دانلود و خرید کتاب برف‌ سیاه میخائیل بولگاکف ترجمه احمد پوری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب برف‌ سیاه

کتاب برف‌ سیاه

انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۰از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب برف‌ سیاه

«برف سیاه» میخائیل بولگاکف (۱۸۹۱-۱۹۴۰)، ۲۵ سال پس از مرگ او در شماره‌ی ماه آگوست ۱۹۶۵ مجله‌ی ادبی نووی‌میر، در شوروی با نام رمان تئاتری چاپ شد. بولگاکف این اثر ناتمام را در ۱۹۳۰ نوشت و آن را در کشوی میزش بایگانی کرد. برف سیاه نوشته‌ای سراپا طنز، نیش‌دار و کاریکاتوری است از تئاتر هنر مسکو به سرپرستی کنستانتین استلانیسلاوسکی و نمیروویچ دانچنکو. خواننده‌ای که به جریان‌های هنری آن روزهای مسکو آگاه است. در خلال این زمان جابه‌جا به شخصیت‌های واقعی و وقایع مستند برمی‌خوریم. اما آن‌چه که کاملاً آشکار است این نوشته نه به قصد وقایع و نه توضیح یک یا چند واقعه پدید آمده است. بولگاکف خشم و انزجارش را از مجموعه‌ی نابسامانی‌ها و بی‌عدالتی‌ها و کارشکنی‌های جزم‌اندیشان و حسودان که در تمامی عمر هنری خود مدام با آن روبه‌رو بود، چون آتش و ماده‌ی مذاب از سینه‌ی پُردردش بر کاغذ می‌ریزد. گاه این آتش چنان ویرانگر است که حتا نزدیک‌ترین دوست او، یعنی استانیسلاوسکی، را که سال‌ها در تئاتر هنر مسکو با او همکاری داشت، به آتش می‌کشد. بخشی از اثر: رمان از شبی شروع می‌شد که بر اثر کابوسی از خواب بیدار شدم. خواب شهر زادگاهم را می‌دیدم، زمستان بود و برف و جنگل‌های داخلی... در خواب دیدم که کولاکی بی‌صدا همه‌جا را گرفته، بعد پیانوی بزرگی را دیدم که عده‌ای دورش حلقه زده‌اند. بدجوری احساس تنهایی کردم، دلم سخت به حال خودم سوخت، و غرق اشک از خواب بیدار شدم. چراغ را روشن کردم، لامپی کوچک و گردگرفته فقرم را به تماشا می‌گذاشت: دواتی کم‌بها و کوچک و بی‌قواره، چند جلد کتاب، و تلی روزنامه‌ی کهنه. پهلوی چپم از فنر شکسته درد گرفته و ترس وجودم را تسخیر کرده بود. احساس کردم در حال مرگم. احساس وحشتناک ترس از مرگ چنان بر من سنگینی می‌کرد که ناله‌ی بلندی کردم و با دستپاچگی نگاهی به دوروبرم انداختم تا دستاویزی، وسیله‌ای دفاعی، در برابر مرگ پیدا کنم و یافتمش. گربه، که پیشتر از اتاق بیرونش کرده بودم، میومیو می‌کرد. حیوان دل‌نگران بود. چند دقیقه بعد روی روزنامه‌هایم نشسته بود و با چشمان گردش نگاهم می‌کرد و می‌پرسید؛ چه شده؟ این گربه‌ی دودی خاکستری نزار دلواپس من بود...
معرفی نویسنده
عکس میخائیل بولگاکف
میخائیل بولگاکف

میخائیل بولگاکف که در سال ۱۸۹۱ در کیف (پایتخت اوکراین)‌ به‌دنیا آمد،‌ دوران کودکی و بالیدنش را در خانواده‌ای بافرهنگ‌ آغاز کرد.‌

wilhelmina
۱۳۹۹/۰۹/۲۹

نسبت به بقیه آثار بولگاکوف یه مقدار ضعیف تر بود، پیشنهاد میکنم مرشد و مارگاریتا و خاطرات پزشک جوان و احضار ارواح و تخم مرغ های کشنده از این نویسنده رو بخونید

جویا
۱۳۹۹/۰۸/۰۵

یجورایی می‌تونه خودزندگینامه‌ای از بولگاکف نام بگیره که به‌شکل طنز داستان شکل‌گیری نمایشنامه‌ی اول خودش رو روایت می‌کنه. برای دوست‌داران بولگاکف قطعاً کتاب مهمیه. ترجمه هم متوسط بود؛ گاهی سعی می‌کنه خیلی فارسی ترجمه کنه که این البته ایراد نیست

- بیشتر
AS4438
۱۴۰۱/۰۱/۰۹

کتاب خوبیه ولی آنقدر درنسخه اصلی سانسور شده که ترجمه فارسی آن چنگی به دل نمیزند،شاید من اشتباه میکنم ولی اسامی خیلی مشخص نبود که هدف نویسنده چه افرادی بوده،درکل من دوست نداشتم.

فواد انصاری
۱۳۹۹/۱۲/۱۷

چرند به تمام معنا

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۱ صفحه

حجم

۱۷۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان