیمی‌پور

معرفی کتاب چرا ملت ها شکست می خورند؟

کتاب چرا ملت ها شکست می خورند با عنوان فرعی ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر نوشته‌ی اقتصاددان آمریکایی-ترک دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون استاد دانشگاه هاروارد است که نخستین بار در مارس سال ۲۰۱۲ در ایالات متحده‌ی آمریکا منتشر شد. در این کتاب نویسندگان با به‌کارگیری آموخته‌های خود در اقتصاد و سیاست و همچنین تاریخ ملل به بررسی و واکاوی دلایل اختلاف سطح درآمد و سطح زندگی کشور‌های مختلف پرداخته‌اند.

این کتاب با ترجمه‌ی محمدحسین نعیمی‌پور و محسن میردامادی توسط انتشارات روزنه منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره‌ کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند و معرفی کوتاهی از فصل‌های آن

کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ شامل پانزده فصل است که در هر فصل نویسندگان با بررسی مثال‌هایی از کشورهای مختلف و وضعیت زندگی و اقتصادی آن‌ها عوامل موثر بر پیشرفت و یا پسرفت ملل مختلف را بررسی کرده‌اند.

در فصل اول کتاب، «خیلی نزدیک، خیلی متفاوت»، نویسندگان با مثالی از شهر نوگالس که نیمی از آن جزء خاک آمریکا و نیم دیگر آن در مکزیک است فصل را شروع می‌کنند و به بیان این نکته می‌پردازند که تفاوت وضعیت معیشتی و اقتصادی ملل به هیچ‌وجه به موقعیت جغرافیایی محل سکونت آن‌ها بستگی ندارد. بلکه حکومت‌های مختلف ملل مختلف یکی از دلایل تفاوت وضعیت ملت‌هاست.

در فصل دوم کتاب، «نظریه‌هایی که جواب نمی‌دهد»، و در ادامه‌ی بحث فصل اول نویسندگان به بررسی عواملی مانند جغرافیا، فرهنگ ملل، و فرضیه‌ی غفلت پرداخته‌اند و با دلایل مختلفی اثرگذاری این عوامل را رد کرده‌اند.

در فصل سوم که «تولید فقر و غنا» نام دارد با مثالی از تفاوت کره‌ی شمالی و کره‌ی جنوبی عجم‌اوغلو و رابینسون به معرفی و توضیح نهادهای اقتصادی استثماری و نهادهای اقتصادی فراگیر و اثرگذاری این نهادها پرداخته‌اند.

در فصل بعدی کتاب، «تفاوت‌های کوچک و برهه‌های سرنوشت‌ساز: وزن تاریخ»، با آوردن مثال شیوع طاعون به عنوان یک برهه سرنوشت‌ساز و بررسی وضعیت برخی ملل پس از شیوع طاعون نویسندگان به این مساله اشاره می‌کنند که چنین نقاط سرنوشت‌ساز تاریخی می‌تواند در برخی ملل مانند آنچه در زمان شیوع طاعون در انگستان رخ داد فرصت شکوفایی به نهادهای فراگیر دهد، و یا برعکس، می‌تواند به تکوین نظام‌های استثماری شدت بخشد. پس از این توضیحات نویسندگان کتاب چرا ملت ها شکست می خورند برای روشن شدن این که چنین برهه‌هایی چگونه اثرگذارند، به بیان چگونگی به وجود آمدن نهادهای فراگیر پرداخته‌اند.

در فصل پنجم کتاب با نام «من آینده را دیده‌ام، و نتیجه‌بخش است: رشد تحت سلطه نهادهای استثماری» نویسندگان مهم‌ترین تفاوت جوامعی با نهادهای استثماری و جوامع با نهادهای فراگیر را نه در نبود هیچگونه رشد در جوامع با نهادهای استثماری بلکه در تفاوت ماهیت رشدی که در چنین جوامعی حاصل می‌شود می‌دانند. رشد حاصل در جوامع با نهادهای استثماری رشدی پایدار و متکی بر تغییرات فناورانه نیست، و مبتنی بر فناوری‌های موجود است. علاوه بر این، رشد جوامع با نهادهای استثماری محدود است زیرا به درگیری‌های درونی میان گروه‌های رقیبی که می‌خواهند حکومت را در دست بگیرند دامن می‌زند.

در فصل ششم کتاب، «جدایی»، نویسندگان کتاب به بررسی تحولات تاریخی مختلف در نقاط مختلف جهان و توضیح چگونگی تکامل متفاوت هرکدام پرداخته‌اند.

فصل هفتم کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند با نام «نقطه‌ی عطف» به بررسی بیشتر این نکته که برای رشد اقتصادی پایدار ملت‌ها به فناوری‌های جدید و شیوه‌های نوین انجام کارها نیاز دارند می‌پردازد. در این فصل نویسندگان با بررسی چگونگی شکل‌گیری نهادهای فراگیر در انگستان به بررسی میزان اثرگذاری تغییرات فناوری به ویژه انقلاب صنعتی پرداخته‌اند.

در فصل هشتم کتاب، «در سرزمین ما نه: موانع توسعه»، دو نویسنده‌ی کتاب به بررسی اثرات انقلاب صنعتی بر روی ملل مختلف و چگونگی بهره‌گیری ملت‌های مختلف از چنین فرصتی در راستای گسترش صنعت پرداخته‌اند. در این بررسی کشورهایی که چنین فرصتی را از دست دادند یا نهادهای سیاسی مطلقه و نهادهای اقتصادی استثماری داشته‌اند و یا فاقد نظام متمرکز سیاسی بوده‌اند.

در فصل نهم کتاب با نام «توسعه‌ی معکوس» عجم‌اوغلو و رابینسون به این نکته اشاره می‌کنند که یکی دیگر از مسائلی که به برخی ملل اجازه‌ی رشد در پی انقلاب صنعتی را نداد توسعه‌ی تجارت و استعمار اروپاییان بوده است.

در فصل دهم کتاب با نام «پراکندگی رفاه» نویسندگان کتاب انقلاب فرانسه را به عنوان یک عامل اثرگذار دیگر که در اصلاح ساختار نهادهای برخی کشورهای دیگر موثر بوده است معرفی و بررسی کرده‌اند. همچنان در این فصل ریشه‌ی نابرابری‌های امروزه را در تفاوت تحرکات نهادی که در نهایت مشخص ساخت کدام کشورها از فرصت‌های به‌وجودآمده در قرن نوزدهم برای رشد استفاده کرده‌اند و کدام کشورها موفق به بهره‌وری از آن نشده‌اند دانسته‌اند.

فصل یازدهم کتاب، «چرخه‌ی تکاملی»، به بیان چرخه‌ای که از طریق آن تمایلی در نهادهای فراگیر ایجاد می‌شود که پا برجا بمانند می‌پردازد.

پس از این فصل در فصل دوازدهم کتاب، «چرخه‌ی شوم»، فرآیند هم‌نظیر چرخه‌ی تکاملی در نهادهای استثماری که این نهادها در جهت حفظ خویش به کار می‌برند معرفی و بررسی می‌شود.

در فصل سیزدهم کتاب، سوال اصلی کتاب پرسیده شده است؛ «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» و با بررسی ملل مختلف همچنان بر این نکته تاکید شده است که رایج‌ترین علت شکست ملت‌ها داشتن نهادهای اقتصادی و سیاسی استثماری است و هرچند جزئیات این نهادها در شرایط مختلف متفاوت است ولی این نهادها همواره علت اصلی ناکامی ملت‌ها هستند.

در فصل چهاردهم کتاب، «در هم شکستن قالب‌ها»، نویسندگان کتاب با بیان مثال‌هایی از کشورهایی که در آن‌ها نهادهای استثماری جای خود را به نهادهای فراگیر داده‌اند توضیح می‌دهند که به‌رغم چرخه‌ی شوم نهادهای استثماری می‌توانند جای خود را به نهادهای فراگیر دهند اما این کار نیازمند تلاش فراوان است. زیرا نه خود به خود رخ می‌دهد و نه آسان است.

در فصل پایانی کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند با نام «فهم فقر و غنا» دارون عجم اوغلو و رابینسون به جمع‌بندی توضیحات خود در فصول گذشته و بیان کلی نظریه خود درباره‌ی اثرگذاری نهادهای فراگیر و استثماری در موفقیت و شکست ملت‌ها پرداخته‌اند.

خرید و دانلود کتاب چرا ملت ها شکست می خورند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به کسانی که علاقمند به بررسی نهادهای اقتصادی ملل مختلف هستند و یا علاقمند به تاثیرات حکومت‌ها و وقایع مختلف بر روی سطح اقتصاد و زندگی ملت‌های مختلف هستند پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

در کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون،‌ اساتید مطرح دانشگاه‌های ام‌آی‌تی و هاروارد با بهره‌گیری از دانش اقتصادی و سیاسی خود و همچنین بررسی وقایع تاریخی در نقاط مختلف جهان و با بیانی ساده و مناسب افراد غیرمتخصص، چگونگی شکل‌گیری اقتصادهای مختلف را توضیح داده‌اند که خواندن آن می‌تواند کمک شایانی به درک چرایی نابرابری‌های امروزه‌ در جهان شود. علاوه بر این، کتاب حاوی داستان‌های تاریخی فراوانی است که حتی بدون توجه به نظریه اقتصادی-سیاسی مطرح‌شده در کتاب نیز به خودی خود می‌توانند بسیار جالب و آموزنده باشند.

درباره‌ی دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون؛ نویسندگان کتاب

دارون عجم اوغلو اقتصاددان آمریکایی-ترک متولد ترکیه است. وی در ۳ سپتامبر ۱۹۶۷ در استانبول چشم به جهان گشود. عجم‌اوغلو تحصیلات آکادمیک خود را در رشته اقتصاد به پایان رساند و پس از پایان دوره‌ی دکترا در مدرسه‌ی اقتصاد لندن شروع به تدریس کرد و یک سال بعد عضو هیئت علمی موسسه فناوری ماساچوست شد. او هم‌اکنون استاد دانشگاه ام‌آی‌تی است و در زمره‌ی ده اقتصاددان پراستناد قرار دارد. عجم‌اوغلو جوایز متعددی در حوزه‌ی اقتصاد دریافت کرده است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به مدال جان بیتز کلارک اشاره کرد.

جیمز آلن رابینسون نویسنده‌ی دیگر کتاب، اقتصاددان و دانشمند سیاسی بریتانیایی است که در سال ۱۹۶۰ متولد شده است. رابینسون نیز مانند عجم‌اوغلو تحصیلات آکادمیک خود را در رشته‌ی اقتصاد به پایان رسانده است. حوزه‌ی تحقیقات او توسعه‌ی اقتصادی و سیاسی تطبیقی با تمرکز بر آمریکای لاتین و جنوب آفریقا بوده است. آشنایی رابینسون و عجم‌اوغلو از زمان حضورشان در مدرسه‌ی اقتصاد لندن شکل گرفته و منجر به نگارش کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ شده است. رابینسون در حال حاضر در مدرسه سیاست عمومی هریس در دانشگاه شیکاگو استاد است.

نظرات افراد و مجلات مشهور درباره کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند

بیل گیتس، میلیارد معروف آمریکایی در یادداشتی در نقد این کتاب به بیان برخی نقص‌های نظریه‌ی مطرح‌شده در کتاب پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت می‌نویسد:‌ «من معمولاً در مورد کتاب‌هایی که بررسی می‌کنم، تقریباً خوش‌بین هستم. اما واقعاً با این کتاب مشکل دارم!» و با این جمله به بررسی برخی مسائلی که در کتاب به آن توجه نشده است می‌پردازد.

علاوه بر بیل گیتس منتقدین زیادی درباره‌ی کتاب به بیان نظرات خود پرداخته‌اند. آرویند سوبرامانیان، اقتصاددان هندی، به مشکل بالقوه علیت معکوس در نظریه‌ی مطرح‌شده اشاره می‌کند. او همچنین عقیده دارد که این کتاب در بررسی وضعیت امروزه‌ی چین و هند دچار محدودیت‌هایی است.

جفری ساکس، اقتصاددان آمریکایی، نیز مشکل اصلی کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند را در این می‌بیند که به شدت بر نهادهای سیاسی داخلی تمرکز می‌کند و عوامل دیگر، مانند پیشرفت فناوری و ژئوپلیتیک را نادیده می‌گیرد.

علاوه بر این نقدها، در واشینگتن‌پست، گاردین و نیویورک‌تایمز مقالاتی حاوی انتقادهای مثبت‌تری نسبت به این کتاب منتشر شده است که در آن‌ها علاوه بر شرح کتاب به بیان نقاط قوت کتاب پرداخته‌اند. برای مثال در گاردین، پاول کالیر اشاره می‌کند که «یک تز را می‌توان، هرچند خام، در یک بررسی کوتاه خلاصه کرد. با این حال، نقطه قوت اصلی این کتاب فراتر از قدرت خلاصه‌نویسی است: از ابتدا تا انتها مملو از داستان‌های تاریخی است که هم عالمانه و هم جذاب هستند.».

نقد کوتاه کتاب

دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب چرا ملتها شکست میخورند با بررسی مثال‌های زیادی از وضعیت ملت‌های مختلف در برهه‌های مختلف تاریخی به توضیح نظریه خود درباره‌ی دلایل تفاوت سطح اقتصادی و معیشتی مردم کشورهای مختلف پرداخته‌اند. وجود این مثال‌ها از کشورهایی که بعضا با ساختار حکومتی و اقتصادی آن‌ها آشنا هستیم به بهتر فهمیده شدن نظریه مطرح‌شده کمک بسیاری کرده است. اما در کنار این ویژگی مثبت، برخی منتقدان معتقدند که بررسی‌های این دو نویسنده سطحی و بدون پشتوانه‌ی دقیق بوده است و این ممکن است منجر به اشتباه گرفتن علت و معلول شده باشد.

کدام ترجمه چرا ملت ها شکست می‌خورند بهتر است؟

کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر» برای نخستین بار در سال ۱۳۹۳ با ترجمه‌ی محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد. این ترجمه علاوه بر اولین ترجمه‌ی کتاب، بهترین ترجمه‌ی این اثر نیز بوده است. علاوه بر این ترجمه، افراد دیگری نیز کتاب را به فارسی برگردانده‌اند. از جمله این برگردان‌ها می‌توان به ترجمه‌ی مراد فرهادپور، ترجمه‌ی حمیدرضا خطیبی و برگردان پویا جبل‌عاملی، با همراهی محمود صدری و محمدرضا فرهادی‌پور اشاره کرد.

جملاتی از متن کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند

مردم نوگالس آریزونا می‌توانند بدون هراس از در خطر افتادن امنیت‌شان و یا دلهرۀ دائمی در مورد دزدی، مصادرۀ اموال و تهدیدهای مشابه آن به زندگی روزمرۀ خود بپردازند. آنها هم‌چنین دولت را با وجود تمام ناکارآمدی‌ها و برخی موارد فساد، نمایندۀ بدیهی خود می‌دانند که این موضوع، به اندازۀ زندگیِ بدون هراس، از اهمیت برخوردار است. آنها می‌توانند با رأی خود شهردار، فرماندار، نمایندگان کنگره و سناتورها را تغییر دهند. آنان همچنین در انتخابات ریاست جمهوری که تعیین می‌کند چه کسی هدایت کشورشان را به‌دست می‌گیرد دارای حق رأی‌اند. دموکراسی برای آنها جزء بدیهیات زندگی اجتماعی تلقی می‌شود.

درجنوب این حصار، یعنی تنها چند قدم آن طرف‌تر شرایط کاملاً متفاوت است. با وجود آن‌که اهالی «نوگالس سونورا» در بخش نسبتاً مرفه مکزیک زندگی می‌کنند، با این حال درآمد متوسط خانوار در آن‌جا حدود یک سوم نوگالس آریزوناست. در آن‌جا بیشتر بزرگسالان تحصیلات مقطع متوسطه را به پایان نرسانده‌اند و بسیاری از نوجوانان به مدرسه نمی‌روند. مادران نگران نرخ بالای مرگ‌ومیر نوزادان هستند و با توجه به کیفیت پایین بهداشت و سلامت عمومی، طول عمر کم‌تر مردم تعجب برانگیز نیست. آنها هم‌چنان به طیف وسیعی از خدمات عمومی دسترسی ندارند. جاده‌های جنوبِ حصار در وضع بدی به سر می‌برند. نظم و قانون در شرایط بدتری است. میزان جرم و جنایت بالاست و راه‌اندازی کسب و کار اقدامی مخاطره‌آمیز به حساب می‌آید. در مورد اخیر، اهالی نه‌تنها با خطر سرقت مواجه هستند، که راه‌اندازی یک بنگاه جدید و اخذ تمامی مجوزهای مورد نیاز مستلزم پرداخت رشوه به همۀ دست‌اندرکاران و تلاشی طاقت‌فرساست. ساکنان نوگالس سونورا به‌طور روزمره با فساد و بی‌لیاقتی سیاستمداران سروکار دارند.

برخلاف همسایگان شمالی، دموکراسی برای آنها تجربه‌ای بسیار تازه محسوب می‌شود. تا زمان اصلاحات سیاسی در سال دو هزار میلادی، نوگالس سونورا دقیقاً به‌مانند سایر بخش‌های مکزیک، تحت کنترل فسادآمیز «حزب انقلابی نهادی ۷» قرار داشت.

چگونه ممکن است دو نیمۀ یک شهر تا این حد با هم متفاوت باشند؟ میان آنها هیچ اختلافی در جغرافیا، آب و هوا یا نوع بیماری‌های شایع در منطقه وجود ندارد، زیرا میکروب‌ها برای تردد میان دو بخش آمریکایی و مکزیکی این شهر با محدودیتی روبه‌رو نیستند. در این دو شهر وضعیت سلامت بسیار متفاوت است، اما این موضوع هیچ ربطی به امراض محیطی ندارد؛ بلکه به خاطر عدم برخورداری اهالی جنوب حصار از بهداشت مناسب و مراقبت‌های مطلوب پزشکی است.

معرفی نویسنده
عکس دارون عجم اوغلو
دارون عجم اوغلو

ما در عصری زندگی می‌کنیم که زیست انسان در آن نسبت به پیشینیانش با پیچیدگی‌های بسیاری همراه است. در این نقطه از تاریخ روابط اقتصادی و سیاسی در سطح کلان به‌طور مستقیم بر سرنوشت افراد تأثیر داشته و این تصمیمات بزرگ دولت‌ها است که زندگی ملت‌هایشان را می‌سازد. اقتصاد یکی از مهم‌ترین و جدی‌ترین مسائلی است که انسان مدرن به‌ناچار با آن دست‌به‌گریبان است، چرا که علاوه‌بر نقش داشتن در مسائلی چون تعیین سطح رفاه یک ملت و رضایت عمومی آن‌ها از زندگی، ریشه‌ی بسیاری از انقلاب‌ها در سطح جهان نیز به شمار می‌رود. دارون عجم اوغلو اقتصاددان ترکیه‌ای یکی از پراستنادترین پژوهشگران حوزه‌ی اقتصاد به شمار می‌آید که با همراهی همکار خود، جیمز رابینسون، چندین کتاب‌ در باب نقش اقتصاد در بازی جهانی نوشته و آن را به زبانی قابل‌فهم تحلیل کرده ‌است. در ادامه، به مرور زندگینامه این اقتصاددان و بررسی آثار او می‌پردازیم.

مهدی
۱۳۹۷/۰۹/۲۸

بنده به طرح جلد این کتاب معترضم . با یک جستجوی ساده در اینترنت متوجه میشین که جلد اصلی کتاب اصلا این شکلی نیست ‌. اینکه مترجمین جلد کتابی در مورد شکست ملت‌ها رو به رنگ پرچم ایران طراحی کردن

- بیشتر
davidmohammad98
۱۳۹۸/۰۳/۰۶

واقعا چرا پرچم خودمون رو گذاشتین؟ یعنی روی جلد اصلی کتاب هم همینو گذاشتن... کاری ندارم که وضعیتمون چجوریه ولی حداقل خودتحقیری توی این فضا اصلا کار درستی نیست.. واقعا جای تاسف داره برای عده ای که بجای القای امید دارن مردم و

- بیشتر
MAHDI
۱۳۹۸/۱۲/۱۲

کتاب جالب و خوبیه....ولی جلد کتاب خیلی رندانه و موذیانه طراحی شده...من به محتواش پنج ستاره میدم. آیندگان راجع به وضعیت ما قضاوت خواهند کرد...

Pūyān
۱۳۹۸/۰۴/۳۱

این کتاب توضیح می‌ده که چگونه یک ساختار سیاسی مناسب می‌تونه در رشد اقتصادی و کیفیت زندگی یک ملت تأثیر بگذاره و چطور یک ساختار سیاسی نامناسب می‌تونه خلاقیت‌ها رو بُکُشه، ثروت رو به باد بده و رشد رو از

- بیشتر
s.latifi
۱۳۹۶/۰۷/۲۶

چرا جلد این کتاب خارجی به رنگ پرچم ایران طراحی شده؟!

hamex
۱۳۹۸/۰۵/۳۰

نصف آدمهایی که به این کتاب امتیاز دادند، کسانی هستند که علاوه بر ادعای روشن‌بینی ، کتاب‌خوانی و سواد، صرفاً طرح جلد کتاب را مورد ارزیابی قرار داده و یک ستاره به این کتاب داده‌اند، بدون اینکه تفألی بر این

- بیشتر
IlIA
۱۳۹۹/۰۱/۲۵

دیدگاهی نهادگرایی به دلایل عقب افتادن بعضی از کشورها در توسعه اقتصادی؛ کتاب خیلی خوب توضیح میده و توصیف می‌کنه شرایط تاریخی و حال حاضر کشورها رو و اصول و نگاه منظمی داره به نظریه‌ای که می خواد ارائه کنه تنها

- بیشتر
hamed318
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

بازخوانی تاریخ سیاسی دنیا از دیدگاه تازه ای به نام "تئوری نهادها". اطلاعات بسیار مفید و قابل تاملی از شکل کلی حاکمیت در کشورهای مختلف و در ادوار مختلف، و تفاوت های بنیادی آنها ارائه میکند، از کشورهای درجه چندم

- بیشتر
pejmannavi
۱۳۹۸/۰۳/۲۶

کتابی تحسین شده از دو استاد دانشگاه در رشته اقتصاد. با نثری ساده که برای مخاطب عام نوشته شده. برای کسایی که از اقتصاد سر رشته ای ندارن و میخوان از جایی شروع کنن که علاقمندشون کنه. گرچه کتابی برای

- بیشتر
آرزو
۱۳۹۹/۰۷/۱۳

کتاب خیلی خوبیه، خیلی هم دوست دارم بخوانمش اما با این قیمتهای خیلی بالا برای کتاب الکترونیک، فقط مردم را سوق میدهید که نسخه های غیرقانونی کتاب را تهیه کنند. متاسفم که با سیاست قیمت گذاری نادرست، مردم را به جای

- بیشتر
مشکل سیاستمدار عموماً کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است. این دوراهی سیاستمدار است که سرنوشت کشور را تعیین می‌کند. گروهی از اقتصاددانان، از جمله منکور اولسون و داگلاس نورث، به مانند نویسندگان این کتاب بر اهمیت دوراهی سیاستمدار تاکید کرده‌اند. سیاستمدار می‌داند اگر امکان استفاده از فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد رشد اقتصادی افزایش می‌یابد. دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است، اما برای سیاستمدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه‌های دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت.
حجت
تاریخ مملو از انقلاب‌ها و جنبش‌های براندازانه‌ای است که یک استبداد را جایگزین استبدادی دیگر کرده‌اند
nimarzm
ممالکی چون بریتانیا و ایالات متحده آمریکا به آن دلیل ثروتمند شده‌اند که شهروندان‌شان، حلقۀ بسته و تنگ فرادستان صاحب قدرت را شکستند، حاکمیت آنان را سرنگون کردند و جامعه‌ای بنا نهادند که در آن حقوق سیاسی به گونه‌ای فراگیر توزیع شده، حکومت نسبت به شهروندان پاسخگو بوده و بخش وسیعی از مردم می‌توانند از مزیّت فرصت‌های اقتصادی بهره‌مند شوند.
شاپور
علت اجرای نادرست سیاست‌های اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک کلمه نهفته است: دوراهی سیاستمدار: حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص. مشکل سیاستمدار عموماً کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است. این دوراهی سیاستمدار است که سرنوشت کشور را تعیین می‌کند.
وحید
علت اجرای نادرست سیاست‌های اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک کلمه نهفته است: دوراهی سیاستمدار: حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص. مشکل سیاستمدار عموماً کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است
ashkan hadidi
کوئن در ۱۶۱۸ مرکز جدید کمپانی هند شرقی هلند را باعنوان باتاویا در جزیرۀ جاوه تأسیس کرد. او در ۱۶۲۱ یک ناوگان دریایی به باندا اعزام کرد و تقریباً تمامی ساکنان جزیره را که به پانزده هزار نفر بالغ می‌شدند، قتل‌عام کرد. تمامی رهبران به همراه مردم اعدام شدند و تنها تعداد کمی زنده مانده بودند که وجودشان برای کسب دانش مورد نیاز جهت تولید جوز بویا و جوز هندی کفایت می‌کرد
وحید
این تفکر که کشورهای غنی غربی می‌بایست به منظور حل مسألۀ فقر در جنوب صحرای آفریقا، منطقه کارائیب، آمریکای مرکزی و جنوب آسیا، حجم عظیمی از کمک‌های توسعه‌ای را فراهم آورند، مبتنی بر فهمی نادرست از علل فقر است. کشورهایی همچون افغانستان به دلیل نهادهای استثماری‌شان فقیر هستند که خود حاصل سلطه خفقان‌آور فرادستان ملی و اغلب محلی بر زندگی سیاسی و اقتصادی و فقدان حقوق مالکیت، نظم و قانون یا نظام‌های حقوقی با عملکرد خوب است. همین مشکلات نهادی موجب می‌شوند کمک‌های خارجی تأثیرگذار نباشند، زیرا چپاول خواهند شد و رسیدنشان به جایی که قرار است بروند محتمل نیست.
وحید
نهادهای سیاسی به فرادستانی که قدرت را در دست گرفته‌اند این امکان را می‌دهند تا نهادهای اقتصادی‌ای را برگزینند که قیودی ناچیز برای‌شان در بردارد و به نیروهای چالش‌آفرین اندکی اجازه ظهور می‌دهند. آنها هم‌چنین فرادستان را قادر می‌سازند نهادهای سیاسی آتی و تغییرات تدریجی‌شان را رقم بزنند. نهادهای اقتصادی استثماری، به نوبه خود، همان طبقۀ حاکمه را ثروتمند می‌کنند و این پشتوانه اقتصادی به آنها امکان‌می‌دهد تا سلطه سیاسی خود را مستحکم سازند.
وحید
رشد تحت نهادهای استثماری محدود است؛ نه فقط به دلیل فقدان پیشرفت فناورانه، بلکه به این خاطر که به درگیری‌های درونی میان گروه‌های رقیبی که می‌خواهند اداره حکومت و منافع استثماری ناشی از آن را به‌دست آورند، دامن می‌زند.
وحید
مجموعه نهادهای استثماری که مایاها ایجاد کردند، هر چند ثروت قابل توجهی را برای شکوفایی شهرها، ثروتمند کردن طبقۀ حاکم و خلق آثار هنری و یادمان‌های سترگ فراهم آورد، ولی نظامی با ثبات نبود. نهادهای استثماری که اندک نخبگان طبقه حاکم بر آنها حکم می‌راندند نابرابری‌های پردامنه‌ای به وجود آورد و ظرفیتی برای جنگ داخلی میان کسانی ایجاد کرد که می‌خواستند خود از ثروت استثمار شده از مردم بهره‌مند شوند. این درگیری‌ها سرانجام تمدن مایا را نابود کرد.
وحید
تازمانی که امنیت یک جامعه را گروهی محدود می‌توانند برهم بزنند یا تامین کنند آنها اجازه نخواهند داد رقابت در اقتصاد و سیاست شکل بگیرد.
Amir
نهادهای سیاسی استثماری منجر به نهادهای اقتصادی استثماری می‌شوند، و این نهادها عدۀ اندکی را به هزینۀ بسیاری دیگر ثروتمند می‌کنند آنهایی که از نهادهای استثماری بهره‌مند می‌شوند از قِبَل این نهادها منابع لازم را برای تشکیل ارتش‌های خصوصی، استخدام مزدوران، خرید قضات و تقلب در انتخابات برای باقی ماندن در قدرت در اختیار دارند. آنها هم‌چنین همه گونه منافعی در دفاع از این نظام دارند. بدین ترتیب، نهادهای اقتصادی استثماری زمینه را برای استمرار نهادهای سیاسی استثماری فراهم می‌آورند.
وحید
از آن‌جا که در سال ۱۶۰۰، سلطنت انگلستان ضعیف‌تر از دربارهای فرانسه و اسپانیا بود، تجارت در اقیانوس اطلس (در انگلستان) راهی به سوی نهادهای کثرت‌گراتر گشود، حال آن‌که در فرانسه و اسپانیا نظام پادشاهی را نیرومندتر کرد.
وحید
ستم + نبود عدالت اجتماعی + عدم پذیرش مسیرهای تغییر آرام = یک بمب ساعتی
Rghaf
«ما از فساد، ظلم و آموزش بد رنج می‌بریم. ما نظام فاسدی داریم که باید عوض شود»
Rghaf
ما نهادهای سیاسی را که به میزان متناسبی متمرکز و کثرت‌گرا هستند نهادهای سیاسی فراگیر می‌نامیم و به نهادهایی که در برقراری هر یک از این شرایط ناموفق باشند نهادهای سیاسی استثماری خواهیم گفت.
وحید
تلاش برای مهندسی موفقیت اقتصادی بدون مواجهه با علت ریشه‌ای مسائل، یعنی نهادهای استثماری و سیاستی که آنها را پابرجا نگه می‌دارد، بعید است به ثمر بنشیند.
Alireza Ahmadi
علت ماندگاری و پایداری اندک‌سالاری از نظر نورث و همکارانش در مسئله‌ای به نام امنیت نهفته است. در سراسر تاریخ مکتوب بشر از آنجا که جنگ می‌تواند حیات افراد را تهدید کند تامین کنندگان یا برهم زنندگان امنیت تبدیل به قدرتمندترین گروه در اجتماعات بشری شدند.
مهرداد ایران‌مهر
دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است، اما برای سیاستمدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه‌های دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت.
Nima
بدون نفت همه کشورهای خاورمیانه فقیر خواهند بود؛ البته فقری شبیه به آمریکای مرکزی و منطقه کوه‌های آند، نه فقری به عمق کشورهای زیر صحرای آفریقا.
کاوه اهنگر

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

قیمت:
۹۴,۷۵۰
۴۷,۳۷۵
۵۰%
تومان